لا اميرالمومنين الا علي
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست
اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست
اینکه در پایِ تنورِ خانهاش زهراست کیست
اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست
کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
باز تکلیفِ مرا این جام روشن میکند
این شرابِ کهنه من را فارغ از من میکند
این جنون آوارهام در کوی و برزن میکند
مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن میکند
از ازل تا تا ابد...حقحق و هوهو... یاعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
آسمان اینقدر پُر باران مگر هم میشود
ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم میشود
جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم میشود
در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم میشود
مصطفی شد مرتضی یعنی که شد زهرا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حضرت اردیبهشت سالها و ماهها
روزها با نخلها و شب انیسِ چاهها
پیشِ تو همسُفره میگردد گدا با شاهها
میشود پیدا پس از تو چاهها از راهها
از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حق علی و او حق و این دو تسلسل میشود
حق بده جبریل هم در محضرش هُل میشود
او صراطُالله او راهِ تکامل میشود
شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُلدُل میشود
درکِ ما گُم شد وَ ما اَدراکَ ما مولا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد
تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد
تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد
آنچنان کَندی در از جا در نفهمیدم چه شد
آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
ذوالفقارت آمد و بسیارها جا ماندهاند
چشمها از ضربِ تندت بارها جا ماندهاند
زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا ماندهاند
عَمرو عاصان رفته و شلوارها جاماندهاند
گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد
در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد
آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد
عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد
شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر
مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر
با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر
یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر
با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی
#حسن_لطفی #شعر_عيد_غدير #شعر_عيدالله_الاكبر
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
غرق طلوع تو
غرقِ طلوعِ توست، شب انتظار هم
مست از شرابِ رؤیتم؛ اما خمار هم
گلدستهام؛ خراب؛ ولی دائمُالاَذان
ای أشهدت سرودِ لبم در مزار هم
از بینوازشانِ یتیمم؛ ابوتراب !
پایی بکش به روی سر این غبار هم
ای وحی ! اگرچه مفتخرم از کتابتت
از لکنتِ زبانِ غزل شرمسار هم
از ابرهای هر نفست خُطبه میچکد
از چشمِ شاعرت کلمات قصار هم
از خاکِ پای عین شفایت که بگذریم
هوی مسیح، میوَزد از ذوالفقار هم
در شیهههای اسبِ تو «هَلمِنمُبارز» است
دشمن هراس دارد از او؛ بیسوار هم
خرمافروشِ نخلِ تو ایمانفروش نیست
نفروخت شهدِ نام تو را پای دار هم
در انزوای خانهنشینت نبردهاست
شیر است، شیرِ زخمی پشتِ حصار هم
تنهاترین قصیدهی دنیای شعرکُش !
در یاریات سروده نشد یک شعار هم
ای عمرِ غصهی دلت از نوح، بیشتر
شصتوسهی تو پیرتر است از هزار هم
نشناختند قدر تو را آن زمانیان
ای ناشناس ! مردم این روزگار هم
رضا قاسمی
#اشعار_غدیر #رضا_قاسمی #شعر_عیدالله_الاکبر
آدرس کانالهای مداحان👇👇👇
https://zil.ink/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی