eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
20.7هزار ویدیو
191 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر زینب سلام ای با مقام و رتبه ی زن آشنا زینب سلام ای عفت و صبر و وفا را محتوا زینب سلام ای خورده نان از سفره ی ایمان پیغمبر سلام ای قبله ی ایمان کل انبیا زینب سلام ای زینت نام علیِ عالیِ اعلا سلام ای افتخار حضرت خیرالنسا زینب سلام ای زینبیون را پناه روز وانفسا سلام ای بر غمت هر پاکزادی مبتلا زینب نباشد گر چه نامت در حدیث عشق اما تو شدی معنای ستر و کرده ای کار کساء زینب تمام انبیا خدمتگزاران سر کویت که هستی بضعه ی آزاده ی آل عبا زینب تمام حسنها را در تو دیدم اینچنین گفتم حیا زینب وفا زینب به عالم کیمیا زینب به فرمان خدا فرمانبرت میشد ملک وقتی که می‌خواندی دعا با بارالها ، ربنا زینب اگر دارالشفا ذکر حسین ابن علی باشد یقین دارم تویی داروی این دارالشفا زینب هزاران مرحبا گفتی به یاران روز عاشورا خدا هم گفت در هر دم هزاران مرحبا زینب از آن ساعت که غرق خون حسین افتاد در گودال هدایت تا چهل منزل به راه افتاد با زینب تو شیر عرصه ی حق محوری بودی نبودی تو یقین میمرد نام کربلا در کربلا زینب نه تنها روی دوشت پرچم حلم و حیا داری که تو هستی سفیر مکتب خون خدا زینب تو تفسیر تمام آیه ها بودی که از یک سر به گوش خلق می آمد ز روی نیزه ها زینب ز نطق آتشینت شام را شام بلا کردی کلامت کرد کار ذوالفقار مرتضی زینب به تیغ در زبان ویرانه کردی کاخ ظلمت را گلستان کرده ای با مقدمت ویرانه را زینب سنان و ساربان وجسم عریان را جدا دیدی سه ساله طشت زر راس جدا دیدی جدا زینب به هر جا دید زین العابدین بزم عزایی را میان گریه بر داغ پدر میگفت یا زینب جدا از کربلا با زخمهای شام در غربت فقط می‌خواند از گودال و آخر شد فدا زینب قیام سرخ عاشوراست با نام حسین اما یود حسن ختام دفتر این ماجرا زینب  داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم عشقت اگر چه عالمی را از غم عشقت خبر کردم ز خاک کربلا بی تو به صد ماتم گذر کردم تنت بر روی خاک و سر به روی نیزه ها میرفت پس از این در وفا نیت به ترک جان و سر کردم به یاد لعل خشکت تا دم مردن حسین جانم به هر جا پا نهادم خاک را با اشک ، تر کردم نبودی تا ببینی سنگباران تن من را شکستم لیک خاک شام را زیر و زبر کردم به هر عضوم نشان از کوچه های شام غم دارم ولی از کودکانت هر چه میشد دفع شر کردم گذشت از روز عاشورای تو یکسال و نیم اما به زیر آفتاب از آب تا میشد حذر کردم هنوزم نیست در باور که زنده مانده ام بی تو اگر چه محتضر ، ماندم چگونه بی تو سر کردم به هر جا بوده ای زیر لوایت بوده ام اما ز مقتل بی تو ، اینجا هم به سوی تو سفر کردم داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ام المصائب از همان کودکی ام رنج و بلایا دیدم چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم طفل بودم که چو جوجه بدنم می لرزید بین آن کوچه عجب محشر کبرا دیدم می کشیدند علی را وسط کوچه به زور ریسمان سیهی بر سر بابا دیدم مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد به روی خاک تن محسن زهرا دیدم سخت تر بوداز این کوچه،خدایا گودال بدنی را به سر نیزه ی اعدا دیدم وای از نحر گلویش چقدر طول کشید نرود از نظرم آنچه در آنجا دیدم من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم کاشکی طفل یتیمی پس از این گم نشود من خودم گم شدن لالهٔ طاها دیدم در پی طفل روانه شدم و یک تن گفت زیر مرکب بخدا له شدنش را دیدم نفس آخر زینب شده ای هم نفسم خوب شد آمدی و روی تو حالا دیدم محمود اسدی(شائق) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حضرت زینب سلام الله تو نوری و خورشید هم خاکستر توست پرواز صد جبریل در بال و پر توست این آیه های مریمِ در حالِ تنزیل یا آبشار رشته های معجر توست تا ردّ پای سجده هایت را گرفتم دیدم تو نوری و خدا در باور توست   فریادهای زخمی دیروز گودال امروز روی شانه های حنجر توست می خواستی زیبا ببینی کربلا را یعنی حسین بن علی هم بی سرِ توست با محمل عریان تو را سنخیّتی نیست تو زینبی, پرده نشینی بهتر توست مردم نمی بینند حتی سایه ات را هجده سر نیزه نشین دور و بر توست مجموعه ی دردی, گلستانِ کبودی رنگین کمانی, مدّعایم پیکر نوست فردا که پا در عرصه ی حق می گذاری معلوم می گردد قیامت محشر توست علی اکبرلطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حسین من یکسال و نیم را گذراندم بدون تو با خیل دردها گذراندم بدون تو بر روی دوش من غم هجر نگار بود پائیز بود ، اگر چه به ظاهر بهار بود احوال زار من همه سوغات کربلاست این قامت خمیده جراحات کربلاست یادم نمی رود ته گودال رفتی و .. آنقدر نیزه خوردی و از حال رفتی و .. دیدم برای غارت جسم تو جنگ شد دیدم که قسمت دهنت پاره سنگ شد دیدم حرامزاده روی سینه ات نشست دیدم که نیزه را وسط سینه ات شکست می خواست تا که قلب مرا زیر و رو کند خیلی تلاش کرد تو را پشت و رو کند تو رفتی و امید حرم نا امید شد بعد از تو بود گیسوی زینب سپید شد داری خبر؟! بدون تو آمد چه بر سرم اصلاً بگو کجا که نرفتم برادرم !!!! نامحرمان طناب به دستان ما زدند آتش به خیمه ها که نه،بر جان ما زدند رفتی حسین خواهرتو سر به زیر شد غصه نخور فدای سرت که اسیر شد رفتی حسین بعد تو قامت کمان شدم پیگیر روسریِ خود از این و آن شدم گریان به حال خواهر تو آسمان شده در بین راه همسفر من سنان شده بازار رفته ام خبرش را شنیده ای؟! حرف و حدیث پشت سرش را شنیده ای؟!! بی غیرتان کوفه به بازار آمدند اصلا فقط به نیت آزار امدند روی مرا به خون سرم رنگ می زدند از روی بام بر سر من سنگ می زدند نامحرمی گداصفتِ بی حیا ی مست به دختر علی بد و بیراه گفته است من را در ازدحام کشاندند ای حسین من را به شهر شام کشاندند ای حسین من را به اسم صدا کرده‌اند آه به من یکی دوبار کشیده زدند آه در شهر شام بود که قلبم کباب شد وقتی رباب وارد بزم شراب شد محمد کیخسروی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جانم حسین یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من هر روز و شب تویی همه جا رو به روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من از خاطرات آن شب مقتل کنار تو مانده هنوز لالۀ سرخی به روی من یک لحظه چوب محمل و پیشانی ام شکست تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من سنگین ترین غمم غم دفن سه ساله بود او رفت و رفت پیش شما آبروی من بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم دیگر بس است بادۀ غم در سبوی من موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همشیره ی خورشید.. دیشب برای تو کمی ماتم نوشتم  مرثیه‌ای با رنگ های غم نوشتم در انتهای آسمان هفت گانه  نام تو و پرواز را با هم نوشتم نام تو را وقتی رسالت می کشیدی  همسایه‌ی پیغمبر اکرم نوشتم وقتی نگاهم بر نجیبی تو افتاد  مریم نوشتم باز هم مریم نوشتم آن تکه‌های زندگی معجرت را  باور نمی کردم اگر مبهم نوشتم وقتی نگاه زخمی‌ات را می شمردم از پلک هایت چند تا را کم نوشتم همشیره خورشید ای خانم ببخشید!  نامِ تو را با خطّ نا محرم نوشتم علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سالار زینب شعله آه مرا هر دلی ادراک کند دود ان رخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند تن عریان شده او نرود ازیادم خواستم باد تنش را پر خاشاک کند بی رمق خسته دویدیم به غارت نرویم صید را دیدن صیاد چه چالاک کند سر او را که شکستند سرم نیز شکست آیینه می شکند جامه اگر چاک کند خیزران بود لب و آیه تطهیر شراب یاد آن مرثیه خون بر جگر تاک کند موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا زینب افتاده ام به بستر بی سایبان حسین از خواهر تو گریه گرفته امان حسین در زیرآفتاب، سرت را بریده اند در زیر آفتاب، به رویت دویده اند دارم حساب می کشم از قطره های آب تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین.... من سختم است پیش تو این روز آخری از این همه گلایهء خواهر برادری یاد تو هست مادرمان بستری که شد... رخسار او کبودی و نیلوفری که شد... دارم شبیه او پی تابوت می روم با این پر شکسته به لاهوت می روم این روزها که سینهء من تنگ میشود خیلی دلم برای حسن تنگ می شود ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟ داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟ من را ببخش وقت زیارت نمی شود دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود میخواستم ضریح تنت را بغل کنم یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید این پاره های پیرهنت هم به من رسید از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی بین تنور رفتی و خاکستری شدی ای وای از رباب، که جانش به لب رسید هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت دیگر رقیه از سفر شام برنگشت حالا شده خرابه دمشق رقیه ات برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن موی مرا بلندتر از این خیال کن این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده جایی برای بوسه به پیشانی ات بده رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
امان ز هجر امان ز هجر امان از نبودن تو حسین گرفت جان مرا غصه ی تن تو حسین ز سینه ام نفس بی قرار افتاده حسین عشق تو در احتضار افتاده چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم هنوز بعد عزایت سیاه میپوشم برای تو همه زندگیم سینه زدم کنار دخترکان یتیم سینه زدم نگاه کن چقدر چین به صورتم‌ دارم نشان ضربه ی سنگین به صورتم دارم برات روضه ی هرروزه میگرفتم من به یاد تشنگی ات روزه میگرفتم من کسی مقابل من آب خورد غش کردم و گاهواره کمی تاب خورد غش کردم اگرچه از همه کس احترام میبینم به خواب اگر بروم خواب شام میبینم به احترام سرت چشم من نشد روشن تنور خانه ی من مطلقا نشد روشن پس از تو داغ کفن میکشد مرا آخر شتر سوار شدن میکشد مرا آخر زمان خواندن قرآن زدم بروی لبم به یاد آن لب و دندان زدم بروی لبم میان خانه غمِ آفتاب را چه کنم به سایبان بروم من رباب را چه کنم چقدر شام، سرت را عذاب میدادند به قاتلت جلوی من شراب میدادند لباس مادری ت را گرفتم‌ از دستش مرا زیاد زد اما گرفتم از دستش در آفتاب نشانی غربتم برگشت شبیه صورت تو رنگ صورتم برگشت نگو دوباره چرا من به شام سر زده ام پی زیارت قبر رقیه آمده ام همینکه نیست سرم سایه ی سری سخت است بدان برادر من بی برادری سخت است  سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا زینب دردای خواهرت یکی دوتا نیس سایه ی تو رو سر بچه ها نیس تو کوفه فهمیدم که از این به بعد هیچیه زندگی‌ به کام ما نیس دیدم همه وسایلو بردنو میکشیدن یه کهنه پیراهنو به دل گرفتم که تو خوردی زمین به دل نگیر رو خاک کشوندن منو جسارت سنانو یادت بره اوضاع کاروانو یادت بره جون رقیه بگو که قول میدی سیلی ساربانو یادت بره دختر تو که مثل دخترم بود همدم این چشمای مضطرم بود توی خرابه روزای آخرش چقدر شبیه زهرا مادرم بود شبیه مادرم سفید شد موهاش خراب شدن تموم آرزوهاش یکی شبیه دومی با خنده هی میکوبید با چکمه تو پهلوهاش خب دیگه از خاطره ها بگذرم نگم دیگه چی اومده به سرم نگم برات که تو زنده بودی و پای سنان رسیده بود تو حرم مشکلامو دوباره حل میکنم تموم قولامو عمل میکنم این دم آخری با گریه دارم تیکه لباستو بغل میکنم میلاد افکاری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*