eitaa logo
مداح امام زمان
84 دنبال‌کننده
56 عکس
92 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 نام آنشخص را که درخواب بمن گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم. گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادیست این پرچم عزا اینجا زده میشود. گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت…   🍁 آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همانروز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسیکه این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و میگذاشت. و آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد…   🍁 جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما بما رسیده است. تا بمن رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد.   🍁 عاقبت بمن گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟! گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یکسال بمنزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال بمنزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!!
 مرحوم آقای هسته‌ای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر اینرا نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید.   🍁 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر درخواب بشما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی!!! حتّی ازخواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم. عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است… رؤیای صادقه‌ای که حتّی صدق آن درعالم خارج هم واقع شده بود. حضرت فرموده بودند: هرجا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.   *اللهم عجل لولیک الفرج*
♨️محبت و ولایت پذیری قلبی قبل از ظهور❗️ 🔸تا زمانی که درمحضر امام زمان(علیه السلام ) قرار نگرفته‌ایم، باید محبت خود به اهل‌بیت را افزایش بدهیم تا به این ولایت‌پذیری قلبی برسیم. 🔸اهل‌بیت خودشان ما را ترسانده‌اند، فرموده‌اند قبل از ، خودتان را آماده کنید.خورشید اگر به گُل بتابد، شکوفه‌های آن را معطر می‌سازد و اگر به مردار بتابد، فضا از بوی تعفّن آن پُر خواهد شد. 🔸خورشید هم اگر از پس پرده غیبت در بیاید و یک دستور صادر بکند، کسی که یک ذره «انانیت» در گوشه قلبش باشد، بوی تعفّن آن انانیت بلند خواهد شد. 🖋استاد پناهیان «» 🌷اللهم لَیِّن‌ قَلبی‌ لِوَلِیِّ‌ اَمرِک...🌷 خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم‌ و مطیع گردان. ↙️به مابپیوندید↙️ ✨کانال مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ✨ 👇 @vetralmotor
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜نامه امام زمان عزیزمان به شیخ مفید شیخ مفید ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ «حضرت مهدی(عج)»: فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ @vetralmotor
هدایت شده از مداح امام زمان
22_1390_shab7_Vahed_Daqiqi_160541.mp3
5.88M
واحد ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ آن امیدِ آخرِ ، زهرا نیامد اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ آنکه حق را کند برپا نیامد اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ این مناجاتِ دلِ من با خداست ذکر من ، هرلحظه هر دم این دعاست :ای خدا خونخواهِ آلُ الله کجاست ؟ این نوا آید ز دشت کربلا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ بعد عون و عابس و حر و حبیب زاده ی زهرا شده یکسر غریب در دلِ غربت شد آن مولا خطیب بود این نغمه ی شاه شهدا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ بود این جمله عزیزِ فاطمه به لب سقا ،کنار علقمه بر زمین خورد و نمود این زمزمه مینوشت آن دستِ از پیکر جدا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ با سه شعبه چون شد اصغر روبرو تیر وقتی شد هدف بر آن گلو با پدر میکرد اینسان گفتگو میرسید از حنجرِ پاره ندا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ چون به مقتل ، شاهِ مظلومان فتاد سر بخاک کربلا چون می نهاد .. زیرِ تیغِ شمر ، آوایی بداد از گلویِ شاه آمد این ندا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ روی تل زینب چو مقتل را بدید شمرِ دون مویِ حسین را میکشید پابرهنه ، سوی دلدارش دوید تا زمین می خورد میکرد این دعا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
4_6001116292394780175.mp3
17.97M
⭕️نوحه از زبان حضرت زهرا به جمع عزاداران می شنوید تو روضه ها یه زمزمست گوش کنید صدا صدای فاطمست به مجلس عزای حسینم اومدی خدا خیرت بده مادر این همه شب برا پسرم سینه زدی خدا خیرت بده مادر تو مجلساتون میام و تو روضه هاتون میشینم خیالتون باشه راحت نوکریتون و میبینم همه با هم دم گرفتین که شاه بی سر حسینه منم باهاتون میگفتم غریب مادر حسینه غریب مادر حسین جان **** واسه شادی قلب من بگو سینه زن یه کم حسن حسن بگو روضه بخون برای غریبی حسن خدا خیرت بده مادر مثل حسین برا حسنم سینه بزن خدا خیرت مادر پسر بزرگم غریبه زائری نیستش کنارش حسن مث مادرش شد حرم نداره مزارش تموم غم های زهرا غم حسین و حسن شد قبر حسن بی حرم موند حسینمم بی کفن شد غریب مادر حسین جان تو تاریکی قبر من تویی مهتاب تلاش من این بود نگام کنی ارباب به خاطر مادر بیا من و دریاب زبانحال حضرت زهرا (س) .
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... دامن آلوده و بار گناه آورده‌ام گر چه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام .(علی بن مهزیار اهوازی (ره) : سه روز محضر امام زمان بود وقتی بهش گفتن وقت تمومه خیلی سختش بود! یه خورجینی همراهش داشت هی نگاه می‌کرد به آقا تو دلش می‌گفت چطور بزارم و برم آقا ؟). هر که بودم، هر که هستم، با کسی مربوط نیست .(هیچکی تا حالا جلو در جلسه یقمو نگرفته گناهکاری حق نداری بری تو!). بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام هر که آرد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام بر کبوترهای صحنت هدیه‌ی ناقابلی‌ست گندم اشکی که در این بارگاه آورده‌ام ناله‌ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل نامه‌ای چون دود آه خود، سیاه آورده‌ام ذرّه بودم، زائر شمس الشّموسم کرده‌اند قطره‌ای بودم به این دریا پناه آورده‌ام گر چه هستم قطره‌ای ناچیز، یک دریای اشک_ هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده‌ام هر فقیری هست دست خالی‌اش سرمایه‌اش من فقیرم، دست خالی را گواه آورده‌ام «میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گردِ راه آورده‌ام شاعر : ............................................
📋تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد (ع) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(نادرشاه افشار وارد حرم مولا شد ، یه گدایی بود عمری گدایی می‌کرد در خونه امام رضا ، نابینا بود گدایی می‌کرد تو حرم امام رضا ، جلو نادرشاه اومد گفت : بهم کمک کن! گفت چند ساله داری گدایی می‌کنی تو حرم امام رضا ؟ گفت ۳۰ ساله من دارم گدایی می‌کنم . نادرشاه بهش گفت ۳۰ ساله اینجایی بی عرضه هنوز شفای چشماتو نگرفتی! گفت برم برگردم نابینا باشی میدم سرتو بزنن! پرسید این آقا کی بود ؟ بهش گفتن نادر شاه افشار ، شنیده بود این چه آدمیه ! بدو بدو اومد کنار قبر صدا زد یا امام رضا ۳۰ ساله داری نون میدی بهم یه بار در خونت نیومدم ، اما این بار بیناییمو ندی سرمو می‌زنه ، گفت آقا یه روز بهم بینایی بده نمی‌خواد تموم عمر بدی ، من می‌ترسم سر از تنم جدا کنه ، داشت از حرم بیرون می اومد یه وقت دید چشاش باز شده آقا ما هم عمریه نوکریم آقا خیلی از شما به ما گفتن آقا !. می‌دونی چرا عباشو کشید رو سرش ، شروع کرد اومدن ، امام صادق قربونش بریم خیلی غصه داره امام رضا بود، گفت غریب شهید میشه پسرم ، مظلوم شهید میشه پسرم ، غریب یعنی کی؟ هرکی از مادر جدا بیافته . وقتی از مدینه حرکت می کرد فرمود واسم بلند گریه کنید ! گفتن آقا پشت سر مسافر که گریه نمی‌کنند؟ فرمود مسافری که امید برگشت نداشته باشه اومد از مدینه طوس غریب جدا از مادرش فاطمه جون داد . فرمود اگه حال و روز منو ببینن شیعیان ساکت نمی‌شینن یه درگیری بزرگی میشه ، خونشون ریخته می‌شه ، فلذا عبا رو ، رو صورتش گرفت ، مظلومانه هی زمین میخورد تا خونه اومد ، شاید یه عده اومدن آقا اجازه هست کمک کنیم ؟ نه چیزی نیست دارم میرم خونه! اما زهر یه طوری بود امام حسن چند بار مسموم شد این بار آخر از محرم تا صفر تو بستر افتاد بعضی اهل بیت و سم دادن ۱۰ روز ۶ روز اما آقا امام رضا به یه نصف روز نکشید ، «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم» مثل مار گزیده «و جَعَلَ یَتَقَّلَبُ شِمالاً و یَمیناً» هی به خودش می‌پیچید .). تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد شبیهِ مادر خود بین کوچه‌ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور، خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی، عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد میانِ حجره‌ی در بسته دست و پا می‌زد .(فرمود اباصلت درا رو ببند کسی نباشه). چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد * * * کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد .(کفپوش حجره رو کنار زد رو خاک افتاده داره دست و پا می‌زنه ، میگه رفتم بگم آقا چرا؟ اینطور؟ دلیلشو فهمیدم هی داره صدا می‌زنه حسین!). به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه‌ی او، شاه از صدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می‌دید .(فرمود اگه می‌خواید گریه کنید واسه جد غریبم گریه کنید!). محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسب‌ها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بینِ بوریا افتاد .(فردا ببینید زنای نوغانی شاهکار می‌کنند ، مهریه‌ها رو پس دادن ، جهیزیه‌ها رو فروختن ، شنیدن پسر زهرا شهید شده ، تشییع جنازه باید با شکوه باشه ، چقد گل آوردن ، زنا اومدن ، برات بمیریم حسین تشییع آقامون چطور بود ؟). میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده‌ی آقا ز نیزه‌ها افتاد شاعر : ............................................
📋یابن شبیب گریه کن از غربت حسین (ع) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(فرمود پسر شبیب «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ» واسه حسین گریه کن آخه خیلی بدجوری کشتنش جد ما رو). یابن شبیب گریه کن از غربت حسین .(فرمود اینقدر آقا رو سخت کشتن «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»). یه طوری گریه می‌کنیم «وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا أَرْضُ كَرْبَلاَءَ » اشکامون میاد ، این مژه‌هامون می‌کنه ، آقا ؟ آقای ما رو ذلیل کردن عین روایته «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»). در کربلا شکسته شده حرمت حسین یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند .(امام صادق فرمود : اینکه آقا می‌فرماید ۱۹۵۰ زخم آخه مگه بدن یه آدم چقدر جا داره ؟ مگه میشه این همه زخم ؟ می گه محاسنش آقا از شدت گریه خیس شد ، فرمود : آره میشه آخه هی شمشیر جای شمشیر زدن!). یک جای سالمی به تمام بدن نداشت شاعر : ............................................
📋 ماه محرم و صفر تموم شه 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(بند اول). ماه محرم و صفر تموم شه نوکری ما که تموم نمیشه قشنگی زندگیم اینه ارباب نوکر خونوادتم همیشه نون و نمک سفرتو خوردم حسین جان میبخشی منو؟ آبرو بردم. حسین جان بعد این همه روضه شنیدن حسین جان شرمندم اقا اگه نمردم حسین جان حلالم کن اگه توی روضه کم گذاشتم حلالم کن اگه خیری واسه تو نداشتم حسین ارباب من .. .(بند دوم). یه عمره که به عشق تو اسیرم به نیت فرج تو روضه میرم شبای اخری میدونم اقا مزدمو از امام رضا میگیرم دل تنگه برا پنجره فولاد. رضا جان با عشق تو شد خونمون آباد. رضا جان بودم اربعین به یاد لطفت. . رضا جان تا به گنبدش چشم من افتاد رضا جان دوست دارم همه جا از خوبی تو گفتم دوست دارم نزا از چشم شما بیفتم شعر و نغمه :