🔴 ضریح جدید حرم حضرت رقیه (سلام الله علیها) توسط بانیان و هنرمندان ایرانی، ساخته و نصب شد.
خوش به حال
آنکه در کُنجِ
ضریحت بیقرار
شانه خالی
میکند از
دردهای روزگار
شاعر: #مرضیه_عاطفی
☝️☝️☝️☝️
#امام_حسین_ع_مناجات
من برای روضه ات چشمان «تر» می آورم
از نفس می افتم و خون جگر می آورم
در میان گریه قلبم را به آتش میکشم
آه را با اشک هایِ شعله ور می آورم
هست جُرمَم معصیت! مُجرم زیاده خواه نیست
شرمسارم! حاجتم را مختصر می آورم
حضرتِ سنگِ صبورِ من حلالم کن اگر
غصه هایم را برایت بیشتر می آورم
بی خبر از حالِ دنیایم...به هر کس میرسم-
-از «تو» و لطف مدام ِ «تو» خبر می آورم
من به جز «تو» هیچکس را که ندارم یاحسین(ع)
بی پناهم رو به درگاهت اگر می آورم
از زمینگیری خلاصم کن! شهادت لازمم
حسرتِ پرواز دارم... بال و پر می آورم
من به کارِ دیگران کاری ندارم در جنون
من برایت عاقبت یکروز «سر» می آورم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
سائل شدم و لحظهی نابِ میلاد
چشمم به رخِ حضرتِ باقر(ع) افتاد
عید آمده و ماه رجب رؤیت شد
امروز در آغوش ِ امام سجاد(ع)
#مرضیه_عاطفی
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
لبریز از عشق و ماتم است این وادی
ارثی شده این غربتِ مادرزادی
زهری که سراپای حسن(ع) را سوزاند
جوشید و رسید به امام هادی(ع)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_مناجات
دلبستهی عشقت شدم و مجنونم
تو صاحب نعمتی و من مدیونم
یا حضرت هادی(ع) از خدا هر لحظه
از داشتنِ نعمتِ «تو» ممنونم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
#رباعی_پیوسته
برخیز و بیاور دلِ مضطر با خود
عید است و ببَر هدیه در آخر با خود
هر حاجتِ خاک خورده داری بردار
امشب گره کور بیاور با خود
خورشید؛ چه نورِ منجلی آورده
آرامش ِ نابِ ازلی آورده
کوری دو چشم منکران حیدر
ارباب دوباره یک علی(ع) آورده
لبخند زد و در دل او قند شد آب
کوریِ حسودان همه شب قبل از خواب
می بوسَدَش و دورِ سرش میخوانَد
صد مرتبه حمد و قل هوالله؛ رباب(س)
هر روز سلام داد و آمد سر زد
بر ساحتِ قنداقه چه بال و پر زد
شد زنده دوباره خاطراتِ فطرس
تا بوسه به دستانِ علیِ أصغر(ع) زد
آنکس که پیِ مرهم و راهِ چاره ست
با شوق می آید و دلش آواره ست
درمان شده و إذنِ شفا میگیرد
از طفلِ گره گشا که در گهواره ست
دل را به بهانه مبتلا خواهد کرد
اعجاز و کرم؛ خرجِ گدا خواهد کرد
شهزادهٔ کوچکِ در آغوش حسین(ع)
حاجات بزرگ. را روا خواهد کرد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر
در خیالاتِ خودم آمدهام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر
چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر
بینوا آمدهام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر
غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر
عاشقت هست خدا؛ پس بعلیٍ(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شبِ قدر
نام تو هست امان نامهی از دوزخ؛ پس_
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر
چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شبِ قدر
**
غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده_
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر
بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّههایت همگی دورِ عبایت شب قدر!
✍ #مرضیه_عاطفی
دلتنگ #زیارت_کربلا
#شب_جمعه
«گرچه دوریم، به یادِ تو سخن میگوییم»
بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
هر کس به توانِ خویش بانی بشود
تا عشقِ به حیدر همگانی بشود
آنقدر شبانه روز تبلیغ کنیم
تا «عید غدیر خم» جهانی بشود!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
در خیمهگاهِ غیبت، با غربتی نهانی
هستی برای جدّت مشغولِ روضهخوانی
در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم
چون وارثِ قدیمِ این داغِ بیکرانی
آشوب میشود قلبِ داغدارت آقا
با صوتِ نابِ قرآن، یا نغمهی اذانی
دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم
در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟!
تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت
از خیمهی عزایت بفرست یک نشانی
امسال هم برایت کاری نکردم اما
دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی
با نَفْس در جدالم! لطفاً مرا نگهدار
عُمری به زیرِ پرچم هر طور میتوانی
روزِ ظهورت ایکاش با جان و دل بیایم
با ذکرِ یاحسین و با حالِ آسمانی
افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم
بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی
شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه
با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی
**
این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب
در روضه مینشینی با قامتِ کمانی
از غارت و اسارت، جانت به لب رسیده
شامِ تو میشود صبح، با گریهی نهانی!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین
خوب شد که سائلِ این بزم و درگاهم حسین
دستهایم را نگیری! میخورم هر آن زمین...
راه را گم میکنم! پس باش همراهم حسین
دردسر دارم برایت! من کجا اینجا کجا؟!
بینِ خوبانت منِ بیچاره گمراهم حسین
مثلِ حرّ، با توبه راهم را به تو کج کردهام
چونکه از آقاییات بسیار آگاهم حسین
میشوم آب از خجالت با همین چشمانِ خشک
رزقِ اشکی لطف کن! ای عشقِ دلخواهم حسین
رد شدم از خطِّ قرمزهایِ بسیاری ولی
خط بکش بر اشتباهاتِ خودآگاهم حسین
تا همین لحظه که طی شد با گناهانِ زیاد
رحم کن بر باقیِ این عمرِ کوتاهم حسین
از خدا جز تو نمیخواهم کسی را لحظهای
هست عشقت حاجتِ صبح و شبانگاهم حسین
آرزویم هست بیمارِ غمت باشم فقط
دردمندم کن! مداوا نه! نمیخواهم حسین
میشود دوزخ گلستان! با شهیدان در بهشت-
تا که میگوییم هر شب یکصدا، با هم: حسین
**
داغت از قلبم شبیه شعله بالا میرود
تشنه بودی! آتشی افتاده در آهم حسین
میکُشد آخر مرا که غارتِ انگشترت
روضهٔ پیراهنت شد دردِ جانکاهم حسین!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
#پایان_ماه_صفر
قبولم کرد و توفیق عزا داد
به إذنش اشک از چشمانم افتاد
لباس مشکیِ خود را سپردم؛
امانتداریِ صحن گوهرشاد!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan