eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
7.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
123 ویدیو
25 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_sharif_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان 🌹 جوایز برندگان پویش کتاب سلیمانی عزیز، تقدیمشون شد. 😀 ان‌شاءالله شما برنده‌ی پویش جدیدمون باشید. کتاب «پاییز آمد» (خاطرات همسر شهید) رو گرفتید؟ قراره این کتاب رو باهم تا ۳۰ بهمن بخونیم. از طریق این لینک ثبت‌نام کنید و وارد گروه هم‌خوانی‌مون در پیام‌رسان ایتا بشید: b2n.ir/Hamkhanipaeez 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان محمداحسان ۱۴، محمدحسین ۱۲.۵، زهرا ۱۱، زینب ۸.۵، محمدسعید ۴.۵ ساله) مبادا که ترک بردارد، اتاق شیشه‌ایِ منزویِ کتاب‌خوانیِ من! n تا کتاب خریده بودم ولی فرصت نمی‌شد بخونم. آخه کار خونه که تمومی نداره! این گوشی‌ هم که هی چشمک می‌زنه!🤳 هی عشوه میاد که بیا ببین فجازی چه خبرها که نیست!!! نکنه بی‌خبر بمونی از دنیا😈. پس چیکار کنم؟!🤔 فهمیدم!😍 فرض کن تو یه اتاق شیشه‌ایِ منزوی (ایزوله) تنها شدی با یه کتاب. صدا نمیاد، صدا نمی‌ره، نمی‌تونی وارد یا خارج بشی، مگه با دوشرط: 1️⃣ کار خیییییییلی ضروری پیش بیاد. 2️⃣ سهمیهٔ امروزتو مطالعه کرده باشی. 👈🏻 وقتی تو این اتاق هستی نباید فکر کنی به اینکه؛ خونه در چه وضعیه؟ ظرفشویی پره یا خالی؟ بچه‌ها دارن چه کار می‌کنن؟ (مگه اینکه کارشون خطرناک باشه) یا گوشی صدا داد و هزارتا بهونهٔ دیگه که برای کتاب‌نخوانی میاد تو سر آدم رژه می‌ره.🚶🏻‍♀️ ساکت‌ترین و آروم‌ترین جایِ خیالی، تو خونه پرهیاهوی ماست...🛋 منم و کتاب! کتابه و من! حالا ورق بزن و بخون و باهاش همراه شو. بی‌خیال هرچیزی که خارج از اتاق شیشه‌ایِ خیالی می‌گذره. چه حس خوبیه این آرامش وسط هیاهو یک متناقض‌نمای (پارادوکس) دوست‌داشتنی. حالا کتاب رو باز کن.📖 نسیم خنک و دل‌انگیز و خوشبو، همراه پرتوهای نورِ آگاهی رو حس می‌کنی که از لابه‌بلای سطرها و واژه‌ها تو صورتت می‌خوره و موهاتو نوازش می‌کنه. یه نگاهی به بیرون اتاق شیشه‌ای خیالی می‌ندازی همه چی داغونه😶 ولی ولش کن لذت ببر😌 یادت باشه تو، توی اتاق شیشه‌ای خیالی نشستی! 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان سه فرزند ۷.۵، ۴.۵ و ۱.۵ ساله) خونه‌ای که چند تا بچهٔ قدو‌نیم‌قد توشه، خیلی طبیعیه که به هم ریخته و اتو نکشیده باشه. اینو اول از همه بگم تا مامانایی که به هر دلیلی، از جمله شرایط نوزاد داری (مخصوصاً اگه نوزاد کولیکی و بدقلق باشه) خونه‌شون از سر و کولشون بالا می‌ره، ناامید و ناراحت نباشن. بالاخره شرایط می‌گذره و فعلاً مهم اینه سعی کنید آرامش در طوفان رو تجربه کنید.💆🏻‍♀️ یه‌کم که بچه‌ها از آب و گل در اومدن، می‌شه خونه رو، حداقل برای بعد غروب که منتظر اومدن بابایی هستیم، مرتب نگه داشت. یه سری راهکار هست که برای ما جواب داده و خدمتتون عرض می‌کنم: 🌼 نکتهٔ اولش اینه که سعی کنیم سرعت عمل داشته باشیم و تند و هدف‌مند کار کنیم. در طول روز دو سه مرتبه اعلان عمومی کنیم و تند و سریع و به صورت دو فوریتی، خونه رو جمع و جور کنیم. و وقتی به تمیزی نسبی رسید، بریم سراغ کارای دیگه. 🌼 تو این اعلان عمومی، از بچه‌ها هم می‌شه و خوبه کمک گرفت. این رو همهٔ مادرها می‌دونن که بچه‌ها در سنین مختلف رفتارهای مختلفی دارن و اکثراً از مرتب کردن خونه خوششون نمیاد. حالا این معمای ماست که کدوم کار رو به کدوم بچه بدیم که دوستش داشته باشه و بهترین اثر و بازدهی رو داشته باشه.🤪 👈🏻 مثلاً دختر من ظرف شستن رو دوست داره و من بعضی وقت‌ها، قاشق‌ها یا ظرف‌های سبک رو نگه می‌دارم که بشوره. جاروبرقی کشیدن رو هم دوست داره. 👈🏻 یا پسرم وقتی می‌خواد فوتبال بازی کنه، می‌گم اول این اسباب ‌بازی‌ها رو سوار کامیون بکن و ببر تو اتاق، بعد فوتبال بازی کن. (قطعاً پسرم حال نداره که همهٔ اسباب‌بازی‌ها رو دونه دونه جمع کنه و بذاره تو بوفه‌ش یا سر جاش، اما اینطوری حداقل هال، توی چند دقیقه از یه عالمه اسباب‌بازی ریز ریز خالی می‌شه☺️) 🌼 وقتی کمک گرفتن از بچه‌ها رو براشون تبدیل به بازی کنیم، هم به اونا خوش می‌گذره و هم ما.😎 👈🏻 مثلاً یه بازی اینه که گاهی یه چادر پهن می‌کنم می‌گم بدوییم هر کس می‌تونه چیزای بیشتری جمع کنه و بریزه توی چادر، بعد هم خودم چادر رو می‌برم تو اتاق و وسایلش رو می‌ذارم‌ سر جاش. 👈🏻 یا بازی مأموریت سرباز😎 بگیم سرباز، برات یه مأموریت ویژه دارم. مأموریتت شامل چند مرحله‌ست. هر وقت مرحلهٔ ۱ رو تموم کردی، بیا گزارش بده مرحلهٔ ۲ رو بهت بگم. آماده‌ای سرباز! خوب مرحلهٔ ۱ ... و بعد تو هر مرحله، «یه کار کوچیک و مشخص» رو به عنوان مأموریت بهش بدیم. مأموریت انجام شد قربان! خوب مرحلهٔ ۲ ... 🌼 اگه بچه‌ها یه خرابکاری کردن، به جای عصبانی شدن، از خودشون برای جمع کردنش کمک بگیریم. مثلاً اگه شکرپاش رو روی زمین خالی کردن، در عین نشون دادن ناراحتی‌مون بگیم برید جاروبرقی رو بیارید و جمعش کنین... با این ترفندها، می‌شه خونه رو تا حد قابل قبولی مرتب نگه داشت تا کارها روی هم جمع نشه و حس بهتری داشته باشیم. ولی همیشه حواسم هست که ما خونه رو تمیز می‌کنیم که آرامش به دست بیاریم. نه اینکه آرامشمون رو به خاطرش به هم بریزیم، یا با بچه‌ها دچار چالش بشیم. پ.ن: البته می‌دونیم که از نظر اسلام، کار خونه وظیفهٔ زن نیست. اما من وقتی به این فکر می‌کنم که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) هم کار خونه می‌کردن حتی وقتی که خادمه داشتن، با عشق و علاقهٔ بیشتری به این کار می‌پردازم. یه جورایی انگیزهٔ مضاعف در من ایجاد می‌کنه. و البته که ثواب‌های عجیب و غریبی هم برای کار خونه بیان شده. از جمله اینکه پیامبر گرامی ما فرمودند: «هر زنی که به منظور مرتب کردن خانه، چیزی را جابه‌جا کند، خداوند با نظر رحمت به او نگاه می‌کند و هرکس را که خداوند با نظر رحمت نگاه کند، عذاب نمی‌کند.»🥰 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
سلام دوستان عزیز ✋🏻🌹 چند وقتیه که با جمعی از مادران شریف، درباره نقش و جایگاه زنان در اسلام، مطالعه می‌کنیم. این روزها بیشتر از قبل ذهن مردم درگیر مسئله‌ی زنان شده. هم در کل دنیا هم در کشور خودمون مسائل مختلفی وجود داره که ما زن‌ها باهاش دست و پنجه نرم می‌کنیم. به نظر میرسه راه حل بنیادی این مسائل، اینه که اول از همه بدونیم خدایی که مارو آفریده نظرش در مورد زن و جایگاهش و حقوق و مسئولیت‌هاش چیه؟ تا بعد بتونیم دقیق‌تر به مسائل زنان در عصر حاضر فکر کنیم و برای حل‌شون تلاش کنیم. برای این هدف سراغ متفکران اسلامی میریم و نظراتشون رو می‌خونیم و باهم گفتگو می‌کنیم. تا الآن کتاب‌های زیر رو جمع‌خوانی کردیم: 👈🏻 ۱. مطالبات رهبری از بانوان منتخب بیانات آیت‌الله خامنه‌ای 👈🏻 ۲. زن در آینه جلال و جمال اثر آیت‌الله جوادی آملی 👈🏻 ۳. مسئلهٔ حجاب در جمهوری اسلامی ایران نوشتهٔ دکتر علی غلامی 👈🏻 ۴. زن و چالش‌های جامعه اثر امام موسی صدر و حالا قصد داریم یه کتاب دیگه رو شروع کنیم و باهم بخونیم. 🔶 کتاب جایگاه زن در اندیشه امام خمینی رحمه‌الله علیه 🖊️ گزیده بیانات امام خمینی (ره) در رابطه با زنان و نقش و جایگاه زن از منظر اسلام و انقلاب 📚 نسخه رایگان الکترونیکی این کتاب رو سایت امام خمینی (ره) منتشر کردند. از اینجا میتونید دریافت کنید: https://b2n.ir/d76640 ✅ شروع مطالعه: یکشنبه ۱۶ بهمن ✅ مقرری: هر روز ۵ صفحه ❗جمعه‌ها و تعطیلات رسمی مطالعه نداریم❗ یه گروه در پیام‌رسان بله داریم که توش به بحث و تبادل نظر درباره مباحث کتاب می‌پردازیم.✌🏻 اگر شما هم دوست دارید توی این جمع‌خوانی شرکت کنید، از طریق فرم زیر ثبت‌نام کنید و وارد گروه بشید: https://b2n.ir/f32025 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
شب عیدی بخندیم👇🏻😉 یکی از پست های قدیمی مون، با نقش آفرینی گل پسرای خانم عیدتون مبارک😍😍
داشتم تو پيجای خارجکی😁😎 می‌گشتم ببینم خانواده‌های پر جمعیت اون ور آبی چه‌جوری روزگار مي‌گذرونن؟😅 به‌به😍 چه شیک و مجلسي!😎😋 چه تميييزززز! بچه هم انقدر تمیز می‌شه آخه؟! 😯😒 اکثرا لباس‌های بچه‌ها سته، دخترا⁦👧🏻⁩ مثل هم، پسرا⁦👦🏻⁩ هم مثل هم، حتي با پدر⁦👨🏻⁩ و مادراشون⁦👩🏻⁩ ست می‌کنن و عکس دلبر می‌گیرن مي‌ذارن اينستاگرام.😒😑 ده دوازده نفر به ترتیب قد می‌ایستن کنار هم، ترتیب سن و قدشون هم کاملا مرتبه! معمولا کنار دیوار یا راه پله هم عکس می‌گیرن!😄 خلاصه که جو ما رو گرفت و گفتیم یه عکس مجلسي از پسرا بگیریم بذاریم اينستا!😂😁 و این شد که می‌بینید😬😕😅 پ.ن۱: هیچ‌وقت جو گیر نشید! لاکچری بازی‌های فضای مجازی کیلو چند؟! راحت بگير، حالشو ببر.😉😜 پ.ن۲: ما نمی‌تونیم زیاد بچه بیاریم😞😢 چون راه پله نداریم تو خونه‌مون که کنارش عکس بگیریم!😝😂 پ.ن۳: خيليم شلوارای پسرام قشنگن😏زیبا، جادار، مطمئن😅 خیلی هم در راستای ترویج بچه‌دار شدنه... الان شما دلت نخواست ۴ تا پسر داشته باشی همه این‌جوری تیپ بزنن؟!😂😝 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
سلاااام ✨ خبر 📢 خبر 📢 به برکت روز میلاد باسعادت مولی الموحدین، پدر جانمان 🤩 مولا علی علیه السلام، کانال و صفحه‌ء روبیکا و روبینوی مادران شریف در پیام‌رسان روبیکا فعالیت خودش رو آغاز میکنه 🥳🥰 🔗 https://rubika.ir/madaran_sharif همون طور که مخاطبان قدیمی مادران شریف میدونن، صفحه‌ء مادران شریف در اینستاگرام فعال بود و حدود ۲۰ هزار مخاطب داشتیم. ولی اخیرا و به خاطر محدودیت‌های بوجود اومده، تصمیم گرفتیم در فضای روبیکا فعالیت خودمون رو شروع کنیم. در صفحه‌مون در روبینو مثل فضای اینستاگرام، میتونیم با شما تعامل کنیم، با مادران عزیز گفتگوی زنده داشته باشیم و پای صحبت اساتید بنشینیم. 😉 . این کوچ از اینستاگرام به روبیکا برای ما که خیلی لذت بخشه 🤩 چون حالا با خیال راحت میتونیم عکس قهرمان واقعی بچه هامون‌، حاج قاسم عزیز رو بذاریم و نگران حذف شدن صفحه نیستیم. 😎🇮🇷 شما هم کانال و صفحه‌مون رو دنبال کنید و به دوستانتون معرفی کنید تا دوباره دور هم جمع بشیم. 🔗 https://rubika.ir/madaran_sharif 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
✨🧡میلاد سراسر سعادت امیرالمومنین، حضرت علی (علیه السلام) مبارک و شاد باد🧡✨ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان دو پسر ۵ساله و ۲.۵ساله) یادمه اولین بار که برای پسر بزرگه کاغذ رنگی و چسب گرفتم، حدود ۲.۵ ساله بود. خیلی ذوق داشتم با هم کاردستی درست کنیم. پسرم هم با دیدن کاغذهای رنگی رنگی حسابی ذوق زده شده بود. پیشش نشستم و با هم درخت و آدم و... بریدیم و چسبوندیم روی کاغذ. تا یه چند ماهی کارمون همین شده بود.😍 با کاغذ رنگی شکل‌های مختلف می‌بریدیم و می‌زدیم به دفترش (از استخر توپ بگیر تا زمین بازی و...) توی این مدت هیچ وقت از اینکه با قیچی کار کنه ترس چندانی نداشتم.😁 گاهی بقیه ک می‌دیدن، می‌ترسیدن و می‌گفتن قیچی رو بگیر‌. اما من می‌دونستم که پسرم بلده چطور با قیچی کار کنه. همین باعث شد کم‌کم مهارتش توی کشیدن شکل‌ها و بریدنشون قوی بشه.👌🏻 البته من به عنوان مادری که همیشه همراهش بودم، خیلی متوجه این مهارت افزایی نمی‌شدم. اما وقتی با بچه‌های دیگه کار کردم، متوجه شدم حتی بچه‌هایی که از پسرم بزرگترن، گاهی نمی‌تونن شکل‌ها رو درست ببرن. اونجا بود که فهمیدم مهارتی که اون داره به برکت همین تمرین‌هاییه که توی خونه‌مون داشتیم.✂️ خلاصه کم‌کم یه سطح رفتیم بالاتر و کاردستی‌های سه بعدی درست کردیم. مثل گوشی تلفن، جامدادی، موشک و.... بعدش که بزرگتر شده بود (حدود چهار سالگی) رفتیم سراغ چسب تفنگی!! اینجا هم من نگرانی زیادی نداشتم که وای الان دستت می‌سوزه یا...😬 البته همیشه اوایل کار خودم پیشش می‌نشستم و نحوهٔ استفادهٔ صحیح رو بهش می‌گفتم. اما اینکه بخوام به دلیل خطرناک بودن اینجور وسیله‌ها مانع کارش بشم هرگز. ناگفته نمونه که چند باری هم دست و پاش رو سوزونده اما بعدش بیشتر مراقب بوده!😁 آشنایی پسرم با چسب تفنگی دنیای جدیدی رو به روش باز کرد. حالا می‌تونستیم چیزهایی رو که با چسب معمولی شل و ول می‌شدن، سفت و محکم بچسبونیم. شاید حدود یکی دو ماه، ساعت‌ها تنها می‌نشست پای کاردستی و چیزهای مختلفی با مقواهای کلفت درست می کرد. علاقه‌ش بیشتر ماشین بود. داخل ماشین‌ها گاهی سیم و... هم می‌ذاشت و می‌گفت ماشین کنترلیه!!😜 در مرحلهٔ بعدی رفتیم سراغ چوب و چسب چوب و اره!!😱 خلاصه الان توی خونهٔ ما جعبهٔ شیرینی و کفش و... یه گوشه نگه‌داری می‌شن و یه سبد پر از وسایل نجاری و پیچ و... داریم و یه کمد پر از کاردستی‌های پسرم، که البته فقط بخش کوچیکی از کارهای هنری‌شه!👌🏻 ناگفته نمونه که مصرف کاغذ رنگی و چسب علی نسبتاً زیاده ولی ما این هزینه‌ها رو نوعی سرمایه‌گذاری می‌دونیم. خلاصه کاردستی رو دریابید. هم به جهت سرگرم شدن بچه‌ها، هم شکوفایی خلاقیت و هم رشد مهارت‌ها.😍 پ. ن: اگه تا حالا با دسته گلاتون کاردستی درست نکردید، اصلاً نگران نباشید. برای شروع یه کار خوب هیچ وقت دیر نیست.😊 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
رحلت جانسوز حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) تسلیت و تعزیت باد. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان محمد ۶ساله، علی ۴ساله و آیه ۴‌ماهه) پسر کوچولوی دوستم تازه به دنیا اومده بود. یه روز که خونه‌شون بودم، یک دفعه لحن کلامش کودکانه شد و چند جمله گفت.‌ تا تحلیل کنم و بفهمم چی‌شد، چند ثانیه‌ای طول کشید. داشت از طرف نوزادش با دختر بزرگش صحبت می‌کرد. دخترک هم پاسخ داد و گفتگوی بامزه‌ای بین خواهر و برادر شکل گرفت. تو کتاب فکرشم نکن هم چنین تجربه‌ای رو خوندم. اینکه یه مامان برای نوزادش یه شخصیت خیالی خلق می‌کنه و از طرف اون با خواهر و برادرش صحبت می‌کنه. شخصیتی که خیلی جاها به کمک مامان میاد و تذکراتی رو با زبان کودکانه‌ش به اعضای خانواده می‌ده. می‌خواستم منم این تکنیک رو تجربه کنم. آیه چند روزه بود، علی هنوز باهاش ارتباط نگرفته بود. یه روز که علی اومد تو اتاق و آیه بغلم بود، لحنم رو کودکانه کردم و گفتم: «سلام داداش علی🤩 من تو رو یادمه، تو دل مامان که بودم صداتو می‌شنیدم.» علی هاج‌ و واج نگاهم می‌کرد. گفتم چرا جواب آبجی رو‌ نمی‌دی؟ گفت آبجی نبود که، خودت بودی.😐 گفتم خب اون کوچولوئه، نمی‌تونه حرف بزنه. من که مامانش هستم به جاش حرف می‌زنم تا کم‌کم خودش هم یاد بگیره. خیلی راحت پذیرفت. «آره آیه، من داداش علی ام.» با این تکنیک بالاخره علی با آیه ارتباط برقرار کرد. از اون روز به بعد چندین بار در روز میاد و هی می‌گه آیه آیه آیه. بعد هم به من اعتراض می‌کنه که جواب بده دیگه، دارم آیه رو صدا می‌کنم. و بعد مدت‌ها دو تایی مشغول صحبت خواهر برادری می‌شن.😁 ♦️گاهی آیه به داداشا می‌گه: - چقدر سر و صدا می‌کنید؟ من خوابم میاد. لطفاً هیس، مگه نمی‌بینید یه نی‌نی اینجا داره می‌خوابه؟🥱 - داداااش😍 تو‌ چقدر زرنگی😎 این کارها رو از کجا یاد گرفتی؟ - خدایا شکرت که من دو تا داداش مهربون دارم.😍 - داداش محمد، این همه اسباب‌بازی چی می‌گه این وسط؟!🤨 پای مامان رفت روش نزدیک بود از دستش بیفتم.😢 - آی آی دردم گرفت‌ داداش علی، نی‌نی رو که انقدر سفت ماچ نمی‌کنن.😒 - داداش، می‌بینی چه نازم؟😄 - می‌شه یکی خشک‌کن منو بیاره دم در توالت لطفاً. - مامان داره منو عوض می‌کنه، به نظرت نباید بری اونور؟ ♦️آیه گاهی با پدرش هم وارد گفتگو می‌شه:😁 -بابا چرا انقدر دیر اومدی؟ بیا منو بغل کن لطفاً، پدرِ مامان رو درآوردم از صبح.🤪 -بابا جون، تا مامان داره به من شیر می‌ده سفره رو بندازید بی‌زحمت. و این‌گونه از نوزاد محبوب خانه، برای پیشبرد اهداف مادرانه، حسن استفاده می‌کنیم.😎 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
از سه چهار ماهگی محمدحسن شروع کردم برای کنکور ارشد آماده بشم. از اونجایی که شب‌ها تا دیروقت بیدار بود، یه چراغ که نور ضعیفی داشت، بالای سرمون روشن می‌کردم، پسرمو تو نَنو تکون می‌دادم و درس می‌خوندم. ... درس خوندنم، خیلی کم و منقطع بود و گاهی ناامید می‌شدم. یه بار با یکی از دوستام تماس گرفتم که فلان درس رو چطور و چقدر خوندی؟ گفت من دو دور خوندم و الان دور سوممه؛ در حالی‌که من اون درس رو هنوز یه دور هم نخونده بودم.🤭 پیش خودم می‌گفتم من با این وضع قبول نمی‌شم دیگه.😞 ولی مادرم همش می‌گفتن نگران نباش. تو بچه داری. درس خوندن تو، با بقیه فرق داره. کار تو برکت داره.👌🏻 تو هر چقدر که بچه‌ت اجازه بده، درستو بخون، کاریم به این حرفا نداشته باش... گذشت تا اینکه نتایج ارشد اومد...🤩 🍀🍀🍀 متنی که خوندید😃، بخشی از داستان زندگی یه مامان دانشجوی دکترا، با ۴ تا پسر پرشور و شیطون هست. یکی از پستهای خوب قبلی‌مون که توی ۱۳ قسمت برای شما نوشتیم... بین قصه شون، نکات خیلی خوبی هم گفتن از اینکه چه جوری میشه همزمان با مادری، درس خوند... قسمت اول این قصه رو میتونید از اینجا بخونید👇🏻 بقیه قسمت‌ها هم پشت سرش هستن.😉 https://eitaa.com/madaran_sharif/1416
سلام دوستان 🌹 حالتون چطوره؟ پویش کتاب‌خوانی این ماهمون رو که یادتونه؟ اسم کتاب چی بود؟! بله! کتاب پاییز آمد 😀 از قضا، همین چند روز پیش همایشی برای این کتاب برگزار شده و مهمان برنامه، آقای حدادعادل، نظرشون رو درباره‌ش گفتن. بریم با هم بخش‌های جالبی از صحبت‌هاشون رو بخونیم؟ 👇🏻 «رییس فرهنگستان ادب و زبان فارسی عنوان کرد: کتاب پاییز آمد در میان کتاب‌های انقلابی و خاطرات شهدا از جهاتی متفاوت است، در این کتاب نوعی خط‌شکنی و سنت‌شکنی می‌بینم. برخی جملات عاشقانه به این صراحت سابقه نداشته اما این‌ها بدآموزی ندارد و اتفاقاً روح معنوی دارد. وی اضافه کرد: کسی که کتاب را بخواند باورش می‌شود شهدا هم مثل باقی مردم اهل زندگی بودند و همسرانشان را دوست داشتند. این کتاب شرح یک زندگی است که با عشق آغاز شده و با شهادت ادامه پیدا کرده و نمی‌گویم تمام شده است. این کتاب قصه‌ء واقعی شهیدان و درد و داغ‌های آن‌ها و قصه‌ء واقعی انقلاب است. او در بخشی می‌گوید حجاب مادرم معمولی بود و حتی به چنین مواردی در جای خود پرداخته است. حدادعادل در پایان مطرح کرد: جا دارد این کتاب به عربی، اردو و زبان‌های مختلف ترجمه شود. من اینجا از آقای جبلی و جلیلی خواهش می‌کنم این کتاب را بخوانند و این کتاب سرمایه‌ای برای یک فیلمنامه و اثر شود. می‌بینید این اثر از صدها سخنرانی برای رشد ایمانی و آرمانی جوان‌ها می تواند موثرتر باشد. » متن کامل خبر: b2n.ir/d75796 🌸 خب 😊 حالا اگر هنوز به پویش و گروه کتابخوانی‌مون نپیوستید، همچنان فرصت هست. کافیه نسخه صوتی یا متنی یا چاپی کتاب رو به روشی که توی پیام سنجاق شده در کانال هست، تهیه کنید و از طریق این پیوند، ثبت‌نام کنید و وارد گروه هم‌خوانی کتاب «پاییز آمد» بشید: 🔗 b2n.ir/Hamkhanipaeez تا ۳۰ بهمن کتاب رو با هم میخونیم و بعد بین دوستانی که کتاب رو کامل خوندن، برای ۴ جایزه ۵۰ هزار تومانی قرعه کشی می‌کنیم. 🤩🎁 نظرات دوستانی که کتاب رو خوندن و اخبار پویش رو میتونید از طریق کانال اطلاع‌رسانی پویش‌های کتاب‌خوانی‌ مادران شریف بخونید: 🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif