eitaa logo
مادَرانه سَبزِوار
258 دنبال‌کننده
480 عکس
82 ویدیو
4 فایل
برای عضویت در گروه مادرانه مرکزی سبزوار به آیدی زیر پیام دهید: @Khakriz1357 آدرس پیج و کانال روبیکای ما: @madaraneh_sbz99
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه 👇👇 ۱۴۰۲/۰۸/۰۱میلاد امام حسن عسکری قرار بود اگه کسی دارت 🎯 داره بیاره تا برای پویش غزه برچم اسرائیل را نشانه بگیریم چون امکانات نبود روی لیوانای پلاستیکی پرچم اسرائیل کشیدیم و با توپ نشونه گرفتیم. انتهای مهمونی وجیهه که خیلی تاکید داشت اسمش برده بشه خیلی سریع رفت جارو برقی🧹 آورد و خونه هارو بسیار با دقت 👌 جارو کرد بعدشم تهدید کرد که از جامون تکون نخوریم آشغال نریزیم و سریعتر محل رو ترک کنیم تا زحمتش به باد نره 😄 هم زمان بچه های دیگه ظرفها را شستن تقریبا خونه رو تر تمیز تحویل الهام دادیم و خداحافظی کردیم و تا مهمونی بعدی همدیگه را به خدا سپردیم. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
ماه ۱۴۰۲ بسم الله الرحمن الرحیم _برگزاری جلسه با دکتر لاهوتی جهت هماهنگی برگزاری دوره های حضوری برای اعضای بازارچه _ ارسال فرم معرفی تولید کنندگان برای تولید کنندگان بازارچه جهت معرفی به اعضای مادرانه مرکزی الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
سلام رفقا خیلی مخلصیم😅 (به سبک شیخ فرهاد🤭😅😂) صبح زود پاشدم و تند تند صبحونه آقامونو بستم و بچه ها رو آماده کردم و فاطمه رو فرستادم بره پفک بخره(سعی میکنم پفک طبیعی بگیرم اما گاهی پیش میاد چی توز طلایی بخریم 🤭😇) بچه ها رو بردم خونه مامانم و پفک رو باز کردم گذاشتم پیش حسین و زینب 🍟🍿 و الفرااااااار🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ رسیدیم خونه خانم صولتی که خداخیرش بده با بچه های کوچیک خونشون رو مهیا کرده بودن برای محفل کتابخوانی... تا خانم صولتی یکییکی بچه هارو برد شست و آورد پوشک شون کرد و هلاک شد😅😂 کم کم رفقا اومدن 😍 کتاب خوانی رو با یه جمع ۵ نفره شروع کردیم زیر نور آفتابی🌞 که از پنجره به خونه تابیدن گرفته بود و سایه ی قشنگ گلهای 🪴🪴🪴چسبیده به شیشه جلوه ی خاصی روی فرش ایجاد کرده بود که یه حس آرامش بخشی رو به فضای کتابخوانی ما تزریق میکرد😍 بااینکه تعداد بچه ها ماشاالله ماشاالله زیاده همیشه👶👧🏻🧒🏻👦🏻👶🏽👶🏻👩🏻 ولی ایندفعه بحث کتاب و موضوعش اینقدر چالش برانگیز بود و شیرین و ملموس 🤗 که اصلا حواسمون با سرو صدای های بچه ها پرت نمیشد و همگی جذب کتاب شده بودیم😍 خب شروع کردیم فصل هشتم 8⃣📖 ادامه دارد... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
خب شروع کردیم فصل هشتم8⃣📖 من یه خلاصه از اون چیزی رو که امروز خوندیم خدمتتون میگم📝 آماده اید؟🔍بگم؟خیلی جالبه ها گوشهاتون بامنه؟👂🦻👂🦻 آباریک الله دختر خوب👏 👀خیلی از ماها تو انجام دادن کاراهای خوب✅، دغدغه ی 🙇‍♀🙇‍♂این رو داریم که مردم درباره مون چجوری قضاوت💁💁‍♂ میکنن؟ یکی از دلایل اصلیش اینه که دوس نداریم پیش مردم ذلیل🤦‍♀ بشیم. میخوایم خودمونو ثابت کنیم🙅‍♀. میخوایم به مردم بگیم:مابزرگیم👸🤴... 📛نوع نگاه مردم برای ما دغدغه شده. چرااااااا؟‼️⁉️‼️⁉️‼️ ❇️چون بخشی از همین عزت مون رو دست همین مردم میبینیم آدم وقتی خدارو بزرگ دید و همه ی عزت 🤴👸رو دست خدا دونست،از این دغدغه🤯👀👀 خلاص میشه و زندگیش خیلی راحت میشه😇😇 یه آرامشی وارد قلبش ❤️میشه که احساس میکنه از زیر یه بار سنگین آزاد شده. دیگه خیلی از کارها رو راحت انجام میده؛ 🔰چون دیگه نگران این نیس که مردم درباره اش چه قضاوتی میکنن.💁‍♀💁‍♂🤷‍♀🤷‍♂ دختر گلم حواست با منه؟🧏‍♀ عه ببینم اونی که آخر کلاس نشستی چرا چرت میزنی🥱🥱🥱🥱🥱🥱🥱 پاشو برو صورتتو آب بزن بریم بقیه ی کتابخوانی بدو بدو عزیزم یاالله بدو خب ادامه... یه مقدار فک کنید ببینید اگه این دغدغه از زندگیمون حذف بشه، چقدررررررر نفسِ راحت کشیدنامون زیاد میشه.🥴😮‍💨😪🤧 یه عالمه کار اضافی از زندگیمون حذف میشه ؛ چون خدا که اون کارا رو لازم نمیدونه و ما فقط برای مردم و خرید نگاهشون اونا رو انجام میدادیم....😮🤭🤭🤭🤭🤭 حرف مردم برای کسی بزرگه که خدابراش کوچیکه...🤗🤗 ما چون به بزرگی خدا ایمان نداریم،باور نمیکنیم که خدا میتونه دربرابر مردم وایسه و ذلتی رو که اونا میخوان به ما تحمیل کنن،به عزت تبدیل کنه و باورمون نمیشه که خدا میتونه عزتِ مردم داده رو تبدیل به ذلت و خواری کنه... خب رفقای گلم سرتون رو درد آوردم ببخشید حلالم کنید🤒🤭😜 آخر هر فصلی هم متناسب با اون موضوع یه دردل هایی با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف داره که خیلی خیلی قشنگه و دلنشین😍😍😍😍😍😍😍 یه کوچولو از متنش رو براتون میزارم آقایی که عزیزی،عزیزِخدا! دست این از توان افتاده رابگیر و بگذار دردست همان خدایی که لحظه های زندگی ات را خرج بندگی اش میکنی و زندگی ات را زیر سایه ی عزتش طی میکنی... من همان عزتی را میخواهم که تو داری... والسلام علیکم و رحمه الله 👋👋👋 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
این بار پویش مادرانه ایمون در مورد است،بیشترین روایتها رو داشتیم.روایت‌ِ حمایت های بی چشمداشتِ خانم ها و مامانای مهربونمون از که هرروز هم داره بیشتر میشه الحمدلله...🥺 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
صبح روز جمعه کم‌کم آماده میشم برای اولین رفتنم به دعای ندبه مادرانه🥺 تردید دارم برای رفتن ولی دل رو میسپرم دست صاحبش و راهی میشم همراه هشتک های مسافر و راننده😊 همزمان با ورود ما دعای عهد پخش میشه❤ خوشحالم که به موقع رسیدیم😍 بعد از دعای عهد دعای ندبه رو با دل های شکسته💔 همراه صوت زمزمه میکنیم بعد هم دعای فرج رو مضطرانه و با هق هق ایستاده میخونیم😭😭😭 خدایا برسون مولامون رو😭 این هفته به جای شرح دعای ندبه فاطمه خانم عباسی برامون مسئله فلسطین رو تبیین کردن از یهود گفتن🇮🇱 و خصومت دیرینه اش با مسلمان ها از غزه و مظلومیتش و البته مقاومت وشجاعت چشمگیر مردم فلسطین🇵🇸❤ بعد از نوشیدن شهد آگاهی رسیدیم به دودمه های جانفزای مادرانه❤ خانومی که این مسئولیت سخت رو عهده دار بودن 😂 برگه به دست جلو ایستادن و عزیزان با شور همراهی میکردن😊 میزبان عزیز زحمت کشیده بودن و سوپ خوشمزه ای🥣 برای مهمان ها تدارک دیده بودن😋 سفره پهن شد و نذری های خوشمزه نوش جان شد😍 دوستان کمک کردن سفره ها جمع شد و ظرف ها شسته شد🚿 منم چون بچم بدقلقی میکرد زود با یه راننده مهربون که مثل من دفعه اول بود که میومد دعای ندبه مادرانه برگشتم خونه☺️ تا گزارشی دیگر بدرود👋 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
شبی که رژیم خونخوار صهیونیست👿 به بیمارستان المعمدانی غزه حمله کرد،و بیش از ۵۰۰ کودک👶🏼👧🏻🧒🏻👦🏽 و زنان🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻 رو شهید کردند، برای همه مون سخت بود بشینیم و نگاه کنیم و کاری نکنیم...😭 با وقت کمی⏱ که داشتیم فکرامونو ریختیم رو هم و تصمیم گرفتیم تو مسجد امام رضا علیه السلام هفت تیر🕌،برای بچه ها و مامانای محله برنامه تببیینی داشته باشیم... روز ۵شنبه فرارسید 😍 دوتا از خانوما خدا خیرشون بده همسرانشان 👱🏼‍♂اومدن بلندگو های بیرون مسجد رو راه اندازی کردند... و بقیه خانوما هم هرکسی یه گوشه ی کار رو به دست گرفته بود؛ یکی همون اول کار رفت دور بر سماور و برای پذیرایی چایی دم کرد و لیوان ها و سینی هارو آماده می‌کرد...☕️☕️☕️ یکی با بچه های کوچیکش پوستر چاپ کرده بود ،داد دست چند تا نوجوان و بهشون گفت دوخت بزنن ...📑📄📃 یکی جلو درب مسجد پرچم سرخ امام حسین علیه السلام رو نصب می‌کرد...❤️ یکی روفرشی و لوازم بچه ها رو آماده می‌کرد...🖍📝📏 چندتا از خانوما عکس های زنان مقاومت فلسطینی و مقلوبه هایشان را نصب می‌کردند ... دخترای گل نوجونمون حلواها رو برای پذیرایی آماده میکردن ...😋😍 پسرها 👦🏼هم میز و بساط چایی رو جلو درب مسجد آماده می‌کردند... کم کم خانوما اومدن و همون اول می‌پرسیدند چیشده؟چه خبره ؟😳🤔🤔🤔 وخانوما براشون قضیه بیمارستان المعمدانی و عکس های زنان مقاومت رو توضیح میدادند... بچه ها هم بعد نقاشی و ...موشک درست کردن و روش پرچم فلسطین 🇵🇸کشیدن و همگی باهم جمع شدن و رفتن به سمت پرچم اسراییل پرتاب کردند... آخر هم یکی از باباها 👨🏻‍🦱پرچم اسراییل رو از دیوار کند و جلو چشم همگی آتیش 🔥🔥داد و همه ی بچه ها و خانوما و حتی باباها هم با غیظ،فریادکنان، مرگ بر اسراییل میگفتند... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
سلام قرارمون برای چهارشنبه صبح شد ۲۶ مهر. با نازنین جان که صحبت میکردم گفتم وسایل کیک رو آماده کن تا بیایم کیک درست کنیم و یه دورهمی مفید وهنری داشته باشیم . آخرشب که میخواستم بخوابم تازه گوشی دستم گرفتم و دیدم واویلااا چه خبرره 😭😭😭غزه ...بیمارستان ....بچه ها ....🖤باگریه خوابیدم. صبح گفتم چیکار کنیم چیکارنکنیم که دیدم تو گروه گفتن پاشین دست بکارشین که بعدازظهر راهپیماییه بلافاصله نازنین جان هم پیام داد که اومدی کاغذ رنگی و چسب ومقوابگیر . همزمان زکیه جان هم زنگ زد که منم میام و واستا بیام دنبالت وخودش هم خریدا رو به عهده گرفت 😘 خلاصه تا رفتیم خونه میزبان که خانم مدیربودن ساعت ۱۰ شده بود.دوست دیگه مونم اومد. کاغذارو ریختیم وسط و شروع کردیم به بریدن و پرچم فلسطین مظلوم رو در آوردیم .اون وسطا هم از فلسطین و مظلومیتش حرف زدیم و بغض کردیم 😢هم از پررویی و جنایات اسرائیل 👿 هم یه گریز ریزی زدیم به موضوعی که راجع به دخترامون بود و نمیتونستیم درحضور اونا صحبت کنیم 😅 با اذان نماز خوندیم و سریع همه جا رو جمع و جور کردیم وآماده شدیم برای خونه چون بچه ها از مدرسه برمیگشتن .دورهمی مفید و پرباری بود کلی پرچم درست کردیم و دوتا پلاکارد که الهام جان با خط زیباش نوشت 🌹 وقتی رفتم خونه بچه هاکلی ذوق کردن به خاطر پرچم ها و با خوشحالی نشستن و کمک کردن تا چوبای پرچمهاروهم بذاریم. موقع راهپیمایی دخترم اول خجالت میکشید که پرچم هارو بده و کارای برعکس اولین نفری که برد بده گفت نمیخوام 😢پسرم به عهده گرفت و برد چندتا پرچم داد به بچه ها و اتفاقا خیلی استقبال کردن و ماماناشون هم از پسرم تشکر کردن و حتی شکلات هم دادن و اینجوری یخ دخترم هم شکست و اونم بچه ها رو تو مسیر میدید بهشون پرچم میداد و خیلیاشون خیلی ذوق کردن یکی از بچه ها وقتی پرچم گرفت خیلی خوشحال شد و انگار جون گرفته باشه محکم تر گفت مرگ بر اسرائیل ✊ کار خیلی کوچیکی بود ولی حس خیییلی خوبی داشت .انشاالله که بیشتر بتونیم از این کارها دورهم انجام بدیم🖤 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام خدا سوم آبان ماه ۱۴۰۲ رسید،روزی که قرار بود اعضای جوانه حضرت سمیه سلام الله ،دور هم جمع شویم و همدل و همصدا با تمام آزادگان عالم،برای هزارمین بار تنفر خودمان را از استکبار جهانی و صهیونیست اعلام کنیم... این تنفر در ذات ما بوده و هست ،اما حالا به اقتضای مادری مان،خون هایمان به جوش آمده و این تنفر هزاران برابر شده بود... جمع شدیم تا بگوییم آغوش همه ی ما مادران،برای کودکان بی مادر، غزه باز است و امید داریم که به زودی پیروزی کاملشان،تلخی این روزها را برایشان کم کند... دور همی مان با قرائت و هم خوانی دعای جوشن صغیر شروع شد... جوشنی که یادمان آورد در چه ناز و نعمتی زندگی میکنیم و تلنگری بود برای اینکه قدر عافیت بدانیم! بعد از دعا توسلی داشتیم به معصومین و برای همه ی مردم مظلوم دعا کردیم.. چهل حدیثمان را طبق برنامه جوانه پیش بردیم و از برکاتش فیض بردیم! مثل همیشه با بچه ها بازی کردیم،اما اینبار جنس بازی مان،از جنس مقاومت و استکبارستیزی بود... و در منزل آخر ،نشستیم سر سفره ای که به نیت نابودی کامل اسرائیل، پهن شده بود و نذری که جانمان را دوباره و دوباره پر کرد از حس استکبار ستیزی.... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا