#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
ما شیعـهی آل مـرتضـائیم هـمـه
از خـاک بقـیـع و کـربـلائیم هـمـه
یک عمـر اگر شور حسینی داریم
مـدیـون امـام مجـتبـائیم هـمـه
شاعر: #مصطفی_محمدی
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#محمود_مربوبی
▶️
ما هرچه که هستیم غلام حسن هستیم
دیوانه و سرگشته نام حسن هستیم
یکبار نشد روزی ما را نرساند
شرمنده الطاف مدام حسن هستیم
با مرد جذامی سر یک سفره نشسته
دیوانه این لطف و مرام حسن هستیم
اصلا به کسی ربط ندارد که همه عمر
ریزه خور دستان امام حسن هستیم
صلح حسن از هر نظری عین قیام است
ما تابع این صلح و قیام حسن هستیم
از صلح حسن هست حسینی شدن ما
باید بنویسند حسن بر کفن ما
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
ترسی به دل از فتنه ایام نگیریم
از روز ازل نوکر این خانه شدیم و
جز بر در این خانه سرانجام نگیریم
مجنون حسینیم و همه شهر بدانند
زشت است که مجنون حسن نام نگیریم
هر کس به طریقی بشود مست ولی ما
جز از لب پیمانه او کام نگیریم
هر وقت بنا شد که بسازند حرم را
ما کارگری کرده و انعام نگیریم
روزی برسد صاحب زوار شود او
مانند امامان حرم دار شود او
او شاه کرم هست و برایش حرمی نیست
بالاتر از این غم به خدا هیچ غمی نیست
حکام عرب را چه به این خاک مطهر
افسوس بقیع دست امیر عجمی نیست
این بی حرم آنقدر کریم است و کریم است
که بخشش صد حاتم طایی رقمی نیست
آقای مدینه چه غریب است خدایا
در خانه خود کشته شدن داغ کمی نیست
از ماتم او عرش خدا غرق عزا شد
افسوس که این مرثیه را محتشمی نیست
باید بسرایند همه از کرم او
تجدید بنا می شود آخر حرم او
ای وای از آن روز که بال و پر او سوخت
از زهر هلاهل همهء پیکر او سوخت
این زهر چنان بود که شد پیکر او سبز
این زهر چنان بود که پا تا سر او سوخت
طشت است پر از خون و جگر پاره ، خدایا
با دیدن این صحنه دل خواهر او سوخت
فرمود که لا یوم کیومک به حسینش
از ماتم بی سر شدن پیکر او سوخت
راحت شده از خاطره ها، شاهد کوچه
زآن روز که در آتش کین مادر او سوخت
این زهر که نه، کوچه غم خونجگرش کرد
نزدیک چهل سال چو شمع سحرش کرد
بسم الله الرحمن الرحيم
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت
ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت
پراز دردم ولی درد من اصلا جسم خاکی نیست
بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت
فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن
کویرم خاک بی خیرم منو امید بارانت
مرا همسفره ی یک وعده نان خشک خود گردان
که طعنه میزند برهر ضیافت تکه ی نانت
برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم
بکش دستی سرم شاید شدم یکروز سلمانت
گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد
به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و
احسانت
من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که..
عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت
چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید
میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت...
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#وحید_محمدی
▶️
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر
خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر
اهل دنیا که مرا بد جور دور انداختند
من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر
یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم
آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر
به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن
نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر
کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن
باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر
آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا
پیش مردم دست کم یک بار تحویلم بگیر
از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد
گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر
جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش_
مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حامد_آقایی
▶️
دیده اش سرخ شد و سبز تمام بدنش
تکه های جگرش گریه کن و سینه زنش
چقدر حال و هوای بدنش گودالی است
شده پاشیده از آن زهر درون بدنش
پرکشیده است از آن خانه که نه، قربانگاه
کاش می بود به جای دگری جز وطنش
گر چه از غیرتِ خود لب به سخن باز نکرد
در همین موی سفید است تمامِ سخنش
در جوانی همه گفتند شکسته شده است
پیرِ آن ثانیه که انسیه را می زدنش
کوچه وا کرده ملائک که بر او نوحه کنند
روضه خوان، حضرت زهراست برای حسنش
بسم الله الرحمن الرحيم
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم
ما چه رحمت هایی از آقای رحمت دیده ایم
بیشتر نام تو روی بچه های ماست چون
بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده ایم
چشم تو اسلام شد ما نیز تسلیمش شدیم
در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده ایم
از یهودی ها عیادت کردی ازماهم بکن
با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده ایم
تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو
سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده ایم
سیرمان کن باهمان یک تکه نان سفره ات