eitaa logo
مادر نوشت
233 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
812 ویدیو
25 فایل
اینجا قراره تجربیات شخصی خودمو بنویسم . خوشحال میشم از تجربیات مادرای عزیز هم استفاده کنم . سوالی ، نظری ، انتقادی داشتین ، ادمین اینجاس که پیاماتونو به من برسونه @madarnevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش یه گوشه کنار مفاتیح الجنان ، شیخ عباس قمی ذکر تسکین بی قراری رو هم می نوشت . یه ذکری که وقتی خیلی دلتنگی ، بی قراری ، دل آشوبی ، دوری ، به داد دلت برسه ... 🆔 @madar_nevesht
مادر نوشت
این روزا هر چیزی می‌تونه منو یاد تو بندازه 😭😭😭 @madar_nevesht #طلبه_بانو #عشق_جان
این روزا هر چیزی میتونه منو یاد تو بندازه ... حتی دو تا پوست شکلات عروس 🥺🥺🥺 پ.ن: انگار همین دیشب بود ، تو صحن گوهرشاد ، صف نماز جماعت ، عزیزی که کنارم نشسته بودن دست کردن داخل کیف شون ، یه مشت از این شکلات ها گذاشتن تو دستم ، چند تا هم دادن دست بچه ها . یادش بخیر 😢 🆔 @madar_nevesht
عاشق "تو" نشدم اما توانستم با "تو" عاشق شوم ... ممنونم ☺️ @madar_nevesht
مادر نوشت
سلام . صبحتون نورانی به نور حسنین علیهما السلام دیروز اینو گذاشتم گروه خوشنویسی ، یکی اومد نوشت شما
اینم فقط به عشق بچه محلای امام رضا جان 😍😍😍 الهی همه مون چغکای حرم باشیم ، دور و بر گنبد بپریم 😢 پ.ن: آبجیم بهم میگه کفتر جلد حرم . آخه مشهد که میرم ، از خونه میرم بیرون حرم پیدام میکنن 😁 یه دوستی هم داشتم اسم منو تو گوشیش نوشته بود آهوی امام رضا😍 چه کنم ، دل هر کسی یه جا گیره ، دل منم کنج گوهرشاد 😭 پ.ن۲: داغ دلم تازه شد 😔 نماز مغرب ، در محضر ،شانه به شانه یه بنده خوب خدا .اللهم ارزقنا ... 🆔 @madar_nevesht
از این رفقا دارین شماها یانه؟؟؟ رفیق نیستن ، جواهرن 🆔 @madar_nevesht
همین الان ، یهویی ... دفتر اصول نیست که ، دفتر خوشنویسی شده 😂 تحریر شده با : تست گود ۰.۵ 🆔 @madar_nevesht
از نظر روحی روانی احتیاج دارم به اینکه : توی صحن گوهرشاد ، شانه به شانه بنده خوب خدا ، نماز مغرب عشا بخونم ، بعدشم روبروی پنجره فولاد ، امین و الله و بعد هم ... اللهم ارزقنا ... 🆔 @madar_nevesht
📨 📝 متن پیام : دلیل حال خوبتون کیه؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🗓 هر کسی ، میتونه در موقعیت خاصی دلیل حال خوبمون باشن ‌،هر کس به شکلی . همسر، فرزند ، خانواده ،همسایه ، دوست . اما اینکه چرا فقط ایشون برام بااین اسم هستن ، دلیل داره . ورود ایشون به زندگی من ، نه شبیه معجزه ، که خود خود معجزه بود . کسی وسط یه نیمه شب ماه مبارک ، که حالم به معنای واقعی خراب بود ، اجلال نزول فرمودن به زندگی من ، و از اون شب زندگی من تغییر کرد . هم بعد مادی زندگیم ، هم معنویم . در همه چیز رشد کردم. دستم رو گرفتن پا به پا ، منو مثل یک بچه نوپا راه بردن . در همه زمینه ها . اخلاقی ، معنوی ، تربیت بچه هام ، زندگی شخصیم ، درسم و هر چی که فکر شو بکنین ‌. شدن یک نقطه عطف بزرگ برام ، شدن یه سکوی پرش . در واقع شدن نردبان پیشرفت من در همه زمینه ها . کسی که در همه حال ، حال منو خوب میکنن ، فقط با گفتن یه جمله ، یا یک‌کلمه . کسی که وسط خوشی و ناخوشی ، با تمااااام‌گرفتاری هاشون ، یادشون نمیره من سرم درد میکرده . کسی که اگر موقع فوت آقاجانم بودن ، من به اون افسردگی وحشتناک دچار نمیشدم و اتفاقا با کمک ایشون بعد یکسال و چندماه بعد از فوت آقاجانم ، تونستم دوران سوگ رو تموم کنم و از یه حال بد نجات پیدا کنم . کسی که نه مثل خواهر ، نه مثل مادر ، نه مثل هیچی چیز و هیچ کس دیگه ، شاید مثل یه طبیب حاذق ، یک به یک زخم های کهنه رو شکافتن ، مرهم گذاشتن ، و من تونستم خیلی چیزها رو فراموش کنم ، یا کنار بیام . کسی که نگرانن نماز صبحم قضا نشه ، و اگر ازشون بخوام بیدارم میکنن . کسی که نگران تمام ابعاد زندگی من هستن ، نکنه کاری انجام بدم که به جایی دیگه از زندگیم لطمه بخوره . کسی که خیلی چیزها رو برام عیان کردن ... حرف درباره ایشون خیییلی زیاده ... شاید بعدا بازم بنویسم . پ.ن: مطمئنم الان دعوامون میشه 😁😁 🆔 @madar_nevesht
کاش امشب دل تو یاد کند از دل من ... تو بپرسی خوبی؟ حال دلم خوب شود 😊 🆔 @madar_nevesht