eitaa logo
کانون مداحان محلات
179 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
143 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
28.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه دستگیری کمال از اعضای شبکه محلات لاهیجان که با هدایت منافقین قصد ترور و خرابکاری در کشور را داشت
هیچوقت خودمون رو زیادی تحویل نگیریم، و فکر نکنیم خیلی آدم خوبی هستیم. اصلاً شرط کمال اینه که، اگر همه مردم ما رو کامل دونستند، ما خودمون رو کامل ندونیم، و مدام این نفس سرکش رو سرزنش کنیم. خطرِ هوای نفس رو جدّی بگیریم. در روایات به ما گفتند: راضی بودن از نفس، بزرگ ترین دام شیطان است. پیغمبری مثل یوسف، با اونهمه پاکی میگه: «مٰا أُبَرِّئُ نَفْسِی» من خودم و نفس خودم رو تبرئه نمی‌کنم، و اگر هم گناه نکردم لطف خدا بوده:  وَ مٰا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ اَلنَّفْسَ لَأَمّٰارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّٰ مٰا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ (یوسف/۵۳)  من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم، چرا که نفسِ آدمی بدون شک، همواره به بدی امر می‌کند، مگر آن که پروردگارم رحم کند، که همانا پروردگار من آمرزنده مهربان است. اگر رحمت و لطف خدا نباشه، و یک لحظه به حال خودمون رها بشیم، سقوط حتمی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️والله قسم پشت این سید اولاد پیغمبر نباید خالی بشه 🎥صحبت های کربلایی در مراسم عزاداری شام غریبان در خیمه گاه حسینی در کربلای معلی 👈«ما اگر این هیئت ها و این سیاهی ها را که با گوشت و پوستمون آمیخته شده را میخواهیم، ما اگر شعائر حسینی و نوکری کردن در این خانه را میخواهیم والله قسم پشت این سید اولاد پیغمبر نباید خالی بشه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️«من اصلا اومدم برات شهید بشم» ❤️حتما این نوحه را بارها از مداحان مختلف شنیده‌اید، اما بنظر شنیدنش از زبان «» که از مجروحین و بازماندگان حادثه تروریستی شاهچراغ است و در این حادثه خانواده اش را از دست داده، حس و حال دیگری داشته باشد.
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نوحه دفن امام حسین علیه السلام اشک غم جاری از هر دو عین است روضه ی دفن امام حسین است خواهر غمدیده ی او جز دلی مضطر ندارد جان فدای پیکری که بین مقتل سر ندارد وا حسینا... با ناله ی غم از جور و بیداد آمد از کوفه امامِ سجاد جسمِ بابایش حسین را دیده بین خاک و خون و خواست آندم بوریا و داغ قلبش شد و فزون و وا حسینا... پیکرِ بی کفن بابا را نهاده در میانِ بوریا لیکن از دل ناله دارد با دو چشمی خونفشان و گریه دارد بین مقتل از جفای ساربان و وا حسینا...
✅ اطلاع رسانی 🔰 به اطلاع ستایشگران محترم و علاقه‌مندان به مداحی می رساند: جلسه هفتگی آموزش مداحی امروز دوشنبه 9 مرداد ماه ۱۴۰۲ راس ساعت19 در محل کانون بسیج مداحان محلات (طبقه فوقانی درمانگاه سپاه) برگزار می‌گردد. 🔹️برنامه‌های این هفته: ۱. تدریس مباحثی از اصول و فنون مداحی و ادبیات آئینی ۲.اجرای مداحی توسط ذاکران 🔹️ لطفاً به موقع حضور بهم رسانده و آمادگی لازم جهت اجراء داشته باشید. لینک کانال مداحان محلات👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
امام صادق (علیه السلام) : کسی که هنگام صبح صدقه بدهد، خداوند نحوست و شومی آن روز را از او دور مےکند. مکارم الاخلاق ص۲۴۳
🏴 امان از شام! ☑️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹 «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥 ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nasimintezar_نسیم_انتظار_امیر_کرمانشاهی_۲۰۲۱_۰۸_۰۶_۱۷_۰۳_۴۷_۸۲۷.mp3
5.93M
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ روزهای دلتنگی 💠 نوآهنگ| نهایت عشق 🌴 من‌ که‌ دلم‌ خیلی‌ برات 🕯 تنگ‌ شده عشقم 💔 نمی‌دونم دلت برام 🥀 تنگ شده یا نه 🎙 امیر کرمانشاهی اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِی اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِی اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن علیه السلام 🥀 🕯🥀🍂 لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی برتر با چادرش قیامت عظما رقم زده بانویِ برتری که جهان را بهم زده در علقمه علم به زمین زَد برادرش در شام و کوفه اوست که حالا علم زده با «یاحسین» گفتن خود عشق می کند او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده غم های او چو کوه بلند است و اُستوار با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده زینب عفیفه ایست که در راه عفتش معجر نداده، بوسه به دست قلم زده از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او.. در کربلای خونِ خدایش قدم زده! ای «ملتمس» قیام خدا زنده شد از او، او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده..
ببینید در همه چیز تقریبا مشترکند، الّا در یک موضوع که همان باعث سعادت یا شقاوت فکری خواهد شد. پ.ن: البته قطعا در موارد دیگر هم تفاوت‌های حدی در اصل پذیرش حقیقی هر کدام وجود دارد.
⁉️ان‌شاءالله یا انشاالله!!؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نگویید خانم چادری بلکه بگویید شهیدزنده، مجاهد فی سبیل الله
مقتل_امام_حسین ع دارالاماره وقتی سرِ مقدس حضرت را وارد دارالاماره کردند،از دیوارهای قصر،خون می جوشید و از بعضی از دیوارها به طرف عبیداللّه،آتش بیرون می زد. او به شخصی که در کنارش بود گفت:این ماجرا را برای کسی بیان نکن.آن گاه از آن جا فرار کرد و رفت.سرِ مقدس امام حسین(ع)با صدای رسایی سخن گفت و فرمود: "ای ملعون!کجا می گریزی؟اگر آتش در این دنیا تو را در بر نگیرد و نسوزاند،بی شک جایگاهت در آخرت آتش خواهد بود. سخن رأس مبارک ادامه داشت تا این که آتش ها خاموش شدند و فرو نشستند،همه حاضران در قصر به وحشت افتاده بودند. تا ۲ یا ۳ ماه،مردم هنگام طلوع و غروب خورشید آن دیوارها را می دیدند که خون آلود می شود و یاد آور کشتن فرزند رسول اللّه می گردد. 📚مقتل مقرم،ص۳۵۷_۳۵۸ 📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۸۷ 📚کامل ابن اثیر،ج۶،ص۳۷
مقتل_امام_حسین ع دارالاماره سرِ مقدس را در مقابل ابن زیاد گذاشتند،با شاخه ای که در دست داشت چند لحظه ای به دندان های مبارک حضرت زد. زیدبن ارقم به او گفت:چوبت را از روی آن لب ها بردار!به خدا قسم خودم دیدم که رسول اللّه دو لبِ مبارکش را روی همین لب ها گذاشت.زید این را گفت و به گریه افتاد. ابن زیاد به او گفت:اگر پیر نبودی و عقلت نپریده بود،دستور می دادم گردنت را بزنند. زید از مجلس بیرون رفت و زیرِ لب می گفت:بَرده ای مردم را به بردگی گرفته و آنها را مالِ خود می داند،گویی خودش آنها را زاییده است.ای مردم عرب!پس از این بَرده و نوکر خواهید شد.پسر فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود کردید.او بهترین مردان شما را به قتل رساند و اشرارتان را به خدمت گرفت.شما هم تن به این ذلت دادید و اعتراضی نکردید،من از چنین قوم ذلیلی برائت می جویم. 📚مقتل مقرم،ص۳۸۹_۳۹۰ 📚البدایه والنهایه،ج۸،ص۱۹۰ 📚تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۲
مقتل_امام_حسین ع دارالاماره مختار_ثقفی وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد مختار را نیز_که از روز شهادت مسلم بن عقیل زندانی بود_به مجلس بیاورند. وقتی مختار وارد مجلس شد و آن منظره رقّت بار را دید،آهِ بلندی کشید و با ابن زیاد تندی کرد.چون درگیری لفظی آن دو بالا گرفت،ابن زیاد دستور داد تا او را دوباره به زندان بازگرداندند. بنابر نقل دیگری،مختار را آن قدر با تازیانه زدند که در آن میان یک ضربه به چشمش خورد و بینایی اش را از دست داد.پس از کشته شدن ابن عفیف،عبداللّه بن عمربن خطاب_شوهر خواهر مختار_واسطه شد و از یزید دستور آزادی او را گرفت. ابن زیاد مختار را آزاد کرد و ۳روز به او مهلت داد تا کوفه را ترک کند.ابن زیاد،ابن عفیف را به قتل رساند و سپس برای مردم سخنرانی کرد و در سخنرانی اش به امیرالمؤمنین علی(ع) ناسزا گفت.مختار ناراحت شد و به ابن زیاد دشنام داد و گفت:دروغ می گویی ای دشمن خدا و پیامبر!خدا را سپاس که به حسین عزّت داد و یارانش را آمرزید و به بهشت برد و تو،یزید را خوار و ذلیل کرد. ابن زیاد میله ای آهنی به سوی مختار رها کرد که به پیشانی او برخورد و آن را مجروح ساخت.آن گاه دستور داد او را به زندان ببرند.مردم پا در میانی کردند و گفتند او از بستگان عمرسعد و عبداللّه بن عمر است و از او درخواست کردند مختار را به قتل نرساند.ابن زیاد هم از قتل او صرف نظر نمود و فقط زندانی اش کرد. 📚مقتل مقرم،ص۳۹۷_۳۹۸ 📚ریاض الاحزان،ص۵۲_۵۸ 📚اعلام النفیسه ابن رسته،ص۲۲۴ 📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۱۷۸_۱۷۹
مقتل_امام_حسین ع سخن_گفتن_سر_مقدس_امام_حسین زیدبن ارقم می گوید:در بازار کوفه نشسته بودم،دیدم سرِ مقدس را حمل می کنند.از کنار من که عبور می کردند شنیدم آن سرِ مقدس می گوید: "[أَمْ حَسِبْتُ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً((سوره کهف_آیه۹))]". با دیدن این منظره موهای تنم راست شد. گفتم:ای فرزند رسول خدا!به خدا قسم سخن گفتن سرِ بریده تو عجیب تر از داستان اصحاب کهف است. سرِ مقدس را به بازار صراف ها بردند.آن جا همهمه و سر و صدای مردم،برای خرید و فروش و...زیاد بود.حضرت خواست توجه مردم را به سوی خود جلب کند تا سخنان او را بشنوند،سرفه بلندی کرد.مردم صدای حضرت را شنیدند و دچار ترس و وحشت شدند.چون تا آن زمان شاهد چنین چیزی نبودند.آن گاه سرِ مقدس آیاتی از سوره کهف را قرائت کرد: "[إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدیً ((سوره کهف_آیه۱۳))][وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلَّا ضَلالاً((سوره نوح_آیه۲۴))]". سرِ مبارک حضرت را بالای درختی نصب کردند.همه در اطراف درخت جمع شدند و به نوری که از آن ساطع بود خیره شده بودند.سرِ مقدس این آیه را قرائت کرد: "[وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ((،سوره شعراء_آیه۲۲۷))]". 📚مقتل مقرم،ص۴۰۱_۴۰۲ 📚خصائص الکبری،ج۲،ص۱۲۵
مداحی آنلاین - نماهنگ زیارت - رسولی.mp3
7.89M
🔳 احساسی 🌴حسین ای آب حیات 🌴حسین ای جانم فدات 🎙 لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠