eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
707 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
191 ویدیو
44 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران 🔻امروز مملکت ما غرب‌زده است که از زلزله‌زده بدتر است! 🙏🏻من التماس می‌کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می‌بوسم! 🔻 این غرب‌زده‌ها را کنار بگذارید! عده‌شان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت می‌گذرد،...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دخترم رو برده بودم کلاس ورزش، تو فاصله ای که مامانا منتظر دختراشون بودند شروع کردم به توزیع شکلات به مناسب روز دختر و توزیع این دست نوشته هایی که خودم و دخترم نوشته بودیم، بعضی هاشون فقط به خاطر صمیمیتی که به قول خودشون توی دست نوشته ها بود ، میخواستن یه تصمیماتی شاید بگیرن،🙂 همین قدر تغییر در تصمیم هم ارزش داشت😉 🇮🇷جمله های دست نوشته مختلف بود: 🇮🇷به کسی رأی میدم که دلسوز باشه، مثل حاج قاسم، جونش بره ولی کشور رو نگه داره 🇮🇷پازل ایران، با رأی تک تک ایرانی ها کامل میشه هروقت نباشی جات خالیه، هم وطنم🌿 مردم سوریه خیلی هزینه دادن تا بفهمند برای امنیت گاهی باید سر بدی گاهی رأی.🇮🇷 🇮🇷من نمیتونم رأی بدم ۴ سال آینده ام رو به شما میسپارم. @madaranemeidan
اولش فکر میکردم با این نوزاد ۵۰ روزه ای که دارم، تکلیف تواصی از من ساقطه🙃 مخصوصا که اخیرا سر یه حادثه پام آسیب دیده و با واکر و به سختی راه میرم...🤕 ولی به خودم گفتم مگه رزمنده ها با وجود جراحت وظیفه شون رو انجام ندادن پس به همراه یکی از دوستانم با همون واکر و پای گچ گرفته راهی روشنگری شدیم ... به لطف خدا اتفاقا سر حرف راحتتر باز میشد و وقتی مخاطبمون متوجه میشد مادرهستیم پذیرش بهتری داشتند و علاوه بر اینکه راحتتر راضی میشدند به رأی دادن ، راضی میشدند به تبلیغ بین فامیل و آخرش می‌پرسیدند به کی رأی بدیم؟😍 @madaranemeidan
برهه ،برهه ی حساسیه کسی نباید بیکار بنشینه حتی فرزندانمان😍 اینم سهم و تلاش دخترای من برای ایرانی سرافراز 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @madaranemeidan
سلام.منم همینجا تشکر میکنم از دوست عزیزم که باعث شد با هم بریم پارک برای 😜 راستش من خودم اولش میترسیدم چون خیلی بیان اونجوری ندارم که بشینم مردم رو قانع کنم و.....ولی خوب دوستم خودش قشنگ میگفت بعضی جاها هم من یک چند جمله ای کمک می کردم😜 ولی در کل خوب بود،من از طرف مسجد محل یک برگه هایی رو ربان زده بودیم که عکس شهدا داشت روش و آدرس محل های رای گیری توش بود. میگفتیم این دعوتنامه از طرف مسجده برای شرکت در انتخابات. در پایان هم یک عکس یادگاری گرفتیم از بچه ها و برگشتیم 😊😊 @madaranemeidan
با آمادکی قبلی و کلی شوق و ذوق وارد قرارگاه شدم... تصور فانتزیم این بود که میرم بچه رو میدم به یکی، هندزفری میزارم تو گوشم سلاح در دستم😅 شروع میکنم به تماس گرفتن و ملت هم اول میگن رای نمیدیم بعد جزوه رو براشون میخونم و در نهایت میگن باشه رای میدیم🤩🤩 *تامااام* امااااا تبلیغ تلفنی سخت‌تر از تصور من بود اول اینکه چند نفر اول که اصلا اعتماد نکردن و خیلی جواب واضحی نمیدادن... البته بنده هم مبتدی بودم... در چند تماس بعدی بهتر شدم🙈🙈🙈 اولش همش میگفتیم ما یه تیم پژوهشی هستیم میخوایم از دغدغه‌های مردم بدونیم ، به گوش مسئولین برسونیم و.... که خیلی جواب نداد😒😒😒(البته بگم که دروغ نگفتیم و واقعا قرار هست اینکار بشه). بعد گفتیم بیایم رو راست بگیم که برای افزایش مشارکت در انتخابات میخوایم با شما صحبت کنیم😊 میشه ....لطفا.... وقت دارین؟؟؟ خداروشکر این روش خیلی خوب جواب داد و مردم بیشتر همراهی میکردن... دومین کاری که کردیم و خیلی خوب بود اینکه به جای شماره‌های رندم تصمیم گرفتیم آشناهایی که حدس میزنیم رای ندن رو شماره گیری کنیم و باهاشون صحبت کنیم... یک تماس بود که خانم و آقا میخواستن رای بدن ولی فرزندان و داماد و عروس نمیخواستن رای بدن... که یه همفکری کردیم چه جوری شبهات اطرافیان‌شون رو پاسخ بدن. اتفاقا همسرشون هم پشت تلفن همراهی میکردن😅 یه آقایی هم خیلی تعجب کرده بودن از اینکه ما گوشی برداشتیم داریم برای مشارکت تبلیغ میکنیم... بعدهم تصمیم گرفتیم بریم معلم تبلیغ چهره به چهره که روایتش رو براتون فرستادم. و وظیفه تبلیغات تلفنی رو به خواهر حسینایی سپردیم.
وارد تایپ و تکثیر شدم ،جهت چاپ بروشور حضور حداکثری در انتخابات.🗞🗞 ۲-۳ تا مشتری که رفتند نوبت من شد. از اونجا که من حدود ۴۰۰ عدد پرینت میخاستم ، کارم طول می کشید. 😊 نشستم رو صندلی. دختر جوانی با پوشش معمولی ( کمی موهاش دیده میشد ) وارد شد. چند دقیقه ای گذشت. تو این فکر بودم که از بروشورها یکی تقدیمش کنم.🤔 ولی من تا حالا تو مغازه کسی رو دعوت به رأی دادن نکرده بودم و اصلا روی این کارها رو نداشتم. ولی این دغدغه منو راحت نمی ذااشت. گفتم حداقل بدم بروشور رو بخونه. با خودم گفتم نمیخاد که منو بخوره😂 ، خجالت رو بزار کنار. بسم الله گفتم و از ائمه مدد خواستم، از صندلی بلند شدم یکی از بروشورها رو دراوردم و رو کردم به ایشون و گفتم شما واجد رأی دادن هستید؟؟ گفت بله گفتم اگه میشه لطفا این بروشور رو مطالعه کنید. ☺️☺️ دختر بسیار با ادبی بود و گفت که موضوعش چیه ؟ گفتم حضور حداکثری در انتخابات، از کاندید خاصی حمایت نکرده.‌😉 گفت که من ودوستام رأی نمیدیم و گفتگو از اونجا آغاز شد: گفت با این اوضاع اقتصادی برا چی رأی بدم ، من یه دانشجو هستم و نمتونم حتی یه لپ تاپ برا خودم بخرم😔، باهاش همراهی کردم. گفتم بله این گرونی برای ما هم هست ، منم بچه دارم میرم میوه فروشی شرمنده بچهام میشم یکی موز میخاد ، یکی هلو میخاد 🍑🍌🍌🍒🍍🥥🍋🍊🍐 نمی تونم گاهی اوقات براشون بخرم. گفتم با رأی ندادن بنظرت اوضاع درست میشه؟؟ گفت دیگه فایده نداره ، اصلا من قبول ندارم ، همه باید رأی ندن تا کلا این نظام بره ، مردم نباید برن تظاهرات تا بفهمن همه خسته شدن. گفتم فکر کن این نظام بره کنار و اتحاد مردم از بین بره ، دشمن میاد وارد کشور ما میشه بلایی که سر عراق و سوریه اومد. گفت ما ارتش داریم نمیزارن ، گفتم نظام که بره، همه چیزش میره تازه شما جایگزینی داری برا نظام جدید ؟؟ گفت همشون مثل همند، بعد از نامزدها گفتم و حرف اقای فلانی در مورد پیامک بی حجابی ، گفتم مگه اون دختر بی حجاب انسان نیست، شرایط ازدواج نباید براش فراهم بشه، پسر ما باید کار داشته باشه تا بتونه ازدواج کنه ( اینو که گفتم انگار درد و دل تمام این دختر رو گفتم 😃😃، اصلا فهمیدم از اول باید همین رو میگفتم ). واقعا دلم برای تمام جوانان سرزمینم سوخت😩😩 گفتم ما زنها دولاخ مو داریم😁😁 ، تو انتخابات هم دست برنمیدارن و بین ما فاصله میندازن سر حجاب و بی حجابی... والا 🤣🤣 از بقیه نامزدها گفتم. تا جایی که تونستم روشنگری کردم ، ولی خب خیلی شبهه و سوال تو ذهنش بود. ولی خیلی دوستش داشتم 😘😘، دوس داشتم بیشتر باهاش صحبت کنم ولی مغازه داره می خواست ببنده. تو این مابین زن و شوهری هم اومدند داخل و داشتند به حرفهای ما گوش میدادند🧐🧐 مغازه داره هم خدا خیرش بده اصلا مزاحممون نشد جهت تسویه تا خودم گفتم که تسویه کنه در اخر از ایشون تشکر کردم و گفتم فکر کن رو حرفام ، خیلی خوشحال شدم از صحبت کردن باهاتون ☺️☺️🙏🙏 مغازه دار خودش یدونه از بروشورها رو برداشت گفت این برای من 😃😃 در اخر از ایشون بخاطر قیمتای خوبشون تشکر کردم و ارزوی برکت بیشتر در مالشون رو کردم اصلا برام مهم نیست که این دوست عزیز رأی بده یا نه ، همین قدر که من جرأت کردم و اینکه با ایشون هم صحبت شدم و ایشون رو بفکر بردم ، خیلی برام ارزش داشت ☺️☺️ @madaranemeidan
تقسیم شدیم به گروه های دونفره👥 با پسر کوچکم و دوستم توی کوچه ها قدم زنان🚶‍♂🚶‍♂ چشم می چرخاندیم👀👀 به دنبال گعده های زنانه چند تا خانوم توی کوچه ی بن بستی نشسته بودند و بره کوچکی هم داشتن 😍 که در حال خوردن کاهو 🥦بود پسرم با ذوق فراوان 😃😃 داد زد 📣📣 مامان...👈 بــــبــعــــی... 🐑 🏃‍♂🏃‍♂ دیگه نمیشد کاری کرد... چون پسرم انتخابش را کرده بود😎 همانجا اجازه گرفتیم و کنارشان نشستیم سر حرف را باز کردیم نظرتان در مورد انتخابات چیه😶 خانم مسنی که بسیار خوش سر زبان بود و حجابش را خیلی شیک و سفت و سخت گرفته بود، قبل از همه صحبت کرد... صحبت که چه عرض کنم سراسر گله بود گفت _ این چه وضعیه مملکته😦 گرونی بیداد میکنه🚫 مردم نون ندارن بخورن ⭕️ یه قوطی روغن پیدا نمیشه😧 مردم همه بدبخت شدند ♨️♨️ مردم نه دین دارن نه دنیا 😫 گفتم بله حاج خانوم درست میگین.. ما هم از همین مردمیم... زندگی خیلی سخت شده.... من دو تا بچه دارم. شوهرم دوساله بیکاره.. بچه ی سومم سقط شد چون بدنم ضعیف بود...😔 وقتی باهاش همدردی کردم، کمی آروم شد... _چرا رهبری هیچ کاری نمیکنه❓ اقتدار رهبر کو❓ چرا همه چیز رو رها کرده❓ گفتم حاج خانوم وظایف رهبری توی قانون اساسی مشخص☑️ اصلا حق ورود بیجا رو نداره☑️ اون هم نسبت به رای مردم ☑️ مردمی که خودشون انتخاب کردند 💯💯 گفت: _مسئولین ما همشون از ریشه خرابن هیچکدوم به فکر مردم نیستند💢💢 گفتم یعنی زمان احمدی نژاد و روحانی واقعاً یکی بودن⁉️ فرقی نداشتن⁉️ _ چرا احمدی نژاد خیلی بهتر بود😒 _پس نگیم همه مثل هم هستند... حالا اگه یه نفر خیلی بهتر از احمدی‌نژاد رو بیاریم سر کار اوضاع سر و سامان پیدا میکنه✅✅ خلاصه گلایه ها زیاد بود و غصه ها فراوان😫 همونجا دوتا خانم دیگه هم بودند که با متانت به حرف ها مون گوش می کردند و بعد از هر جوابمون، با لبخند تایید می‌کردند.✔️✔️✔️💚 😜 بماند که دوستم یکی دو باری جاشو به خاطر ترسی که از بره کوچولو داشت، عوض کرد😁 ❗️❗️راستی یادم رفت بگم، حاج‌خانوم خوش سر زبون گلایه مند.... یبار وسط بحث داغ انتخاباتی یدفعه گفت 😳 اگه دختره مومن و محجبه مثل خودتون سراغ دارین معرفی کنین هم واسه پسر خودم، هم پسر این همسایمون که سید و طلبه است... دنبال دختر خوب میگرده 😌 🙄ما هم با دعای خوشبختی برای تمام جوانان... بحث سیاسی خودمون رو ادامه دادیم😬 خلاصه گفتگوی خیلی خوبی بود... خیلی صمیمی از هم خداحافظی کردیم🤝 پسرم کلی با بره بازی کرد و حسابی کیف کرده بود 😍 و البته تا خرخره به بره غذا داده بود 🤢🤢 حتی چند بار هم میخواست ازش سواری بگیره🤭 که به زور منصرفش کردم😬 از همون روز پسرم دائم میگه مامان بریم روشنگری با ببعـــــــی بازی کنیم... 😅😅😅 @madaranemeidan
روز یکشنبه در پارک قلمستان جمع شدیم. بادکنک ها را باد کردیم و نقشه ایران و صندوق رای روشون کشیدیم🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بعد بچه ها میومدن ، با کاغذ رنگی پرچم ایران درست میکردن و داخل صندوق رای می انداختن و بادکنک انتخاباتی میگرفتن نقاشی روی کاغذ رولی ، بازی با توپ و طناب و ... و لوگو و .... پخش سرودهای انقلابی و .... کلی مادر و کودک دور و برمون جمع شده بودن و بچه هاشون میومدن رای میدادن😉 انشاءالله که خودشون م جمعه بیان رای بدن. مامانهای پویش بخاطر من و یکی دوتا از مامانهای مادرانه سراغ افراد میرفتن و باهاشون صحبت میکردن و تبلیغ چهره به چهره و پاسخگویی به شبهات داشتن. اجر همگی با حضرت زهرا سلام الله علیها💕 @madaranemeidan
📷 جشن دهه کرامت و دعوت مردم برای حضور حداکثری برای شرکت در انتخابات 🎉🎊🎈🇮🇷 @madaranemeidan
سلام تصمیم گرفتیم یه چندتایی ناهار برای چندنفرببریم برای پیروزی جبهه انقلاب 🇮🇷✅ بچه ها خیلی خوششون اومده بود میگفتن بده برگه هارو مابچسبونیم🌻😊 ❤️ @madaranemeidan
💐۴ روز تا 💐 🔰 لوح | انتخاب درست راه درست! 🔺 رهبرانقلاب: اگر شرکت پُرشور مردم با انتخاب درست همراه بشود و یک نیروی کارآمد و با ایمان و پُر انگیزه و علاقه‌مند به کار به وسیله مردم، انتخاب بشود ، این نورٌعلی نور است و آینده کشور را تضمین خواهد کرد. 🗳 💻 @Khamenei_ir
من و دوستم اول با دونفر خانم‌مانتویی صحبت کردیم که خداروشکر میخواستن رای بدن ولی باز سعی کردیم اهمیت قضیه رو براشون خیلی پررنگ تر کنیم تا انگیزه پیدا کنن برای جلب مشارکت دیگران. بعد با یک خانم جوان و یک خانم پیر که پیاده رویشون تموم شد وارد صحبت شدیم. خانم جوان گفت خسته ام و اصلا نمیخوام حرف بزنم. خانم پیر گفت رای میدیم حالا ببینیم به کی. خانم‌پیر رو خطاب قرار دادم تا برخی از اون چیزهایی که میخواستم خانم جوان بشنوه رو بگم😉 گفتم شما که مویی سپید کردید و تجربه دارید به جوونهای اطرافتون که میگید نمیخوان رای بدن این مطالب رو بگید. (امید که در همون جوان حاضر موثر افتاده باشه) دوباره با یکی از دوستان با خانمی صحبت کردیم که با علاقه کار بچه ها رو پیگیری میکرد و از بچه خودش از زوایایی گوناگون عکس می‌گرفت. اصلا نمی‌خواست رای بده و در نهایت هم ظاهرا متقاعد نشد و آخر برنامه که داشتیم جمع میکردیم فهمیدیم که صحبتها رو بی نتیجه میدونست ولی از کار ما با بچه ها خیلی خوشش اومده بود و معتقد بود تاثیر خوبی روی بچه میذاره. طوری که بعدا گفت فی المجلس عکسها رو برای داییش در فرانسه فرستاده تا ببینه اینجا برخی افراد به خاطر عرق ملی چه کارهایی میکنن.😍 در همون لحظات آخر هم سعی کردم بهش بگم که این کارها بعلاوه اقدامات پدر و مادر مثل راهپیمایی با رای دادن میتونه این حس میهن‌ دوستی رو در بچهوها تقویت کنه😅 ادامه دارد... @madaranemeidan