۱
خوشحالم که با این کتاب راه و هدف علی در سینه تاریخ این آب و خاک ثبت میشود. راه و هدفی که دوست دارم پیش از هر کس دیگر، جوانان سرزمینم بخوانند و بدانندش، تا بلکه معنای سختی خطر و تحمل غربت در راه دفاع از شیعه و ارزشهایش را بیشتر درک کنند.
هدفي که پسر ارشدم هم، مسیر زندگی اش را مثل پدرش برای رسیدن به آن تنظیم کرده است. این روزها خیلیها از من می پرسند: *چطور جرئت میکنی بگذاری ،مهدی درست پا جای پای پدرش بگذارد؟
به همۀ این عزیزان عرض میکنم این امر جرئت نمی خواهد، بلکه احساس تکلیف میخواهد، همان احساس تکلیفی که علی داشت. تکلیف در برابر دین و ولایت فقیه و انقلاب و ایران.*
خدا را هزاران بار شاکرم که چند صباحی از عمرم را کنار علی گذراندم و بقیه را به لطف خدا در تربیت یادگارهایش می گذرانم.
امیدوارم توانسته باشم گوشه ای از دینم را به شهید رحیمی و امثال او ادا کرده باشم که فردای قیامت در محضر پروردگار، فرصتی برای جبران نخواهم داشت.
ص ۱۴ #رسول_مولتان
https://ble.ir/madarshohada
#رو_به_قله_در_مسیر
#کتاب
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
۴
- شیعه توی پاکستان دلسوز نداره ما هم اگه بریم اونجا، شرایط سختی داریم.
شیر آب را بستم و دستهایم را خشک کردم. هر جای دیگر میگفت همراهش میرفتم؛ ولی پاکستان با آن جو ضد شیعه برایم کابوس بود. فکر اینکه اتفاقی برای خودش یا بچه ها ،بیفتد تنم را می لرزاند. نگاهش کردم خواستم خواهش کنم که این قدر اصرار نکند. دلم نمیخواست حتی حرف پاکستان را هم بزند.
علی پیش دستی کرد: مریم! مولتان رو برامون تکلیف کردن. اگه امروز بریم، بهتر از فرداست.
انگار آب سرد ریختند روی سرم حرفم توی دهانم ماند. *حرف تکلیف را که زد خلع سلاح شدم. دیگر حرفی برای گفتن نماند.*
ص۸۷ #رسول_مولتان
https://ble.ir/madarshohada
#رو_به_قله_در_مسیر
#کتاب
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
روایت ششم
*بکشید ما را!*
بخشی از کتاب #رسول_مولتان
https://ble.ir/madarshohada
#رو_به_قله_در_مسیر
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *