eitaa logo
مادر نوشت
236 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
833 ویدیو
25 فایل
اینجا قراره تجربیات شخصی خودمو بنویسم . خوشحال میشم از تجربیات مادرای عزیز هم استفاده کنم . سوالی ، نظری ، انتقادی داشتین ، ادمین اینجاس که پیاماتونو به من برسونه @madarnevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. حال و احوالتون چطوره؟ من که امروز بازم یه امتحان سخخخخخت دارم ، بیشتر از قبل دعا و صلوات میخوام 😅 قول میدم دعاکنین امتحان رو خوب بدم ، یه زیارت نیابتی براتون برم 😉 حالا دیگه خودتون میدونین ، دوست دارین توی این زیارت نیابتی شریک بشین یانه 😁 🆔 @madar_nevesht
سلام حالتون در چه حاله ؟ بعد چهار پنج روز که وقت سرخاروندن نداشتم بخاطر فشردگی امتحانات ، امروز یه ذره تنفس دارم . البته دیشب تا ساعت یک بیدار بودم برای تحویل تکلیف ، ولی صبح بدون استرس وای امتحانم دیر شد ... وای درسم موند ... بیدار شدم 😅 امیدوارم این دو امتحان باقی مونده مثل سه تای قبلی سخت نباشه و ۱۲ تیر همون طور که انتظارش رو دارم ، برام شیرین باشه . البته به این شرط که سه تای گذشته رو قبول بشم 😜 توکلم به خداست ، من به اندازه توانم زحمت کشیدم . بقیه اش با من نیست ان شاالله همگی در امتحانات الهی سربلند و موفق باشیم . 🆔 @madar_nevesht
نصف شبی یادم اومد بیام بگم تا چیزی نمونده هااااا خلاصه برداری کردی یانه؟؟؟ پ.ن : تا الان داشتم درس میخوندم . فردا امتحان دارم. دعا و صلوات لازمم😅 🆔 @madar_nevesht
سلام . حال و احوالتون چطوره؟ امروز اوضاع امتحانم حسابی بغرنج شد 😩 اول که رفتم ، برگه های امتحان آماده نبود. نشستیم تا برگه آوردن چشمتون روز بد نبینه تا شروع کردم حیدر بنا گذاشت به گریه کو ماشینم . منم امروز استثناءا فراموش کرده بودم براش اسباب بازی ببرم . وسط امتحان پاشدم رفتم مهد براش اسباب بازی بیارم ، اونی که پسندید رو یه پسر بچه اونجا بود بهش نداد 😭 اوضاع بدتر شد . اشک میریخت که من اون ماشین رو میخوام . بردمش پایین توی دفتر ، رفتن برگه امتحانم رو آوردن . بازم آروم نشد رفتم توی مهد نشستم بازی کنه ، باز دعواش شد با همون بچه 😭😭 برگشتم پایین ، دیدم بی فایده است ،آروم‌نمیشه و داره حواس بقیه رو هم پرت میکنه . برگه رو دادم و اومدم😔😢 امتحان خیلی راحتی بود ، حیف نشد کامل جواب بدم. امیدوارم نمره قبولی بیارم 😕 🆔 @madar_nevesht
بالاخره امتحانام تموم شد 😮‍💨 روزی که سه ساله منتظرم برسه ، آخرین امتحان از سطح سه امیدوارم همه رو نمره قبولی بگیرم و بسلامتی جشن فارغ التحصیلی 😜 اما خودمونیم ، چه زود گذشت 🥺 ممنون که با من همراه بودین دعا کردین ، صلوات فرستادین ، بهم دلگرمی دادین ... ان شاالله خدا براتون جبران کنه . بریم پرقدرت 💪 ، برای نوشتن پایان نامه و برنامه های دیگه ای که از مهر قراره شروع کنم با یکی از دوستام ، سر فرصت میگم شما هم انگیزه بگیرین . 🆔 @madar_nevesht
خب ، بسلامتی نمرات این ترم هم تکمیل شد و باید پرقدرت بشینم پای نوشتن پایان‌نامه 💪 مهر هم نزدیک و نزدیک تر میشه ، و من یادم نرفته با یکی از دوستان قرار گذاشتم باهم زبان بخونیم و دو ترم آخر زبان رو تموم کنم 😵‍💫 خیلی دوست دارم آزمون تافل هم بدم ، شاید بعد دفاع پایان نامه جدی بهش فکر کنم . از الان دارم برنامه مهر ماه رو میچینم که هم زبان رو تموم کنم ، هم مدرسه والدین رو منظم پیش ببرم . خوشنویسی هم جز جدا نشدنی از برنامه هام شده 😍 خط معلی و نسخ و پیشرفته فعلا توی برنامه هاست . معطل خودکار ۱،۶ شدم 🤦‍♀ مشهد هم چندجا رفتم پیدا نشد🤷‍♀ دیگه باید اینترنتی سفارش بدم . اینا رو گفتم که اگر هنوز برنامه شش ماهه دوم سال رو نبستین ، به فکر باشین . 🆔 @madar_nevesht
امروز ، بعد مدت ها فرصت شد نشستم پایان نامه رو به یه جایی برسونم . دو سه صفحه نوشتم ، اینترنت قطع شد 😕 هیچی دیگه ... خدا نخواست بیشتر بنویسم 😅 🆔 @madar_nevesht
چند روز پیش ، موعد انتخاب واحد بود . رفتم وارد کاربریم شدم ، دیدم هیچ واحدی برام نیست . حس دخترایی رو داشتم که رفتن خونه بخت ، وقتی اومدن خونه بابا مهمونی میبینن وسایل و اتاق و ... که قبلا داشتن ، الان نیست 😩 از یه طرف خوشحالم که تونستم سطح سه رو تموم کنم ، از طرفی ناراحت بودم که توفیق تحصیل رو فعلا ندارم کلا خوددرگیری دارم😂😂😂 🆔 @madar_nevesht
هفته قبل یه مطلب رو میخواستم بگم ، هربار نشد😅 اونم این بود که : دغدغه تون رو بنویسین . نه دغدغه یه سال اینده ، دغدغه دوهفته آینده رو . بعد دوهفته ببینین چه کردین برای حل شدنش . گاهی گذر زمان باعث میشه بفهمیم این دغدغه اصلا به اندازه ای که برامون بزرگ و سخت بنظر میومد ، سخت و مهم نبوده . برای من دوهفته قبل دو دغدغه خیلی پررنگ بود ؛ اول تحویل فصل اول پایان نامه تا قبل مهر ، دوم پوشک گرفتن حیدر 😵‍💫 اولی که صرفا خودم رو درگیر میکرد و بهتر میتونستم براش برنامه بچینم ، عزمم رو جزم کردم ، وقتم رو متمرکز کردم و خیلی زودتر از برنامه ریزی که داشتم انجام شد . اما دومی یه درگیری گسترده تر داشت ، نمیتونستم روی برنامه حساب کنم چون عوامل مختلفی دخیل بودن در اون و ... الان که بعد حدود ده روز فکر میکنم به دغدغه هام ، میبینم به سختی که فکر میکردم نبود . مخصوصا پوشک گرفتن حیدر ، که خودم رو برای یک هفته پرکار آماده کرده بودم . اما خداروشکر با توسلات و ... ، تقققریبا به یه ثبات رسیدیم . اما تجربیات جدیدم رو حتما براتون مینویسم ، چون بنظرم برای مادرانی که این مرحله رو شروع نکردن ، خیلی مفید خواهد بود . 🆔 @madar_nevesht
سلام حال و احوال اول هفته تون چطوره؟ خوبین؟ نمیدونم بعد چند روز نشستم پای پایان نامه . هفته قبل نسبتا شلوغ بودم ، اصلا فرصت نکردم بشینم بنویسم . راستی کسی میدونه چطور میشه از هوش مصنوعی برای نوشتن پایان نامه کمک گرفت؟🤔 🆔 @madar_nevesht
خداروشکر که از اون مرحله ای که کتاب درسی میخریدم ، گذشتم 😮‍💨😮‍💨 مخصوصا اون کتاب اصول و رجال 😵‍💫 🆔 @madar_nevesht
سلام به همه از یه صبح پاییزی قشنگ ، از این زاویه صبح تعطیل باشه و ... بچه ها خواب باشن و ... کارهای خونه رو هم روز قبل انجام داده باشی و ... هوا ملس باشه ... چی میچسبه؟ خواب؟؟؟ نه عزیزم یه لیوان شیر قهوه و نوشتن پایان نامه 😍 یا مطالعه کتاب دلخواه❤️ حیف نیست چنین موقعیتی بخوابی آخه؟؟؟ پ.ن : الان رفقا میریزن سرم میگن : مگه دکتر نگفت قهوه نخور😡😡😡 ؟؟؟ جواب من : بیخیال دنیا دو روزه 😄😄😄 🆔 @madar_nevesht