«نماز جماعت با بچهها»
#زهرا_کوشافر
(مامان #سیدحیدر ۷ساله، #حَوراسادات ۴ساله، #طهوراسادات ۱۶ماهه)
صدای اذان میآید.
هر کدام به هر نحوی که عقلشان میرسد سراغ گرفتن وضوی مندرآوردی خود میروند.
پسرک کلاه آفتابیاش را که از صبح در خانه بر سر گذاشته، را درآورده و مسحش را بر عکس میکشد.😅
دخترک ۴ سالهام چادر به سر سراغ شیرآب میرود و صورت خود را میشوید، چادرش هم خیس میشود.
روبالشتی تازه شسته شده را میآورد تا سجادهٔ نمازش بشود.😄
جانمازم را که پهن میکنم.
پسرکم بر اساس چیزی که در مسجد یاد گرفته به عنوان امام جماعت جلو میایستد و به خواهرش تذکر میدهد که نمازت را از من جلو نزن.☝🏻
قامت میبندم.
دخترک ۱سالهام سوار بر روروئکش متوجه این ترتیب ما میشود؛
دو پا که دارد، دو پای دیگر هم برای بر هم زدن این وحدت مادرنماز؛ قرض میکند.
پستونک را برعکس میمکد و به میان صف نماز ما میآید.
به سجده میرویم؛
با ارابهٔ بازیاش به سر خواهر، پای برادر و به بازوی من میزند.
باورش نمیشود که ما مهرهای نمازمان را با آسودگی خاطر بر زمین گذاشتهایم و آن را مخفی نکردهایم.😱😁
پستونک را میاندازد. باید خودش را به مهرهای ما برساند.
رکعت دوم هستیم...
سیدحیدر: اهدناالصراه المستقیم...
ذهنم مشغول میشود.
چه زیبا نمازی شده است...💛
خواهر کوچکتر به برادرش اقتدا کرده
آیات سورهها را هم نمیخواند.
در این دنیایی که صاحبش در پس پرده است، انسانهایش دل به زرق و برق رنگیش سپردهاند و خبری از داشتن برادر و خواهری همخون نیست.
میوههای دل من همدیگر را دارند که روزی به هم تکیه کنند، در گوش هم درد دلشان را نجوا کنند و درمشکلات زندگی به یکدیگر اقتدا کنند.
حوراسادات من میان نماز هر بار دستش را حائل میکند تا خواهرش با جغجغهاش نتواند به سرش بکوبد.😅
برادر که احتمالاً در حین نماز تمام فکرش مشغول این است که چگونه پس از نماز خواهر کوچکش را سر ذوق بیاورد، دارد به ساخت یک ارابهٔ جدید دستی فکر میکند و ضمن به زبان آوردن سورههایی که بلد است، فوراً قنوتی به دست میگیرد و بعد از قنوت سریع سلام میدهد تا در عالم کودکی خودش چیزی که یادش آمده را بپرسد...
- مامان راستی اون نقاشیه بود تو دفترم، عنکبوته رو چه رنگی رنگ بزنم؟!
و من که در حال تماشا هستم... از سجدههای سرپای حَـــــوراساداتم تا قنوت دستهای کوچک سیدحیدرم... همه را میبینم...
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پس از نماز دستهایی به رسم قبول باشدهای مسجد به هم میدهیم...
حال باخود میگویم چه ثروتی میتواند این حسهای خوب را برایم بسازد؟
دخترک روروئک نشین در رکعت آخر نماز توانسته خود را از ارابهاش چپه کند. یک پا زمین یک پا هوا، دستها در زمین به مهر نمازمان رسید.
نماز تمام شد.
خیلی زود، پس از سلام نماز به فکر ساخت اسباببازی جدید دستی افتادند.
سبد میوهٔ نوبرانه شد ارابهٔ جدید بازی.😍
خدایا این روزهایی که تمام ذره ذرهٔ عمرم جهت رشد و نمو کودکانم صرف شد را ذخیرهٔ آخرتم قرار ده.
نمازهای دستوپا شکستهام که گاهی مهرم سرجایش هست و گاهی به زور پیشانیام به زمین میرسد را از من بپذیر.
خدایا به حق نمازهای کودکانه و صادقانه و پاک بچههای سرزمینم هر چه زودتر زمین را از عدل وصلح به دست صاحبمان پُر کن...
صاحب اصلی زمینمان☘ بقیه الله اعظم
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif