بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده
راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده
عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده
وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده
بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو
جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو
کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم
آخر سال، گره باز شود... محتاجم
نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم
من به الطاف شما تا به ابد محتاجم
تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد
خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد
راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است
دور از خانه غریبانه اسیری سخت است
این همه جام بلا را بپذیری سخت است
یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است
آب بستند به صحن و حرم جدت آه
سال ها سوختی از داغ اباعبدالله
رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود
این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود
حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود
جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود
کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی
مطمئنم که به یاد دل زینب بودی
حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت
طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت
خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت
آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت
این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟!
به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟!
خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست
خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست
خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست
خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست
تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست
خیزران زود به دندان ثنایاش نشست
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#روح_الله_عیوضی
▶️
می چکد آب عطش از جامه ی تبدار تو
رو به زهرکج مدار افتاده کار و بار تو
مانده دریا سائل نهرلب خشکیده ات
صد بیابان گریه دارد صورت گلنار تو
یوسفانه بین چاهی و نمی داند کسی
سکه جز غربت ندارد گرمی بازار تو
قطره ای مرداب لغوی رو به اقیانوس گفت
او نفهمیده که باران هست جانبدار تو
صفحه ی آیینه ات ازصورت نیلی پراست
روضه می خواند کسی پشت نگاه تار تو
شأن نعلین شما مخروبه ی دنیا نبود
خم شده زیر مصیبت شانه ی دیوار تو
آیه ی تطهیر را اصلا چه کاری با شراب
گرچه تعارف برنمی دارد به جز آزار تو
تو امامت می کنی حتی برای شیرها
نقش های مرده هم گفتند ما هم یار تو
آسمانی و کفن ها روی دوشت می برند
گریه می ریزد زمین پشت سر دستار تو
بعد تو خورشید هم چاک گریبان پاره کرد
ذرّه ها ماندند ماتم خوان روزگار تو
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
۴ بیت #گریز
تا جام شراب را مقابل دیدی
بر غربت عمهجانتان باریدی
*
گیرم که شراب بود و ماتم بوده
اصلاً تو بگو که خیزران هم بوده؟!
*
سهل است گریز روضه را خواندن، نه
صد مرد اسیری برود، یک زن نه
*
هر غم که ندیدهای تو، زینب دیده
حتی گلوی بریده را بوسیده
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
چند بیت #گریز
شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد
شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد
*
عمامه و عبای تو سهم عدو نشد
با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد
*
شکر خدا به پیرهنت نیزهای نخورد
شکر خدا که بر بدنت نیزهای نخورد
*
تو دست و پا زدی، نه ولی زیر دست و پا
بال تو وقت پر زدنت نیزهای نخورد
شاعر: #بردیا_محمدی
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
لبریز از عشق و ماتم است این وادی
ارثی شده این غربتِ مادرزادی
زهری که سراپای حسن(ع) را سوزاند
جوشید و رسید به امام هادی(ع)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی