eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
123 ویدیو
25 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_sharif_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
«آیین بدرقه و استقبال» چند وقت پیش توی جمع مامانای پر توانی که حداقل ۴ فرزند دارن، بحث جذاب و پر چالش همسرداری مطرح شد. به صورت خاص دربارهٔ بدرقه و استقبال از همسر پرسیدیم. هی رفتم و اومدم و سر زدم به گروه دیدم اووووف! همه‌ چه زرنگ🥰 چه خانوووم😍 چه کدبانو😇 اصلاً حوریه بهشتی همینان که!😅 صبح پا می‌شن، صبحانه آماده می‌کنن، همسر با نون‌ تازه وارد می‌شن. بچه‌ها که شب سر وقت خوابیدن، کلهٔ سحر بیدار می‌شن، دست و رو‌ شسته و تر و تمیز و تپل مپل، می‌شینن دور هم صبحانه می‌زنن به بدن.🥹 بعد هم نخود نخود، هرکی می‌ره سراغ کار خود. عصری قراره آقای همسر تشریف بیارن به قصرشون‌. چای دم کشیده، آماده. خانوم با شنیدن صدای زنگ در بدو‌ بدو می‌ره رژ لبشو تجدید می‌کنه و بچه‌ها گروه استقبال رو با سرعت تشکیل می‌دن. پدر خونه وارد می‌شه، یکی‌یکی دست و روبوسی و بغل.😇 یه نگاه به خونه انداختم!🥴 ترجیح دادم تجربه‌های گروه رو باور نکنم و به زندگی ادامه بدم.😣 رخت‌خواب‌ها رو جمع کردم، البته با این شکم قلمبه نهایتاً تونستم تا روی مبل بکشونمشون که بچه‌ها روش راه نرن. بعد از امورات مربوط به سرویس بهداشتی و پوشک و...، دومی و سومی رو‌ نشوندم برای صبحونه. اولی خورده بود و رفته بود مدرسه. همسر هم که از کلاس سر صبحشون جا مونده بودن، استثنائا به صبحانهٔ اولی رسیده بودن و با هم خورده بودیم. موقع رفتن همسر، سومی بیدار شده بود و برای اینکه شاهد فیلم هندی جدا شدن پدر و دختر نباشم، سریع رفتم کنارش خوابیدم تا پدر بی‌سر‌وصدا موقعیت رو ترک کنن.🤪😬 با اشارهٔ دست خداحافظی کردم، ولی نمی‌دونم اصلاً دیدن یا نه. تا ظهر صبر کردم... هیچ تجربه‌ای مشابه وضعیت زندگی خودمون تو گروه نیومد.🤔 شرایط خونه لحظه به لحظه بدتر می‌شد و منم برای برگشت همسر و سپردن بچه‌ها به آغوش پرمهرش لحظه‌شماری می‌کردم، تا دقایقی یه گوشه از چشم‌ها پنهان بشم و کسی نگه مامان! و بعد پاشم یه شامی دست و پا کنم. دیگه بیش از این سکوت رو جایز ندونستم!😅 لب به سخن گشودم که آقا آقاااا چه خبرتونه؟🧐 واقعاً شما با ۴ ۵ تا بچهٔ قدو‌نیم‌قد ان‌قدر فانتزی زندگی می‌کنید؟! ان‌قدر رویایی؟😳 و قدری از اوضاع و احوال زندگی خودمون گفتم.🥲 یکی یکی مامان‌های جوون‌تر مُقُر اومدن که اتفاقاً ما هم همین‌طوریم! نگران نباش تنها نیستی و با هم می‌ریم جهنم خوش می‌گذره اتفاقاً.😂❤️‍🔥 یه سری بزرگ‌ترهای جمع، گفتن که ما هم تا وقتی همهٔ بچه‌هامون کوچیک بودن، ان‌قدر ایده‌آل نبودیم. کم‌کم که بچه‌ها بزرگ‌تر شدن و خودشون به‌جای نیروهای خرابکار و ریزنده و پاشنده😅، تبدیل شدن به نیروهای پرتوان خونه، اوضاع و احوال بهتر شد. البته که بعضی هم معتقد بودن با بزرگترتر! شدن بچه‌ها دوباره شرایط تغییر می‌کنه، یکی‌کنکور داره، یکی شب تا صبح بیدار بوده پای پروژه‌ش، یکی امتحان داره، یکی‌کلاس فوق‌برنامه داره و خلاصه تا کوچیکن، جمع خانواده جمع‌تره. شنیدن از آیندهٔ روشنی که در انتظار خونۀ پرهیاهو و شلوغ پلوغِ امروزمون هست، حال و احوالم‌ رو بهتر کرد.☺️ مدت‌ها بود که ان‌قدررررر کار خونه و بچه‌ها زیاد بود، که فراموش کرده بودم وسط همین شلوغی‌ها باید حواسم به حال روحی خودم و همسرم هم باشه. اولویتم شده بود اینکه یه چیزی برای خوردن دست و پا کنم، و یه مسیری برای راه رفتن تو خونه باز کنم! اصلاً یادم رفته بود همین عادت سادهٔ بدرقه و استقبال چقدر می‌تونه تو حال خوبمون اثر داشته باشه. چند روزی گذشت تا تونستم دوباره آیین بدرقه و استقبال رو به روال زندگی‌مون اضافه کنم، ولی به وضوح تاثیرش رو توی حس و حال خودم و همسرم دیدم.☺️ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif