eitaa logo
مداحی بانوان| سادات طاهری
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
728 ویدیو
49 فایل
"﷽" به دنیای مداحی حرفه ای خوش آمدید✋ اینجا تخصصی‌ترین آموزش‌های مداحی رو یاد می گیری👌🌱 ارتباط با استاد : @Sadat_taherry ارتباط با ادمین @sadat_taheeri کانال فن بیان و سخنوری:🗣️ @fannebayan_roshana شماره استاد :۰۹۱۲۲۹۱۳۶۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت ام البنین(س) ▶️ عباس جان! کنار حسینم بمان و بس یعنی که بیقرار حسینم بمان و بس قربان قدّ و قامت حیدر تبار تو شمشیر ذوالفقار حسینم بمان و بس سرداریِ تو خادمی آل فاطمه است سردار! تکسوار حسینم بمان و بس جان و دلم! تو ماه بنی هاشمی ولی همواره در مدار حسینم بمان و بس مادر! به فکر هیچ کسی غیر او مباش تنها در انحصار حسینم بمان و بس ام البنین فدای تو، در فتنه های سخت مردانه جان نثار حسینم بمان و بس با جان و دل فدای قدمهای عشق باش بی چشم و دست یار حسینم بمان و بس عباس جان! حسین غریب است، بی کس است عباس جان! کنار حسینم بمان و بس
پسرهای مرا کشتند! دیگر- مسلمانان مرا مادر نخوانید پریشانم پریشانم پریشان مرا أم البنین دیگر نخوانید شنیدم دستِ عباسم قلم شد به خاک افتاد با پیشانی از زین بشیر از کربلا آورده سوغات برایم صد هزاران داغِ سنگین دلم آشوب شد، قلبم تکان خورد شد آن لحظه که مَشکش تیرباران حلالم کن شدم شرمندهٔ تو... «علیِ مرتضی ای شاه مردان» شنیدم قامتش شد إزباً إربا میانِ روضه می میرم بزودی چه بد کشتندعلیِ اکبرم(ع) را «اگر دردم یکی بودی چه بودی»؟! بمیرم!...ضربه هایِ کُندِ خنجر دلیل گریهٔ چشم ترم شد حسینم(ع) عاقبت لب تشنه جان داد «فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد»؟! دلش آشفته شد؛ شد بی برادر فدای زینبم(س) تنهایِ تنها... لب گودال، آن لحظه که میخوانْد «گلی گم کرده ام می جویم او را» کنار پیکرِ بی سر، گمانم چنین گفته ست بی صبرانه، ممتد «من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد» نبودم تا ببوسم صورتش را شنیدم داشته حالِ وخیمی رقیه(س) سخت سیلی خورده از زجر(لع) «یتیمی درد بی درمان یتیمی» منِ أم البنین را پیر کرده غم ِ طفلِ رباب و اینکه شبها- -میان خواب میگوید عزیزم... لالالالا لالالالا لالالا! شاعر: مرضیه_عاطفی
عمری برای داغ زهرا گریه کردی هر نیمه‌شب هم‌پای مولا گریه کردی درپای تو خاک بقیع از اشک گل شد وقتی که گفتی «واحسینا» گریه کردی اول برای زینب و داغ حسینش بعدش برای دست سقا گریه کردی یکبار دیدی که رباب از حال رفته صدبار مثل موج دریا گریه کردی دیدی رقیه نیست جای او سکینه هربارکه می‌گفت بابا گریه کردی خوب است که شام غریبان را ندیدی با روضه‌های خار صحرا گریه کردی حرف سه شعبه آمد و ازحال رفتی دیدی کسی می‌افتد از پا گریه کردی گرم عزای بچه‌های خود نبودی با گریه‌های زینب اما گریه کردی تشت طلا و خیزران را که ندیدی ابری شدی با حرف زن‌ها گریه کردی حرف کنیز آمد، سکینه زود تب کرد لطمه زدی هی صورتت را گریه کردی بی بی  نبودی موی دختر بچه‌ها سوخت قد تمام سینه‌زن‌ها گریه کردی شاعر:
ز چشمان سکینه شرمگین بود فرات اشک هایش آتیش بود شبیه مشک آب تیر خورده دل صد پاره‌ی ام البنین بود شاعر:
😭 سرشته از غم زهرا گِلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود... نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود...