عشق من
کمتر از هیچم اگه زیاد میخوام
از خوده باب المراد،مراد میخوام
میدونم کمم نمیزارن آخــه
حاجتامو از امام جواد میخوام
عشق من به این آقا ارادیه
فارغ از تعصّب نژادیه
مطمئنّم که رضا میخَردش
هرکی مثل من امام جوادیه
نمیرم مثل گداها هـر کُــجا
رو نمی زنم به بنده هات خُـدا
شنیدم جواد به اون کسی میگن
که خودش میگرده دنـبــال گـدا
حالا که میشنوه خواهش منو
کاش خودش درد و دوا بشه منو
واسه چی رو بزنم به این و اون؟
عــمّه شون کرده سفارش منو
گریه دَرمونمه پس گریه میخوام
تو مُحـرّم یه نفس گریه میخوام
همه چیم خلاصه میشه توی اشک
به دادِ چشام برَس گریه میخوام
دوس دارم مُحـرّما گریه کُـنم
جایِ باباتون رضـا گریه کُنم
قول میدم اشکم اگه زیاد بشه
به نیابت از شما گریه کُـنم
دین من یقین مو ازت میخوام
مشهد و مدینه مو ازت میخوام
میدونم رو مو زمین نمیزنی
رزقِ اربعین مو اَزت میخوام
محمد قاسمی
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
زَهرى اُفتاده بجانم که نمانَداثرم
دست وپامیزنم ونیست کنارم پدرم
جِگرم پاره شُد، اَمّا به دِلِ تَشت نریخت
خواهرى نیست مَرا لَختِه ببیند جِگرم
زَهر در آب نمود و آب را زَهرَم کرد
روزه بودَم من و اِفطار به دِل زَد شَررَم
مى کِشَم سینه و دِل را به زَمین میخَندد
فَرقى انگار ندارد که چه آید بِسَرَم
آب آوَرد زَنى ، یادِ هِلال اُفتادم
کَربَلا آن به آن میگُذَرَد از نَظَرَم
خاکِ این حُجره کُجا و تَهِ گودال کُجا
به تَنَم نِیزِه نَخُورده است وجُدانیست سَرَم
پِدَرَم بود ، مَرا بِینِ عَبا مى پیچید*
گرچِه پاشیده زِهم نیست تَنَم دورو بَرَم*
سعیدخرازى
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
خنده کردند
حُجرهی سوختهاش کاش دری دیگر داشت
این جوان کاش به بالایِ سرش خواهر داشت
چه شده چند کنیز از پسِ در میخندند
یکنفر این طرف و چند نفر میخندند
خنده کردند بگویند تقلا کافی است
نالهی واحسن و وای حُسینا کافی است
طَشت دَف شُد که نفهمند کسی میسوزد
بِینِ این حجرهی بسته نفسی میسوزد
طَشت را پیشِ لبانش بگذارند ای کاش
کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش
ظرف از آب پُر اما به زمین میکوبند
میزند داد ولی پا به زمین میکوبند
خندهی بد دهنی میرسد از هلهله ها
ناسزاهای زنی میرسد از هلهله ها
خواست بالی بزند غم پَرِ او را سوزاند
خواست آهی بکِشد حَنجر او را سوزاند
گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم
زهر وقتی نفَسِ آخرِ او را سوزاند
میکشد پا به زمین تا که بفهمند همه
جگرِ شعله ورش پیکرِ او را سوزاند
خواهری حیف ندارد که به دادش برسد
عوَضَش بی کَسی اش مادرِ او را سوزاند
تا بگِریند برایش دو سه همسایه که هست
رویِ این بام تنش مانده ولی سایه که هست
روی این بام تنش مانده ولی عریان نه...
حسن لطفی
#حسن_لطفی #شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
منبرها
روضه سوزاند، دلِ چوبی منبرها را
خیس کرد اشکِ غمت گونهی نوکرها را
غزلِ مرثیهات مثل زغالی سوزان
باز سوزاند، دلِ نازکِ دفترها را
داغ، سخت است، ولی داغ جوان سختتر است
پیر کردهست جوانیِ تو مادرها را
آفتابِ تنت افتاد، لب بام، سه روز
ای خدا خیر دهد باز، کبوترها را –
– که رسیدند، به دادت؛ که نسوزد جسمت
ریختند از تن خود بر بدنت پرها را
اسبها حمله نکردند، به بیجانی تو
رو سیاهند، از آن روز که پیکرها را ...
باز هم شکرِ خدا نیزه به دستی نرسید
مثل آن روز، که بردند، همه سرها را
باز هم شکر، که ناموس تو را ... لال شوم
که ندیدی غمِ دزدیدنِ معجرها را
با جوانمرگی تو یادِ جوان افتادم
برد، تابوتِ عبایش علیاکبرها را ...
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی #شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
ماند تنت زير آفتاب
سه روز بود که از تو خبرنداشت کسی
تن تو را ز روی بام بر نداشت کسی
به غیر چند کبوتر ،کسی برات نسوخت
شکسته پر تر از این بال و پر نداشت کسی
تو آب گفتی و پاسخ ولی تمسخر بود
ز طعنه زخم ، چنین بر جگر نداشت کسی
کسی نگفت جگرگوشهء رضا هستی
غریب خانهء خود، دور و بر نداشت کسی
بدش می آمد از این ناله رقص راه انداخت
چنین به بزم شعف محتضر نداشت کسی!
سه روز ماند تنت زیر آفتاب ولی
هزار شکر زجسمت گذر نداشت کسی
تو را بخاطر تحقیر او ز بام انداخت
ولیک دیدهء غارت دگر نداشت کسی
هزار شکر که کارت بوریا نکشید
غم عمامه و انگشت و سر نداشت کسی
علی ناظمی
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
سوزِ عطش
گوشه ای افتاده بود و دست بر زانو گذاشت
گاهگاهی دست را بر دیده ی کم سو گذاشت
گاه می پیچید از دردِ زیاد و ناله کرد..
گاه می لرزید و دستش روی پهلو گذاشت
گاه از سوزِ عطش فریاد می زد العطش
گاه بر دیوارِ حجره..بی تکّلف رو گذاشت
در میانِ حجره ی در بسته شد مثلِ حسین
یا حسینی گفت و روی گونه هایش جو گذاشت
گاه می گفت از سُویدای دلش یا فاطمه
گوشه ای رفته دو دستش را روی بازو گذاشت
این جوان نورِ دو چشمانِ علی موسی الرضاست
غصّه ها در میانِ سینه ی خود تو گذاشت
گریه کن در این مصیبت با تمامیّ ِ وجود
گوشه ای افتاده بود و دست بر زانو گذاشت
محسن راحت حق
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه #شهادت_امام_جواد
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
ابن الرضا(ع)
عجب خجسته حدیثی که همچو گوهر بود
سفارش پدری به جوان دلبر بود
«نرو از آن در کوچک که سمت دیگر بود
که چشم خیل گدایان همیشه بر در بود»
چه بارگاه و چه صحنی شبیه مشهد ما
چه آشیانهی امنی شبیه مشهد ما
عجب حریم و چه شأنی شبیه مشهد ما
خیال صحن و سرایت همیشه در سر بود
چه خوب میشد اگر تا سحر درون حرم
فقط سه واژهی تنها من و ضریح و سرم
تو هم اگر که بیایی ز اوج لطف و کرم
کدام خاطره از این خیال برتر بود؟
تمام عمر نشستم به آستان شما
همیشه خیره نشستم به کنج خوان شما
مرا بس است ز روزی کمی ز نان شما
غلام حلقه به گوشت به شاه سرور بود
چنین غریب به چشمش ندیده کون و مکان
چنین اسیر غمی تا ابد ندیده زمان
صدای هلهلهها بود و رقص دخترکان
تن نحیف تو اما میان بستر بود
به دست و پا زدنت نانجیب میخندید
به «آب» گفتن تو ای غریب میخندید
شبیه قاتل «شیبالخضیب» میخندید
عدو غریبه اگر بود بِه ز همسر بود
عطوفت و دل سنگش اگر نمیمرد آه
تو را به بام با طناب گر نمیبرد آه
کمی ملاحظه میکرد و گر نمیخورد آه
لبت به تیزی پله چقدر بهتر بود
تو را کشید و رسیدی به بام خانهی خود
چه روضهها که تو دیدی به بام خانهی خود
«حسین» را تو چشیدی به بام خانهی خود
پناه جسم رها بال چند کفتر بود
حسین کریمی
#حسین_کریمی #شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا جواد الائمه
با نگاهت، چشمه، باران، رود، معنا میشود؛
بخشش و احسان و لطف و جود معنا میشود
بیوجودت کارِ دنیا، غرقِ خسران میشود،
با وجودِ اهلِ جودت، سود معنا میشود
یا جوادِ اهلِ بیتِ مصطفی، با دستِ تو
دم به دم، بخشایشِ معبود، معنا میشود
رخت بستی از زمینِ خاکی و در این جهان
هرچه غربت بود و خواهد بود، معنا میشود
ای شهیدِ زهرِ کین!، ای نورِ حق، با رفتنت،
ناگهان این بغضِ حزنآلود، معنا میشود
عادل حسین قربان
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
روزه بودَم
زَهرى اُفتاده بجانم كه نمانَداثرم
دست وپاميزنم ونيست كنارم پدرم
جِگرم پاره شُد، اَمّا به دِلِ تَشت نريخت
خواهرى نيست مَرا لَختِه ببيند جِگرم
زَهر در آب نمود و آب را زَهرَم كرد
روزه بودَم من و اِفطار به دِل زَد شَررَم
مى كِشَم سينه و دِل را به زَمين ميخَندد
فَرقى انگار ندارد كه چه آيد بِسَرَم
آب آوَرد زَنى ، يادِ هِلال اُفتادم
كَربَلا آن به آن ميگُذَرَد از نَظَرَم
خاكِ اين حُجره كُجا و تَهِ گودال كُجا
به تَنَم نِيزِه نَخُورده است وجُدانيست سَرَم
پِدَرَم بود ، مَرا بِينِ عَبا مى پيچيد*
گرچِه پاشيده زِهم نيست تَنَم دورو بَرَم*
سعیدخرازى
#شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه
🔻مقدمتان را به این کانال 20 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯