eitaa logo
کانون مداحان
27هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
22.1هزار ویدیو
201 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم فاتحه مادر ذاکرین حمزه عبدیزان وسجادعبدیزدان روزجمعه ساعت8/5 الی 11/5 مهدیه.اصفهان
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 #پاسداران #آگاهانه انتخاب میکنند #شجاعانه میجنگند #غریبانه زندگی ‌میکنند #مظلومانه شهید میشوند و بیشرمانه مورد توهین قرار میگیرند... ( #شهید_مظلوم_دکتر_بهشتی) 🌴 #نیم_پلاک 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
#شهید_همت: شهیدهمت در پاسخ به جوسازی‌های جریانی مرموز طی عملیات رمضان می گفت: هر کسی که بیشتر برای خدا کار کند بیشتر باید فحش بشنود و شما پاسدارها، چون بیشتر برای خدا کار کردید، ببشتر فحش شنیدید و می‌شنوید #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 برای شادی روح شهدا صلوات #گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند سر را جدا نموده و تن را گذاشتند آقا بگو که بی صفتان روی پیکرت جایی برای بوسه ی زهرا گذاشتند؟؟ نزدیک عصر بود که زینب اسیر شد نزدیک عصر بود تورا جا گذاشتند رفتند و پیکری که به خون شد خضاب را بر روی خاک در دل صحرا گذاشتند بخشیدی از کرامت خود هرچه داشتی یک بوریا برای تو اما گذاشتند قبل از تنور خولی و آن شاخه ی درخت راس تو را درون کلیسا گذاشتند تا خون کنند قلب رباب حزینه را گهواره را برای تماشا گذاشتند در گوشه ی خرابه همه هستی تورا سیلی زدند و بی کس و تنها ،گذاشتند... ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: خاتم سلیمانی به واژه‌ای نکشیده‌ست مِنَّت از جوهر خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر به جوش آمده خونم که این‌چنین قلمم دوباره پر شده از حرف‌های دردآور دوباره قصۀ تاریخ می‌شود تکرار دوباره قصۀ احزاب باز هم خیبر دوباره آمده‌اند آن قبیلۀ وحشی که می‌درید جگر از عموی پیغمبر عصای کینه برآورده باز ابوسفیان دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر به هوش باش مبادا که سِحرِمان بکنند عجوزه‌های هوس، مُطربان خنیاگر مباد این‌که بیاید از آن سر دنیا به قصد مصلحتِ دین مصطفی؛ کافر چنان مکن که کسان را خیال بردارد که باز هم شده این خانه بی در و پیکر به این خیال که مرصاد تیر آخر بود مباد این‌که بخوابیم گوشۀ سنگر زمان زمانۀ بی‌دردی است می‌بینی که چشم‌ها همه کورند و گوش‌ها همه کر هزار دفعه جهان شاه‌راه ما را بست هزار مرتبه اما گشوده شد معبر خوشا به حال شکوه مدافعان حرم که سر بلند می‌آیند یک‌به‌یک بی‌سر اگر چه فصل خزان است، سبز پوشانیم برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر به دودمان سیاهی بگو که می‌باشند تمام مردم ایران سپاهِ یک لشکر به احترام کسی ایستاده‌ایم اینک که رستخیز به پا کرده در دل کشور نفس نفس همۀ عمر مالک دل بود کسی که بود به هنگامه، مالک اشتر بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر به باوری که در اعماق چشم اوست قسم هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور چگونه است که ما کشته داده‌ایم اما به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر چگونه است که خورشید ما زمین افتاد ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله چه آخری‌ست که آغاز می‌شود از سر جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی که مانده است به دستش هنوز انگشتر بدون دست علم می‌برد چنان سقا بدون تیغ به پا کرده محشری دیگر چنین شود که کسی را به آسمان ببرند چنین شود که بگوید به فاطمه مادر قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد که بی‌وضو نتوان خواند سوره کوثر خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش، هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر میان آتشی از کینه پایمردیِ تو کشاند خصم علی را به خاک و خاکستر فقط نه پایۀ مسجد که شهر می‌لرزید از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر تمام زندگی تو ورق ورق روضه‌ست کدام مرثیه‌ات را بیان کنم آخر؟ تو راهیِ سفری و نرفته می‌بینی گرفته داغ نبود تو خانه را در بر تو رفته‌ای و پس از رفتنت خبر داری که مانده دیدۀ زینب هنوز هم بر در کنون به تیرگی ابرها خبر برسد که زیر سایۀ آن چادر است این کشور رسیده است قصیده به بیت حسن ختام امید فاطمه از راه می‌رسد آخر ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: مناجات با امام زمان، فاطمیه -(قرار سینه ی زهرا بیا قرار علی) یا غریب العصر عج _____________قرار سینه ی زهرا بیا قرار علی ببین خزان شده از کینه ها بهار علی تویی که منتقم یاس پرپری آقا هنوز مانده به راهت نگاه تار علی به ناله های دل فاطمه بیا مولا که گیرد از تو تسلی غم تبار علی به جان مادر پهلو شکسته ات برگرد که سخت می گذر بی تو انتظار علی میان آتش خانه تو را صدا می زد غریب و خسته و چشم انتظار، یار علی چه وحشیانه به خانه هجوم آوردند میان کوچه شکستند ذوالفقار علی فدای شال سیاهت چقدر غم داری برای محسن شش ماهه یادگار علی شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به مناسبت شهادت سپهبد خاتم سلیمانی به واژه‌ای نکشیده‌ست مِنَّت از جوهر خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر به جوش آمده خونم که این‌چنین قلمم دوباره پر شده از حرف‌های دردآور دوباره قصۀ تاریخ می‌شود تکرار دوباره قصۀ احزاب باز هم خیبر دوباره آمده‌اند آن قبیلۀ وحشی که می‌درید جگر از عموی پیغمبر عصای کینه برآورده باز ابوسفیان دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر به هوش باش مبادا که سِحرِمان بکنند عجوزه‌های هوس، مُطربان خنیاگر مباد این‌که بیاید از آن سر دنیا به قصد مصلحتِ دین مصطفی؛ کافر چنان مکن که کسان را خیال بردارد که باز هم شده این خانه بی در و پیکر به این خیال که مرصاد تیر آخر بود مباد این‌که بخوابیم گوشۀ سنگر زمان زمانۀ بی‌دردی است می‌بینی که چشم‌ها همه کورند و گوش‌ها همه کر هزار دفعه جهان شاه‌راه ما را بست هزار مرتبه اما گشوده شد معبر خوشا به حال شکوه مدافعان حرم که سر بلند می‌آیند یک‌به‌یک بی‌سر اگر چه فصل خزان است، سبز پوشانیم برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر به دودمان سیاهی بگو که می‌باشند تمام مردم ایران سپاهِ یک لشکر به احترام کسی ایستاده‌ایم اینک که رستخیز به پا کرده در دل کشور نفس نفس همۀ عمر مالک دل بود کسی که بود به هنگامه، مالک اشتر بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر به باوری که در اعماق چشم اوست قسم هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور چگونه است که ما کشته داده‌ایم اما به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر چگونه است که خورشید ما زمین افتاد ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله چه آخری‌ست که آغاز می‌شود از سر جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی که مانده است به دستش هنوز انگشتر بدون دست علم می‌برد چنان سقا بدون تیغ به پا کرده محشری دیگر چنین شود که کسی را به آسمان ببرند چنین شود که بگوید به فاطمه مادر قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد که بی‌وضو نتوان خواند سوره کوثر خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش، هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر میان آتشی از کینه پایمردیِ تو کشاند خصم علی را به خاک و خاکستر فقط نه پایۀ مسجد که شهر می‌لرزید از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر تمام زندگی تو ورق ورق روضه‌ست کدام مرثیه‌ات را بیان کنم آخر؟ تو راهیِ سفری و نرفته می‌بینی گرفته داغ نبود تو خانه را در بر تو رفته‌ای و پس از رفتنت خبر داری که مانده دیدۀ زینب هنوز هم بر در کنون به تیرگی ابرها خبر برسد که زیر سایۀ آن چادر است این کشور رسیده است قصیده به بیت حسن ختام امید فاطمه از راه می‌رسد آخر 🔸شاعر: ____________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: گلچینی از یک ...به مسجدالنّبی، اسلام رادعوض کردند که دین تازه‌ی این قوم، کفر دیگر بود در آن میانه گرفتند مجلس ترحیم که روز فاتحه‌خوانیّ دین و دفتر بود اگر که مجلس ترحیم دین نبود چرا؟ علی برهنه‌سر استاده پای منبر بود... ▪️▪️▪️ به غیر دیده‌ی زهرا به ماه روی علی نبود پنجره‌ای باز و بسته هر در بود اگر چه گریه‌ی او بود بی‌صدا چون شمع برای مردم بی‌درد، دردآور بود علی چو شمع به بالین فاطمه می‌سوخت چه سخت بود که پروانه‌اش به بستر بود! علی به فاطمه می‌سوخت، فاطمه به علی در آن میانه، دل کودکان به مِجمر بود چه سرگذشتِ ملال‌آوری! که پیش پدر عصای مادرِ از پا فتاده، دختر بود نهاده بودبه درگاه خانه رو کلثوم که قبر محسن مظلوم، پشت آن در بود ز کوچه‌های بنی‌هاشم آگه است حسن که پاره‌های دلش پیش دیده‌ی تر بود کنار بستر مادر، حسین، حالی داشت که زینبش نگران بود چون که خواهر بود اگر غلط نکنم داشت حسرت نیزه سرِ حسین که بر شانه‌ی برادر بود... بهار آرزویش را علی به خاک سپرد شبی که وعده‌ی دیدار، روز محشر بود کنار تربت گل، دست خود به هم می‌زد که "هر چه بود، گذشت"؛ این کلام آخربود ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
قاسم خودش یک لشگر است بر دشمنان رعب آور است پیچیده نامش در جهان چون شیعه ای بر حیدر است دشمن همی ترسد از او او یک یلی نام آور است ایمان دلش را برده است بر اهل ایمان دلبر است همچون علی دشمن شناس بر مرتضی او قنبراست بر رهبری چون مالک است رزمنده ای جنگ آور ست از مرگ کی دارد هراس او خط شکن در معبر است صهیون بود در اضطراب سر دار چون برخیبر است عاشق بود بر راه حق وی عابد و هم صابر است در رزم باشد بی امان او بر ضعیفان یاور است دائم بود او در قنوت او یاور پیغمبر است بی خود نشد نامش بلند رمزش به شیر مادر است خونش چو شد نقش زمین یاد آوری از اکبر است شد ارباً اربا پیکرش صد قطعه پیکر ، پرپر است گر شد به زیر از آسمان این آسمان پر اختر است دشمن چه فکری کرده است روحش مجاهد پرور است با این که از دوریِ او دل های مردم مضطراست لیکن ز خون پاک او این سر زمین پر گوهر است از عطر خونین لاله ها خاور زمین چون عنبر است چون شدشهید این مرد حق چشم فلک براو تر است مخلص همی گرید براو همتای او چون نادر است فتح الله آقاخانی (مخلص) دی ماه ۹۸
تصویرجلسه امروز مداحان ((کانون مداحان اصفهان)) به نام ویادشهدای گرانقدر بویژه سرداردلها ♥سپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی♥
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم در هر نفس و هر قدمی یاد تو بودیم هنگام خوشی یاد تو از خاطرمان رفت... با دیدن هر درد و غمی یاد تو بودیم اینگونه به بی راهه نمی رفت دل ما هر روز اگر قدر دمی یاد تو بودیم امروز جهان تشنه ی عدل است ، کجایی؟ ما با خبر هر ستمی یاد تو بودیم ما گریه کنان حسن و فاطمه هستیم در روضه ی هر بی حرمی یاد تو بودیم ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی... ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: آه از دلِ بی تاب دارم عذاب می‌کشم و آب می‌کشم با چاه آه از دلِ بی تاب می‌کشم اُفتاده عکسِ ماه در این چاه و عکسِ من دارم خجالت از رُخِ مهتاب می‌کشم کِی در کنارِ خاکِ تو من خاک می‌شوم کِی رَختِ خویش از دلِ سیلاب می‌کشم سلمانِ پیر زیرِ بغل‌هایِ من گرفت خود را به رویِ شانه‌یِ اصحاب می‌کشم عکس تو مانده است به دیوارِ خانه‌ام دستی که بسته شد رویِ این قاب می‌کشم من هرچه می‌کشم همه از دستِ قنفذ است داد از مُغیره از غمِ خوناب می‌کشم من هرچه از تو مانده در این بقچه‌ی غریب دارم به چشم خسته‌ی بی خواب می‌کشم دارم لباسِ سوخته را جمع می‌کنم این میخ این در همه را آب می‌کشم حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: خانه ی وحی حمله کردند سمت خانه ی وحی غاصبانی که خیره سر بودند تک و تنهاست پشت در مادر ولی آن سو «چهل نفر» بودند نا نجیبی به شعله دامن زد سَخت سرگرمِ هَتکِ حُرمَت شد بی حیا با لَگَد به دَر می زد میخِ دَر سُرخ از خجالت شد روضه را باز تر نباید خواند «دست بسته ست» حیدر کرار تلخیِ خاطراتِ آتش را هر نفس” تازه می کند مسمار تاوَلِ دست های او می سوخت دردِ پهلو زیاد تر شده بود زینب از حال رفت…وقتی دید مادرش دست بَر کَمر شده بود شانه می زد به موی سوخته اش ولی انگار نا امید شده باورش هم نمی‌شود زینب گیسوی مادرش سفید” شده بازویش باز هم وَرَم کرده مرهم درد پهلوی او چیست!؟ حرف های علی نشان می داد دلخور از «رو گرفتن» او نیست تار می دید خانه را می گفت: نکند! باز! آتش آوردند!؟ اشک می ریخت در غم محسن آخر آن ها چقدر نامردند... علی اصغر یزدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: حدیث عاشقی عالَم بدون فاطمه دلگیر خواهد شد با او حدیث عاشقی تفسیر خواهد شد دارالشفای ما از این روضه به آن روضه‌ست با نام زهرا اشک هم اکسیر خواهد شد شأن عظیم منبر از فیض کلام اوست علامه‌ هم بی نام او تحقیر خواهد شد او خطبه خواند و ذوالفقارش خوب ثابت کرد گاهی زبان در معرکه شمشیر خواهد شد با او قیامت ترسی از آتش نخواهم داشت بچه‌ کنار مادر خود شیر خواهد شد افطارِ خود را هر سه شب بخشید بر سائل یعنی گدا هرچه بیاید سیر خواهد شد امروز باید در کنار فاطمه باشیم فردا برای یاری او دیر خواهد شد دستش شکست‌و باز تنها، لشگر مولاست آیینه وقتی بشکند تکثیر خواهد شد پژمرده شد یاس جوان مرتضی، افسوس گل بین آتش، در جوانی پیر خواهد شد  محمد زوار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: اِی وای غم که آوار می‌شود اِی وای درد بسیار می‌شود اِی وای خواب دُشوار می‌شود اِی وای سُرفه خونبار می‌شود اِی وای روضه تکرار می‌شود اِی وای غربتِ بی حَدَش به یادش هست هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می‌شود اِی وای کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می‌شود اِی وای شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می‌شود اِی وای وای از ازدحام و نامحرم آه بیت الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می‌شود اِی وای کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه جا تار می‌شود اِی وای از زمین خوردنش شکسته شده هفت جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده وقتِ دیدار می‌شود ای وای با رُخِ خیس و چهره‌ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش‌‌... سنگِ دیوار می‌شود ای وای حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: آه درد تو نیست به جز معجزه درمانش،آه! عمرتو نیست به جز تلخی پایانش،آه! ترس زینب همه از غصه ی فردای تو بود و از آرامشِ قبل از شبِ توفانش ،آه! گرچه باران غم اینگونه سرش می بارید ذره ای کم نشد از وسعت ایمانش،آه! روز آخر به لبت غنچه ی لبخند نشست زینب آخر چه کند در پی جبرانش ،آه!؟ غصه ی دختر تو شانه به موهایش نیست دست لرزان تو آتش زده بر جانش ،آه! و چه سرّی ست که در کودکی و در پیری زینب است و غم گیسوی پریشانش ،آه! سختیِ زینب اگر این که بیان کردم نیست وای از آن دم که شد این لحظه ی آسانش ،آه! مظاهر کثیری نژاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دلم گرفته باز مادر دلم گرفته، مرا حال داری دوباره ناز کنی؟ میتوانی فقط بخاطر من چشم خود را دوباره بازکنی؟ من و زینب تو را دعا کردیم تا که برخیزی از دل بستر کاسه آورده ام کنار لبت بازهم آب میخوری مادر؟ بارها دیده ام که غش کردی تا صدای بلال پیچیده دوسه ماهی که بستری شده ای در سرم یک سئوال پیچیده که چرا فضه را صدا کردی رفتی ازهوش پیش چشم پدر نیست گهواره ای که بابا ساخت راستی از برادرم چه خبر؟ درد داری همیشه بیداری دستمال سرت چرا خونی ست چه شده لنگه گوشواره ی تو گوشه ی معجرت چرا خونی ست دوقدم میروی و دستم را باز درطول راه میگیری سرِ چشمت چه آمده که مرا با حسن اشتباه میگیری مجتبی قهر کرده با قنفذ چیزی از کار او نمیگوید توی کوچه چه اتفاق افتاد؟ هرچه گفتم بگو،نمیگوید باز با ما بیا سر سفره تا به من لقمه لقمه نان بدهی میتوانی دوباره مثل قدیم بازویت را کمی تکان بدهی؟ کاش مادر نیاید آنجاکه ازشفای تو نا امید شوم سرسجاده ات دعا کن تا بعد جان دادنت شهید شوم  عالیه رجبی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: مولایم علی حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: ناله های جگرت شاخه های ثمرت خورده به دیوار گلم ناله های جگرت خورده به دیوار گلم هر زمان از در این خانه گذشتم گفتم: که همینجا پسرت خورده به دیوار گلم گریه بر محسن شش ماهه ی مظلوم کنی هر زمان که نظرت خورده به دیوار گلم بوسه می زد به رخ و سینه و دستت هر روز بوسه گاه پدرت خورده به دیوار گلم خم شدی، تا شده ای، مثل رکوعی زهرا استخوان کمرت خورده به دیوار گلم اثر کوچه از این حال خرابت پیداست به گمانم که پرت خورده به دیوار گلم تازه فهمیدم از این روی گرفتن انگار گوشه ی پلک ترت خورده به دیوار گلم همه ی صورت و موی سر تو سوخته است معجر شعله ورت خورده به دیوار گلم این کبودی رخت جای فقط سیلی نیست آه، قرص قمرت خورده به دیوار گلم پهلو و بازو و این روی کبودت یعنی همه ی برگ و برت خورده به دیوار گلم وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بمان حال من خوب است، اما بشنو و باور نکن پس بمان و روزگارم را از این بدتر نکن یا به دستِ ناتوانت اینقدَر زحمت نده یا نه؛ چشمان مرا با گریه‌هایت تر نکن گرچه سوزاندند باغم را؛ بهشتش کن؛ بمان خانه‌ای که سوخت را با داغ، خاکستر نکن آهِ دودآلوده‌ی آیینه‌ی دق را نبین روبروی آن نرو؛ دیگر نظر بر در نکن با تنورِ خانه‌ی خود آشتی کن؛ نان بپز حسرتِ دستاس، را دستِ نوازشگر نکن دست‌پختت را نخوردم؛ چند وقتی می‌شود همسرت را بیش از این محروم، از همسر نکن آه، ای خورشید ! پشتِ ابرِ روبندت نرو آه، ای مَحرم ! کنارم چادرت را سر نکن جای این «عَجّل وَفاتی»‌ها شفایت را بخواه مرغِ باغِ آرزوهای مرا پرپر نکن سنّ و سال کودکانت را ببین و رحم کن مادری کن؛ خانه‌ام را زود، بی‌مادر نکن از امانت‌داری‌ام شرمنده‌ام دخترعمو ! خوب شو دیگر !؛ مرا مدیونِ پیغمبر نکن رضا قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دست عشق با دست عشق روی گِل شیعه کار شد شیعه به مهر فاطمه سرمایه دار شد بر آستان فاطمه هر کس که سر سپرد حق بر دلش نوشت که والا تبار شد بی او کسی به فهم عبادت نمی رسد هر کس گدای فاطمه شد رستگار شد از هر چه داشتیم در این غم سرا فقط اشک عزای فاطمیه ماندگار شد زهرا که جای خود به بزرگی او قسم ما را گدای فضه شدن افتخار شد وقتی که جبرئیل امین هم کلام اوست سلمان برای ما چقدر اعتبار شد نه سال با رضای علی خانه دار بود یک روز هم برای علی ذولفقار شد بویی نبرده بود از اسلام بی گمان آنکس که درب خانه اش آتش بیار شد حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: اُمّ أبیها گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت دیدم رسول, اُمّ أبیهات خوانده است گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت دیدم تویی هر آینه, آیینۀ علی گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه شما گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت گفتم مفصل است سخن, مجملش کنم جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ جواد هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: یا زهرا(س) شمعم که آب کرده مرا شعله های در بسته دَرِ اُمید به من ماجرای در مانند درد سر شده این دردِ سر مرا بد جور خورده بر سر من تخته های در یاسم که ساقه ام پُره از یادگاری است خورده غلاف پیکرم از لا به لای در شبها ز خواب ناخوش و پُر درد می پرم با یاد داغ محسنم و با صدای در در بود و شعله بود و لگد بود و ازدحام من بودم و شرار غم از جای جای در از خیبر عقده داشت به دل در که کنده شد این در شد انتقام بدی در اِزای در شد باعث تمامی این زخم کاری ام آن میخ تعبیه شده روی بنای در یارب به وقت غسل به داد علی برس چون پُر ز تاول است تنم از دمای در بی مادری زینب من گردن در است عُمر کم مرا بنویسید پای در مجتبی صمدی شهاب ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بیمار عشق بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حادثه زانو نمیزند یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مرد لطمه به بانو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شانه شانه به گیسو نمیزند حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دلِ شکسته‌ دلِ شکسته‌ی ما باز در حوالیِ توست شب است و گریه‌ی ما از شکسته بالیِ توست چه می‌شود که از این چهره دست برداری از این کبود – که در پرده است – برداری به جان تو به سکوتِ حسن حواسم هست نگاه بی رمقت را به من حواسم هست میان بستری و باز رو به دیواری در این سه ماه از آغاز رو به دیواری دلت گرفته از این شهر دلخوری خانم ولی برای علی پشتِ چادری خانم نگاه از پسِ چادر نماز راحت نیست بدون آن به تو سوگند باز راحت نیست که زیرِ چشمِ تو زخم است روی چشمت زخم شبیه اَبروی تو رنگ و روی چشمت زخم توقعی که ندارم کبود می‌بینی نگاه می‌کنی افسوس دود می‌بینی همانکه بیتِ مرا قتلگاه کرد آنروز کبود نه که رُخَت را سیاه کرد آنروز به زانویش حسنم از چه مشت می‌کوبد به زانویش حسن از کوچه مشت می‌کوبد چقدر آب شدی چون خیال می‌مانی از این به بعد گمانم هلال می‌مانی شب است وگریه‌ی ما باز درحوالی توست شب است آه غم ما شکسته بالی توست غذا نریز ، نپز نان فقط بیا بنشین کنار سفره‌ی این خانه جای تو خالیِ توست بگو برای تو و ماندنت علی چه کند برای آنکه نیاُفتد تَنت علی چه کند به دست دخترمان پنج تا کفن کم نیست؟ برای یک تن پُر زخم پیرهن کم نیست؟ چقدر بوسه سرِ شب به حنجرش دادی لباسِ محسن خود را به اصغرش دادی حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پرستویم سلام بر بدن زخمی ات پرستویم توان نمانده دگر در میان زانویم خودم تمام تنت را به اشک می شویم ازین به بعد غمم را به چاه می گویم هنوز باور من نیست می روی زهرا پس از تو حامی من کیست؟ می روی زهرا؟ دوباره فاطمه پلکی بزن، نگاهی کن به زینبین پریشان من، نگاهی کن بلند شو، به حسین و حسن، نگاهی کن به ناتوانی خیبر شکن، نگاهی کن سکوت می کنم و داد می زند جگرم از این مصیبت دشوار خم شده کمرم چه لاله زار عجیبی شده است پیکر تو خدا به خیر کند حال و روز حیدر تو هزار بار می افتد ز گردنت، سر تو هزار بار می افتم زمین برابر تو به روی سینه ات از چه شکاف افتاده؟! به بازویت، ردِ ضرب غلاف افتاده امان ز رد شدن از درب خانه و درگاه چقدر مانده هنوز از مصیبت جانکاه رسید لحظه ی تشییع جسم زهرا... آه ” به عزت و شرف لااله الا الله...” هنوز بود دلم بی قرار و مبهوتت زمانه بُرد مرا زیر چوب تابوتت دعای خیر بر آشفتگیِ حالم کن نگاهِ گرم به شاه غریب عالم کن هلالِ من نظری بر قد هلالم کن نشد برای تو کاری کنم، حلالم کن به حکم امر نبی صبر کرده ام زهرا روانه ات به سوی قبر کرده ام زهرا رسید موعد دیدار یا رسول الله در این هجوم شب تار یا رسول الله امان ز غربت بسیار یا رسول الله شدم بدون هوادار یا رسول الله از این مصیبت عُظمی بپرس از زهرا به من نگفت غمش را، بپرس از زهرا محمد جواد شیرازی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پلک های زخمی ات دیده ات را باز کن بر زخم ما مر هم ببند این چنین مگذار مارا بار ما را هم ببند مشکل افتاده به کارم فاطمه اعجاز کن بار دیگر پلک های زخمی ات را باز کن التماس تو کنم یا که خدایت را ، مرو رو به قبله گشته ای یا قبله رو کرده به تو با سکوتت فاطمه خانه خرابم می کنی مثل این مردم تو هم داری جوابم می کنی؟ فاطمه حرفی بزن چیزی بگو جان علی چند روز دیگری هم باش مهمان علی زانوان زخمی ام می لرزد از این واهمه من در این دنیا بمانم لحظه ای بی فاطمه ای عروس موسپیدم آرزو ها داشتم من قدم با عشق تودر این جهان برداشتم قول های آن شب پیوندمان یادت که هست حرف هایی که به روی سر در دل نقش بست یاد داری قول دادی پیر پای هم شویم در غریبستان دنیا آشنای هم شویم کی قرار این بود تنها قامت تو بشکند قامت تو بشکند تا حرمت من نشکند بی قرار از داغ تو در بین آب و اتشم از امانت داری ام دارم خجالت می کشم آشیان دلخوشی های مرا برهم زدند همسرم را ظالمانه پیش چشانم زدند بشکند دستی که بازوی تورا زهرا شکست پشکند پایی که بی رحمانه آن در را شکست گرچه با آن صحنه ها جانم رسیده بر لبم امتداد این جسارت می رسد بر زینبم موسی علیمرادی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پهلوی مادر می‌خواست راوی این غزل سربسته باشد پس فرض کن بال کبوتر بسته باشد می‌خواست اما آخرش طاقت نیاورد کتمان کند پهلوی مادر بسته باشد کتمان کند دستان خواهر را که می‌خواست آن لحظه چشمان برادر بسته باشد راه تمام تیغ‌ها از یک طرف باز راه علی از سوی دیگر بسته باشد وقتی که دست کفر این اندازه باز است بایست هم دستان حیدر بسته باشد راوی خودش را گول زد، ننوشت چیزی راوی دلش می‌خواست آن در بسته باشد در بسته و زهرا کنار آسیاب است یک دشت گندم زیر نور آفتاب است با ذوالفقارش باز خلوت کرده مولا حال علی این روزها خیلی خراب است رد شد حسن، ظرف گلاب افتاد بر خاک عطر حسن پیچیده یا عطر گلاب است؟ خواب حسین از بچگی تعبیر دارد خوابیده و بالا سرش یک کاسه آب است حالا صدای در زدن پیچیده در شعر این‌بار راوی ناگزیر از انتخاب است در باز شد... در بسته شد... در را شکستند نامردها پهلوی مادر را شکستند... در خانه‌ها ماندند و زهرا ماند تنها یک مرد در آن کوچه تنها ماند، تنها تعداد افراد دو جبهه نامساوی‌ست تنها کسی که با علی مانده‌ست، راوی‌ست... بی‌هیچ مکثی می‌رود آن سوی دیوار باید ببیند رد خون را روی دیوار باید ببیند غربتی را که شنیده باید بگوید چیزهایی را که دیده... چشمی به در دارد، نگاهی هم به کوچه احساس او را می‌کِشد، کم‌کم به کوچه دیگر ولی تصویر کوچه دست خورده رد طنابی کوچه را با مَرد برده راوی غزل خواند و غزل خواند و غزل خواند تابوت رفت و او میان کوچه جا ماند محمد حسین ملکیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: حریم قدس عرش فرشی زیر پای فاطمه است در حریم قدس جای فاطمه است خلقت عالم برای فاطمه است عقل مست جلوه ی زهرایی اش پرتو انسیه الحورایی اش دین از این بانو دوامی یافته مذهب از او احترامی یافته با جهاد او قوامی یافته ذکر زهرا جذب ایمان می کند چادرش کافر مسلمان می کند گرچه نورش جلوه کرد از هر طرف فاطمه دُرّ است و حیدر چون صدف قبر مخفی اش، دل شاه نجف سینه ی حیدر که حق مرآت بود جای دفن مادر سادات بود ناله ای تا عالم لاهوت رفت فاطمه چون سایه ای مبهوت رفت روی دوش مرتضی تابوت رفت آخر این رسم مسلمانی نبود حق زهرا دفن پنهانی نبود می رود تابوتی امشب بی صدا ناله ها جاری است بر لب بی صدا ای حسین آرام، زینب بی صدا زین عزا در دل زبان باید گرفت آستین را بر دهان باید گرفت کشتی ام بر گل نشست اسماء بیا هستی ام رفته ز دست اسماء بیا وقت غسل فاطمه است اسماء بیا بر تن خیرالنسا آبی بریز روی نعش مرتضی آبی بریز آی اسماء، پیکرم آتش گرفت یادم آمد کوثرم آتش گرفت گیسوان همسرم آتش گرفت حال فهمیدم چرا در کج شده مجتبی با قنفذ از چه لج شده چشم عرش از داغ صدیقه تر است این صدای سوخته از حیدر است بچه ها وقت وداع مادر است ای یتیمان غریب فاطمه توشه بردارید از مادر همه آه ای پروردگار مر تضی مشکل افتاده به کار مرتضی شد زمان دفن یار مرتضی مصطفی بازآ نهالت را بگیر «بدر دادی و هلالت را بگیر» صبر حیدر را خودت از او بپرس زخم بستر را خودت از او بپرس قصه ی در را خودت از او بپرس دست من شد بسته، بر دل داغ خورد ای پیمبر دخترت شلاق خورد ای امان از ضربه ی شلاق ها آتش افروخته در باغ ها داغ روی داغ روی داغ ها وای از داغ بزرگ کربلا صورت اطفال و گرگ کربلا بر رخ اطفال سیلی می خورَد هر که رفت از حال سیلی می خورَد عمه در گودال سیلی می خورَد نانجیبی گاهواره می بَرَد بی حیایی گوشواره می بَرَد  امیر عظیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: فس بالا بیاید دیگر بعید است این نفس بالا بیاید باید برای یاری‌اش اسما بیاید شب بود و باران بود و آب از چاه برداشت تا که برای شستن دریا بیاید این مرد خیبر مردِ خندق بود اما باید برایِ غسلِ او زهرا بیاید دستش به پهلو خورد زخمِ میخ را گفت دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید چشمش سیاهی رفت از بازوی خُردش باید بماند تا که حالش جا بیاد پشتِ سرِ هم شستنش را قطع می‌کرد اما نشد تا بند این خونها بیاید از بس حسن در آستین دندان فشرده باید به دادِ حالِ او بابا بیاید وقتی حسین اُفتاد بر این سینه باید دستِ شکسته از کفن بالا بیاید می‌گیرد از دوشِ ابوذر دوشِ سلمان دنبال این تابوت آقا تا بیاد تازه زمانِ شستنِ دیوار و در بود ای کاش می‌شد زودتر فردا بیاید ای‌کاش می‌شد دِق کند زینب کنارش طاقت ندارد تا که عاشورا بیاید طاقت ندارد تا ببیند بینِ گودال بر روی آن سینه کسی با پا بیاید حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯