﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... بهانه‌ها شش روز است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفته‌اند. امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله و امام حسن و امام حسین علیهم السلام به خانه تک تک مهاجر و انصار می‌روند و از آنها یاری می‌خواهند. _بعضی‌ها درخواست علی علیه السلام را با سکوت پاسخ می‌گویند _بعضی می‌گویند اگر این سخنان را زودتر می‌شنیدیم با تو بیعت می‌کردیم اما حالا که... _یکی می‌گوید ما از جنگ خسته شدیم دیگر حوصله درگیری نداریم... _دیگری می‌گوید حق با شماست اما... _عجب ماجرای غدیر را به کلی فراموش کرده بودیم حالا که گذشت... _آیه تطهیر مختص شماست ولی... هر کس بهانه‌ای آورد، بهانه‌هایی که حتی کودکانشان را به خنده وا می‌داشت. یا صاحب‌الزمان اما من هزار بهانه برای یاری او دارم. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... راز غریبی مادر جان! آخرین خانه‌ای که سراغش رفتی ، خانه‌ی معاذبن‌جبل بود . حرف‌ها را که شنید ،گفت : _کس دیگری هم حاضر به حمایت از شما شده‌است؟ _و تو مادرم ، پاسخ گفتی که : _نه، هیچ‌کس ! _معاذ‌بن‌جبل‌ گفت : _پس از من تنها ،چه کاری ساخته‌ است؟ یعنی که من هم نه ! _و تو روی برگرداندی و گفتی : معاذ دیگر با تو سخن نمی‌گویم تا پیامبر (صلی الله علیه و آله ) را ملاقات کنم . بعدها شنیدم که پس از شما پسر معاذ از راه می‌رسد و بعد از شنیدن ماجرا به پدرش می‌گوید: من هم دیگر با تو حرف نمی‌زنم تا بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) وارد شوم . کاش این مردم می‌فهمیدند که مهر تو یعنی چه؟ قهر تو یعنی چه ؟ لطف و رضایت شما یعنی چه ؟ دلگیری شما یعنی چه ؟ فاطمه جان! امام فرمود : هر یک از شما کاری کند که او را به دوستی و محبت ما نزدیک کند . یاصاحب الزمان کاش می‌دانستیم خشنودی امام زمان ، یعنی چه؟ و کاش،دلش را به درد نمی آوردیم. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... راز غیبت پیش خود می‌گفتم چرا نباید امام زمانم را ببینم؟ چرا امام من غایب است ؟ به مردم زمان امیرالمومنین علیه السلام حسودیم می‌شد. چرا آنها باید امامشان را ببینند و من... تا اینکه یاد تنهایی و بی یار ماندن امیرالمومنین (علیه السلام ) و غربت حضرت زهرا (سلام الله علیها ) افتادم. صفحه‌ای برداشتم نقشه کوچه‌های مدینه را روی آن کشیدم هرچند کوچه‌های روی کاغذ از مدینه آن سوتر نمی‌رود اما در دنیای آدم‌ها از کوچه‌های مدینه تا کربلا راهی نیست تشنگی‌های کربلا از همین کوچه‌ها آب می‌خورد و بی یار گذشتن حسین (علیه السلام) ریشه در تنها گذاشتن علی (علیه السلام) دارد. یاصاحب الزمان فکر می‌کنم یک راز غیبت امامم را یافته‌ام. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر" 🖊آقای قنبر آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... سلمان سن و سالی از او گذشته است و ابروان سپیدش بر چشمانش سایه انداخته. از زمانی که پیامبر و امیرالمومنین( صلی الله علیهما و آلهما) را شناخته گوی سبقت را از دیگران ربوده است. آنقدر پیامبر او را دوست می‌داشت که او را سلمان محمدی نامید و می‌فرمود: سلمان از ما اهل بیت است. در روزهای سخت زهرا( سلام الله علیها) سلمان در زمره آن سه چهار نفری بود که پایش نلغزید. می‌دانم آن روز او بود یا صعصعه؛ در پی علی (علیه السلام )به صحرا رفته بود؛ اما ریگ‌های بیابان تنها جای پای یک نفر را ثبت کرده بود. او حتی یک قدم پایش را به راه دیگر نگذاشته بود. او خوب فهمیده بود که علی علیه السلام با حق و حق با علی (علیه السلام) است یعنی چه. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر" 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... ابوذر ابوذر اهل یمن بود و معروف به صراحت لهجه. هرجا که بحث و اختلافی پیش می‌آمد و او آنجا بود ، چشم‌ها به دهان او خیره می‌شد تا حقیقت را از دهان او بشنوند . سخن پیامبر هنوز در ذهن مردم مانده بود که : "زمین کسی را چون ابوذر برخود ندیده‌ و آسمان بر سخنگویی راستگو‌تر از او سایه نینداخته‌است ." هر جا می‌نشست از علی (علیه‌السلام ) و حق ایشان می‌گفت . هرگاه او را به سکوت می‌خواندند؛ می‌گفت : " پیامبر مرا سفارش کرده که در راه خدا از بیهوده‌گویان و سرزنش‌گران نهراسم. ابوذر اینچنین در دفاع از امام ایستاد و لحظه‌ای کوتاه نیامد . سرانجام خلیفه او را به ربذه تبعید کرد تا به گمان خود صدای حق را خاموش کند. ابوذر از رجعت‌کنندگان زمان ظهور است . برمی‌خیزد و لباس یاری حضرت را بر تن می‌کند . یادمان باشد ؛ ابوذر مثال صداقت و شجاعت در دفاع از حق بود. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر" 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "بهترین مادر" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... مقداد به دستور امیرالمومنین، علی علیه‌السلام ، قرار شد کسانی که می‌خواهند ایشان را یاری کنند سر خود را بتراشند و شمشیر در دست در محلی جمع شوند . اما تنها چند نفر انگشت‌شمار آمدند :سلمان ، مقداد ، ابوذر، عمار و ... مقداد سرش را تراشیده‌ بود و از همه بیشتر متوجه علی علیه‌السلام بود . شمشیر را محکم در دست می‌فشرد و چشم به دهان علی علیه‌السلام دوخته‌ بود و منتظر فرمان او ، تا مبادا لحظه‌ای دیر بجنبد ... مبادا دیر کنیم. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "بهترین مادر" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... زبیر روزهای دشواری است .کمتر کسی به عهد خود با رسول‌ الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) و امیرالمومنین (علیه‌السلام) وفادار مانده‌است. انگار از مردان مدينه ، جز چند نفر انگشت شمار کسی باقی نمانده‌است. زبیر در کنار سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار در خانه‌ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) به نشانه‌ی اعتراض به خلیفه بست نشسته‌است . هنگام حمله‌ی یاران خلیفه ، شمشیرش را از نیام می‌کشد ، اما دشمن شمشیرش را بر سنگی می‌کوبد و می‌شکند. ... روز ها می‌گذرد ، زبیر بار دیگر به خانه‌ی علی علیه‌السلام آمده‌است ، اما این بار در کوفه و با چشمانی که به طمع فرمان حکومت به دست صاحب خانه دوخته شده ، عشق به حکومت چشمان زبیر را برحقیقت نابینا کرده‌است. زمانی که دست رد امام را بر سینه خود حس کرد ، به یکباره تکانی خورد ، گویا آب سردی بر سرش ریخته و می‌خواهد کاخ آرزویی را که پسرش نقاشی کرده بشوید . اگر دیر بجنبد صفحه‌ی نقاشی‌اش را پاک می‌شوید. شمشیر زبیر بار دیگر از نیام خارج شد ؛اما این بار در جمل ، نه بدر و احد و نه در کنار رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین( علیه‌السلام ) که در مقابل علی علیه‌السلام و به بهای حکومت . زمانی که شمشیر زبیر از دستان رمق رفته زبیر برزمین افتاد این دست‌های تعجب بود که بر دهان‌ها مانده‌بود. ...یا صاحب الزمان روزگار ما روزگار غربال شدن است . رفتن ناخالصی‌ها و ماندن ناب‌ها خدا عاقبت ما را بخیر کند و ما را از یاوران مهدی (علیه‌السلام ) قرار دهد. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ " بهترین مادر " "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... آتش چه خبر است؟ این‌ها به کجا می‌روند؟ چرا این‌قدر با‌عجله؟ این هیزم‌ها را به کجا می‌برند؟ کوچه پر از جمعیت است. همه پشت در حضرت زهرا (سلام الله علیها ) جمع شده‌اند. یکی فریاد زد: به خدا قسم خانه را به آتش خواهم کشید، مگر آنکه برای بیعت با خلیفه از خانه بیرون آیید! برخی گفتند : دختر پیامبر در خانه است ؛با بی شرمی گفت : حتی اگر او در خانه باشد ... . فاطمه (سلام الله علیها ) از پشت در فرمود: آیا از خدا نمی‌ترسی که بر خانه من هجوم می‌آوری؟ مرد فریادی کشید و از یاران خود آتش خواست و در خانه را نشانه رفت ! مردم مدينه اینگونه اجر رسالت دادند... #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" بهترین مادر " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... کودک معصوم خواهرانم ، زینب و ام کلثوم (سلام الله علیهما ) خیلی خوشحالند، قرار است به زودی خداوند نوزادی به ما عطا کند. داداش حسین (علیه‌السلام) روزشماری می‌کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نام کودک را محسن گذاشته‌است . زینب (سلام الله علیها ) روزی چند بار از مادر می‌پرسد :پس محسن کی به دنیا می‌آید؟ ...اما امروز ، روز ترس و دلهره ، روز وحشت و اضطراب بود . همه می‌دانیم دیگر محسن نمی‌آيد. آخر ، آن نامرد بلایی بر سر مادرم آورد که از پشت در با ناله فریاد کشید : ای فضه ! به خدا سوگند ، فرزندم را کشتند ...! حال مادرم خوب نیست.به گمانم او هم قصد رفتن دارد. یاصاحب الزمان کجاست او که خون‌‌خواه فرزند پیامبر است؟ #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... پسرم مهدی بغض‌ها پشته پشته برهم انباشته شده، هیزم‌ها دسته دسته پشت در جمع می‌شوند، چوب در هر قدر مقاومت می‌کند، نمی‌تواند که نسوزد ، گُر می‌گیرد و آتش زبانه می‌کشد. زهرا (سلام الله علیها ) پشت در بیش از آنکه از حرارت آتش بسوزد ، از دیدن این همه بغض و کینه که علیه حق جمع شده ، گُر می‌گیرد و می‌سوزد . ضربه چنان سنگین است که استخوان‌های سینه نیز کم می‌آورند و می‌‌شکنند. هجوم این طوفان‌های سیاه و سیل‌های سهمگین که جز چند نفر ، همه مدينه را زمین‌گیر کرده است، فاطمه را یاد سخن پدر می‌اندازد: ای فاطمه! به حق خداوندی که مرا به‌حق فرستاده‌است ، مهدی این امت از حسن و حسین است و زمانی که دنیا پراز هرج و مرج می‌شود ... ظاهر خواهد‌شد ... و قیام نماید چنانچه من قیام نمودم و زمین را سرشار از عدالت می‌کند، همان‌گونه‌ که از ظلم و جور پرشده‌است. ای فاطمه! اندوهناک نباش و گریه مکن که ... #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... خطبه آرام گام برمی‌دارد . با قامتی خسته و شکسته ، سوی مسجد می‌رود. هرچند حیا در خانه او متولد شده و رشد کرده‌است اما آهسته راه رفتن او ، همه‌اش به خاطر حیا نیست ، اساسا مصیبت‌های پست سر هم ، رمقی برای او باقی نگذاشته‌اند. زهرا ( سلام الله علیها ) وارد مسجد می‌شود ؛ از پس پرده سخن می‌گوید : به کجا برمی‌گردید، با آن که راه را شناخته‌اید؟ و چه چیز را پنهان می‌کنید ، پس از آن‌که حقیقت را دریافته‌اید ؟ وچرا با کارهایتان ، سابقه خود را خراب می‌کنید؟ و چرا پس از ایمان ، دوباره شرک می‌ورزید؟ با مردم شهر اتمام حجت می‌کند ، تا دیگر عذری برای کسی نماند. اما گویا ، گوش‌ها کر و چشم‌ها نابینا شده‌است. هر چند برخی در خود می‌پیچند و با خود کلنجار می‌روند ، اما مرد میدان پیدا نمی‌شود! #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy

﷽ "مادر بهترین" "اِنّا اعطَیناکَ الکوثَر... گواه ابدی این‌جا مدينه است ، آن گنبد سبز ، گنبد زیبای پیامبر است . آن سوتر ، آری همان زمین خاکی را می‌گویم ، بقیع است. حرم چهار امام غریب. ...پیدا کردی ؟همان بخش تاریک و بی‌چراغ را می‌بینی؟ حرمی خاکی که بدن‌های پاک امام حسن(علیه‌السلام) امام سجاد (علیه‌السلام) ، امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق ( علیه‌السلام ) را در آغوش کشیده‌است. شاید بپرسید مگر قبر حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) در مدينه نیست!؟ _بله در مدينه است‌ اما....! اما این سوال همان سوالی است که بغضش گلوگیرم کرده و پاسخی برایش نیافتم. دستت را بر سینه‌ات بگذار و... نمی‌دانم بگویم رو به کدام سو کن و به ایشان سلام بده! آری ، بدن ایشان برای اینکه از بی‌احترامی مردم مدينه ایمن بماند و برای اینکه سند و نشانه‌ای باشد بر ظلم غاصبان ، مخفیانه و شبانه دفن شد. يا صاحب الزمان بغض کرده‌ام اما یک روز بغض خویش را باز خواهم کرد و زیر پرچم مهدی ( علیه‌السلام ) انتقام مادر را خواهم‌گرفت. #پیوند‌با‌مهدویت #ایام‌فاطمیه 📚برگرفته از" مادر بهترین " 🖊آقای قنبر علی آل بویه #نوجوان_مهدوی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy