سلام مامانا🌸
خوبین؟
همراه بودین با گفتگوی جذابمون؟😉 نبودین؟🤭
نگران نباشید...🥰
ما صوت کامل گفتگو رو ضبط کردیم.
با مامانی گفتگو کردیم که ۴ فرزند داشتن و به جز فعالیت در رشته خودشون که گرافیکه، سعی کردن با حضور پررنگتر در ساحت منزل، در فعالیتهای فرهنگی همسرشون هم سهیم باشن.
اگه دوست دارین بدونید چه صحبتایی کردیم، صوتش اینجاست👆🏻
#گفتگو
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سالروز شهادت امام صادق (علیه السلام)، رو تسلیت میگیم🖤
قَالَ علیهالسلام: لَا يَصْلُحُ الْمُؤْمِنُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ التَّفَقُّهِ فِي الدِّينِ وَ حُسْنِ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرِ عَلَى النَّائِبَةِ. (تحفالعقول، ص۳۵۸)
امام صادق علیهالسلام فرمود: مؤمن جز به سه خصلت نیک نشود: فهم عمیق در دین، اندازهدارى نیکو در زندگانى و بردبارى بر ناگوارى.
سلام سلام 👋😊
میدونیم که حسابی منتظر سری جدید تجربیات تخصصی مون بودید😎
یه تجربه پر هیجان و مفصل داریم از خانوم طهرانی، که از امشب میتونید تجربه ایشون رو با #م_طهرانی 👉 دنبال کنید.
متولد سال ۱۳۶۸
ورودی سال ۸۷ دانشگاه صنعتی شریف رشته فیزیک
مامان حسین آقا ۱۲ ساله، معصومه خانم ۷ ساله و فاطمه خانم ۲ ساله👩👧👦
۶ ساله تجربه اداره یه مرکز مهد و پیش دبستانی رو دارن
و تو مسجد محلهشون هم مشغول امور فرهنگی، ورزشی و هنری برای دخترای نوجوون، مامانا، خانوما و بچهها هستن.
#معرفی
#تجربیات_تخصصی
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«۱. قدم قدم تا بزرگسالی»
#م_طهرانی
(مامان #حسین ۱۲، #معصومه ۷ و #فاطمه ۲ ساله)
اسفند ۶۸ در شهر تهران به دنیا اومدم. به عنوان سومین و آخرین فرزند خانواده. دو خواهر بزرگتر دارم که الحمدلله همگی با هم خیلی خوبیم.☺️
وقتی بچه بودم، خیلی شیطنت میکردم. کودکیم پر از حادثه و هیجان بود. از دست شکستن و سر شکستن، تا اتفاقهای عجیب دیگه برای من افتاده بود، ولی در عین حال فوقالعاده شیرین بود.😅😉
پدرم معلم بودن و مادرم در سنین جوانی در روزنامهٔ جوان فعالیت داشتن و شعرهاشونو چاپ میکردن. البته از زمانی که مادر شدن، کار بیرون رو رها کردن و مشغول خانهداری شدن.
وضعیت اقتصادی متوسط رو به پایین داشتیم. اما چون تو خونه خیلی شاد بودیم، مشکلات مالی رو درک نمیکردیم.
از اول مذهبی بودیم، ولی به مرور زمان کلاسهای عقیدتی خیلی خوبی رفتیم و کل خانواده الحمدالله معتقدتر و مذهبیتر شدیم.🥰
دورهٔ راهنمایی و اول دبیرستان رو در مدرسهٔ معمولی گذروندم. ولی پدر و مادرم همیشه عذاب وجدان داشتن که به خاطر مشکلات مالی، من رو مدرسهٔ تیزهوشان یا مدارس برتر نفرستادن.
هر چند تا سوم راهنمایی بدون ذرهای بالا و پایین، معدلم ۲۰ بود و اول دبیرستان ۱۹.۹۳.
دوم دبیرستان به یکی از مدارس شاهد رفتم. این تغییر برای من خیلی خوب بود😍 و به زندگیم جهت داد. دوستانی که اونجا داشتم و فضای مدرسه خیلی متفاوت از مدرسهٔ قبلی بود. قبلاً من کلی تلاش میکردم یه دوستی پیدا کنم که حداقل نماز بخونه، گاهی همون هم پیدا نمیشد.🥲 ولی وقتی وارد مدرسه شاهد شدم، بچهها علاوه بر رعایت واجبات و محرمات، باورهای مذهبی داشتن و این خیلی لذتبخش بود برام.
در بسیج دبیرستان فعالیتهای متفاوت و جذابی انجام میدادیم. مثلاً کتاب جمع کردیم و داخل از اتاقهای مدرسه کتابخونه درست کردیم، نمایشگاه درست میکردیم و بچهها رو اردو میبردیم.😇
به جهت علاقهای که داشتم، رشتهٔ ریاضی رو در دبیرستان انتخاب کردم. سال کنکور ذهنم مشغول بود و هدفم چند جانبه. از طرفی حوزه رو دوست داشتم. از طرفی خانواده فشار میآوردن که استعداد ریاضی داری و حیفه.🤭
خلاصه فشار خانواده غالب شد و هم رشتهٔ فیزیک دانشگاه شریف قبول شدم و هم رشتهٔ حقوق دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) و باز فشار خانواده😅 باعث شد به سمت دانشگاه شریف برم.
سال ۸۷ بود که وارد دانشگاه شدم، فضاش برای من دوست داشتنی نبود.😢 چون از فضای فوقالعاده سالم مدرسه وارد فضای دانشگاه شدم که مختلط بود، بچهها به سرعت تغییر میکردن و... اینها من رو خیلی اذیت میکرد. هر چند تونستم در یکی از تشکلها، گروه دوستی خوبی داشته باشم.
#قسمت_اول
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
هدایت شده از پویشکتابمادرانشریف
پویش کتاب مادران شریف برگزار میکند:
🔶 دومین جلسه از گفتگویهای مجازی #چی_بخونیم؟
❓مامان هستین؟
❓دوست دارین برای بچههاتون کتاب بخونین؟😍
❓دنبال بهترین کتابهای کودک و نوجوان میگردین؟
✅ این دورهمی مجازی ما رو از دست ندین😉
🟢 موضوع جلسه دوم:
معرفی کتابهای خوب و برگزیدهٔ حوزهٔ کودک و نوجوان 📚
🗓 سهشنبه ۱۸ اردیبهشت
⏰ ساعت ۱۵ الی ۱۶
💬 آدرس اتاق جلسه:
🔗 http://B2n.ir/Madaran_sharif
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✳️ اگر تجربیات خوب یا حتی بد، در زمینهٔ کتاب کودک دارین و میتونین توی جلسه برامون صحبت کنین، به ما خبر بدین تا از حضورتون استفاده کنیم...☺️👇🏻
🆔 @Z_Soleimani
🔸 برای دریافت صوت جلسه و اطلاع از جلسات بعدی، به کانالمون سر بزنید:
🔗@madaran_sharif_pooyesh_ketab
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
«۲. یک سیدی سخنرانی!»
#م_طهرانی
(مامان #حسین ۱۲، #معصومه ۷ و #فاطمه ۲ساله)
از اونجایی که به رانندگی خیلی علاقه داشتم، کمی قبل از ورود به دانشگاه گواهینامه گرفتم.
روز امتحان رانندگی، مربی بهم گفت بعد امتحان بیا کارت دارم.🤔 نتیجه این شد که من رو برای پسرشون خواستگاری کردن! من گفتم با خانوادهم صحبت کنید. میدونستم مثل همهٔ خواستگارهای دیگه که میاومدن و خانوادهم یه عیبی روش میذاشتن و رد میکردن، اینم رد میشه.🤭 دو تا خواهرهام تازه ازدواج کرده بودن و پدرم تمایلی نداشتن من به این زودی ازدواج کنم. میگفتن این فعلاً برامون بمونه.😅
ایشون هم که زنگ زدن خانوادهم خیلی راحت رد کردن. گفتن ما فعلاً نمیخوایم دخترمون ازدواج کنه. ولی ایشون گفتن شما فکر کن ما خواهر دینی هستیم، میخوایم بیایم خونهٔ شما مهمونی. مامان من توی رودربایستی موندن و قبول کردن. وقتی اومدن دیدیم که تیپ و مدلشون با ما متفاوت بود، به جز یه زنداییشون که همسر شهید بودن و خیلی محجبه و مذهبی.☺️
من همونجا تو دلم گفتم اینا هم که رد میشن دیگه.😉 صحبت کردن و من هم اصلاً جدی نمیگرفتم. حس خانوادهم هم کاملاً همینجوری بود.
مادر این آقا یه سیدی به ما دادن و گفتن «بیزحمت این سیدی رو نگاه کنید. اولین باریه که پسر من سخنرانی کرده.»
برای ما جای تعجب بود که چرا پسر این خانم سخنرانی میکنه؟!🧐
ظاهراً یکی از رفقاشون سخنران یک جمع ۴۰۰ نفره بودن و لحظهٔ آخر مشکلی براشون پیش میاد و از پسر این خانوم درخواست میکنن که به جاشون صحبت کنن و این میشه اولین تجربهٔ سخنرانی رسمی این آقا. اون موقع ایشون علاوه بر تحصیل در دانشگاه، طلبهٔ حوزه دانشجویی هم بودن.
علیرغم مخالفت ما سیدی رو گذاشتن و رفتن. من اون سیدی رو همونجا جلوی پدر مادرم پخش کردم؛ ولی روم نمیشد با دقت نگاه کنم.😅🫢
اما شب، تنهایی رفتم و گوش کردم...
اون موقع من خواستگار زیاد داشتم. خیلیها رو علیرغم موافقت خانواده، خودم رد میکردم چون از نظر اعتقادی مواضع محکمی نداشتن.
وقتی اون سیدی سخنرانی رو نگاه کردم، دیدم به صورت خیلی عجیب و غریبی صحبتهایی که این آقا میکردن، به خواستههای من نزدیکه.
و این از درون من رو از هم پاشید...🤯
به خاطر اینکه خانوادهشون خیلی متفاوت بودن و بلعکس، خودشون خیلی شبیه بودن به اون چیزی که من میخواستم.
توی یک تناقضی گیر کرده بودم!😓 من نمیتونستم اصرار کنم. چون پدرم میگفتن نه. وقتی ایشون مخالفت میکردن، تو دل من هم لرز میافتاد و میگفتم هر چی بابا میگن همون درسته... خلاصه مجدد رد کردیم.
#قسمت_دوم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
📢📢📢
یادآوری دورهمی کتاب
#چی_بخونیم
مامانای عزیز پاشین کتابهای خوب بچههاتون رو بیارین به همدیگه معرفی کنیم 😉
http://B2n.ir/Madaran_sharif