eitaa logo
کانون مداحان محلات
212 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
164 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد این پنجاه‌ساله از تو دورافتاده‌ام تو زمین افتاده‌ای، من در تنور افتاده‌ام صورت تو گَر شده از ضربه‌ها افروخته صورت من هم میان هُرم آتش سوخته بوسه زد بر گونه‌ام پیغمبرم، یادت که هست! شانه می‌زد گیسویم را مادرم، یادت که هست! حال زینب وضعِ این‌ «گونه» به شکل دیگری‌ست عفو کن خواهر اگرکه موی من خاکستری‌ست تو صدایم می‌زدی وقتی دلم آزرده بود چه کنم؟! شرمنده‌ام خولی سرم را برده بود غم مخور هرچند هجران دارد اذیت می‌کند جای تو مادر ز من هر شب عیادت می‌کند مادرم می‌گفت دیگر کوفیان مرتد شدند من بمیرم مست‌ها از چادر تو رد شدند باورش سخت است تنها چه مسیری رفته‌ای شش برادر داشتی! اما اسیری رفته‌ای ✍ سید پوریا هاشمی
آنکه می‌بوسید جبریل امین خاک درش سردرآورد از تنور خانه‌ی خولی سرش خواهرش دنبال او می‌گشت در مقتل ولی یافت او را در تنور نیمه‌روشن مادرش هرتنوری که غروبی داخلش نان پخته‌اند قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش دود می‌شد خاطرات مادرش کنج تنور روی مویش میچکید اشکِ دو چشمان ترش همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید بی گمان جان می‌دهد سررا ببیند دخترش بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد اول راهی که این باشد، امان از آخرش آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت گریه می‌کرد از سر شب تا سحر برگ و برش ✍سروده گروه ادبی لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
آنکه می بوسید جبریل امین خاک درش سر درآورد از تنور خانه ی خولی سرش خواهرش دنبال او میگشت در مقتل ولی یافت او را در تنور نیمهروشن مادرش هر تنوری که غروبی داخلش نان پخته اند قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش دود میشد خاطرات مادرش کنج تنور روی مویش میچکید اشکِ دو چشمان ترش همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید  بی گمان جان میدهد سر را ببیند دخترش صورتش زخمی و گیسویش تماماً سوخته چیزی از رویش نمانده تا ببوسد خواهرش بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش راه طوالنیِ این سر از تنور آغاز شد  اول راهی که این باشد امان از آخرش آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت  گریه می کرد از سر شب تا سحر برگ و برش لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
يا اين دل شكسته‌ی ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای در تنور افتاده تنها یا بُنَیَّ دورت بگردد مادرت زهرا  بُنَیَّ من که وصیت کرده بودم با تو باشد هر جا که رفتی زینب کبری بُنَیَّ باور نمی‌کردم تو را اینجا ببینم کنج تنور خانهٔ اینها  بُنَیَّ هر قدر هم خاکستری باشد دوباره من می‌شناسم گیسوانت را  بُنَیَّ با گوشهٔ این چادر خاکی بشویم خون لبت را با نوای یا  بُنَیّ آخر چرا از پشت سر ذبحت نمودند ای کشتهٔ افتاده در صحرا  بُنَیَّ شیب الخضیبت را بنازم ای عزیزم با این حنا شد صورتت زیبا بُنَیَّ آبت ندادند و به حرفت خنده کردند گفتی که باشد مادرت زهرا  بُنَیَّ؟ گفتی زن خولی برایت گریه کرده حتی به او هم می کنم اعطا  بُنَیَّ
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد، کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت: شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک می‌کنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَک‌های تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخم‌هایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همین‌که چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی‌اش فقط هزینه‌ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب‌وبلا جفت‌وجور خواهد شد حرارت غم او در دل است و این گریه گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده‌ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می‌آید و عصر ظهور خواهد شد ✍
امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود سر بریدۀ او در میان مطبخ بود چگونه بود که باید امامِ قرآنی تنور را کند از روی خویش نوررانی! چگونه بود که کوفه امام را نشناخت و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت! سَری که زینت اسلام و جان زینب بود چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را ز انبیاءِ ٱولوالعزم، بسته صف اینجا و تا فحولِ ملائک به گِرد خون خدا به سر زنان، همه اهل جنان عزادارند زمین و اهل همه آسمان عزادارند رسید در وسط آنهمه نوا و خروش أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود و جای زینب کبری در این سحر خالی نبود تا که ببیند چه حال و احوالی اگر چه دیدنِ رأس الحسین قسمت شد هِلال یک شبِ زینب به نیزه رؤیت شد ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بود حیران دختری در خواب ناز دید اسراری در آن رویای باز دید بابا را به چشم پرگهر در میان مطبخی ببریده سر صاعقی آمد سوی کاشانه ای طور سینا شد تنور خانه ای هودجی همراه جبریل امین از جنان آورد زهرا را غمین آمدند از آسمان با شور و شین آسمانی ها به دیدار حسین آن خلیل ، آن نوح ، آن عیسی بود آن پریشان ، آدم ، آن موسی بود آشنا این ناله و این زمزمه است این پیمبر ، این علی ، این فاطمه است بود در مطبخ چه سوزان هیئتی رأس بابا داشت چندان هیبتی بر لب قاری چه آیاتی بود؟ کز نگاه انبیاء باران رود بود بر آن سر نگاه فاطمه عالمی را سوخت آه فاطمه حیدر از آوای زهرای بتول داشت احوالی پریشان و ملول احمد مختار بس رنجیده بود شانه اش لرزان ز اشک دیده بود حاضران از آه زهرا ناله دار حال مجموع ملائک بیقرار در میان آن همه امواج نور جای زینب بود خالی در تنور صبر هم آمد در آن مجلس به تنگ آدم آمد از بنی آدم به ننگ آنچه مخفی بود آنجا شد عیان آنچه اسرار است یکجا شد بیان روضه های کشف الاسرار حسین می دمید آنجا به محفل شور و شین آن یکی برخون حنجر می گریست وان یکی بر گونه تر می گریست دخترک چون دامن زهرا گرفت روی دامان رأس بابا را گرفت ناگهان از خواب خوش بیدار شد نیمه شب گویای آن اسرار شد ریخت چون اوضاع زندان را به هم عمه او را برد در آغوش غم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوح دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همینکه چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی اش فقط هزینه ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرت یوم النشور خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب و بلا جفت و جور خواهد حرارت غم او در دل است و این گریه گواه گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می آید و عصر ظهور خواهد شد ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
مثل آن مهتاب که هوش از کواکب می‌بَرَد عشقِ مطلوبِ تو دل از هرچه طالب می‌بَرد بُهت خِلقَت را رقم زد بُردن نامت، حـسـیـن خلق را این ذکر تا مرز عجایب می‌بَرد تا ابد هم وقت باشد، جا نمی‌افتد غمت منبر اندوهِ تو از بس مطالب می‌بَرد بی تو مثل یخ‌فر‌وشم که ندارد مشتری روزگار از عُمر من قالب به قالب می‌بَرد هرکسی خرج بساط ماتمت شد، بُرد کرد حظِ سودِ خالصت را دخل کاسب می‌بَرد رتبه‌‌ای هرگز ندیدم بهتر از حُرَّت شدن نوکرانت را ادب تا این مراتب می‌بَرد فرش روضه خانه‌هایت، قالی محراب ماست مُستَحَبّات تو ما را سمت واجب می‌بَرد مشکیِ ما جنسش از چادر سیاه زینب است رخت نوکرهات نخ‌های مناسب می‌بَرد دینِ دنیا را جهان در اربعین‌ها دیده است... پرچم سرخ تو را کُلِّ مذاهب می‌بَرد پابرهنه، لابه‌لای زائرانت، جبرئیل استکان چای را بین مَواکب می‌بَرد :: ای سری که سرسری شمر از گلویت رد نشد بین خُورجینی تو را خولی غاصب می‌بَرد هرقَدَر گیسوی تو کنج تنورش خاک خورد گرد از زلف پریشان تو راهب می‌‌بَرد ✍ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠