❖﷽❖
#آیات_الولایة
#آیات_خاص_در_شان_14_معصوم
#تفاسیر_قرآن
#مباهله
فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكاذِبينَ
هرگاه بعد از علم و دانشى كه به تو رسيده، [باز] كسانى دربارهی مسيح با تو به ستيز برخيزند، بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله [و نفرين] كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قراردهيم».
(آلعمران/ ۶۱)
✨✨✨✨✨
📜أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- رَوَی الْوَاحِدِیُّ فِی أَسْبَابِ نُزُولِ الْقُرْآنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ ... أَنَّ وَفْدَ نَجْرَانَ کَانُوا أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ فِیهِمُ السَّیِّدُ وَ الْعَاقِبُ وَ قَیْسٌ وَ الْحَارِثُ وَ عَبْدُ الْمَسِیحِ بْنُ یُونَانَ أُسْقُفُّ نَجْرَانَ فَقَالَ الْأُسْقُفُّ یَا أَبَا الْقَاسِمِ مُوسَی مَنْ أَبُوهُ قَالَ عِمْرَانُ قَالَ فَیُوسُفُ مَنْ أَبُوهُ قَالَ یَعْقُوبُ قَالَ فَأَنْتَ مَنْ أَبُوکَ قَالَ أَبِی عَبْدُاللَّهِبْنُعَبْدِالْمُطَّلِبِ قَالَ فَعِیسَی (علیه السلام) مَنْ أَبُوهُ فَأَعْرَضَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) عَنْهُمْ فَنَزَلَ إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللهِ الْآیَهًَْ فَتَلَاهَا رسولالله (صلی الله علیه و آله) فَغَشِیَ عَلَیْهِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَ تَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَوْحَی إِلَیْکَ أَنَّ عِیسَی (علیه السلام) خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ مَا نَجِدُ هَذَا فِیمَا أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ لَا نَجِدُهُ فِیمَا أُوحِیَ إِلَیْنَا وَ لَا یَجِدُهُ هَؤُلَاءِ الْیَهُودُ فِیمَا أُوحِیَ إِلَیْهِمْ فَنَزَلَ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ الْآیَهًَْ قَالُوا أَنْصَفْتَنَا یَا أَبَا الْقَاسِمِ (صلی الله علیه و آله) فَمَتَی نُبَاهِلُکَ فَقَالَ بِالْغَدَاهًِْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ انْصَرَفَ النَّصَارَی فَقَالَ السَّیِّدُ لِأَبِی الْحَارِثِ مَا تَصْنَعُونَ بِمُبَاهَلَتِهِ إِنْ کَانَ کَاذِباً مَا نَصْنَعُ بِمُبَاهَلَتِهِ شَیْئاً وَ إِنْ کَانَ صَادِقاً لَنَهْلِکَنَّ فَقَالَ الْأُسْقُفُّ إِنْ غَدَا فَجَاءَ بِوُلْدِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ فَاحْذَرُوا مُبَاهَلَتَهُ وَ إِنْ غَدَا بِأَصْحَابِهِ فَلَیْسَ بِشَیْءٍ فَغَدَا رسولالله (صلی الله علیه و آله) مُحْتَضِناً الْحُسَیْنَ آخِذاً بِیَدِ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) تَمْشِی خَلْفَهُ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) خَلْفَهَا وَ فِی رِوَایَهًٍْ آخِذاً بِیَدِ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) بَیْنَ یَدَیْهِ وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) تَتْبَعُهُ ثُمَّ جَثَا بِرُکْبَتَیْهِ وَ جَعَلَ عَلِیّاً (علیه السلام) أَمَامَهُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بَیْنَ کَتِفَیْهِ وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) عَنْ یَمِینِهِ وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) عَنْ یَسَارِهِ وَ هُوَ یَقُولُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْتُ فَأَمِّنُوا فَقَالَ الْأُسْقُفُّ جَثَا وَ اللَّهِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَمَا یَجْثُو الْأَنْبِیَاءُ لِلْمُبَاهَلَهًِْ وَ خَافُوا فَقَالُوا یَا أَبَا الْقَاسِمِ (صلی الله علیه و آله) أَقِلْنَا أَقَالَ اللَّهُ عَثْرَتَکَ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ أَقَلْتُکُمْ فَصَالَحُوهُ عَلَی أَلْفَیْ حُلَّهًٍْ وَ ثَلَاثِینَ دِرْعاً وَ ثَلَاثِینَ فَرَساً وَ ثَلَاثِینَ جَمَلًا وَ لَمْ یَلْبَثِ السَّیِّدُ وَ الْعَاقِبُ إِلَّا یَسِیراً حَتَّی رَجَعَا إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَسْلَمَا وَ أَهْدَی الْعَاقِبُ لَهُ حُلَّهًًْ وَ عَصاً وَ قَدَحاً وَ نَعْلَیْنِ.
📝امام علی (علیه السلام) [واحدی در کتاب، اسبابنزولالقرآن با سندی که نقل میکند از عبداللهبناحمدبن حنبل از پدرش روایت کرده که هیئت نجرانی چهل مرد بودند و در میان آنها سیّد، عاقب، قیس، حارث و عبدالمسیحبنیونان اسقف نجران بودند. اسقف گفت: «ای اباالقاسم (صلی الله علیه و آله)! پدر موسی (علیه السلام) چه کسی است»؟ فرمود: «عمران (علیه السلام)»! گفت: «پدر یوسف (علیه السلام) چه کسی است»؟ فرمود: «یعقوب (علیه السلام)». گفت: «پدر شما کیست»؟ فرمود: «پدر من عبداللهبنعبدالمطلّب (علیه السلام) است». گفت: «پدر عیسی (علیه السلام) کیست»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آنان روی برگرداند؛ پس وحی نازل شد: إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُون رسولخدا (صلی الله علیه و آله) آ
ن را تلاوت کرد؛ پس بیهوش شد. هنگامیکه به هوش آمد، گفت: «آیا گمان میکنی خداوند به تو وحیکرده که عیسی (علیه السلام) از خاک آفریده شده است؟ ما این را در آنچه به تو وحی شده نمییابیم و در آنچه بر ما نازل شده نمییابیم و این یهودیها آن را در آنچه بر آنها وحی شده نمییابند». پس این آیه نازل شد: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ... گفتند: «ای اباالقاسم (صلی الله علیه و آله)! با ما به انصاف رفتار کردی؛ پس کی با تو مباهله کنیم»؟ فرمود: «فردا اگر خدا بخواهد». مسیحیان بازگشتند. سیّد به ابوحارث گفت: «در مورد مباهله با او چه میکنید؟ اگر دروغگو باشد، با مباهله با او کاری انجام نمیدهیم [مباهله با او برای ما فایدهای ندارد] و اگر راستگو باشد قطعاً نابود میشویم». اسقف گفت: «اگر فردا همراه فرزندان و اهلبیتش (علیهم السلام) آمد، از مباهله با او بپرهیزید و اگر با یارانش آمد، چیز مهمّی نیست». فردا صبح رسولخدا (صلی الله علیه و آله) بیرون رفت درحالیکه حسین (علیه السلام) را در آغوش گرفته بود و دست حسن (علیه السلام) را گرفته بود و فاطمه (سلام الله علیها) پشت سرش و علی (علیه السلام) پشت سر فاطمه (سلام الله علیها) راه میرفت و در روایتی دیگر آمده: «دست علی (علیه السلام) را گرفته بود و حسن و حسین (علیها السلام) پیشاپیش او بودند و فاطمه (سلام الله علیها) پشت سرش میآمد. سپس دو زانو نشست و علی (علیه السلام) را روبرو در مقابلش و فاطمه (سلام الله علیها) را پشت سرش در راستای بین دو کتف و حسن (علیه السلام) را سمت راستش و حسین (علیه السلام) را سمت چپش قرار داد درحالیکه به آنها میگوید: «هرگاه من دعا کردم، شما آمین بگویید». اسقف گفت: «به خدا سوگند محمّد (صلی الله علیه و آله) دو زانو نشست همچنانکه پیامبران (علیه السلام) برای مباهله دو زانو مینشینند» و ترسیدند و گفتند: «ای اباالقاسم (صلی الله علیه و آله)! از ما درگذر، خداوند از لغزش تو درگذرد». فرمود: «بله از شما درگذشتم» پس با او بر دوهزار جامهی نو، سی زره، سی اسب و سی شتر مصالحه کردند و سیّد و عاقب درنگ نکردند مگر اندکی، تا اینکه بهسوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشتند و اسلام آوردند و عاقب یک جامه، یک عصا، یک کاسهی آبخوری و یک جفت نعلین به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اهداء کرد».
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۹۸ بحارالأنوار، ج۲۱، ص۳۴۳/ المناقب، ج۳، ص۳۶۹
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_شهادت
#رضا_دین_پرور
▶️
ماه رحمت شده پس حال بکا را برسان
نفس اهل مناجات و دعا را برسان
سال نو شد غم ما کهنه تر از هرسال است
بده عیدی به همه، صاحب ما را برسان
ما رساندیم دل بی سر و پا را به حرم
دلمان تنگ شده! صحن رضا را برسان
نرسان مرگ مرا تا که علی هم برسد
زودتر صاحب ایوان طلا را برسان
کار به فاطمه باشد همه را می بخشند
لحظهء بخشش دلسوخته ها را برسان
هرکسی نوکر زهراست گدای حسن است
تا در خانه ارباب، گدا را برسان
سرِ ما را بِشِکن این دل ما را نَشِکن
خبر واشدن کرببلا را برسان
نسخهء درد همه تربت اعلاست حسین
بی جهت نیست مریضیم! شفا را برسان
وای از آنجا که حسین بن علی ناچاراً
گفت زینب به من آن کهنه عبا را برسان
خواهرم پاشو کمک کن به جوانان حرم
به حرم این تن انگشت نما را برسان
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#بردیا_محمدی
▶️
کشکول من شکسته در این کوچه ها خدا
دستی بکش به روی سر این گدا..،خدا
هربار در زدم تو جوابم نکرده ای
هربار گفته ای که بیا..،باوفا خدا
از بس گناه کرده ام این چشمه خُشک شد
اشکی برای توبه نمانده است یا خدا
اوج کمالِ سجده همین سربهزیری است
خیری ندیده بنده ی سربههوا..،خدا
گاهی صلاح طفل به تنبیه گشتن است
پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا
این بال،بال نیست،وبال پریدن است
وقتی سحر مرا نرسانده است تا خدا
ممنون که باز تا رمضان زنده مانده ایم
فرصت شده است تا بزنیمت صدا خدا
درهم بخر..،سوا نکنی جانِ فاطمه
درهم بخر..،به حُرمت خیرالنساء ..،خدا
گرچه کسی ضمانتمان را نمی کند
امّا هنوز هست خراسان ما..،خدا
در صحن انقلاب دلم منقلب شده
تا گفته ام: به حقِّ امام رضا خدا
هرگاه کار بندگی ام لنگ می شود
انّی اعوذ بالحرم کربلا..،خدا
ما را "حسین" لطف نمود و دُرُست کرد
ما را حسینِ فاطمه کرده است باخدا
در ظاهر است ذکر لب ما ؛ حسین حسین
در باطن است ذکر لب ما ؛ خدا خدا
این روزها که تشنه ترم یاد می کنم
کام عطش کشیده ی ارباب را خدا
▪️
▪️
لب تشنه بود و رفت به گودال..،آه..،آه
دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه
برگرفته از #دعای_روز_دوم #ماه_مبارک_رمضان
با رحمت و لطف خويش محشورم كن
از آتش خشم خود مرا دورم كن
در خواندن آيه هاى نور و ايمان
تا هست نفس هميشه مأمورم كن
شاعر: #محسن_زعفرانیه
درگذشتگان را فراموش نکنید.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
لاتنسوا موتاکم فى قبورهم و موتاکم یرجون احسانکم و موتاکم محبوسون یرغبون فى اعمالکم البر و هم لایقدرون. اهدوا الى موتاکم الصدق والدعا؛
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مردگان خود را در قبرهایشان فراموش نکنید و آنها امید به احسان شما دارند و مردگان شما محبوسند رغبت ومیل در کارهاى نیک شما دارند و خود قدرت بر انجام آن ندارند. براى مردگان خود صدقه و دعا هدیه کنید»
(آثارالصادقین، ج ۲۱، ص۲۷۴).
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده
نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده
میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل
روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده
حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد
چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده
گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار
باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟!
سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد
جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده
در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر
چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده
هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع)
سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)»
کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده
حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده
عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان
در کنار دست های کوچکش محشر شده
چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد
قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده
شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر-
باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده
قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر
حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده
جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان
دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده
هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد
از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده
دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا
از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا...
آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع)
دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع)
ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است
فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع)
با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع)
همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع)
مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت
عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع)
نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش...
لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع)
در خیالاتم صدایش را تصور میکنم
نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع)
میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور
میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع)
شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا
از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)!
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#عادل_حسین_قربان
▶️
از سویِ عرشِ اعلی، گُل میکند ندایی!
این چار قبرِ خاکی، دارد عجب صفایی
امشب دوباره بسیار، بیتابِ رویِ ماهم
امشب دوباره گشته، مرغِ دلم هوایی
هرحاجتی که داری، فوراً بگیر و برگرد!
ای دل اگر، اسیر و حیرانِ مجتبایی
گَه صلح و گاه جنگ است، تکلیفِ مردِ میدان
در صلح هم که باشی، یاریگرِ خدایی
ای شاهکارِ خلقت! ای معنیِ سخاوت!
در وادیِ عبادت، راهی و رهنمایی
اینبار مثلِ هربار، من آمدم گرفتار
بر دردِ دردمندان، تنها شما دوایی
...روزی رسد که ما هم، گریه کنان بگوییم:
صحنِ امامِ دوم، دارد عجب صفایی