eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
20.1هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
یا عزیزالله از ریش سفیدم که خجالت نکشیدید از جد شهیدم که خجالت نکشیدید انگار نه انگار که من سبط رسولم انگار نه انگار که فرزند بتولم آتش زده‌اید این حرمم را به چه حاجت کردید هجوم از در و دیوار چه راحت آرید مرا در وسط کوچه شبانه؟! با پای برهنه دل خون اشک روانه؟! اینسان نبریدم ز در خانه به کوچه بیرون نکشیدم ز سر شانه به کوچه عمامه سرم نیست، من ای قوم امامم فحش و بد بیراه روا نیست مدامم این بی ادبی ها بخدا نیست سزایم بگذار که بردارم دستار و ردایم حالا که چنین حرمت این پیر شکستید دستان مرا از چه در این همهمه بستید این پیر پیاده ست، به استر ننشینید خود را همه سلطان و مرا خار نبینید با آبرویم اینهمه بازی ننمائید بر پیرهنم دست درازی ننمائید پیش حرمم آبرویم ریخته شد، آه با کرب و بلا روضه ام آمیخته شد، آه در اوج بلا مونس چشمان ترم من از عمۀ مظلومۀ خود ارث برم من من گرچه اسیرم، خبر از شام بلا نیست صد جور و جفا هست ولی سنگ جفا نیست ناموس علی نیست در اینجا به نظاره یک لحظه ندیدم به حرم معجرِ پاره خلخال نبرده ست کسی از حرم من چادر نکشند از حرم محترم من من زمزمۀ خارجی از کس نشیندم گودال نرفتم، به گلو نیزه ندیدم تا تیغ نشان داد بمن دشمنِ خارم آمد به هواخواهیِ من جد کُبارم اینجا سر من را به سر نیزه نبستند با چکمه روی سینه تنگم ننشستند با خنجر خود حنجر من را نبریدند با نیزۀ خود سینۀ من را ندریدند مرکب به تنم دشمن رزّاز نرانده هرگز بدنم زیر سم اسب نمانده اهل حرمم هیچ نرفتند اسیری در کوچه و بازار ندیدند حقیری ای وای از آنروز که شد عمه دل آزار گرداند عدو قافله را تا سر بازار ای وای از آنروز که آن خصم به هیزی میخواست بَرد عصمت ما را به کنیزی محمود ژولیده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شیخ الائمه حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است قبر امام تولیتش دست کافر است حین قدم زدن به امامت سلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیعه ی حلاوت یک قال صادقیم نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که `نوحوا علی الحسین” بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شیوه ی جسارت ابن ربیع ها نسل علی و فاطمه بودن مؤثر است آتش، طناب، کوچه و مأمور بد دهن دشمن چه در شکنجه ی معصوم ماهر است بانوی پا به ماه ندارد به خانه اش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش بیار شهر مدینه مقصّر است...  مرضیه نعیم امینی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هزار مرتبه شکر هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم، که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا هنوز هم نرسیده به ابتدای شما اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند هنوز جیره خور سفره ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور سلام ما به شما یا مروج العاشور نشسته ایم در این روضه ها کنار شما که اشک ما بشود مایه ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده اوباش و این و آن بردند میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی خدا کند که دگر مادری زمین نخورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اُفتاد از سجاده‌اش با طنابی آمد و با زور بازو را کشید رفت دنبالِ خودش این پیرِ کَم‌سو را کشید بعد از اینکه بر زمین اُفتاد از سجاده‌اش رویِ خاکِ حجره‌اش تا پشتِ در او را کشید پیرمرد از آتشِ در رد شد اما داد زد حَتم دارم که به در بدجور پهلو را کشید گاه بر دیوار خورد و گاه هم بر خاک خورد خوب پیدا هست بر این راه اَبرو را کشید نانجیبی از محاسن نانجیبی از عباش یک نفر زد پشتِ پا و یک نفر او را کشید چشمها را باز کرد و دید دنبالِ علی آنکه او را میکِشَد در شعله بانو را کشید چشمها را باز کرد ، دختری را باز دید میدَود دستی ولی از دور گیسو را کشید زجر نازش می‌کند بر خار و تیغ و سنگ و خاک گاه پهلو را کشید و گاه زانو را کشید حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مکتب صادق بیا به دیدن گل، سوی گلسِتان برویم از این قفس به درآییم و نغمه‌خوان برویم نسیم صبح وزید و شکوفه باز شکفت بیا به طرْف گل و باغ و بوستان برویم جهان و هر چه در او هست می‌شود فانی غنیمت است دمی سوی دوستان برویم چنان دو شمع بسوزیم پای یک‌دیگر چنان دو پروانه از سر جهان برویم کنون که بانگ اذان می‌رسد ز مأذنه‌ها به‌جاست تا که به محراب عاشقان برویم ابوحنیفه کجا درس دین دهد بر ما؟ بیا به مکتب صادق، مدیحه‌خوان برویم به نزد خویش کسی «شیفته»! نشد عالِم بیا به درس فقیهان نکته‌دان برویم جوادهاشمی تربت عزیزاللهمبارکی متخلّص به شیفته.   ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
سلامِ غریب نزار رویِ زمین مانَد این سلامِ غریب کسی که هست مُلَقَّب به مستِ جامِ غریب غریقِ ناز و نِعَم گشته ام خدا را شکر ز جود و بخشش و خیرِ علی الدوامِ غریب تمامِ زندگی ام را به زیر دِینِ توام فدای تو همه هستم نیکنامِ غریب گدایِ صادقِ آلِ عبا شدن عشق است بزار تا که بمانم منم غلامِ غریب علی واری و لطف تو میرسد به همه بگیر دست مرا شاهِ بامرامِ غریب مرا در اهلِ نظر برده تا به عرشِ خدا نمی از نمکِ سفره ی طعامِ غریب دلیلِ عزّتی و برکت از تو میبارد ز بس نهاده خدا عشق بینِ نامِ غریب کمک رسان که دهم نذرِ روضه ات چیزی که تحفه ایی شود این به احترامِ غریب دوباره نم نم بارانم ایهاالصادق برات گریه کنم سیِّدِ عِظامِ غریب بساطِ روضه ی تو پهن روضه خوان گوید تویی عشقِ حقیقیِ ناتمامِ غریب تو را پیاده چه بَد پشت مَرکَبَش میبُرد نکرد حیا ز سنِ تو بامقامِ غریب تو را به جرمِ کدامین گناه رنجاندند جفا نمود به تو ای مهِ تمامِ غریب شدی قتیلِ ستمها و زهر شُکرِ خدا سرت بریده نشد از قفا امامِ غریب  رضا آهی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نه عبایی به تنش مانده پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است پابرهنه به لگد بردن او سخت‌تر است پشت پیراهن او وای چرا پاره شده وسط سجده ز جا کندن او سخت‌تر است نه عبایی به تنش مانده نه عمامه چرا در دل شعله دعا کردن او سخت‌تر است پیرمرد است چرا در پی مرکب بدود نیمه‌شب با عجله رفتن او سخت‌تر است دست او زخم شده بس که گره کور شده بند اگر زبر شود بستن او سخت‌تر است این همه رنج و بلایی که کشیده‌است کنار بددهن بودن این دشمن او سخت‌تر است... به علی‌اکبر خود با سر زانو برسید پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است چقدَر نیزه به لب‌های کویرش زده‌اند وسط هلهله بوسیدن او سخت‌تر است  حسین کریمی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
زمین میخوری بدون عصا نیست حتی کسی که بغض کند عاشقی هم سر مزارت نیست نه که یک سایبان نه یک زائر روضه‌خوان هم که در کنارت نیست از همینجا ز پشت پنجره‌ها رو به سوی بقیع گریانم زائر غربتت اگر نشدم روضه از راه دور می‌خوانم در دل سجده بین راز و نیاز غرق در ذات کبریا بودی مات و مبهوت جلوه‌اش شدی و گرم فریاد ربّنا بودی در سکوت همان شب تاریک خانه‌ات پر شد از شراره و دود کودکانت به اضطراب و هراس وسط داغ کینه‌ی نمرود بر لباست نشست خاکستر یادت افتاد روز واقعه را مادرت پشت در زمین افتاد فضه فهمید درد فاطمه را کودکانش چقدر می‌ترسند خانه‌ای که اسیر شعله شود دخترانش چقدر می‌ترسند خیمه‌ای که اسیر شعله شود… کاش می‌شد عبا به دوش کنی پیرمردی و پابرهنه چرا؟ کاش مرکب کمی صبور شود هی زمین میخوری بدون عصا روی دستت نشسته ردّ طناب در دلت بود غصه‌های مدام یادت افتاد کاروان غم و سفر کربلا و کوفه و شام دست‌های کبود ای فریاد دختر بی‌پناه ای فریاد موی آتش‌گرفته ای فریاد زینب و یک سپاه ای فریاد...  حسین کریمی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا صادق آل محمد از رویِ دیوار ، از دور و برِ او ریختند نیمه شب با ریسمانی بر سر او ریختند کاش در آن نیمه‌شب زهرا نمی‌دیدش چه شد بر سرِ او در قنوتِ آخرِ او ریختند خانه‌اش شد خیمه‌گاه و چوب‌های شعله‌ور بِینِ خانه پیشِ چشم دختر او ریختند فاطمه نالید مادر پهلویت را نشکنند ... تا که با آتش جماعت بر در او ریختند چندباری بر زمین خورد و میان راه دید ناکسانی را که دورِ مادر او ریختند آنقدر او را کشیدند و به هر سویش زدند سنگهای کوچه قدری از پَرِ او ریختند شهر آنشب کربلا بود و زمینش قتلگاه تشنه‌ای را دید قومی بر سرِ او ریختند قوَتش را جمع کرد و گفت آبی سوختم... نیزه هاشان را ولی بر حنجر او ریختند دستهای خواهرش زخمی شد اما زد کنار تیغهایی را که روی پیکر او ریختند  حسن لطفی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا صادق آل عبا از مهر ، آسمان مدینه اثر نداشت من سفره‌ ام کباب ، به غیر از جگر نداشت ” ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ ایم ` جز داغ دل ، نصیب ، جگر بیشتر نداشت بردند اگر به بزم عدو نیمه‌ شب مرا آنجا یزید و چوب تر و تشت زر نداشت از کودکانِ لرزه به پیکر فتاده‌ ام یک تن امید دیدن روی پدر نداشت گویی مدینه رسم شده خانه سوختن سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت غم نیست خانه‌ ام اگر آتش گرفت ، شکر گر خانه سوخت ، فاطمه‌ ای پشت در نداشت  حاج علی انسانی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
یا اهل بیت النبوه در سجده رفته را لگد پا نمی زنند افتاده را برای تماشا نمی زنند از پشت بام داخل خانه نمی روند آتش به درب خانه خدایا نمی زنند پیش نگاه همسر و فرزند نیمه شب اینگونه پیرمرد خدا را نمی زنند با دست بسته پای پیاده کشان کشان یک ذره حرف رحم و مدارا نمی زنند کوفه شده مدینه نمک ناشناس ها دم از برای یاری آقا نمی زنند هفتاد ساله را همه دوره نمی کنند آن را که مانده بی کس و تنها نمی زنند بی غیرتان شهر مدینه به یک امام طعنه کنایه تهمت بی جا نمی زنند جای امام مجلس بزم شراب نیست پیش عزیز فاطمه پیمانه می زنند روی لبان خورده ترک چوب خیزران در پیش چشم دختر زهرا نمی زنند دارد سه ساله حسرت بوسیدن پدر با هر بهانه دخترکی را نمی زنند مهدی شریف زاده ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
طعم‌غُربت‌ یه‌عُمره‌طعم‌غُربت‌وچشیدم یه‌عُمره‌که‌همش بلا کشیدم گریه‌کنید‌ برا‌م‌ که پا برهنه تودل‌شب‌توکوچه‌هادویدم به دستور منصور بی‌حیا گفت هرچی‌میخواست؛بهم‌توکوچه‌هاگفت ابن‌ربیع اشک منو درآورد ازبس‌که‌هی‌برگشت‌وناسزاگفت جون‌ منو هی به لبم رسوندن چه دلی از آل علی سوزوندن سادات و که به قتلگاه می‌بُردن پُشت منو با داغشون شکوندن شاگردامو اهل بُکا می‌کردم از بس که یاده کربلا می‌کردم لبخندمو تا شب کسی نمیدید روزی که جدّمو صدا می‌کردم خونه‌ی‌من تو موج شعله‌‌ها سوخت جلو چِش غریب و آشنا سوخت میون آتیش با خودم می‌گفتم یکی نگفت مادر ما چرا سوخت؟ بازم خدارو شکر که دیگه این‌بار ناموس من سرش نخورد به دیوار با اینکه سرخ شد توی هُرم آتیش بچّه ای رو نکُشت فشار مسمار محمدقاسمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رئیس مذهب میان سینه اَش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درونِ جانِ دین انداخت رئیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه یِ قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دِلِ روح الامین انداخت درآن وقتی که شدمسموم زهر کین به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزنِ عجیبی درقلوب مومنین انداخت  علی اصغر یزدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم گرفته غم گرفته است حسینیه زهرایت را شعله کوبید در ِ جنت الاعلایت را بشکند پاش الهی چه کسی نیمه‌ی شب برده آرامش فردوس ِ مصلایت را حال که دست تو را خواست زمانه بسته تو فقط آه بکش غربت بابایت را این زمین خوردنت ارثی است ز مادر آقا ؟ یا گرفته است دویدن ، رمق پایت را آه از بد دهنی ! لال شود ابن ربیع چه مگر گفته که لرزانده سراپایت را همه دادند در این کوچه بهم دست به دست تا مهیا بکنی روضه ی فردایت را شکرلله ندیدند در این بزم شراب خیزران خوردن دندان ثنایایت را وقت تدفین کفنی داشتی و جمع نکرد با حصیری پسرت تک تک ِ اعضایت را محمد حسین رحیمیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا الله باید غزل سرتاسرش آتش بگیرد شاعر بسوزد دفترش آتش بگیرد از داغ پی‌درپی سزاوار است شیعه با گریه مژگان ترش آتش بگیرد وقتی کبوتر در قفس محبوس باشد ای وای اگر بال و پرش آتش بگیرد وقتی زنی پشت در خانه‌ست هرگز خانه نبایستی درش آتش بگیرد سخت است پیش چشم مردی که به نیزه‌ست دار و ندار خواهرش آتش بگیرد گیرم به غارت رفت گردنبند طفلی دیگر چرا پس معجرش آتش بگیرد؟ فرزند ابراهیم در آتش بعید است یک تار از موی سرش آتش بگیرد مرد خراسانی! ببین هارون مکّی حاشا که یکدم باورش آتش بگیرد تا پنج تن یار حقیقی نیست باید شیعه نگاهِ بر درش آتش بگیرد  علی سلیمیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا امام صادق(ع) آسمان را کمی تکان بدهید نیمه شب آمده اذان بدهید لذت گریه در نماز شبِ خودتان را به عرشیان بدهید باهمین قدّ و قامتی که خم است بین سجده به شهر، جان بدهید پا شوید و کمی قدم بزنید تا به این شعله ها امان بدهید پا به سجاده ات گذاشته اند جلوهء صبر را نشان بدهید تا دخیل قنوت تان باشد فرصتی هم به ریسمان بدهید میشود هتک تان عذاب علی میخورد روضهء شما به علی بیقرارم زحال محتضرت از دل خون و چشمهای ترت آن زمانی که می کشیدندت درد آمد عیادت کمرت شکر، وقت نفس نفس زدنت زن وبچه نبوده دور و برت وسط کوچه ها ترا کشته خاطرات اسارت پدرت گرچه شمشیر بر سرت دیدی گذرت داده احمد از خطرت بی عمامه صدا زدی که حسین کاش می ماند عمامه ات به سرت کاخ رفتی و این و آن نزدند به لبت چوب خیزران نزدند کاروانی در التهاب افتاد دور دست همه طناب افتاد سری افتاد از فراز سنان چون عقیقی که از رکاب افتاد آن گلویی که نصّ قرآن بود دست آلوده ای خراب افتاد شانه میکرد با وضو زهرا گیسویی را که در شراب افتاد چوب برداشت تا به لب بزند با سکینه سپس رباب افتاد عاقبت ماند روی آن لبِ خشک جای چوبی که از شتاب افتاد وای از چشم مست خیلی ها معجر افتاد دست خیلی ها رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شیخ الائمه ای وارث سلاله ی سائل نوازها ذکرلب تو رونق راز و نیاز ها ای روضه خوان آتش و میخ گداخته از روضهء تو ریخت به رضوان گدازها بااینکه قبلگاه نماز ملائکی درسجده میزدند تورا بی نمازها شیخ الائمه ای وتو را برزمین کشید ابن الربیع طایفه ی حقه بازها اشک تو بود و خنده ی شیطان پرستها حلقه زدند دور تو مشعل به دستها جایی که بود ساکت و خلوت،شلوغ شد یک کوچه باتمامی غربت، شلوغ شد بیت الولای امن جگر گوشهء رسول باموجی از شراره و وحشت،شلوغ شد لبریز از حضور خدا بود خلوتت ابلیس حمله ورشد و دورت، شلوغ شد در،سوخت در میان نفسهای شعله ها کوچه،حیاط،خانه،به نوبت،شلوغ شد اصلا نگه نداشت کسی احترام را در کوچه پابرهنه کشیدند امام را آتش، بجان رسانده کسی را شبیه تو درشعله ها نشانده کسی را شبیه تو درروضه های اشک تویک دست بسته بود دستی که پرورانده کسی را شبیه تو این شهر بد دهان که عبای تورا کشید برخاکها دوانده کسی را شبیه تو یادش نرفته بین همین کوچه های تنگ این ریسمان کشانده کسی راشبیه تو این زخمها که درشریان تو میدود یک گوشه از مصیبت مادرنمیشود خورشید را سیاهی شب بی حجاب برد پیش نگاه خیس جهان باطناب برد میدید خسته ای،به زمین میخوری ولی برزین نشسته بود تورا باشتاب برد ابلیس زاده، رحمت بی حد ومرز را بادستهای بسته به دار العذاب برد بایاد شام شیشه ی بغضت شکسته شد وقتی تورا به مجلس شوم شراب برد تا قبضه کرد جان تو را زهر لعنتی دل کندی از مصایب این شهر لعنتی  عالیه رجبی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا صادق آل عبا دارم هوای تربت شیخ الائمه چشمم به دست رحمت شیخ الائمه منت خدایی را که ما را خلق کرده از خاک پای حضرت شیخ الائمه اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست جانم فدای نهضت شیخ الائمه شاگردهای مکتبش روزی گرفتند از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه هرکس نمازش را سبک دارد بداند بی بهره است از رحمت شیخ الائمه
کونوا لنا زینا...” ولی ای وای بر من 

یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه 

با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است 

آقا شدم با عزت شیخ الائمه 

می چسبد آخر یک جهادی در مدینه 

خادم شدن با دعوت شیخ الائمه 

یک روز 
دسته” می برم در کوچه هایش تحت لوای `هیئت شیخ الائمه” وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم از دردها و غربت شیخ الائمه دیروز حیدر دست بسته... بی عمامه...‌ امروز آمد نوبت شیخ الائمه پای برهنه پشت مرکب ها دویدن...‌ ...برده توان و طاقت شیخ الائمه بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست کردند هتک حرمت شیخ الائمه صاحب عزای روضه های کربلا بود در روضه خم شد قامت شیخ الائمه شکر خدا که دخترش اینجا ندیده در بین مقتل غارت شیخ الائمه شکر خدا که اهل بیتش را نبردند بازی نشد با غیرت شیخ الائمه...‌ محمد جواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مظلوم آقا آتش انداخته انگار ز پا تا به سرم بس که زد طعنه به من، سوخت تمام جگرم روح، زندانی این جسم نحیفم شده است مانده در این قفسِ تنگ، فقط بال و پرم کارم افتاده به دست دو سه تا گزمهء مست زیر این بار بلا راست نمی شد کمرم می کشیدند مرا در وسط کوچه شبی می زدم بر رخ خود لطمه به یاد پدرم سیلی و آتش و میخ و در و دیوار و لگد رد شد آن صحنهء تاریک ز پیش نظرم آه از سینه ی تنگی که برایم مانده وای از روضهء مادر که شده دردسرم گرچه یک عمر دلم از غم او می سوزد بی پر و بالم و درگیر عذابی دگرم هیچ روزی نشده تلخ تر از عاشورا می دهد رنج، غم یار ز شب تا سحرم طاقتم رفت که می گفت کسی در گودال سرش اینجاست، ببر حمله دگر سوی حرم گوشواره، گلِ سر، معجر و مثل اینها شده تصویر پر از خونِ دو چشمان ترم چقدر بی سر و پا دور حرم سرگردان چقدر درد که آمد همگی دور و برم جان من بر لبم آمد، نفسم می سوزد آه افتاده در این لحظه کجاها گذرم رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا مظلوم گفتم خلیل زاده ام آتش عقب کشید دستى به روى شانۀ من با ادب کشید لعنت بر آنکه آتش از او با حیاتر است از پشت سر لباس مرا با غضب کشید با آنکه در مقابل خانه مرا زدند همسایه اى ندید و کتک ها به شب کشید اینجان میان روز زمین خورد مادرم رویش عباى خویش امیر عرب کشید شهر مدینه شهر زمین خوردها شده سجاده را ز پاى من آن بى نسب کشید در کربلا زمانۀ غارت غلام شمر در خیمه ها رداى تنى غرق تب کشید شب هاى جمعه مادر ما داد میزند گیسو گرفت قاتل و سر را عقب کشید بازار کوفه گریه کنان عمه جان ما از دست بچه ها همه نان و رطب کشید صحبت ز شام و هلهله ها مى کشد مرا ان لحظه اى که کار به بزم طرب کشید میخواست داد عمۀ ما را در آورد آتش به قلب سوختۀ آن بى ادب کشید اول شراب خورد و به سر یک نگاه کرد با خنده چوب دستى خود روى لب کشید یک سرخ مو بلند شد از ما کنیز خواست ترسید دخترى و خودش را عقب کشید قاسم نعمتی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا امام صادق(ع) آسمان را کمی تکان بدهید نیمه شب آمده اذان بدهید لذت گریه در نماز شبِ خودتان را به عرشیان بدهید باهمین قدّ و قامتی که خم است بین سجده به شهر، جان بدهید پا شوید و کمی قدم بزنید تا به این شعله ها امان بدهید پا به سجاده ات گذاشته اند جلوهء صبر را نشان بدهید تا دخیل قنوت تان باشد فرصتی هم به ریسمان بدهید میشود هتک تان عذاب علی میخورد روضهء شما به علی بیقرارم زحال محتضرت از دل خون و چشمهای ترت آن زمانی که می کشیدندت درد آمد عیادت کمرت شکر، وقت نفس نفس زدنت زن وبچه نبوده دور و برت وسط کوچه ها ترا کشته خاطرات اسارت پدرت گرچه شمشیر بر سرت دیدی گذرت داده احمد از خطرت بی عمامه صدا زدی که حسین کاش می ماند عمامه ات به سرت کاخ رفتی و این و آن نزدند به لبت چوب خیزران نزدند کاروانی در التهاب افتاد دور دست همه طناب افتاد سری افتاد از فراز سنان چون عقیقی که از رکاب افتاد آن گلویی که نصّ قرآن بود دست آلوده ای خراب افتاد شانه میکرد با وضو زهرا گیسویی را که در شراب افتاد چوب برداشت تا به لب بزند با سکینه سپس رباب افتاد عاقبت ماند روی آن لبِ خشک جای چوبی که از شتاب افتاد وای از چشم مست خیلی ها معجر افتاد دست خیلی ها رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رئیس مذهب میان سینه اَش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درونِ جانِ دین انداخت رئیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه یِ قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دِلِ روح الامین انداخت درآن وقتی که شدمسموم زهر کین به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزنِ عجیبی درقلوب مومنین انداخت  علی اصغر یزدی مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا صادق آل عبا باور نمی کنم که به او هم جفا شده او که عزیز جان و دل مصطفی شده او که امام و رهبر و مولای شیعه بود از چه دلش به غصه و غم مبتلا شده مذهب به دست او به ثَمر آمده بسی مکتب به اَمر حضرت نورش بنا شده چندین هزار مثل ابوحمزه ها فقط در پای درس معرفت او گدا شده درس و کتاب و بحث و روایات ما همه با قالَ صادقش همه جا پُر بها شده غربت شراره زد به دلِ غم چشیده اش وقتی مدینه با دل او بی وفا شده با زهرِ کاری از نفس افتاده، بی قرار در بین حجره با غم دل آشنا شده تنها نه زهرِ کاری شده قاتلش ولی مسمومِ کین شده، غم او مُنتها شده آتش به خانه آتش زده اَند و، قیامتی در بینِ خانه و دلِ آقا به پا شده سجّاده را به وقت نمازش زِ پای او دشمن کشیده باعث رنج خدا شده با دستِ بسته از حرمش تا که بُرده‌اند دلهای زارِ اهل حرم در نوا شده پای برهنه، پیر زمانه، کشان کشان عالَم نَدیده در به درِ کوچه ها شده یادِ علی غمِ دل و، با یادِ فاطمه زخم دلش یکی و غم و دو تا شده در بین کوچه، در پیِ مرکب که می دوید جانش برای فاطمه آنجا فدا شده گاهی به یاد حیدر و، گاهی علی الخصوص.. .. با یادِ زینبش دل او کربلا شده در بین روضه ها، دل آن روضه خوان عجین با روضه ی حسین و تن و بوریا شده شکر خدا که پیکرش آخر کفن شده کِی دیگر او سرش به روی نیزه ها شده تنها فقط شبیه حسینش بقیع اوست چند مرتبه خراب و، یَمِ غصه ها شده  مجتبی دسترنج ملتمس مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا امام صادق(ع) دل دوباره به غم فرو رفته یادِ غم های حضرت صادق می نویسم من از غمِ آقا می نویسم چنان دلِ عاشق با غم و رنج و آه می گویم از همه سر شکستگی هایش از رئیس و مؤسس مکتب از غم پَر شکستگی هایش نه ضریحی به روی قبرش هست نه حرم در مدینه اش دارد او که شاگرد پروری می کرد غصه و غم به سينه اش دارد باید از حال بی قراری گفت باید از ناله های او بنوشت باید از زهر و سوزش جگرش باید از غصه مو به مو بنوشت شاید از بی کَسیش باید گفت مثل حیدر میان کوچه ی تار آن زمانی که بی عبا و رِدا پشت مرکب دویده او بسیار وای من شایدم زِ بزم شراب یا که از طعنه های دشمن ها یا که زآن حرفا که می گفتند در اِزای سلامِ آن آقا... وای من شاید از شراره کین که به جانش فِتاده دشمن او که دلش را به تاب اَفکنده پُر زِ خاک و شراره شد تن او یا که از بچه هاش باید گفت که غمین و چه دل شکسته شدند زانوی غم بغل گرفته همه، گوشه‌ی خانه زار و خسته شدند گر چه آتش به خانه اش اُفتاد گر چه شد موسفید شهرِ غریب کِی ولی دخترش اسارت رفت؟ کِی شده قتل او فجیع و عجیب می نویسم که او کفن شده است می نویسم که پیکرش شد خاک کِی شده جسم او به طرزِ قفا؟ کِی شده پیکرش به خنجر چاک؟ نوحه خوانِ حسین بود اما.. بدنش چون حسین پاره نبود گفت نوحوا علی الحسینِ شهید زخمِ او کمتر از ستاره نبود نوحه خوانِ حسین بود اما.. رأس او روی نیزه ها نشده دستِ آخر غروب خواهر او از اسیرانِ کربلا نشده  مجتبی دسترنج ملتمس مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
آقای من گرچه شوال ولی داغ محرم با اوست پس عجب نیست اگر این همه ماتم با اوست مثل جدش شده در کنیه اباعبدالله در بقیع است ولی کرببلا هم با اوست شیعه را کرببلا گرچه علمداری کرد جعفری مذهبمان کرده و پرچم با اوست من اگر مورم اگر هیچ ولی می دانم (( او سلیمان جهان است که خاتم با اوست)) زندگی نامه ی او سطر به سطرش روضه است که مصیبات همه عالم و آدم با اوست در غمش اشک ، اگر ریخت اگر جاری شد بانی روضه ی سقاست و زمزم با اوست لفظی از کوچه در این مرثیه محزون تر نیست وارث محنت زهراست اگر غم با اوست محسن ناصحی 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯