eitaa logo
کانون آموزش مداحان
33.2هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
27.5هزار ویدیو
281 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
نیست حتی کسی که بغض کند عاشقی هم سر مزارت نیست نه که یک سایبان نه یک زائر روضه‌خوان هم که در کنارت نیست از همینجا ز پشت پنجره‌ها رو به سوی بقیع گریانم زائر غربتت اگر نشدم روضه از راه دور می‌خوانم در دل سجده بین راز و نیاز غرق در ذات کبریا بودی مات و مبهوت جلوه‌اش شدی و گرم فریاد ربّنا بودی در سکوت همان شب تاریک خانه‌ات پر شد از شراره و دود کودکانت به اضطراب و هراس وسط داغ کینه‌ی نمرود بر لباست نشست خاکستر یادت افتاد روز واقعه را مادرت پشت در زمین افتاد فضه فهمید درد فاطمه را کودکانش چقدر می‌ترسند خانه‌ای که اسیر شعله شود دخترانش چقدر می‌ترسند خیمه‌ای که اسیر شعله شود… کاش می‌شد عبا به دوش کنی پیرمردی و پابرهنه چرا؟ کاش مرکب کمی صبور شود هی زمین میخوری بدون عصا روی دستت نشسته ردّ طناب در دلت بود غصه‌های مدام یادت افتاد کاروان غم و سفر کربلا و کوفه و شام دست‌های کبود ای فریاد دختر بی‌پناه ای فریاد موی آتش‌گرفته ای فریاد زینب و یک سپاه ای فریاد... شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نیست حتی کسی که بغض کند عاشقی هم سر مزارت نیست نه که یک سایبان نه یک زائر روضه‌خوان هم که در کنارت نیست از همینجا ز پشت پنجره‌ها رو به سوی بقیع گریانم زائر غربتت اگر نشدم روضه از راه دور می‌خوانم در دل سجده بین راز و نیاز غرق در ذات کبریا بودی مات و مبهوت جلوه‌اش شدی و گرم فریاد ربّنا بودی در سکوت همان شب تاریک خانه‌ات پر شد از شراره و دود کودکانت به اضطراب و هراس وسط داغ کینه‌ی نمرود بر لباست نشست خاکستر یادت افتاد روز واقعه را مادرت پشت در زمین افتاد فضه فهمید درد فاطمه را کودکانش چقدر می‌ترسند خانه‌ای که اسیر شعله شود دخترانش چقدر می‌ترسند خیمه‌ای که اسیر شعله شود… کاش می‌شد عبا به دوش کنی پیرمردی و پابرهنه چرا؟ کاش مرکب کمی صبور شود هی زمین میخوری بدون عصا روی دستت نشسته ردّ طناب در دلت بود غصه‌های مدام یادت افتاد کاروان غم و سفر کربلا و کوفه و شام دست‌های کبود ای فریاد دختر بی‌پناه ای فریاد موی آتش‌گرفته ای فریاد زینب و یک سپاه ای فریاد... شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
ابن الرضا(ع) عجب خجسته حدیثی که همچو گوهر بود سفارش پدری به جوان دلبر بود «نرو از آن در کوچک که سمت دیگر بود که چشم خیل گدایان همیشه بر در بود» چه بارگاه و چه صحنی شبیه مشهد ما چه آشیانه‌ی امنی شبیه مشهد ما عجب حریم و چه شأنی شبیه مشهد ما خیال صحن و سرایت همیشه در سر بود چه خوب می‌شد اگر تا سحر درون حرم فقط سه واژه‌ی تنها من و ضریح و سرم تو هم اگر که بیایی ز اوج لطف و کرم کدام خاطره از این خیال برتر بود؟ تمام عمر نشستم به آستان شما همیشه خیره نشستم به کنج خوان شما مرا بس است ز روزی کمی ز نان شما غلام حلقه به گوشت به شاه سرور بود چنین غریب به چشمش ندیده کون و مکان چنین اسیر غمی تا ابد ندیده زمان صدای هلهله‌ها بود و رقص دخترکان تن نحیف تو اما میان بستر بود به دست و پا زدنت نانجیب می‌خندید به «آب» گفتن تو ای غریب می‌خندید شبیه قاتل «شیب‌الخضیب» می‌خندید عدو غریبه اگر بود بِه ز همسر بود عطوفت و دل سنگش اگر نمیمرد آه تو را به بام با طناب گر نمیبرد آه کمی ملاحظه می‌کرد و گر نمیخورد آه لبت به تیزی پله چقدر بهتر بود تو را کشید و رسیدی به بام خانه‌ی خود چه روضه‌ها که تو دیدی به بام خانه‌ی خود «حسین» را تو چشیدی به بام خانه‌ی خود پناه جسم رها بال چند کفتر بود  حسین کریمی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
از صدای «الیّ...» گفتن تو جگرم از غمت کباب شده چند ساعت شبیه عمری رفت بدنم را ببین چه آب شده نیزه‌ها را یکی یکی ... ای وای از تنت ای برادرم ... ای وای چند تا تیر بد قلق اما ... جان شیرین مادرم ای وای سر نداری به پیکرت اما چند جمله ز خواهرت بشنو حرف‌هایی به قلب من مانده که نگویم به هیچکس جز تو خیمه‌ها را یکی یکی گشتم با همین حال زار و پر دردم همه را جمع کردم آخر، وای ... جز دو تا کودکی که گم کردم دست‌هاشان به هم گره کرده پای یک بوته خار خوابیدند عاقبت ترس ... یا نمی‌دانم آن دم آخری چه می‌دیدند من شنیدم که یک نفر میگفت زدن دختران مباح شده ... سپر کودکان شدم تو ببین صورتم را، چطور سیاه شده شعله‌ها را ز دامن همه‌ی کودکانت گرفته‌ام اما آنقدَر سوخت دستم آخر که ضعف سختی گرفت جانم را به خودم آمدم وَ دیدم که رفته بودم دقایقی از هوش دختری گفت زیر لب با بغض «عمه مویم نمی‌کنی خاموش؟» کودکان را چه سخت خواباندم ولی اما رباب را چه کنم هر دقیقه ز خواب میپرد و ناله‌ی آب آب را چه کنم *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار _____________________ از صدای «الیّ...» گفتن تو جگرم از غمت کباب شده چند ساعت شبیه عمری رفت بدنم را ببین چه آب شده نیزه‌ها را یکی یکی ... ای وای از تنت ای برادرم ... ای وای چند تا تیر بد قلق اما ... جان شیرین مادرم ای وای سر نداری به پیکرت اما چند جمله ز خواهرت بشنو حرف‌هایی به قلب من مانده که نگویم به هیچکس جز تو خیمه‌ها را یکی یکی گشتم با همین حال زار و پر دردم همه را جمع کردم آخر، وای ... جز دو تا کودکی که گم کردم دست‌هاشان به هم گره کرده پای یک بوته خار خوابیدند عاقبت ترس ... یا نمی‌دانم آن دم آخری چه می‌دیدند من شنیدم که یک نفر میگفت زدن دختران مباح شده ... سپر کودکان شدم تو ببین صورتم را، چطور سیاه شده شعله‌ها را ز دامن همه‌ی کودکانت گرفته‌ام اما آنقدَر سوخت دستم آخر که ضعف سختی گرفت جانم را به خودم آمدم وَ دیدم که رفته بودم دقایقی از هوش دختری گفت زیر لب با بغض «عمه مویم نمی‌کنی خاموش؟» کودکان را چه سخت خواباندم ولی اما رباب را چه کنم هر دقیقه ز خواب میپرد و ناله‌ی آب آب را چه کنم 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
تو هوامو داری من همیشه دلم به این خوش بود که تو آقا هوامونو داری هر چی هم که سیاه و بد باشم تو ولی تنهامون نمیذاری گیرم اصلا که من پر عیبم تو که اما بزرگ و والایی بگو اصلا خود گناهم من همه میگن تو خیلی آقایی دلت اومد ببینی اینجوری شب و روزم پر عذاب شده؟ یه چشَم اشک و اون یکی خونه زندگی رو سرم خراب شده به همین راحتی ولم کردی؟ بیخیالم شدی به این زودی؟ نرسم کربلا که می‌میرم یادمه خیلی مهربون بودی قدر اون سالارو ندونستم آره من بی‌مرام و نامردم که نمی‌فهمیدم کجا بودم می‌گم حالا می‌گم غلط کردم شاید اصلا درستشم اینه حقمه هرچی اومده به سرم حقمه کربلا نرم امسال سخته اما دوباره داغ حرم... کار و بارم شده فقط گریه می‌خوام آقا بخونم از امشب تا خود اربعینِ سال دیگه روضه‌ی داغ حضرت زینب بخونم از مسیر کوفه و شام از مصیبت، اسیری و آزار از صبوری کنار دروازه از تماشا شدن توی بازار  حسین کریمی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
وقت تنگ است و غرق غم‌هایم شب گذشته... چقدر تنهایم... بر زمین مانده کار زهرایم چقَدَر غسل‌دادنش سخت است... خواستم تا کفن کنم به تنش چون که دستم نشست بر بدنش «لاله» افتاد روی پیرُهنش چقَدَر غسل‌دادنش سخت است... تازه دیدم سپیدی گیسوش و خراشی که مانده بر ابروش لمس کردم کبودی بازوش چقدر غسل دادنش سخت است این همه درد را خدا چه کنم با غم و بغض بی‌صدا چه کنم گریه‌های حسین را چه کنم چقدر غسل دادنش سخت است صورتش را گذاشت روی بهشت از لبانش چکید بوی بهشت «کلّمینی نرو به سوی بهشت» چقدر غسل دادنش سخت است مانده آن یک کلام تا گودال «یا بنی» که گفت رفت از حال بدن بی‌سری که شد پامال چقدر غسل دادنش سخت است شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مهربان‌تر ز مادرم از سحرگاه تا حوالی شام بر تو ای شاهِ شاهزاده سلام بی تو عمرم همیشه حیف شده همه‌ی لحظه‌هام بی تو حرام فکر و ذکرت همیشه یاد من است اشک‌هایم از اعتقاد من است حرف‌هایم اگر که از تو نبود سخنم عین ارتداد من است من که اینگونه یاد تو هستم دل به حا سین و یاء و نون بستم مادرت گفته عاشقت بشوم و بریزم به پای تو هستم مادرت گفته از تو دم بزنم از به غیر تو حرف کم بزنم و اگر خیر آخرت خواهم دیگ نذری برات هم بزنم همه‌ی عمر در هوای توام کفتر جلد کربلای توام حرف این چند سال و فردا نیست از همان کودکی برای توام یار دیرین و دلبرم هستی مهربان‌تر ز مادرم هستی گفته‌ام بارها و می‌گویم بنده‌ام من تو سرورم هستی تو نباشی چقدر تنهایم از کنار تو بودن آقایم اعتباری ندارم الا این که غلام حسین زهرایم من اویسی رسیده از قرنم نذر تو کرده مادرم بدنم فاطمه انتخاب کرده مرا که شدم مبتلا و سینه‌زنم مادرم گفته لحظه‌ی افطار دست خود را به سینه‌ات بگذار «السلام علیک یا عطشان» تشنه رفتی به عرصه‌ی پیکار مادرت گفت که تو را نزنند به سر و سینه‌ی تو پا نزنند تشنگی زیر دست و پا سخت است لااقل نیزه بی‌هوا نزنند آسمان را غبار می‌دیدی چه غریبانه تار می‌دیدی تشنه بودی توان تو کم بود سمت خیمه سوار می‌دیدی حسین کریمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
السلام علیک یا عطشان از سحرگاه تا حوالی شام بر تو ای شاهِ شاهزاده سلام بی تو عمرم همیشه حیف شده تک تک لحظه‌هام بی تو حرام فکر و ذکرت همیشه یاد من است اشک‌هایم از اعتقاد من است حرف‌هایم اگر که از تو نبود سخنم عین ارتداد من است من که اینگونه یاد تو هستم دل به حا سین و یاء و نون بستم مادرت گفته عاشقت بشوم و بریزم به پای تو هستم مادرت گفته از تو دم بزنم از به غیر تو حرف کم بزنم و اگر خیر آخرت خواهم دیگ نذری برات هم بزنم همه‌ی عمر در هوای توام کفتر جلد کربلای توام حرف این چند سال و فردا نیست از همان کودکی برای توام یار دیرین و دلبرم هستی مهربان‌تر ز مادرم هستی گفته‌ام بارها و می‌گویم بنده‌ام من تو سرورم هستی تو نباشی چقدر تنهایم از کنار تو بودن آقایم اعتباری ندارم الا این که غلام حسین زهرایم من اویسی رسیده از قرنم نذر تو کرده مادرم بدنم فاطمه انتخاب کرده مرا که شدم مبتلا و سینه‌زنم مادرم گفته لحظه‌ی افطار دست خود را به سینه‌ات بگذار «السلام علیک یا عطشان» تشنه رفتی به عرصه‌ی پیکار مادرت گفت که تو را نزنند به سر و سینه‌ی تو پا نزنند تشنگی زیر دست و پا سخت است لااقل نیزه بی‌هوا نزنند آسمان را غبار می‌دیدی چه غریبانه تار می‌دیدی تشنه بودی توان تو کم بود سمت خیمه سوار می‌دیدی حسین کریمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا فاطمه المعصومه از امشب با دلم من راهی قم می‌شوم در حرم در خیل زائرهای او گم می‌شوم لحظه‌ای هم پیش کفترها چو گندم می‌شوم بین سیل جمعیت غرق تلاطم می‌شوم مِی اگر از قم بجوشد شور شاعر بیشتر می‌وزد از هر طرف عطر گل یاس کبود ای به صحن و ساحتت از جانب موری درود بر غبار درب جنت می‌زنم اینجا سجود از قضا سرکنگبین در این حرم صفرا فزود گریه هرچه شد فزون شادیّ زائر بیشتر قم نگو گو مأمن و گو جنت‌الاعلای ما گو به این خاک بهشتی کوکب شب‌های ما گشته از نام بلندش معتبر دنیای ما فکر آن بوده همیشه بهترین رؤیای ما زائرانش از بناها در معابر بیشتر در حرم من آشنا هستم کجا بیگانه‌ام؟ گوشه‌ی دروازه‌ی ساعت شده میخانه‌ام راحتم اینجا شبیه منزل و کاشانه‌ام نیست فرقی بین شب‌های حرم با خانه‌ام این مسافر خو گرفته از مجاور بیشتر بشنو بانو این سلامی که رسد از جان من می‌دهم بر تو سلام ای خواهر سلطان من مفتخر از مشهد و شیراز و قم، ایران من گفته بودی بی رضا دنیا شده زندان من سینه‌ات تنگ رضا بود این اواخر بیشتر آمدی یک شهر آمد بهر استقبال تو شیعیان در هر طرف دور و برت دنبال تو قبله‌ی مردم از این پس صورت تمثال تو سرزمین قم شود یک گوشه از اموال تو شأن تو در شهر باشد از مهاجر بیشتر می‌چکد باران گل از روی هر بام و سرا فرش راهت گشته دلها از ورودی تا کجا محترم‌تر می‌شوی چون هم تویی اخت‌الرضا هم خودت داری هزاران فضل و داری مرحبا احترامت می‌کند قم از مسافر بیشتر عمه زینب هم مسافر شد نه اما چون عزیز مضطرب بود و پی یک راه چاره یک گریز خاک عالم بر سر این قافیه ریزد... کنیز... درد دارد طعنه‌ها و تهمت و دشنام و نیز ضربه‌ی سنگ مسلمانان ز کافر بیشتر  حسین کریمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پنجره فولاد تا رسیدم به درگه حرمت چون غباری به پات افتادم بوی عطری که از زمین آمد تا همیشه نرفته از یادم با نسیم تکاندن دامن داخل صحن راهیم کردی گرد و خاک مسیر تو بودم راهی تخت شاهیم کردی در همانجا که گنبدت پیداست یکی از گوشه‌های گوهرشاد نم اشکی چکید و زل زده‌ام به تکان‌های پرچمت در باد قطره هستم رسیده از باران حل شدم در میان صحن قدیم مثل جوهر درون دریاچه رفته رفته چقدر یک نفریم در رواقت درون آینه‌ها بیشمارم؛ شکسته‌تر شده‌ام در کنار تلألؤ خورشید زیر باران نور تر شده‌ام شده یک عمر دوری‌ام از تو زندگی بی زیارتت زهرست قدمم تا درون صحن رسید غصه انگار با دلم قهرست دل زارم چقدر تنگت بود اشک شوقست این که می‌بارد با نگاهی دوباره برق ضریح در دلم یک جوانه می‌کارد بند آمد زبان حاجت من باورم نیست زائرت شده‌ام هیچ حرفی نمانده در ذهنم از سر ذوق شاعرت شده‌ام... می‌رسی لحظه‌های سخت از راه گفته بودی به مرد سلمانی چشم‌هایم به راه منتظرست سر قولت همیشه می‌مانی قول دادی غریب جان ندهم قول دادی به داد من برسی تو نباشی چقدر می‌ترسم لحظه‌ای که نمانده هیچ کسی قول دادم همیشه در گریه یاد جد غریبتان باشم دل من تا گرفت گریه‌کنِ ذکر یابن‌الشبیب‌تان باشم یاد مردی که تشنه جان می‌داد در کنار صدای موج فرات تن عریانش عاقبت پوشید بوریایی به دست اهل دهات  حسین کریمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
وقت تنگ است و غرق غم‌هایم شب گذشته... چقدر تنهایم... بر زمین مانده کار زهرایم چقَدَر غسل‌دادنش سخت است... خواستم تا کفن کنم به تنش چون که دستم نشست بر بدنش «لاله» افتاد روی پیرُهنش چقَدَر غسل‌دادنش سخت است... تازه دیدم سپیدی گیسوش و خراشی که مانده بر ابروش لمس کردم کبودی بازوش چقدر غسل دادنش سخت است این همه درد را خدا چه کنم با غم و بغض بی‌صدا چه کنم گریه‌های حسین را چه کنم چقدر غسل دادنش سخت است صورتش را گذاشت روی بهشت از لبانش چکید بوی بهشت «کلّمینی نرو به سوی بهشت» چقدر غسل دادنش سخت است مانده آن یک کلام تا گودال «یا بنی» که گفت رفت از حال بدن بی‌سری که شد پامال چقدر غسل دادنش سخت است شاعر: مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠