eitaa logo
مداح امام زمان
75 دنبال‌کننده
54 عکس
85 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
•اربعین اومده .... و توسل ویژهٔ اربعین اربعین اومده و دلا پریشونه، حسین جانم عالمی برای تو بی سروسامونه حسین جانم همه کوله بارشون و یک به یک بستن، سفر کردن فطرس ملک داره چاووشی میخوونه: حسین جانم زائر کربلا دست بذار رو زانو یاعلی بگو پاشو زائر کربلا مثل قطره سوی دریا برو دریا شو زائر کربلا دم به دم؛ قدم قدم زائر آقا شو «ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله» دل به جاده می زنن دوباره زینب ها، حسین مولا نغمه ی یا فاطمه نرفته از لب ها، حسین مولا این زمین بازم به یاد اسرا انگار،حسین مولا میشه پرستاره از آبله ها شب ها، حسین مولا زیارةُ الحسین یعنی: اقتدا به شاه کربلا کردن زیارةُ الحسین یعنی :کار زینبی برا خدا کردن زیارةُ الحسین یعنی: هر قدم برا یَمن دعا کردن «ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله» قطره ایم و با عنایت تو دریاییم حسین مولا واسه جون دادن به راه تو مهیاییم، حسین مولا راه کربلا رو خون شهدا وا کرد، چه غوغا کرد اربعینا سر سفره ٔشهیداییم حسین مولا تو راه انقلاب مرد و زن؛ پیر و جوون؛ همه عَلمداریم سازش نمی کنیم هیچ امیدی واسه دشمنا نمی ذاریم با سعی و صبرمون بانگ "عجل لولیک الفرج" داریم «ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله» آهِ یا زَینبُ یا زَینبُ یا زینبْ ..أَغِیْثِینی إنَّنی أسألُ یا زَینبُ یا زَینبْ ... أَجِیبینی أینَ عباسُکِ یا زَینبُ یا زَینبْ ؟... و دُلِّینی هل بَقَى یَحْرِسُ خَیْماتِکِ یا زینبْ.. .بِلا عَینِ ؟!! جَرَى الَّذی جَرَى ... و أتاکِ الأربعینُ یُرْجِعُ الذِّکری أتْعَبَکِ السُّرى ... و قَضَیْتِ العُمرَ بالأحزانِ کالزَّهرا قُلتِ :" کما تَرَى ... یا أخی عُدْتُ من السَّبیِ مع الأَسْرى " «یا زهرا ..یا زهرا ... إنَّ أَخی قَد بَقى عُریانا»   زینبیاتُ الهَوی قد جِئنَ " مَشایَّه " ...کَما زَینبْ ولسانُ الحالِ " یا زینبْ إِلِشْ جَایَه ... اِبْدَمِعْ یِلْهَبْ " و الحجابُ الزینبیُّ لهمُ رایةْ ...رِضاً للرَّبْ هُنَّ مِعراجُ رجالِ اللهِ للغایةْ ..بِوقتِ الحَربْ نَهجیَ زینبیْ ..بِحِجابی و عَفافی و شَجاعَتی أَدْعَمُ مذهبیْ...وهو یَحمینی و یَحمی لی مَکانتی أختاهُ فارغَبی ... فی الحِجابِ فهو تاجٌ من کَرامةِ «یا زینب ..یا زینب ... إنَّ أخاکِ قَضَى عُطشانا» فارسی: علی اکبر لطیفیان عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
. |⇦•سرزمین بی حسین یعنی... حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── سرزمینِ بی حسین یعنی یه ویروونه هر جا بوی حرمو می‌ده یعنی خونه زنده می‌مونه ، زنده می‌مونه تو رو بارون خدا اشکمو باور کن این شبا تو بغلت حالمو بهتر کن نگاه به نوکر کن، نگاه به نوکر کن بغل وا کن که پناه خودمی بغل وا کن تکیه‌گاه خودمی معرفت یعنی خط به خط یعنی عظمت یعنی ابی عبدالله بی کران یعنی ضربان یعنی مهربان یعنی ابی عبدالله «ای حسین جانم، ابی عبدالله» باز می‌گم تو خونواده‌ی منی قطعاً من از این خونه و خونواده‌ام حتماً غبار خونت من، غبار خونت من باز می‌گم کهخاک سرده ولی تربت نه که ترانه ها می‌میرن ولی نوحت نه مَردمِ روضت نه، مَردمِ روضت نه بغل وا کن دیگه رو سفید بشم بغل وا کن که منم شهید بشم این پریشانی، مرثیه خوانی روضه گردانی آبروی ماست خیمه نورانی مادرت بانی خوان سلطانی آبروی ماست «ای حسین جانم، ابی عبدالله» اسمتو که می‌برن می‌گم جنون‌آمیز باز می‌گم فقط حسینِ باده‌ی لبریز شور رستاخیز، شور رستاخیز اسمتو که می‌برم باز می‌گم آقایه ابی عبدالله بزرگترین سرمایه ان شاءالله مشایه، ان شاءالله مشایه بغل وا کن که دلم تنگه برات بغل وا کن برسم کرب و بلات بغل وا کن پیش دلبرم باشم بغل وا کن اربعین حرم باشم ای جهان آرا مهربان یارا نعمتی ما را ابی عبدالله نفست مَحیا مُحی الموتی جانم ای آقا ابی عبدالله «ای حسین جانم، ابی عبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میرزایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ * تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ..." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...." الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....* ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....." قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...." قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن ...... ای حسین
|⇦•دوباره بغل کردم... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دوباره بغل کردم این پیرهنو دارم خاطراتت رو بو میکنم به وقتش نشد مانعش شم ولی حالا زخم هاتو رفو میکنم میدونی یه وقتایی حس میکنم دلم اون روزای قدیمو میخواد تو باشی پدر باشه مادر باشه دلم روزای بچگیمو میخواد داداش! هنوز یادت هست اون روزِ مادرم همه کاری کردم بمونه نشد تا حالا به هیشکی نگفتم ولی دیگه بعدش اون خونه خونه نشد تو سرمای روزای بی مادری دلم گرم بود که برادر دارم دلم گرم بود وقت دلتنگیام سرم رو روی شونه هاش میذارم *زینب داره خاطراتشو مرور میکنه..* داداش! دم عصر اون روز و یادت میاد؟ چقد بی کس و یار و یاور شدم نگفتم دلم خیلی شور میزنه دیدی آخرش بی برادر شدم *همه مقدمه بود، حالا زینب وارد روضه شده، دیگه انگار حال بی بی هم عوض شده، این پیراهنو محکم به سینه چسبونده، این زنهایی که دورِشَن میبینن چهره ی زینب عوض شد، مگه زینب چی به یادش اومده...؟* همونجایی که صورتت آشنا با اون غربت تنگ گودال شد تو اون گیر و دار شلوغی حسین با جسمت غرورم لگدمال شد نمیدیدمت اما تو ازدحام صدای بُنیّ به گوشم رسید یه حسی مث بچگیام بازم منو سمت آغوش مادر کشید *داداش صدای مادرمه.. بنیّ بنیّ بنیّ حسین* دوباره همه پیش هم بودیم و تو بودی و من بودم و مادرم ولی ایندفعه جای گلبوسه هاش چقد میزدم من به روی سرم *داداش! میدونی یهو چی دیدم؟* او می‌دوید و من می‌دویدم او می‌نشست و من می‌نشستم او می‌کشید و من می‌کشیدم *آقا ببخش منو، دیگه صدای زینب هم قطع شد تو این یه جمله، چیه؟..* او می‌برید و من می بریدم.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅