#ز_م
#قسمت_ششم
بالاخره آقای همسر بعد از چهار ماه تلاش سخت💪🏻 و بی وقفه به وطن🇮🇷 برگشت.
گل پسر دو ماهه بود که برگشتیم تهران سر خونه🏡 زندگی نقلی خودمون.
بعد از چندماه دوری، حالا این کنار هم بودن لذت بیشتری داشت.❤️
اما پسرم، خیلی کم خواب شده بود و صبح تا شب، مثل آبشار اشک میریخت.
کل خواب روزش یک ساعت هم نمیشد، که اونم فقط روی پای من و به شرطی که با سرعت سانتریفیوژ⚛ در حال تکون خوردن باشه🤦🏻♀️ محقق میشد!
آقای همسر هر روز صبح، من رو در حالی که به مبل🛋 تکیه دادم و گل پسر رو روی پام تکون میدم به خدا میسپرد و در اکثر قریب به اتفاق مواقع، وقتی برمیگشت من رو در همون حالت و همون جا مشاهده میکرد🤪
نهایتا در طول روز یک ناهار🍲 میخوردم و نماز میخوندم که تمام این مراحل با جیغ بنفش پسرک همراه بود.
گاهی وقتها برای عوض شدن حال و هوامون، پسری رو میذاشتم تو کالسکه (تنها جایی که واقعا آروم بود) و از خونه میزدم بیرون🌳
و این بهترین لحظاتی بود که اون موقع داشتم.😃
گاهی کالسکه رو بلند میکردم و از پلههای مترو پایین میرفتیم و به کتاب فروشی جذابی که اونجا بود سر میزدیم.📚
گاهیم تو راه برگشت، یه دسته گل💐 از دستفروش کنار خیابون میخریدم😍
گل پسرمون سه ماهه بود که دانشگاه همسرم، اردوی متاهلی مشهد گذاشت...
و آقا ما رو هم طلبید😍
چند روزی که مهمان امام رضا بودیم، پسرم تمام تلاشش رو کرد که سختی زندگی مادرش رو به خوبی به همه نشون بده😂
به طرز عجیبی توی سفر ناآروم شده بود،
پسری که قبلا خیلی راحت توی کالسکه میخوابید، حالا فقط بغل میخواست🤦🏻♀️
شب برگشت هم توی راهرو قطار🚂 ما رو حسابی زابهراه کرد.
ولی در عوض، یه شب، حضرت ما رو مهمون سفره غذای خودشون کردن.
تازهشم به خاطر جیغهای ممتد😱 گل پسر، بدون نوبت و صف، غذا🍲 گرفتیم و البته در محل اسکان بعد از خوابیدن😴 پسری خوردیم😬
ولی جاتون خالی عجب غذای خوشمزه و پربرکتی بود.
فقط دو ماه از برگشت همسرم میگذشت و پسر چهارماهه شده بود، که قرار شد برای دوره سه ساله POSTDOC، دوباره برگردن بلاد کفر😵
باز برای ویزا اقدام کردیم که البته بازهم موفقیت آمیز نبود🤦🏻♀
فراق مجدد تصمیم سختی بود😢
قرار شد آقای همسر مستقر بشن، تا ما هم چند ماه دیگه بعد از اتمام ۲۱ سالگی بهشون بپیوندیم.🏠
همین موقع بود که فهمیدیم خدا هدیهای ارزشمند و غیرمنتظره به ما عطا کرده...
و حالا خانواده ما متشکل از سه نفر و نصفی آدم بود👪👶
#ز_م
#تجرییات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_ششم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_هفتم
وقتی وجود این هدیه ارزشمند👶🏻 رو فهمیدم از خودم میپرسیدم، با وجود یه گل پسر بیقرار، الآن خوشحالی یا ناراحت؟!
(گاهی شبا به خاطر بدقلقیهای پسری گریه میکردم.😢
گاهی از بچهدار شدن پشیمون میشدم؛ ولی هر دفعه، یادم میافتاد که این تصمیم رو فقط به خاطر خدا گرفتم و خدا منو تنها نمیذاره... 💖)
راستش ذوق زده نبودم💆🏻♀ ، ولی اصلا ناراحت نبودم.
وقتی باخودم فکر میکردم چطور انقدر راحت کنار اومدم!؟😬
تنها جوابی که داشتم این بود:
«خدا خودش دلم رو آروم کرده»✨😌
خیلی راحت جاش رو تو دلم باز کرد...
راحتتر از گل پسری که آمادگیشو داشتم...😃
راستش امیدوار بودم دختر باشه😍
(من عاشق دخترم👧🏻)
از همون اول قرار گذاشتم، هرکی ازم پرسید نینیتون مهمون خوندهس یا ناخونده؟🤔
فقط بگم:
هدیه الهی بود✨
و واقعا دخترم هدیه الهی بود...
حالا سوال اصلی این بود؟!
برنامه رفتن جناب همسر تغییر کنه یا نه؟!🤨
هر چی فکر کردیم، دیدیم با وجود یه بچه 5 ماهه و حسابی بیقرار، توی شهر غریب (تهران)، گذروندن بارداری خیلی سخته.
و شاید حتی اگه همسرم🧔🏻 رفتنشون رو کنسل کنند، باز هم من مجبور بشم برم شهرستان🏠...
رسما دوره پستداک همسر هم شروع شده بود و کنسل کردنش کار راحتی نبود.
برگشتم منزل پدری.
دوران فراق دوباره شروع شد و این بار سختتر از قبل.💔
با اینکه سعی میکردم از بودن کنار خانوادم👨👩👧👦 بیشترین بهره رو ببرم، ولی دوری از همسرم آزارم میداد😢
گل پسرمون کمکم بزرگ میشد...
شش ماهه بود و برای نشستن تلاش میکرد😍
بیقراریهاش هم، به طرز قابل توجهی، کم شده بود🤲🏻😊😄
و راحت و آروم میخوابید.
با مامان🧕🏻 و بابا🧔🏻و برادرای👱🏻♂👦🏻 من انس گرفته بود😃
رسما همه کارهاش با مامان و بابام بود...
مامانم پوشکشو عوض میکرد؛
و بابام که عاشق بچهس😍، وقتی خونه بود، بهش غذا میداد🥣 و گاهی هم میخوابوندش...
توی این مدت کلاس رانندگی🚘 رفتم.
و با چند تا از دوستان، #دوره_مطالعاتی کتابهای📚 #من_دیگر_ما رو شروع کردیم.
قبلا کتابها رو خونده بودم📖، و این بار میخوندم تا برای بقیه خلاصه و مطرح کنم؛ و این برای خودم تجربه فوقالعاده ای بود👌و بهتر از همه، توی ذهن خودم موندگار میشد.💯
گل پسر👶🏻، رو هم میبردم جلسه.
مینشست و کنارمون بازی می کرد.
گاهی هم وقتی داشتم حرف میزدم🗣، توی بغل یا روی پام میخوابید😴...
پ.ن: عکس، تولد یک سالگی پسرم، تو شهرستان😍🎂
#ز_م
#فقه_حقوق_امام_صادق
#تجرییات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_هفتم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_هشتم
کمکم به پایان ۲۱ سالگی نزدیک میشدم و برای بار آخر درخواست #ویزا کردم...
هرچند آن هم ماجراهای خودش رو داشت.😒
پایان اعتبار گذرنامهی من،
احتیاج به رضایتنامهی محضری همسر،
و همسری که نبود😥
گم شدن شناسنامهی گل پسر و...
ولی بالاخره بعد از بالا و پایینهای عجیب روزگار، من واقعا رفتنی شدم.🧳
خداحافظی از خانوادهم که در این مدت بیشتر از کل زندگیم، به هم وابسته شده بودیم خیلی سخت بود.😭
پسرم، که جای خالی پدرش رو با پدربزرگش پر کرده بود و انگار داشتم پدر و پسری رو از هم جدا میکردم.👨👦
آقای همسر اومدن دنبالمون...
و روز بعد تهران🇮🇷 رو به مقصد آمستردام🇳🇱 ترک کردیم...🛫
وقتی رسیدیم همه چیز غریب بود.
صف خروج،
صف چک پاسپورت،
پیدا کردن چمدونها🧳
ترس عجیبی از تنهایی و گم شدن داشتم.😟
جایی رو بلد نبودم،🏛
کسی رو نمیشناختم،
حتی اندازه گفتن hello, how are you هم اعتماد به نفس نداشتم.😓
(زبان هلند، داچ هست، ولی تقریبا همهی مردم انگلیسی بلدند)
بالاخره رسیدیم خونمون🏠😃
حالا پسرم👦🏻 یک ساله بود و منتظر دخترم👶🏻 بودیم.💖
دختری که از وقتی اومده بود فقط برکت آورده بود.💕
از بهتر شدن بیقراریهای برادرش بگیر،
تا خونهای که همسرم راحت پیدا کرد.
(توی هلند، خونه چه برای اجاره، و چه خرید، سخت پیدا میشه)
زندگی ما در غربت شروع شد...
اوایل خیلی سخت بود.😩
از بیرون رفتن میترسیدم.😥
از ارتباط گرفتن با بقیه...
کاملا وابسته به همسرم شده بودم و این خیلی سخت بود.
کم کم سعی کردم تنها بیرون برم،
خرید کنم،🛒،
حرف بزنم🗣...
و شرایط خیلی بهتر شد.😏
روزها گل پسر رو برمیداشتم و با کالسکه از خونه میزدیم بیرون.🌳🌳
بیشتر روزها نزدیک خونمون رو میگشتیم،
بعضی روزها هم با اتوبوس🚌 میرفتیم مرکز شهر.
(در هلند، استفاده از
#اتوبوس🚌
#مترو🚅
و #ترم🚉
رو، برای #کالسکه و ویلچر، خیلی آسون کردن؛ و مادران با بچهی کوچیک، خیلی راحت در سطح شهر رفت و آمد میکنند.)
فصل ورود من به هلند زمستون❄ بود.
به خاطر آب و هوای مرطوب، خیلی برف نمیاد⛄
ولی سرده🥶، و همیشه بارونی☔
روزی که بارون نیاد یک اتفاق فوقالعاده محسوب میشه🙃🤗
روز آفتابی🌅 هم که یک اتفاق نادره.
اونقدر نادر که مردم کارشون رو ول میکنن و تو پارکها آفتاب🌞 میگیرن.🙄🤭😂
پ.ن: به خاطر هزینهی زیاد📈 انرژی گرمایشی🔥، خونهها گرم نیست و لازمه در زمستون، داخل منزل، لباس خیلی گرم استفاده بشه.
#ز_م
#فقه_حقوق_امام_صادق
#تجرییات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_هشتم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_نهم
تولد گل دختر نزدیک بود که فهمیدیم اصطلاحا بچه #بریچ هست، یعنی نچرخیده.
در ایران در این شرایط، معمولا لازمه #سزارین انجام بشه،
و من از سزارین و عوارضش وحشت داشتم.😱
ولی اینجا بهمون گفتن شما ۳ تا راه دارین:
۱. زایمان طبیعی در همین حالت، که ریسکش زیاده،
۲. سزارین، که به خاطر عوارضش توصیه نمیکنیم،
۳. چرخوندن بچه😬
ما راه سوم رو انتخاب کردیم که توصیه خودشون هم همین بود.
یه روز رفتیم بیمارستان و در عرض نیم ساعت بچه رو توی شکم و به وسیله ماساژ چرخوندن.😄
خودمون هم باورمون نمیشد چرخوندن بچه انقدر ساده باشه.😙
یک هفته مانده به زمان موعود تولد دختری بود، که پسرم سخت سرما خورد.
همه خیلی نگران به دنیا اومدن خانم گل بودیم.😰
اونم توی یه کشور غریب، دست تنها، با یه بچه یک سال و دو ماهه و حالا مریض.
گل پسر توی شب چند بار از شدت سرفه از خواب میپرید و گلاب به روتون...🤮
خواستیم ببریمش اورژانس🚑 که آقای همسر گفتن اینجا با ایران فرق داره🤔
باید برای سرماخوردگی، زنگ بزنیم و از اورژانس وقت بگیریم.😳
به سختی تونستیم اپراتور اورژانس رو راضی کنیم، تا بهمون وقت بده (قبول نمیکردن و میگفتن با شرح حالی که شما میدین بچه مشکل خاصی نداره🤷🏻♀️)
در نهایت برای یک ساعت و نیم بعد يعنی ساعت یازده🕚 شب بهمون وقت دادن.
حالا چجوری باید میرفتیم بیمارستان؟🤨
هلند، خبری از تاکسی خطی و آژانس، به شکلی که توی ایران وجود داره، نیست.😮
اتوبوس🚌 و ترم (قطار شهری)🚉 هست ولی اون ساعت نبود.😩
و تاکسی اینترنتی (اوبر) و تلفنی که ما اون زمان نمیشناختیم.🤷🏻♀️
پیاده راه افتادیم و یک مسیر نیم ساعته رو، با بچه و کالسکه تا به بیمارستان رفتیم.😖
برای برگشت هم ساعت یازده و نیم شب، زیر بارون💦، پیاده روی کردیم تا به خونه رسیدیم🚶🏻♀️🚶🏻♂️🧒🏻
شنیده بودم هر بچهای که بیاد، رزقشم با خودش میاره.😃💕
به خاطر تجربهی اون شب (و سختی بیرون رفتن تو هوای بارونی هلند، اونم با دو تا بچه)،
به لطف خدا، همسرم تونست چند روز قبل از تولد گل دختر، یه ماشین دست دوم بخره.🚗😄
گل دختر منتظر مونده بود، که حال برادرش کمی بهتر بشه بعد تشریف بیاره😉 که استقبال خوبی ازش صورت بگیره🥳
به لطف خدا تولد دختر جون، انقدر راحت و بیدردسر بود که حتی پزشکا و پرستارا هم فقط میگفتن wonderful😎
#ز_م
#فقه_حقوق_امام_صادق
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_نهم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_دهم
در مورد روند #بارداری🤰🏻اینجا؛
یه جایی شبیه مرکز بهداشت ایران دارن، که همه باید برای چکاپ ماهانه اونجا برن🏥
تمام کارها رو هم ماما👩🏻🦱 انجام میده و خبری از متخصص زنان👩🏻⚕ نیست!
و اجازه نداری سراغ متخصص بری؛
مگر اینکه مشکل خاصی باشه و ماما یا پزشک عمومی نامه📃 بده.
(که خیلی کم اتفاق میافته)
در زایمان هم، اولویت با زایمان در منزله!
با ماما تماس☎️ میگیرن و میاد خونه و زایمان میکنن😅
حتی بیمه، هزینهی بیمارستان🏨 رو نمیده و هزینهش💵 هم خیلی بالاست😱
اگه کسی بخواد بیمارستان بره، باید درجه بیمه رو ارتقا بده که یه جورایی میشه همون بیمه تکمیلی خودمون،
و بعد برای زایمان بره بیمارستان.
راستش من خودم بیمارستان رفتم؛
و هنوز کسی از ایرانیا رو نمیشناسم خونه زایمان کرده باشه.😅
یه کم ریسکش بالاست.
و جالبه که بیشتر ایرانیهایی که من دیدم از خدمات درمانی هلند راضی نیستن!!
و سعی میکنن هر وقت میرن ایران کارای درمانیشونو🏨 انجام بدن و داروهاشونم 💊💉بگیرن!
برای زایمان هم، از طرف بیمه یه بسته📦 در خونه فرستاده میشه، که توش بعضی از وسایل لازم هست؛
الکل، ژل ضدعفونی کننده، پنبه، گیرهی ناف، زیرانداز، گاز پانسمان و...
به علاوه یه عروسک هدیه به نینی👶🏻 کوچولو☺️
که توسط آقای برادر👦🏻 تصاحب شد😁
اگه زایمان در منزل باشه، بقیه وسایل لازم رو ماما با خودش میاره.
جالبه که در زایمان بیمارستانی هم، فقط و فقط ماما دخالت داره،
و اگه مشکلی پیش نیاد، پزشک متخصص👩⚕️، هیچ دخالتی نمیکنه،
یک ساعت⏰ بعد از تولد بچه هم، اگه مشکل خاصی نباشه، مرخص میکنن😁
تا حدود یک هفته بعد از زایمان، روزی چند ساعت یه پرستار👩🏻🦱 میاد خونه و از مادر و بچه مراقبت میکنه.
پرستار همهی کارهای نوزاد رو انجام میده؛ تعویض پوشک، حمام🛀، حتی خوابوندن،
تا مادر بتونه بیشتر استراحت کنه؛
حتی در کارهای منزل هم مشارکت میکنه🧺🍳
الآن بعضیا میگن خوشششش به حالشون😜
از این نظر که دولت به مادران اهمیت میده و به دنبال تسهیل امور اونهاست، این امر ارزشمنده👌🏻
اما وقتی بدونیم که اینجا اکثر زنان، کسی رو ندارن که بتونه و بخواد از اونها مراقبت کنه، خیلی ناامیدکنندهست😔
بلایی که شاید در سالهای آتی، سر ما هم بیاد😧
در واقع اینجا، #ارتباطات_خانوادگی مثل ایران، نیست که مادر از دخترش مراقبت کنه؛
یا هر دختری بستگانی رو داشته باشه که تو روزای سخت به کمکش بیان😓
و دولت مجبوره این خلاها رو با پرستار پر کنه
#ز_م
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_دهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ های سوره های کوچیک قرآن هم خیلی خوبن😍
با صدای قاری خردسال حنانه خلفی و تصویر سازی های مفهومی و خوب👌
میتونید برای کوچولوها قصه بگید متناسب با محتوای سوره و تصویرها😀
بچه های بالای چهارسال هم میتونن بخونن و تکرار کنن و یاد بگیرن😇
برای دانلود بقیه سوره ها توی سایت آپارت سرچ کنید آموزش قرآن برای کودکان😁
#معرفی_کلیپ_حفظ_قرآن
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه لالایی خوب و قشنگ که از بدو تولد میتونید شعرش رو برای کوچولوهاتون بخونید😇
تصویرسازی هاش برای بچه ها قابل فهم و جالبه👌
بچه ها رو با آهوی داستان همراه میکنه و خیلی خوب محبت و لطف امام رو نشون میده و بچه ها رو علاقه مند میکنه به امام😍😍
#معرفی_لالایی
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_دهم
در مورد روند #بارداری🤰🏻اینجا؛
یه جایی شبیه مرکز بهداشت ایران دارن، که همه باید برای چکاپ ماهانه اونجا برن🏥
تمام کارها رو هم ماما👩🏻🦱 انجام میده و خبری از متخصص زنان👩🏻⚕ نیست!
و اجازه نداری سراغ متخصص بری؛
مگر اینکه مشکل خاصی باشه و ماما یا پزشک عمومی نامه📃 بده.
(که خیلی کم اتفاق میافته)
در زایمان هم، اولویت با زایمان در منزله!
با ماما تماس☎️ میگیرن و میاد خونه و زایمان میکنن😅
حتی بیمه، هزینهی بیمارستان🏨 رو نمیده و هزینهش💵 هم خیلی بالاست😱
اگه کسی بخواد بیمارستان بره، باید درجه بیمه رو ارتقا بده که یه جورایی میشه همون بیمه تکمیلی خودمون،
و بعد برای زایمان بره بیمارستان.
راستش من خودم بیمارستان رفتم؛
و هنوز کسی از ایرانیا رو نمیشناسم خونه زایمان کرده باشه.😅
یه کم ریسکش بالاست.
و جالبه که بیشتر ایرانیهایی که من دیدم از خدمات درمانی هلند راضی نیستن!!
و سعی میکنن هر وقت میرن ایران کارای درمانیشونو🏨 انجام بدن و داروهاشونم 💊💉بگیرن!
برای زایمان هم، از طرف بیمه یه بسته📦 در خونه فرستاده میشه، که توش بعضی از وسایل لازم هست؛
الکل، ژل ضدعفونی کننده، پنبه، گیرهی ناف، زیرانداز، گاز پانسمان و...
به علاوه یه عروسک هدیه به نینی👶🏻 کوچولو☺️
که توسط آقای برادر👦🏻 تصاحب شد😁
اگه زایمان در منزل باشه، بقیه وسایل لازم رو ماما با خودش میاره.
جالبه که در زایمان بیمارستانی هم، فقط و فقط ماما دخالت داره،
و اگه مشکلی پیش نیاد، پزشک متخصص👩⚕️، هیچ دخالتی نمیکنه،
یک ساعت⏰ بعد از تولد بچه هم، اگه مشکل خاصی نباشه، مرخص میکنن😁
تا حدود یک هفته بعد از زایمان، روزی چند ساعت یه پرستار👩🏻🦱 میاد خونه و از مادر و بچه مراقبت میکنه.
پرستار همهی کارهای نوزاد رو انجام میده؛ تعویض پوشک، حمام🛀، حتی خوابوندن،
تا مادر بتونه بیشتر استراحت کنه؛
حتی در کارهای منزل هم مشارکت میکنه🧺🍳
الآن بعضیا میگن خوشششش به حالشون😜
از این نظر که دولت به مادران اهمیت میده و به دنبال تسهیل امور اونهاست، این امر ارزشمنده👌🏻
اما وقتی بدونیم که اینجا اکثر زنان، کسی رو ندارن که بتونه و بخواد از اونها مراقبت کنه، خیلی ناامیدکنندهست😔
بلایی که شاید در سالهای آتی، سر ما هم بیاد😧
در واقع اینجا، #ارتباطات_خانوادگی مثل ایران، نیست که مادر از دخترش مراقبت کنه؛
یا هر دختری بستگانی رو داشته باشه که تو روزای سخت به کمکش بیان😓
و دولت مجبوره این خلاها رو با پرستار پر کنه
#ز_م
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_دهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
طوفان به پا میکنیم؛
طوفانی از علم و معنویت...
دوره های آموزشی مجازی نسل توحیدی
برای ثبت نام کافیست وارد کانال هر کلاس شوید
مقدمات تدبر در قرآن(6 جلسه)
شنبه، دوشنبه و پنجشنبه از 14 فروردین
با تدریس سرکار خانم تکبیری
ble.ir/NasleTohidi_Quran
آمادگی برای فرزندآوری (2 جلسه)
سه شنبه و یکشنبه 12 و 17 فروردین
با تدریس سرکار خانم شاملو
ble.ir/NasleTohidi_Farzand
تربیت کودک (2 تا 7 سال)
چهارشنبه و دوشنبه 13 و 18 فروردین
با ارائه سرکار خانم پارسا
ble.ir/NasleTohidi_Tarbiat
طیب سخن بگوییم
جمعه 15 فروردین
با ارائه سرکار خانم خدادادی
ble.ir/NasleTohidi_TayyebSokhan
معنویت در دوره بارداری
جمعه 15 فروردین
با ارائه سرکار خانم آذری
ble.ir/NasleTohidi_Bardari
تغذیه در دوره بارداری
چهارشنبه 13 فروردین
با ارائه سرکار خانم براتی
ble.ir/NasleTohidi_Taghzie
جلسات ارائه پزشکی به صورت موضوعی و جداگانه اطلاع رسانی میگردد.
@NasleTohidi
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
طوفان به پا میکنیم؛
طوفانی از علم و معنویت...
دوره های آموزشی مجازی نسل توحیدی
برای ثبت نام کافیست وارد کانال هر کلاس شوید
مقدمات تدبر در قرآن(6 جلسه)
شنبه، دوشنبه و پنجشنبه از 14 فروردین
با تدریس سرکار خانم تکبیری
ble.ir/NasleTohidi_Quran
آمادگی برای فرزندآوری (2 جلسه)
سه شنبه و یکشنبه 12 و 17 فروردین
با تدریس سرکار خانم شاملو
ble.ir/NasleTohidi_Farzand
تربیت کودک (2 تا 7 سال)
چهارشنبه و دوشنبه 13 و 18 فروردین
با ارائه سرکار خانم پارسا
ble.ir/NasleTohidi_Tarbiat
طیب سخن بگوییم
جمعه 15 فروردین
با ارائه سرکار خانم خدادادی
ble.ir/NasleTohidi_TayyebSokhan
معنویت در دوره بارداری
جمعه 15 فروردین
با ارائه سرکار خانم آذری
ble.ir/NasleTohidi_Bardari
تغذیه در دوره بارداری
چهارشنبه 13 فروردین
با ارائه سرکار خانم براتی
ble.ir/NasleTohidi_Taghzie
جلسات ارائه پزشکی به صورت موضوعی و جداگانه اطلاع رسانی میگردد.
@NasleTohidi
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_یازدهم
اون مدتی که پرستار هلندی خونهمون بود، تجربه جالبی بود.
بیشترین چیزی که تو چشم میزد تعارف نداشتنش بود.😬
چون رژیم داشت، با خودش سالاد میآورد و فقط هم سالاد میخورد.
به ماهم تعارف نمیکرد😜
اگه چیز جدید و جالبی هم بهش پیشنهاد میدادیم، حتما امتحان میکرد؛
مثل ته دیگ،😍
دوغ آبعلی 😉
و...
البته نظرش رو هم بدون تعارف میگفت؛
نه اصلا خوب نبود😖
یا بد نبود🤨🙂
(اینجا تقریبا هر چیزی که از ایران بخوای پیدا میشه، البته در فروشگاههایی که مخصوص مسلمونا و علیالخصوص ایرانی هاست...
از لواشک وچیپس و پفک گرفته تا رب انار و کشک)
تو اون مدت، در مورد موضوعات مختلفی حرف زدیم.🙂
وقتی فهمید ما از ایران اومدیم، پرسید تو کشورتون جنگه؟😅😂
(تنها چیزی که رسانهها گفته بودن، جنگ و درگیری بود.😑)
یا وقتی بهش گفتیم ۶۰ درصد از دانشجوهای ایرانی🎓، خانم هستن، خیلی تعجب کرد.😮
انتظار داشت زنان ایرانی، به خاطر اسلام🧕🏻 خیلی محدود باشن،
سواد نداشته باشن،📝
و فعالیت اجتماعی نکنن!
صحبت از #زایمان هم بود.
جالبه که در هلند، اصل بر زایمان طبیعیه و سزارین مخصوص زمانیه که مشکل جدی در میون باشه.
جدی یعنی جدیها!😨
وقتی به پرستار از علاقهی بیشتر زنان ایرانی، به #سزارین گفتم با چشمهای گرد شده😳😶 به من نگاه میکرد و میگفت:😮
این خیلی عجیبه!!
چرا دوست دارن بدون دلیل، زیر بار همچین عمل سنگین و سختی برن؟!😣
یه روز ازش پرسیدم از شغلت راضی هستی؟
گفت خیلیها شغل من رو دوست ندارن و به نظرشون شبیه خدمتکاریه.🧹
ولی من خیلی دوسش دارم.💖
هم نوزادها رو دوست دارم.👶🏻
و هم با آدمها و فرهنگهای مختلف آشنا میشم😌
مثلا جالبه که در تعامل با مسلمونا، اذان و نماز 🕌🕋 رو میشناخت😃
یه چیز جالب دیگه که در هلند دیدم، مشوقها و تسهیلاتی بود که با هدف افزایش جمعیت👥👥، و #فرزندآوری_زنان👶🏻 به کار گرفته میشد.
مثلا تا ۱۸ سالگی تمام خدمات درمانی بچهها رایگانه.💉💊🧫
و یک مقرری ماهانه هم، به ازای هر بچه به خانوادهها داده میشه.💵
یا مثلا حمل و نقل شهری🚆🚌 برای مادر 👩🏻و کودک👶🏻 راحته؛
و حتی اینکه در همهی مراکز تفریحی🎡
تجاری🏦
درمانی🏥
اداری🏢
و...
محل کوچیکی برای بازی بچهها 🤸🏻♂️ وجود داره.
(عکس، محل بازی کودکان در کتابخانه🏫)
پ.ن: جالبه که غربیها، تلاش میکنن شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر رو برای ما جا بندازن اما خودشون سرسختانه به دنبال #افزایش_جمعیت هستن.
#ز_م
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_یازدهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif