eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.5هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هر عاشق سرگشته ای که غرق حیرانی ست آقاست مادامی که در دام تو زندانی ست در سینه ام جز مهر تو جاری نخواهد شد با شوق مدح تو لبم گرم غزل خوانی ست هر کس که خرج غیر تو کرده ست طبعش را قطعا ضرر کرده ، پریشان از پشیمانی ست مانند "بشر حافی" خود سر به راهم کن رو کن به این دل این دلی که رو به ویرانی ست باب الحوائج شربتی... یا لقمه ی نانی... مولا پذیرا باش دل مشتاق مهمانی ست لطفی کن امشب در به روی سائلت واكن من که خبر دارم در این خانه فراوانی ست عمری نمک گیر تو میباشیم و بدبخت است هرکس کنار سفره ی اولاد زهرا نیست شیراز ، قم ، مشهد شهادت میدهند آقا این سرزمین از لطف تو همچون گلستانی ست یک پنجره فولاد باید ساخت در صحنت این ایده از آن هنرمندان ایرانی ست تحویل میگیری دوچندان در حریم خود از جمع زوارت هر آن کس که خراسانی ست از تو نوشتن از تو خواندن روی منبرها کار فؤاد و دعبل و عمان سامانی ست مولا سفارش کن مرا در نزد فرزندت رؤیای من رؤیای پیرمرد سلمانی ست بین دو راهی مانده ام در مرثیه دیگر اين شعر هم سردرگم ابيات پاياني ست شبهای تو با اذیت و آزارها طی شد ساق شکسته شاهد غم های طولانی ست بر روی پل جسم تو را دیگر رها کردند تا صبح محشر از غم تو دیده بارانی ست از بس کفن آمد برایت مجلس شعرم دیگر اسیر جذر و مدی فوق طوفانی ست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دارد نشان یوسف از زندان بر شانه های باد می آید اما نمیدانم چرا دارد پیراهن از بغداد می آید وَجعل مِن اَهلی خواند و هارون را،موسی کنار خود برادر دید موسی بن جعفر را چرا هارون با منطق بیداد می آید سی شب کجا موسی!؟چه میخوانی؟ پایان ده اَتممنا بِعشرت را موسای ما را چارده سال از ، زندان به زندان یاد می آید هم خشمگین است از ستمکاران هم کاظمین الغیظ بر یاران هرکس امام المتقین شد هان ! با جمعی از اضداد می آید زندان عبادتگاه شد با او ، بدکاره هم آگاه شد با او اصلا از این آقا مگر کاری جز یاری و امداد می آید!؟ خَلِّصنی از زندان از این آزار،یارب ! چُنان کز سنگ و آهن، نار وقتی که از در وقتی از دیوار،غم می چکد فریاد می آید زندانی بغداد ما کارش، با سِندی بن شاهِک افتاده است سم کار خود را می کند آخر ،هر کار از این جلاد می آید ایرانیان شوق خراسان را در کاظمینش جستجو کردند حس زیارتنامه ی او نیز از صحن گوهرشاد می آید باب الحوائج اوست یعنی ما ، هر وقت مشهد آرزو کردیم دیدیم بوی حضرت کاظم از پنجره فولاد می آید ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): احساس می کردم که درخاک خراسانم در مُلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها دنبال یک قالب برای روح عریانم درمحضر باب الحوائج حس من این است با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من باید خودم را دور این مرقد بگردانم وقتی که درهای حرم را خادمان بستند احساس کردم سیزده شب توی زندانم احساس کردم شعر می گویم ولی ناچیز انگار مهدی رحیمی زمستانم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): در گوشه‌ای شکسته زِ آوارِ بی کَسی تنها اسیر و خسته و بی آشنا منم یلدا ترین شب است شبِ این سیاه چال پیر و نحیف و بی‌کَس و بی هَم‌صدا منم با خشت‌هایِ سنگی و با میله‌های خویش زندان به حالِ  روز و شبم گریه می‌کند خون می‌چکد زِ حلقه و می‌سوزم از تَبَم زنجیر هم به سوزِ تَبَم گریه می‌کند پوسیده پیکرم که در این چهارده بهار در تنگنایِ سرد و نموری فتاده‌ام از بارِ حلقه‌های ستم خُرد گشته‌ام دور از شعاعِ کوچک نوری فتاده‌ام چشمم هنوز خیره به در باز مانده است خونابه بر لبم پِیِ هر آه آمده گویی فرشته است که در باز می‌کند اما نه باز قاتلم از راه آمده اینبار هم به ناله‌یِ من خنده میزند دستی به زخم تازه‌ای زنجیر می‌كشد با هر نفَس به کُنجِ لبم خون نشسته است با هر تپش تمامِ تنم تیر می‌کشد چشمم به میله‌های قفس خو گرفته است کِی می‌شود که خنده به رویِ رضا زنم کو دخترم که باز بخندد برابرم کِی می‌شود که شانه به مویِ رضا زنم ای بی‌حیا ترین که مرا زجر میدهی در زیرِ تازیانه چنین ناروا مگو خواهی بزن دوباره مرا یا بکش مرا اما بیا به مادرِ من ناسزا مگو ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بر سر تخته پاره دریا رفت ناله از تخت سینه بالا رفت چهار حمّال و آفتابِ فلك چه بساطیست اینكه با ما رفت جبرئیل از فلك اذان سر داد عجّلوا عجّلوا كه آقا رفت شجر طور ساقه اش بشكست یا كه بشكسته ساق، موسی رفت یك تن و این همه كفن چه كند؟ ناله از بوریا به بالا رفت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ارث از نَبی برده پيمبر بودنش را مانند زهرا مثل حيدر بودنش را از يوسف مصری زندانی بپرسيد از ماه رويان٬ علت سَر بودنش را دارد فقط از نام فرزندان اين مرد ايران تمام فخر كشور بودنش را با اِبْنِ موسی ها فقط تثبيت كرده شيراز با مشهد برادر بودنش را آقا نبودی تا ببينی به برادر معصومه ثابت كرده خواهر بودنش را با اين همه زنجير خواهد برد در گور مرگ،آرزوی بين بستر بودنش را آن لِنگه ی در كه تن او را به تن كرد تاييد كرده مثل مادر بودنش را هم درد مادر بودنش توجيه كرده يك عُمر در زندان پسِ در بودنش را از بازتاب نور در اين شيشه ی سبز فهميده ام عمق مُشَجَّر بودنش را می شد بفهمی در سكوت سرد زندان از خِش خِش شلاق٬ لاغر بودنش را موسی بن عمران هم نمی آورد طاقت يك لحظه از موسی بن جعفر بودنش را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دسته گل ای آن که تجلای تو عالم گیر است توصیف تو در آینه ی تطهیر است آزاد شدی زمحبس غم ، امّـا دسته گل گردنت چرا زنجیر است
سلام(بخوانیدوارسال کنید): محتاج مائیم همیشه زیر دینت آقا محتاج به انوار دوعینت آقا مشتاق زیارت حریمت هستیم مارا بطلب به کاظمینت آقا
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شب یلدائی خیز بر گلشن سزسبز ولا سر بزنیم ساغر از چشمه ی جوشنده ی کوثر بزنیم خیز تا آن که به پای دل غمدیده ی خویش قدمی درحرم موسی جعفر بزنیم شرط آزادگی آن است که با پیرویش تیشه بر ریشه ی بیداد ستمگر بزنیم به حضورش ز ره صدق سلامی ببریم به هوای سرکویش ز وفا پر بزنیم گرچه دوریم ز درگاه شریفش ،اما خیز تا حلقه ای از اشک برآن در بزنیم جای دارد به سرافرازی خود ناز کنیم گر به خاک حرمش بوسه مکرر بزنیم سزد ازماتم او در شب یلدایی غم با دل غمزده بر سینه و برسربزنیم به جگر گوشه ی او تسلیتی برگوئیم ناله ها با پسرش از دل مضطر بزنیم غم او چون غم زهراست سزد درغم او حرفی از ماتم زهرای مطهر بزنیم گر«وفایی» طلبی خیر دو دنیا، باید دست بردامن اولاد پیمبر بزنیم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): السلام علیک یا موسی بن جعفر علیه السلام امام راستین آن که آهش دردل هفت آسمان تأثیرداشت روزها درکنج زندان ناله ی شبگیر داشت باب حاجات خلایق بود و پیش اهل فضل باب جود و بخشش او یک جهان تفسیر داشت آفتابی ذره پرور بود در ملک وجود ملک دل ها را به مهر خویش در تسخیر داشت لب زحق گوئی نمی بست آن امام راستین گرچه روز و شب به پا و گردنش زنجیر داشت بیمی از روبه مرامان جهان دردل نداشت شیر در زنجیر بود و ناله ای چون شیرداشت روزها را روزه بود و شام در راز و نیاز باچنین اخلاص و تقوا جنگ با تزوبر داشت من نمی دانم چرا آن زندگی بخش جهان از تمام زندگانی جان و قلبی سیرداشت ای «وفایی» روز آزادی ازآن زندان مدام برسرسجاده ی سبز دعا تکبیر داشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سینای عشق ای که درپای دعا دستی توانا داشتی درنیایش بال پروازی به بالا داشتی ولوله افتاد از شور تو درهفت آسمان درمناجات و دعا از بس که غوعا داشتی ذکر تو هر روز یا سبوح و یا قدوس بود باچنین آواز جا درعرش اعلا داشتی هیچ ازتاریکی زندان ننالیدی که تو خلوتی با خالق محبوب ویکتا داشتی جبرئیل ازگوهر اشکت به کف تسبیح داشت ای که درباغ دعا چشمی چو دریا داشتی ازنسیم مهر تو موسی کلیم الله شد درنفس هایت تو اعجاز مسیحا داشتی نور عشقت روشنی بخشید برسینای عشق درنگاه روشنت نور خدا را داشتی قدسیان مست تمنای تو می گشتند وتو رنگ وبو از گلشن سرسبز طاها داشتی گرچه سائید از غل وزنجیر پای تو ولی در ره عشق و وفا جانی شکیبا داشتی هر زمانی که عدو زد تازیانه بر تنت در دل خود دردی از غم های زهرا داشتی اجر روزه داریت این بود در افطار عشق کزشهادت باده ای ناب وگوارا داشتی تا قیامت ازسر دلدادگان خود مگیر سایه ای کز ابر رحمت رسرما داشتی جای دارد برفلک ناز آورد روز جزا گربگویی ای «وفایی» لطف مارا داشتی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دودمه‌های شهادت امام موسی‌بن‌جعفر(ع) ◾️دو دمه‌های ◾️شهادت امام کاظم(ع) ◾️بنداول کنج زندان بلا آتش فتاده بر تنم منکه دور از وطنم(۲) ◾️بنددوم گوشه‌ی زندان خدایا گشته بیت‌الحزنم من که دور از وطنم(۲) ◾️بندسوم چشم در راه تو هستم تا بیایی ببرم پسرم ای پسرم(۲) ◾️بندچهارم تازیانه گشته افطارم که بی بال و پرم نورچشم حیدرم(۲) شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه‌ی شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) ◾️نوحه شهادت ◾️حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) ◾️بنداول بی‌جرم و تقصیرم مادر مادر از عمر خود سیرم مادر مادر ذکر شب و روزم گشته.... خلصّنی‌یارب(۲) در چاه غم اسیرم زندان نموده پیرم ای پسر عزیزم بیا دارم میمیرم واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ◾️بنددوم از نفس افتادم مادر مادر ببین که جان دادم مادر مادر مرگ طلب میکنم از خدا.... خلصّنی یارب(۲) خسته به ره نشستم عهد اگر که بستم به کنج زندان غم رشته‌ی غم گسستم واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دوبیتی شهادت حضرت امام کاظم(ع) -(گلگون شده از خونِ تنت پیرهنت وای) دوبیتی شهادت حضرت امام کاظم(ع) گلگون شده از خونِ تنت پیرهنت وای جای غل و زنجیر به روی بدنت وای با هفت کفن دفن شدی عاقبتِ کار بر جدّ دو صد پاره تن و بی کفنت وای شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دوبیتی شهادت حضرت امام کاظم(ع) -(خون ببارد دیده ی بارانی ام) دوبیتی شهادت حضرت امام کاظم(ع) خون ببارد دیده ی بارانی ام خسته از دشنامِ زندان بانی ام کاش می شد در برم باشد رضا بی ملاقاتی ترین زندانی ام شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شانه های آسمان لرزید از بار غمت دیده ی افلاکیان شد ابر خونبار غمت   عرش حق زد ناله و افتاد بر روی زمین خرد شد ارکان آن در زیر آوار غمت   پیکرت تشییع شد بر دوش زخمی نسیم شد مشام عرش پر از عطر سرشار غمت   عرش حق شد کاظمیه؛ نوحه خوان شد جبرئیل تا طنین انداز شد امروز اخبار غمت   آسمانها زیر تابوتت کمر خم کرده اند ریختند افلاکیان در پای دیوار غمت   حنجر مرثیه ام زخمی داغ روضه ات پیکر شعرم اسیر درد بسیار غمت   می توان دیوان نوشت از جوهر اشک شما صد غزل مرثیه شد در بین آثار غمت   رشته ی عشق تو را بین کلافی بسته ام تا که باشم موجب گرمی بازار غمت   مدخل باب المرادت پنجره فولاد ماست تذکره می خواهد امشب این گرفتار غمت . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست بهار ماست گل روي يار، يار کجاست دل پياده ام از پا فتاد و رفت ز دست نديدم عاقبت، آن يار تک سوار کجاست زمانه در دل شب هاي تيره حبس شده مهي که مي دمد از قلب شام تار کجاست نوشته افضل اعمال انتظار فرج زهي حديث، ولي مرد انتظار کجاست به بي قراري دل هاي بي قرار قسم قرار اين همه دل هاي بي قرار کجاست يگانه ساقي لب تشنگان جام وصال شفاي زخم جگرهاي داغدار کجاست به برگ برگ شقايق نوشته اين مصراع که باغبان گلستان روزگار کجاست مگر که چهره گذارم به پاي زائر او خداي من حرم ابن مهزيار کجاست اميد گمشدة اهل بيت، رخ بگشا بگو که مادر سادات را مزار کجاست خزان گرفته تمام وجود ميثم را گلي که عالمي از او شود بهار کجاست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین است یاری شیعه ی من درد مرا تسکین است من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شود هر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است کنج زندان بلا دامن سینای من است صد چو موساست بر درگه ما مسکین است بت نمرود زمان را شکستیم با صبر بین ما بت شکنان بت شکنی آئین است تلخ کامی من و زهر جفا مشکل نیست مشکل این است که یهودی هدفش توهین است هیچ غم نیست که بر بی کسی ام می خندند غصه دارم که عدو بد دهن و بی دین است ما بلا را اگر این گونه خریدیم به جان به هدایت شدن شیعه بلا شیرین است نیتم بود شریک غم مادر بشوم تازه دانستم عجب دست ستم سنگین است این همه زجر برای تو کشیدم مادر لگدش داد نشان دنده شکستن این است ناسزا گفت بسی گر چه نباید می گفت این ره و رسم همان رسم و ره دیرین است از سحر تا دم افطار مرا رنجاندند سفره ی روزه و افطار عجب رنگین است استخوانم که شکستند قیامم تا شد بس قدم خم شده گویی که سرم پایین است جای هر گونه شکنجه به تنم یافت شود صورت فاطمی ام تابلوی تزیین است مشت دندان شکنش از لج یا زهرا بود هر که یا فاطمه گوید دهنش خونین است سینه ام تنگ شد و شکوه به مادر بردم چون ار این ناحیه هر خواسته ام تأمین است کار از کار گذشته به خدا تشنه لبم جگرم مثل لبم پر ترک و پر چین است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مام موسی کاظم(ع)-شهادت    کسی کــــه بوسه زند عـــرش، آستانش را  قضــــــا به گوشۀ زندان نهــــد مکــــانش را کسی  که روح الامین است طایــــر حرمش هجـــــوم حادثــــه بر هــــــم زد آشیانش را به حبس و بند و شهادت اگر چه راضی شد به جــــــان خریـــــد بلاهای شیعیــــانش را قسم به سجدۀ طولانی‌اش ز شب تا صبح بسود حلقـــــۀ زنجیـــــر استخـــــوانش را چو از مدینـــــه پیغمبـــــرش جـــــدا کردند به هـــــم زدند دریغــــــا که خانمـــانش را ز حیله بازی هــــــارون دون نجـــاتش داد بریده بود  ز بیـــــداد خـــــود امــــــانش را به جز عبــــــای فتاده به خــــاک در زندان نبینی آن که بجـــــویی اگر نشـــــانش را سیدرضاموید ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): در مدح موسی ابن جعفر علیه السلام مرآت ولایت ۲– غلامرضا سازگار  ای دوصد موسی به طورت ملتَجی!     آفتــاب و مــــه بـــه نــورت ملتَجی! نـــالـۀ پنـهــــان تـــو، شمشیــر تـــو   حلقـۀ وصــــل خــــدا، زنجیـــر تــــو شـمــعِ خلــوتـگـــاهِ بـــــزم کبــریــا!   کـعـبــــــۀ روح بـــلــنـــد انـبـیـــــــا! گــوهـر رخشـانِ شش دریــای نـور!   نخــل سبـز نـور بخش هشت طـور! آسمـــانِ پـنــج خــورشیــد کمـــال!   هفتمین وجـــهِ خـــدای ذوالجــلال! عـــرش اجــلال و شــرف را قــائمه!   حــاصـل عـمـــرت رضــا و فـاطمــه! انــــس بـــــا معـبــــود، روح نـیّـــتـت   حبـس دشمــن شـــاهــد حــریّتت روح عـــرفــان در منــاجـات شبـــت!   آسمــان لبـــریـــز یـــا رب یـــا ربت! ذکــر، مشتـــاق و دعــــا دلـداده‌ات   اشــک تنهــایـی گــل سجـــاده‌ات نــام حــق گـل کـرده از لب‌هـای تـو   گــریـه، شمـع محفـل شب‌هـای تو آیــه‌هـــای نـــور، مشتــاق صــــدات   جــانِ شــب بیـــدارهـا بــادا فـدات قبـلـــۀ دل بـــــاب حــاجـــات همــه   نـــالــه‌ات صــــوت منـــاجـات همـه حـبــس تـــو خلــــوتگـه دلــــدار بـود   سلسلـه خــــوشـتـر ز زلـف یـار بود ای دل مطمــوره‌هـــا زنـــــدان تـــــو   حلقـــۀ زنجیــــرهــــا گــــریـــان تــو حبــس تـــو از قلــب شب تـــاریک‌تر   بـــا خـــدا از هــر زمـــان نــزدیک تر ای هـمــایِ اوفـتـــــاده از نـــفــس!   تـــو کجـــا و دامـــن تنــگ قـفـس؟ تیـــره تـــــر از گـــوشــۀ زنـــدان تــو   سینــۀ تــــاریـــک زنــــدانـبـــان تــو بـــارهــــا و بــــارهـــــا و بـــــارهــــا   دیـــده در حبـــس عـــــدو آزارهــــا حیـف، مـــولا لحظــۀ جــــان دادنـت   بــــود زنجیـــر عــــدو بــــر گـــردنت لحظـه لحظـه می شکـست آیینه‌ات   وقــت رفتـن بــود سنگین سینـه‌ات همچـو جـــدت از همــه محـــروم‌تــر   نیـست زنـدانـــی ز تــــو مظلــوم‌تــر زهـــر، آتـــش شد، تــو را بیتاب کرد   آب کــــرد و آب کـــــرد و آب کــــرد پیـکــــرت را چــــار تــــن بـــرداشتند   روی تختــه پـــــاره‌ای بگـــذاشـتـنـد گــرچه بـاید در عزایت خون گریست   گـرچه زنـدانی چو تو مظلوم نیست اشک ما جاریست عمری از دو عین   بــر تـــو و بـر جـدِّ مظلـومت حسین جسـم پـــاک تــو بـه دوش چــار تن   جسم جدت ماند بی غسل و کفن پیـکـــر تــــو در غــــل و زنجیــــرهـــا   پیـکـــر او طـعــمــــۀ شمشیـــرهــا جسم تـو از زهــر دشمن شـد کبود   جسـم او را زخـــم روی زخـــم بــود زخم مــا زخمِ تنِ صد چاک اوست اشک"میثم"وقف خون پاک اوست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مرآت ولایت ۲– غلامرضا سازگار  زهـرا بیـا به بغداد زندانیت شد آزاد زندانی غریبت زیر شکنجه جان داد ای مادر امامت                       زهرا سلامت   آخر کنار زندان حق نبی ادا شد در زیــر تـازیانه فــرزند او فدا شد ای مادر امامت                       زهرا سلامت   با اشک مخفیانه با چشم پر ستاره از زهر کین دلش شد قرآن پاره پاره ای مادر امامت                       زهرا سلامت   مرغی که از برایش زندان شد آشیانه بـر پیکــرش عیــان بــود آثـــــار تـازیانه ای مادر امامت                       زهرا سلامت   قاتـل کنـار زنـدان، بـر گردنش غل انداخت از حلقه‌های زنجیر، زخم تنش گل انداخت ای مادر امامت                       زهرا سلامت   حمل جنازه او غوغای محشری بود تابـوت او بـه شانه از تختۀ دری بود ای مادر امامت                       زهرا سلامت   پروانه‌ها بسوزید، شمعی دگر نمانده از طـایر ولایت، جـز مشـت پــر نمانده ای مادر امامت                       زهرا سلامت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام مرآت ولایت ۲– غلامرضا سازگار  من آن شکسته دلم که خون شده جگرم کســـی خبــر نشـــود ز گـــریـه سحــــرم دارم امشـب زمـــزمـه                  بـا رضـا و فاطمـه حبس من شد قتلگاه                    وامصیبت آه آه   ز قــاتلم به خدا همین بود گله‌ام که تازیانه زند به زخم سلسله‌ام بـر تنـــم زنجیـــر بـــود                بدتراز شمشیر بود حبس من شد قتلگاه                   وامصیبت آه آه   عدو بـه جـان و دلم شرر زند به جفا گهی به زخم زبان گهی به زهر جفا کـــرده بـــــازویـم ورم                  مثـل زهـرا مـادرم حبس من شد قتلگاه                   وامصیبت آه آه   دگر درون قفس، شکسته بال و پرم نـه فاطمه بـه بــرم، نـه نازنین پسرم شد بــه حبس غربتم              سلسله هم صحبتم حبس من شد قتلگاه                  وامصیبت آه آه   سـزد نوشته شـود بـه سنـگ تـربت من که شد به سینه نهان، صدای غربت من گشتـه بـا سـوز دلــم                یـک یهـودی قـاتلم حبس من شد قتلگاه                   وامصیبت آه آه   بـه وقـت دادن جـان، اسیـر کُنـد و غلــم شده به حبس عدو، شکنجه دسته گلم بــــارالها مـــن کجــــا                خنده دشمن کجا حبس من شد قتلگاه                  وامصیبت آه آه ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحۀ حضرت موسی ابن جعفر علیهما السلام مرآت ولایت ۳– غلامرضا سازگار  من که شد زندان هارون قتلگاهم بی‌گناهـی نزد هارون شد گناهم ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   رو بـه روی خـاک زندان می‌گذارم یا رضا می‌گویم و جان می‌سپارم ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   بـارالهـا ایـن قـفس روزن ندارد تا نسیمم بویی از معصومه آرد ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   برق هجران قطره قطره کرده آبم لحظه لحظه می‌دهد قاتل جوابم ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   اشک غم در دیده و سوزم به سینه پــر زنــــد مـــرغ دلـم ســـوی مدینه ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   قاتلم آید به دیدارم شبانه می‌زند بــر پیکر من تازیانه ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون   شسته زنجیر من از اشک دو دیده لحظـه‌هـــای آخـــر عمـــرم رسیده ای خدا ای حیّ بی‌چون           نَجِّنی مِنْ حبسِ هارون ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مولای من مرآت ولایت ۲– غلامرضا سازگار  دیگــر دلـــم بـــه سیـــر چمـن وا نمی‌شـــود دیگـــر نشـــاط، هــم نفــس مــا نمی‌شـــود حتــی اگــــر مسیـــح، طبیــب دلــــم شـــود دارد جـــــراحتـی کـــــه مــــداوا نمی‌شــــود مــوسی اگـــر کنــد گــذری ســوی کـاظمین دیگــــر روان بــــه وادی سیـنـــا نمـی‌شــــود از زخــم‌هـــای سلسلــه چـــــون یـــــاد آورم زنجیــر شعلـــه از جگــــرم وا نمـــی‌شــــــود یــک تــن نگفت سلسلـه در آن سیــاه چــال درمــــان زخـــم گــــردن مــــــولا نمــی‌شــود حبس و شکنجه، قعـر سیــه چال و سلسله ایـن احتــــرام یــــوسف زهــــــرا نمـــی‌شـود گـــویـی کــه آن ستمگـــر حـــق نـاشناس را جـز بـــا شکنجـه عقـــــده دل وا نمــی‌شـود معصـومـه تسلیت کـــه نصیـب تــو بعـد از این دیـگــــر زیــــــارت رخ بـــــابـــا نمــــی‌شـــــود مولای من کسی است که در حبس سال‌ها غــــافـل دمـــی ز حــــی تعـــالـی نمی‌شود "میثـم"هـــر آنچـــه بـــر ســـر عبــد خـدا رود عبـد خـــداسـت، بنــــدۀ دنیـــــا نمـــی‌شـود ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحۀ حضرت موسی ابن جعفر علیهما السلام مرآت ولایت ۳– غلامرضا سازگار  طــایــر تــوحیــد فتــــاد از نفس     مشت پری مانده از او در قفس وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   زنـدانــی فاطمـه آزاد شد       قتلگهش زندان بغداد شد وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   وای من و وای من و وای من     سلسله بر گردن مولای من؟ وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   یوسف فاطمه پس از سال‌ها     کشته شده بیـنِ سیه‌چال‌ها وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   چیده شد از شاخه، گلِ امامت     حضرت معصومه سرت سلامت وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   زخـم وی از حلقــۀ زنجیرهاست     زخم حسین از دم شمشیرهاست وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   کشته شده دو یوسفِ بی‌گناه       یکی به زندان و یکی قعرِ چاه وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا   پیکـر او در غـل و زنجیـرهـا         پیکـر جـدش هــدف تیـرهـا وای وای گرفته زهرا عزا آه آه سرت سلامت رضا ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯