وقتی علی میخوابه، ما با چالش ساکت نگهداشتن محمد مواجه میشیم😅 چون خواب علی خیلی سبکه.
از طرفی میخوام از فرصتِ خوابِ علی برای کارهای خودم استفاده کنم، از طرف دیگه محمد نیاز به زمان اختصاصی داره که وقتی علی بیداره این فرصت پیش نمیاد معمولا.
یکی از بازیهایی که مختصِ زمانِ خوابِ علی هست، «حبوبات بازیه»
هر بار یکی از حبوبات رو به انتخاب محمد میاریم و محمد مدت زیاااااادی در سکوت کامل مشغول بار زدن اونها میشه😄 با لودر و بیل مکانیکی کامیونش رو پر میکنه و میبره در اقصی نقاط خونه خالی میکنه😕
چالش بعدی هم جمع کردن اونها تا قبل از بیدار شدن علی هست.
یه چالش دیگه هم شبا که همسرم میان پیش میاد😆
-خانوم،این عدسا چرا اینجا ریخته؟
-محمد عدس بازی کرده
همسر مشغول جمع کردن عدسها میشه.
-خانوم اینجا چقدر لوبیا ریخته!
-ئه؟! محمد لوبیا بازی کرده😅
همسر مشغولِ جمع کردنِ لوبیاها میشه
-خانوم، علی چی تو دهنش گذاشت؟!
-بذار ببینم؛ ئه؟ گندمه! محمد گندم بازی کرده😂
-خانوم نمیشه وقتی علی میخوابه یه بازی دیگه بکنید باهم؟! 😣😖
-چرا، میشه😎 گوشیمو بدم دستش فیلم ببینه😶، اینجوری هم خیلی ساکت میشینه، یا تلویزیون روشن کنم و بذارم ساعتهاااا مشغول شه و منم با خیال راااااحت به کارام برسم😈، نظرت؟!😀
-نههههه خانوم😨، حبوبات بازی خیلیم خوبه، آشپزیشم خوب میشه، خودم شب میام جمع میکنم حبوبات کف خونه رو.😩
پ.ن: البته این تنها بازیِ زمانِ خوابِ علی نیست، ولی جزو معدود بازیهای بیسر و صدای ماست. چون محمد با سادهترین بازیها هم انقدر به وجد میاد و جیغ و داد میکنه که ملت وقتی سوار رنجر میشن هم انقد جیغ نمیزنند!😅 دوستانی که از نزدیک شاهدِ این صحنه بودند، تایید کنند لطفا😄
#پ_بهروزی
#ریاضی۹۱
#نصیرالدین_محمد
#عمادالدین_علی
#حبوبات_بازی
#تلویزیون
#موبایل
#بازی
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif