eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.6هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم...غبارى زِ بيابان نجف وسط عرش بُوَد تخت سليمان نجف بنويسيد على را گل گلدان نجف آنكه بر خاک حيات دو جهان داد كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبت او را دارد نه حرم! بلكه على عرش معلى دارد و اگر كعبه درَد سينه‌ى خود جا دارد سر بِبُرّيد زِ ما بر سرِ ايوان نجف زِ قدومش همه‌ى راه بهم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه بهم مى‌ريزد تا ببيند رخ او ماه بهم مى‌ريزد گر على گريه كند چاه بهم مى ‌ريزد جان عالم به فداى شه مردان نجف من على را به خدا رازِ خدا میدانم ولى الله شده منصب آقا جانم ها على بشر كيف بشر میخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنويسيد مرا بى سر و سامان نجف خلقت هر دو جهان گوشه‌اى از تلميحش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غير على كس به على تشبيهش بنويسيد على بانىِ ايمان نجف به على فاطمه مولاست و مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غير زهرا نَبود همدم جانان نجف تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد چاره‌اى نيست به جز گفتن دادِ بى داد..... چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به عالم تو ولايت دارى و در عُقبى تو فقط حكم حكومت دارى به غلامان خودت نيز عنايت دارى بطلب اين همه سر مست به ايوان نجف ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زبان به مدح تو وا کرده اند جن و پری چه خوانمت؟که تو فوق تصور بشری خدا به دست خودش آفریده است تو را به این بهانه که حتی دل از خودش ببری! خوشا به حال زبانم! که در همه عمرش به غیر مدحِ تو گفتن نداشته هنری روایت است: که پیغمبران زمان بلا نداشتند به غیر از تو یاور دگری خدا تو را به بشر هدیه کرد وقتی دید نداده است به دنیا هنوز تاجِ سری فقط تو نفس رسولی_عجیب نیست اگر نداشت در شب معراج جز تو همسفری قسم به آتش عشقت، که آتش دوزخ به نوکران تو هرگز نمی کند اثری شدند عالم و آدم اسیر چشمانت هزار بار شود جان ما به قربانت به روز حشر که هر کس به خویش مشغول است خدا کند برسد دست ما به دامانت سرِ نماز همین که قنوت می گیری ملائکه همگی می شوند حیرانت تویی همان که اگر پرده ها کنار روند زیاد و کم نشود ذره ای از ایمانت مرا ببر به نجف بین عاشقان خودت بگیر جان مرا روبه روی ایوانت به ذکر فاطمه مشغولی و زبانت هم به وجد آمده با ذکر فاطمه جانت خوشا به حال یتیمان که می توانستند همیشه سر بگذارند روی دامانت تویی که در همه ی خلق بی همانندی همین شده ست که شایع شده خداوندی! شنیده ام پدرِ امتِ پیامبری چه می شود که قبولم کنی به فرزندی صدای هلهله ی آسمانیان برخاست همین که تو در چوبی قلعه را کندی تو بت پرست نبودی شبیه بعضی ها... نداشت روح تو با جهل هیچ پیوندی که بود مالک اشتر؟ همان که در میدان به غیر نام تو بر سر نبست سربندی زمان بیعت ما با امیر آمد ه ست خبر دهید به عالم غدیر آمده است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم...غبارى زِ بيابان نجف وسط عرش بُوَد تخت سليمان نجف بنويسيد على را گل گلدان نجف آنكه بر خاک حيات دو جهان داد كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبت او را دارد نه حرم! بلكه على عرش معلى دارد و اگر كعبه درَد سينه‌ى خود جا دارد سر بِبُرّيد زِ ما بر سرِ ايوان نجف زِ قدومش همه‌ى راه بهم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه بهم مى‌ريزد تا ببيند رخ او ماه بهم مى‌ريزد گر على گريه كند چاه بهم مى ‌ريزد جان عالم به فداى شه مردان نجف من على را به خدا رازِ خدا میدانم ولى الله شده منصب آقا جانم ها على بشر كيف بشر میخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنويسيد مرا بى سر و سامان نجف خلقت هر دو جهان گوشه‌اى از تلميحش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غير على كس به على تشبيهش بنويسيد على بانىِ ايمان نجف به على فاطمه مولاست و مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غير زهرا نَبود همدم جانان نجف تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد چاره‌اى نيست به جز گفتن دادِ بى داد..... چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به عالم تو ولايت دارى و در عُقبى تو فقط حكم حكومت دارى به غلامان خودت نيز عنايت دارى بطلب اين همه سر مست به ايوان نجف آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن الله یاری از تو می جوییم و می گوییم: ایاک نعبد نقطه ، ایاک نستعین نقطه تویی آن نقطه ای که رفته زیر باء بسم الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه اگرچه خطبه ی بی نقطه یا که بی الف داری پر است این آستینت از الف ، آن آستین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول ، تویی آخر که در محشر سوالی را جوابی نیست جز نام : امیرالمومنین . آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
دلاورمرد می خواهد از این باده ننوشیدن سپر را‌ روبروی تیغ ابرویش نپوشیدن بسان شیر شرزه بر صفوف خصم جوشیدن که دارد زهره ی آنکه جگر از عبدود گیرد به روی کفر شمشیر هوالله احد گیرد که هست این صف شکن یل شیرآهنکوه جز حیدر که هست این بیرق در آسمان نستوه جز حیدر که هست این در وجود مصطفی چون روح جز حیدر علی حُبّهُ جُنّه، قسیم النار و الجَنّه وصی مصطفی حقا، امام الانس والجِنّه به زیر باء بسم الله نقطه مرتضی باشد و این یعنی علی چیزی نمانده تا خدا باشد یداللهی که چون خالق به خلقت آشنا باشد کدامین مکتب توحید دینی اینچنین دارد فقط شیعه امیرالمومنینی اینچنین دارد زمین دیده است خاک زیر پاهایش گهر می شد به هر سنگی نظر می کرد عیسی وار زر می شد زمان جنگ با کفار اول او سپر می شد اگر چه شاه مردان، صف شکن؛ مولی الموالی بود دم سهم غنیمت جای او بد جور خالی بود علی شیر خدا بود از خطر کردن نمی ترسید به وقت فتنه ها می ایستاد اصلان نمی ترسید درون غار پیش مصطفی چون زن نمی ترسید خدا بر حیدر خود لا فتی الا علی گفته شب لیل المبیت آقای ما جای نبی خفته علی در خلوت قرب خدا با حق هم آغوش است حقیقت دور او همچون غلامی حلقه در گوش است زبیر و طلحه باشی، شمع بیت المال خاموش است علی اول خودش را با عدالت روبرو می کرد لباس و کفش او پاره اگر می شد رفو می کرد خدا می خواست مردم قیمتی باشند، جیفه نه نبی فرمود بعد از من غدیر آری، سقیفه نه علی خانه نشین و هر کسی باشد خلیفه نه مدینه با سقیفه دین خود را پای شرکش داد علی را هر که پس زد فاطمه فتوای شرکش داد . آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
زبان به مدح تو وا کرده اند جن و پری چه خوانمت؟که تو فوق تصور بشری خدا به دست خودش آفریده است تو را به این بهانه که حتی دل از خودش ببری! خوشا به حال زبانم! که در همه عمرش به غیر مدحِ تو گفتن نداشته هنری روایت است: که پیغمبران زمان بلا نداشتند به غیر از تو یاور دگری خدا تو را به بشر هدیه کرد وقتی دید نداده است به دنیا هنوز تاجِ سری فقط تو نفس رسولی_عجیب نیست اگر نداشت در شب معراج جز تو همسفری قسم به آتش عشقت، که آتش دوزخ به نوکران تو هرگز نمی کند اثری شدند عالم و آدم اسیر چشمانت هزار بار شود جان ما به قربانت به روز حشر که هر کس به خویش مشغول است خدا کند برسد دست ما به دامانت سرِ نماز همین که قنوت می گیری ملائکه همگی می شوند حیرانت تویی همان که اگر پرده ها کنار روند زیاد و کم نشود ذره ای از ایمانت مرا ببر به نجف بین عاشقان خودت بگیر جان مرا روبه روی ایوانت به ذکر فاطمه مشغولی و زبانت هم به وجد آمده با ذکر فاطمه جانت خوشا به حال یتیمان که می توانستند همیشه سر بگذارند روی دامانت تویی که در همه ی خلق بی همانندی همین شده ست که شایع شده خداوندی! شنیده ام پدرِ امتِ پیامبری چه می شود که قبولم کنی به فرزندی صدای هلهله ی آسمانیان برخاست همین که تو در چوبی قلعه را کندی تو بت پرست نبودی شبیه بعضی ها... نداشت روح تو با جهل هیچ پیوندی که بود مالک اشتر؟ همان که در میدان به غیر نام تو بر سر نبست سربندی زمان بیعت ما با امیر آمد ه ست خبر دهید به عالم غدیر آمده است آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
دلاورمرد می خواهد از این باده ننوشیدن سپر را‌ روبروی تیغ ابرویش نپوشیدن بسان شیر شرزه بر صفوف خصم جوشیدن که دارد زهره ی آنکه جگر از عبدود گیرد به روی کفر شمشیر هوالله احد گیرد که هست این صف شکن یل شیرآهنکوه جز حیدر که هست این بیرق در آسمان نستوه جز حیدر که هست این در وجود مصطفی چون روح جز حیدر علی حُبّهُ جُنّه، قسیم النار و الجَنّه وصی مصطفی حقا، امام الانس والجِنّه به زیر باء بسم الله نقطه مرتضی باشد و این یعنی علی چیزی نمانده تا خدا باشد یداللهی که چون خالق به خلقت آشنا باشد کدامین مکتب توحید دینی اینچنین دارد فقط شیعه امیرالمومنینی اینچنین دارد زمین دیده است خاک زیر پاهایش گهر می شد به هر سنگی نظر می کرد عیسی وار زر می شد زمان جنگ با کفار اول او سپر می شد اگر چه شاه مردان، صف شکن؛ مولی الموالی بود دم سهم غنیمت جای او بد جور خالی بود علی شیر خدا بود از خطر کردن نمی ترسید به وقت فتنه ها می ایستاد اصلان نمی ترسید درون غار پیش مصطفی چون زن نمی ترسید خدا بر حیدر خود لا فتی الا علی گفته شب لیل المبیت آقای ما جای نبی خفته علی در خلوت قرب خدا با حق هم آغوش است حقیقت دور او همچون غلامی حلقه در گوش است زبیر و طلحه باشی، شمع بیت المال خاموش است علی اول خودش را با عدالت روبرو می کرد لباس و کفش او پاره اگر می شد رفو می کرد خدا می خواست مردم قیمتی باشند، جیفه نه نبی فرمود بعد از من غدیر آری، سقیفه نه علی خانه نشین و هر کسی باشد خلیفه نه مدینه با سقیفه دین خود را پای شرکش داد علی را هر که پس زد فاطمه فتوای شرکش داد . آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
💚✨ اين قسمتےاز زندگےناب من اسٺ مرهمے بر دل بيچاره و بےتاب من اسٺ روزها را سپرے مےڪنم از علـے ۴ روز دگر مولای من است ✨🌺 🌺 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید
شکر حق هستم گدایی بر سر کوی علی دوست دارم هر چه را که می دهد بوی علی باز کردم من زبان با نام دلجوی علی آمدم دنیا به عشق دیدن روی علی هر که ام یا هر چه ام اهل غدیر حیدرم هست این عشق علی میراث زهرا مادرم ای غدیر ای بی تو بیراهه ، تمام راه ها آرزوی روزها و سال ها و ماه ها ای نشانده بر روی لب های شیطان آه ها ای مقام تو فزون از کل عید الله ها آی عید آسمانی کار را کردی تمام دین ما نازد به ادیان با چنین حسن ختام شب کجا پوشاندن ِخورشید تابان غدیر نیست در عالم مسلمان جز مسلمان غدیر صد سلیمانند چون مور سلیمان غدیر ای هزاران عید قربان باد قربان غدیر البشارت آی از ماه خدا جامانده ها فرصت نابی در عیدالله اکبر مانده ها... هر چه دشمن کرد روز و شب حسادت بر غدیر حضرت حق داد بیش از پیش عزت بر غدیر بیشتر از خاک دارد عرش غیرت بر غدیر انبیا با جان و دل دارند ارادت بر غدیر آری آری آن جماعت که غدیری تر شدند تا ابد بالانشین گشتند و پیغمبر شدند بعد احمد بر جهان مولا ، علی مرتضی کعبه زاده ،کعبه ی زهرا ، علی مرتضی مرد میدان،  اسوه ی تقوا ، علی مرتضی لا امیرالمومنین الا علی مرتضی بوی شیطان می دهد حتی نبوت بی علی هیزم دوزخ شود حتی عبادت بی علی من فدای آن خداوندی که شیرش حیدر است بهترین پیغمبر عالم وزیرش حیدر است هست تنها مومن آن کس که امیرش حیدر است دست ِ خالی نیست آن که دستگیرش حیدر است ای بز  ِکوهی نباشد جای تو اقلیم شیر یا بمان با مرتضی یا از حسد آتش بگیر ای همیشه مقتدای مومنین و مومنات کار تو مشکل گشایی در حیات و در ممات هر کجا پا می گذاری می شود دارالنجات هست ممنون از رکوعت تا خود محشر زکات باز هم نازل شده مدح تو بر پیغمبرت می زند جبریل پر ، دور سر انگشترت غیر تو این گونه سر ، سردار دیگر بود ؟ نه غیر تو آن روز یک تن مرد خیبر بود ؟ نه غیر تو اصلا کسی در شان کوثر بود ؟ نه غیر تو با مصطفی شخصی برادر بود ؟ نه کس ندیده دو برادر را چنین شیدای هم محرم هم، همدم هم ، دین هم ،دنیای هم هر که دارد آبرو نان و نوایش حیدر است مقتدای ماست آن که مقتدایش حیدر است کِی غریب است آن کسی که آشنایش حیدر است عرش تا فرش خدا ، فرمانروایش حیدر است بهترین اعجاز ختم المرسلین تنها علی است بر رکاب دین پیغمبر نگین ِ یا علی است تا ابد می ماند حق پنهان اگر حیدر نبود نه پیمبر بود و نه قرآن اگر حیدر نبود کفر میشد فاتح میدان اگر حیدر نبود بود عالم بنده ی شیطان اگر حیدر نبود دین و دینداران تماما ریزه خوار حیدرند تا ابد ممنون ِ تیغ ذوالفقار حیدرند کس نداد عشق علی را یاد ما ، چون فاطمه کس نشد پای غدیر و دین فدا ، چون فاطمه کس نداده پای این مکتب بها ،چون فاطمه کس نزد بر سینه سنگ مرتضی چون فاطمه محسن و جان و جوانی داد در راه علی کرد حک بر میخ در ، لعنت به بدخواه علی 🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
در عرش در کنار خدا در کنار خویش همواره پرسه می‌زند او در مدار خویش از اولش خودش شده آموزگار خویش آنکس که بوده خالق و پروردگار خویش تفریح اوست اینکه بشر خلق میکند کون و مکان و شمس و قمر خلق میکند حی و ممات را سکراتش فقط علیست توحید ذات هم جلواتش فقط علیست صوم و صلاتمان برکاتش فقط علیست گفتیم اهدنا که صراطش فقط علیست بود و نبود عالم امکان به دست اوست هم نطق و هم کتابت قرآن به دست اوست معنای ربنای قنوت گداست ، هو دم یا علیست بازدمش این نواست، هو دنیا و آخرت همه امید ماست ، هو آنکه شناخته است علی را خداست ، هو تا خواندنش درون دلم انقلاب شد گفتم علی و غوره کالم شراب شد هم ابتدای خلقت و هم انتها علی عالیجناب شد لقب مرتضی علی آیات محکمات علی إنما علی من مانده ام علی خداست یا خدا علی اول علی و آخر علی ممتد است او تفسیر لم یلد و لم یولد است او حبش ثواب کرده همه سیئات را در بند خود کشیده علی کائنات را گردن گرفت ؛ هدایت جمع هدات را داده است رد پاش مسیر نجات را جبرئیل جای پای علی پا گذاشته او با خدای خویش تفاوت نداشته عزم نبرد حیدر کرار چون کند یعنی خدا بناست که کن فیکون کند تیغش میان معرکه رقص جنون کند دست خداست ؛ پس هلک الکافرون کند اصلا نشد حریف کسی ذوالفقار را لیس کمثله وسط کارزار ها یا مظهرالعجائب و یا مرتضی ؛ سلام ما نوکر توئیم و تو آقای ما ؛ تمام دست مرا گرفته ای اصلا نکن رهام مولا ؛ تمام حرف من این است ، یک کلام جز حلقه ی غلامی خود گوشمان نکن هنگام مرگ نیز فراموشمان نکن 🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠