eitaa logo
مداحی بانوان| سادات طاهری
4.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
775 ویدیو
49 فایل
"﷽" به دنیای مداحی حرفه ای خوش آمدید✋ اینجا تخصصی‌ترین آموزش‌های مداحی رو یاد می گیری👌🌱 هر سوالی هست در خدمتم : @Sadat_taherry ارتباط با ادمین ثبت نام : @sadat_taheeri کانال فن بیان و سخنوری:🗣️ @fannebayan_roshana
مشاهده در ایتا
دانلود
📚لهوف؛ سید بن طاووس، : ص ١٩٩ 🔸إنَّ زَينَ العابِدينَ عليه السلام أومَأَ إلَى النّاسِ أنِ اسكُتوا ، فَسَكَتوا ، فَقامَ قائِما ، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ، وذَكَرَ النَّبِيَّ بِما هُوَ أهلُهُ فَصَلّى عَلَيهِ ، ▪️ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ! مَن عَرَفَني فَقَد عَرَفَني ، ومَن لَم يَعرِفني فَأَنَا اُعَرِّفُهُ بِنَفسي : ▪️أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، ▪️أنَا ابنُ المَذبوحِ بِشَطِّ الفُراتِ مِن غَيرِ ذَحلٍ ولا تِراتٍ ، ▪️أنَا ابنُ مَنِ انتُهِكَ حَريمُهُ وسُلِبَ نَعيمُهُ وَانتُهِبَ مالُهُ وسُبِيَ عِيالُهُ ، ▪️أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا وكَفى بِذلِكَ فَخرا . 🔸أيُّهَا النّاسُ ! ناشَدتُكُمُ اللّه َ ، هَل تَعلَمونَ أنَّكُم كَتَبتُم إلى أبي وخَدَعتُموهُ ، وأعطَيتُموهُ مِن أنفُسِكُمُ العَهدَ وَالميثاقَ وَالبَيعَةَ وقاتَلتُموهُ وخَذَلتُموهُ ؟ ! فَتَبّا لِما قَدَّمتُم لِأَنفُسِكُم وسوءا لِرَأيِكُم ، بِأَيَّةِ عَينٍ تَنظُرونَ إلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذ يَقولُ لَكُم : ▪️قَتَلتُم عِترَتي وَانتَهَكتُم حُرمَتي فَلَستُم مِن اُمَّتي ؟ !  ▪️قالَ الرّاوي : 😭فَارتَفَعَت أصواتُ النّاسِ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ ، ويَقولُ بَعضُهُم لِبَعضٍ : هَلَكتُم وما تَعلَمونَ .  ▪️فَقالَ عليه السلام : رَحِمَ اللّه ُ امرَأً قَبِلَ نَصيحَتي وحَفِظَ وَصِيَّتي فِي اللّه ِ وفي رَسولِهِ وأهلِ بَيتِهِ ، فَإِنَّ لَنا في رَسولِ اللّه ِ اُسوَةً حَسَنَةً  ▪️فَقالوا بِأَجمَعِهِم : نَحنُ كُلُّنا يَابنَ رَسولِ اللّه ِ سامِعونَ مُطيعونَ ، حافِظونَ لِذِمامِكَ غَيرَ زاهِدينَ فيكَ ولا راغِبينَ عَنكَ ، فَأمُرنا بِأَمرِكَ يَرحَمُكَ اللّه ُ ، فَإِنّا حَربٌ لِحَربِكَ وسِلمٌ لِسِلمِكَ ، لَنَأخُذَنَّ يَزيدَ ونَبرَأُ مِمَّن ظَلَمَكَ وظَلَمَنا .  ▪️فَقالَ عليه السلام : هَيهاتَ هَيهاتَ ! أيُّهَا الغَدَرَةُ المَكَرَةُ ، حيلَ بَينَكُم وبَينَ شَهَواتِ أنفُسِكُم ، أتُريدونَ أن تَأتوا إلَيَّ كَما أتَيتُم إلى أبي مِن قَبلُ ؟ ! كَلّا ورَبِّ الرّاقِصاتِ ، فَإِنَّ الجُرحَ لَمّا يَندَمِل ، ▪️قُتِلَ أبي صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِ بِالأَمسِ وأهلُ بَيتِهِ مَعَهُ ، ولَم يُنسِني ثُكلَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وثُكلَ أبي وبَني أبي ، ووَجدُهُ بَينَ لَهَواتي ، ومَرارَتُهُ بَينَ حَناجِري وحَلقي ، وغُصَصُهُ تَجري في فِراشِ صَدري ، ومَسأَلَتي أن لا تَكونوا لَنا ولا عَلَينا .  🔸ثُمَّ قالَ :  ▪️لا غَروَ إن قُتِلَ الحُسَينُ وشَيخُهُ  ▪️قَد كانَ خَيرا مِن حُسَينٍ وأكرَما  ▪️فَلا تَفرَحوا يا أهلَ كوفانَ بِالَّذي  ▪️أصابَ حُسَينا كانَ ذلِكَ أعظَما  ▪️قَتيلٌ بِشَطِّ النَّهرِ روحي فِداؤُهُ  ▪️جَزاءُ الَّذي أرداهُ نارُ جَهَنَّما  🔸ثُمَّ قالَ عليه السلام : رَضينا مِنكُم رَأسا بِرَأسٍ ، فَلا يَومَ لَنا ولا عَلَينا -------------------------------------------------- 🔹امام زين العابدين عليه السلام به مردم اشاره كرد كه : 🔻«ساكت شويد آنان ساكت شدند . امام عليه السلام برخاست و پس از حمد و ثناى خداوند و يادكرد پيامبر صلى الله عليه و آله ـ آن گونه كه سزامندش بود ـ و درود فرستادن بر او فرمود : ✳️«اى مردم! هر كس مرا مى شناسد ، كه مى شناسد . هر كس مرا نمى شناسد ، خودم را به او مى شناسانم . 🔻من ، على بن الحسين بن على بن ابى طالب هستم . 🔻من پسر كسى هستم كه در رود فرات ، بدون آن كه كسى از شما را كشته باشد و خونى ريخته باشد ، سر بُريده شد . 🔻من پسر كسى هستم كه حريمش هتك شد و نعمتش سلب گرديد و مالش به غارت رفت و خانواده اش اسير شدند . 🔻من پسر كسى هستم كه او را در ميان گرفتند و پس از مدّتى كشتند و اين براى افتخار من ، كافى است .  🔹اى مردم! شما را به خدا سوگند مى دهم ، آيا مى دانيد كه شما به پدرم نامه نوشتيد و به او نيرنگ زديد و از سوى خود با او عهد و پيمان بستيد و دست بيعت به او داديد و سپس با او جنگيديد و او را وا نهاديد؟  🔹نابود باد آنچه براى خود ، پيش فرستاده ايد و بدا به رأيتان ! 🔹با چه چشمى به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى نگريد ، آن گاه كه به شما مى گويد : 🔻خاندانم را كُشتيد و حرمتم را هتك كرديد . پس شما از امّت من نيستيد » .  😭صداى مردم از هر سو بلند شد و به همديگر گفتند : هلاك شده ايد و نمى دانيد  🔹امام عليه السلام فرمود : «خدا ، رحمت كند كسى را كه اندرزم را بپذيرد و سفارشم را در باره خدا ، پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندانش حفظ كند ، كه پيامبر خدا ، الگويى نيكو براى ماست.  آنان ، همگى گفتند : 🔹اى فرزند پيامبر خدا ! همه ما گوش به فرمان و مطيعيم و عهد تو را پاس مى داريم . نه به آن ، بى رغبتى مى كنيم و نه از آن ، روى مى گردانيم . خدا ، تو را رحمت كند ! هر فرمانى كه مى خواهى ، بده . جنگ تو ، جنگ ما و صلح تو ،
صلح ماست . ما [حمله مى كنيم و] يزيد را دستگير مى كنيم و از هر كه بر تو و ما ستم كرده ، بيزارى مى جوييم . ✳️امام عليه السلام فرمود : «دور باد ، دور باد! اى خيانتكاران مكّار ! ميان شما و هوس هايتان ، فاصله افتاده است . آيا مى خواهيد با من همان كنيد كه پيش تر با پدرم كرديد؟! هرگز! به پروردگارِ اَختران ، سوگند كه هنوز زخم ، التيام نيافته است . پدرم ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ و خانواده اش ، همين ديروز كشته شده اند و هنوز از دست رفتن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و پدرم و پسران پدرم را از ياد نبرده ام و اندوهش ميان سينه ام ، و تلخى اش در گلو و حلقم ، و غصّه هايش در تخت سينه ام جارى است و درخواستم اين است كه نه با ما و نه بر ضدّ ما باشيد . 🔹سپس فرمود :  🔻شگفت نيست ، اگر حسين كشته شد ؛ چرا كه پدرش نيز [كشته] شد ؛  همو كه از حسين ، بهتر و شريف تر بود  🔻اى كوفيان ! به آنچه بر حسين گذشته ، شادى نكنيد كه اين ، جرمش بزرگ تر است .  ▪️كشته اى به كنار رود [فرات] ! جانم فدايش ▪️سزاى كسى كه او را به خاك افكنْد ، دوزخ است  🔹سپس فرمود : «ما در عوضِ هر يك كشته ، به همان كشتگان [شما در ميدان جنگ] ، راضى هستيم و ديگر ، پس از اين ، هيچ روزى ، نه به سود ما و نه به ضرر ما ، جنگى نخواهيم داشت . ✅ https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
✅اسارت اهل بیت امام حسین (ع) و بردن ایشان به کوفه 🔻حادثه‌ی جان سوز اسارت اهل‌بیت علیهم السلام  و درکتابهایی مثل ارشاد مفید، بحارالأنوار علامه مجلسی، لهوف سید ابن طاووس و کامل‌الزیارات و ناسخ التواریخ به این گونه چنین نوشته‌اند[1]: 🔹عمر‌سعد روز یازدهم فرمان داد اهل‌بیت علیهم السلام  را بر شترهای بی حجاز یا شترانی که محمل‌های شکسته‌ای بر آنان بود، سوار کردند و امام (ع)  را بر شتری عریان نشاندند و پای حضرت (ع) را زیر شتر بستند و غل جامعه بر گردن حضرت (ع) گذاشتند، به طوری که حضرت (ع) می‌فرمود: 😭گویی ما اسیران دیلم و خزر بودیم که این گونه با ما معامله کردند.   🔻ابن‌قولویه از (ع) نقل می‌کند: 😭درکربلا درهای غم و محنت و مصائب به روی ما باز شد. من پدرم را کشته در خاک و خون آغشته دیدم. برادران و پسر عموها و فرزندان پدرم را شهید و مقتول مشاهده کردم. و زنان و خواهرانم را مانند😭 اسیران ترک و روم ملاحظه کردم. 😭این مصائب و حوادث چنان بر من سخت و دشوار و سنگین آمد که سینه‌ی من در فشار قرار گرفت، نزدیک بود جان از بدن من بیرون برود.   ✳️ عمه ام وقتی مرا به این حال دید گفت: ▪️«مالی أراک تَجودُ بِنَفسِکَ یا بَقيّةَ جَدّی وَ أبی وَ إخوَتی» ▪️ تو را چرا می بینم که با جان خودت بازی می کنی ای یادگار جدّ و پدر و برادرانم؟ 🔸به عمه گفتم: ▪️«وَ کَیفَ لا أجزَعُ وَ أهلع» ▪️چگونه جزع نکنم؟ ▪️«وَ قَد أری سَیِّدی وَ إخوَتی وَ عُمومَتی وَ وُلدَ عَمّی وَ أهلی مُضرِجینَ بِدِمائِهِم، مُرَمَّلینَ بِالعِراءِ مُسلِّبینَ» ▪️چرا جزع نکنم؟ می‌بینم آقای من، برادران من، عموهای من، فرزندان عموهای من و اهل من به خونشان غلتیدند، روی زمین افتاده اند، بدنشان در بیابان سوزان قرار دارد، کسی به آنان رحم نمی کند، و به این بدن ها نزدیک نمی‌شود. ✳️عمه مرا دلداری داد و از آباد شدن آینده‌ی کربلا خبر داد. 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻مطلب ادامه دارد... س https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
یعقوب کربلا، چه قدر گریه می‌کنی از صبح زود تا به سحر گریه می‌کنی یعقوب را که غصه‌ی یوسف شکست و تو داری برای چند نفر گریه می‌کنی؟ شهادت امام سجاد (ع) بر پیروان کربلایی ایشان تسلیت و تعزیت باد. 🏴🖤 https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
سلام کلاس فردا یکشنبه طبق هفته پیش برگزار می گردد.
عرض سلام و ادب ساعت کلاس های فردا: یکشنبه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۲ کلاس اول ۷:۳۰ الی ۹ ترم ۶ کلاس دوم ۹ الی ۱۰:۳۰ ترم ۱ کلاس سوم ۱۰:۳۰ الی ۱۲ جزوه و روضه کلاس چهارم ۱۲ الی ۱۳:۳۰ نوجوانان
رایگان👆👆
شروع این کلاس متعاقبا اعلام خواهد شد.👆
بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین خوب شد که سائلِ این بزم و درگاهم حسین دست‌هایم را نگیری! می‌خورم هر آن زمین... راه را گم می‌کنم! پس باش همراهم حسین دردسر دارم برایت! من کجا اینجا کجا؟! بینِ خوبانت منِ بیچاره گمراهم حسین مثلِ حرّ، با توبه راهم را به تو کج کرده‌ام چونکه از آقایی‌ات بسیار آگاهم حسین می‌شوم آب از خجالت با همین چشمانِ خشک رزقِ اشکی لطف کن! ای عشقِ دلخواهم حسین رد شدم از خطِّ قرمزهایِ بسیاری ولی خط بکش بر اشتباهاتِ خودآگاهم حسین تا همین لحظه که طی شد با گناهانِ زیاد رحم کن بر باقیِ این عمرِ کوتاهم حسین از خدا جز تو نمی‌خواهم کسی را لحظه‌ای هست عشقت حاجتِ صبح و شبانگاهم حسین آرزویم هست بیمارِ غمت باشم فقط دردمندم کن! مداوا نه! نمی‌خواهم حسین می‌شود دوزخ گلستان! با شهیدان در بهشت- تا که می‌گوییم هر شب یکصدا، با هم: حسین ** داغت از قلبم شبیه شعله بالا می‌رود تشنه بودی! آتشی افتاده در آهم حسین می‌کُشد آخر مرا که غارتِ انگشترت روضهٔ پیراهنت شد دردِ جانکاهم حسین! ✍ https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سینه سرشار از درد و داغِ😭 صاحب عزامون شاهچراغِ ... حافظ باید واسمون روضه بخونه!💔 https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
مداحی بانوان| سادات طاهری
✅اسارت اهل بیت امام حسین (ع) و بردن ایشان به کوفه 🔻حادثه‌ی جان سوز اسارت اهل‌بیت علیهم السلام  و در
✅ادامه مطلب 👆🏻👆🏻👆🏻 🔻سپس اهل بیت علیهم السلام  را با وضعی رقّت بار از کنار شهدا به سوی کوفه بردند. و با آن حال پریشان از میان ازدحام جمیعت، سر کوچه و بازار قرار دادند و سرهای بریده را بالای نیزه در معرض تماشا گذاشتند و زن و مرد به تماشای آن سرهای بریده و اسیران آمدند. 🔹لهوف سید صفحه‌ی صد و نود نوشته: 🔻زنی از اهل کوفه از بالای بام فریاد زد: ▪️«مِن أیِّ الاُساری أنتُنَّ» ▪️شما از چه اسیرانی هستید؟ 🔺اهل بیت علیهم السلام  جواب دادند: ▪️«نَحنُ اُساری آلِ مُحَمَّدٍ» ▪️ما اسیران آل محمد هستیم.   😭از بام به زمین آمد، مقنعه و پارچه به آنان داد تا صورت های ملکوتی و الهی خود و دختران و اطفال را بپوشانند. 🔸علامه‌ی مجلسی در جلد چهل و پنج بحار صفحه‌ی صد و چهار می نویسند: 🔸مسلم گچکار میگوید: من در و دیوار دارالإماره را گچ می‌کردم که شنیدم از اطراف صدای ناله و فریاد می‌آید. به کارگری که پیش من بود گفتم چه خبر است که مردم کوفه فریاد میزنند؟ گفت: الان سرهای ‌خارجی را که بر یزید خروج کرده می‌آورند. گفتم: خارجی کیست؟ گفت حسین ابن علی. از دارالإماره بیرون آمدم، لطمه به صورت زدم، به طوری که ترسیدم چشمم کور شود، دستم را از گچ شستم و داخل شهر آمدم، مردم را منتظر دیدن اسیران دیدم.   😭ناگهان دیدم چهل محمل شکسته و نیمه کاره را بر چهل شتر حمل می کنند که در آن ها حرم و زنان و اولاد فاطمه (س) بودند. ناگهان علی ابن حسین (ع) را دیدم بر شتری برهنه که از رگهای گردنش خون جاری بود. اهل کوفه خرما و نان و گردو به بچه ها می‌دادند، ولی فریاد می زد: ▪️«یا أهلَ الکوفَه، إنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام» ▪️ای اهل کوفه صدقه بر ما حرام است. 😭آن ها را از دست کودکان می‌گرفت، به زمین می‌ریخت. مردم با دیدن آن منظره‌ها گریه می‌کردند.    ✳️زید ابن ارقم می‌گوید: من از دو لب مبارک ابی عبدالله  (ع) صدای قرآن شنیدم که تلاوت فرمود: ▪️«أَم حَسِبتَ أنَّ أصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیم کانوا مِن آیاتِنا عَجَبا»[2] گفتم: داستان تو عجیبتر از اصحاب کهف است.   🔻 مسلم گچکار می‌گوید: 🔸 امّ کلثوم وقتی صدای گریه‌ی مرد و زن را شنید، سر از محمل بیرون آورد و گفت: ای اهل کوفه ساکت، مردان شما مردان ما را می‌کشند، زنانتان بر ما گریه می‌کنند، داور بین ما و شما روز قیامت خداست. که ناگهان سرهای بریده‌ی بر بالای نیزه را آوردند و پیشاپیش همه‌ی آن‌ها سر ابی‌عبدالله (ع) بود، سری چون زهره و ماه نورانی، شبیه‌ترین مردم به پیامبر، با محاسنی خون آلود که نیزه دار آن را به راست و چپ حرکت می‌داد. 🔺 سلام الله علیها متوجه سر بریده‌ی برادر بالای نیزه شد.   ▪️«فَنَطِحَت جَبینُها بِمُقَدَّمِ المَحمل حَتّی رَأینَا الدَّم یَخرُجُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ اُومِأت إلَیهِ بِحِرقَةٍ» ▪️سر به چوبه‌ی محمل زد، دیدم که خون از پیشانی  (س)  روی زمین ریخت، با دلی سوزان به سر بریده اشاره کرد و با چشم گریان فریاد زد: 🔺«یا هِلالاً لَمّا استتم کمالا غالَهُ خَسفُهُ فَأَبَدا غُروبا» ▪️ای ماهی که چون بدر کامل شد ناگهان خسوف او را ربود و غروب کرد. 🔺«ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا» ▪️پاره‌ی دلم گمان نمی‌کردم سرنوشت ما این باشد، ولی مقدر و مکتوب چنین بود. 🔺«يا أخی فاطِم الصَّغيرَةَ کَلِّمهافَقَد کادَ قَلبُها أن يَذوبا» ▪️ برادرم، با دختر کوچکت فاطمه سخن بگو، نزدیک است دلش از غصه و ناراحتی و فراق تو آب شود.   📚پی نوشت ها: [1] -الإرشاد، ج2، ص117؛ بحارالأنوار، ج45، ص58-179، باب39؛ لهوف، ص190؛ کامل الزیارات، ص260-261، باب88؛ ناسخ التواریخ، ص303 [2] - کهف، 9 https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan