15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرت را بالا بگیـــر
آسمان رجب را ببین، چگونه یکدست آغوش خداوندست
آنوقت دلت پر میکشد برای لمس مهربانیهایش.
*ماه رجب
ماه پرواز و سر گذاشتن روی شانههای خدا، مبارکتان باد . .🍃*
#پیشنهاد_دانلود
#ماه_رجب
#حدیث_ملک_داعی
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/
... حدیث "ملک داعی" در ماه رجب ...
🍃 . . . وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي
و خداوند متعال خود مىفرمايد: من همنشين هركس هستم كه همنشين من باشد و مطيع هركس هستم كه از من اطاعت كند و آمرزندهى هركس هستم كه از من آمرزش بطلبد.
🍃 الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ
ماه، ماه من است و بنده، بندهام و رحمت، رحمتم. بنابراين، هركس در اين ماه مرا بخواند، به او پاسخ مثبت مىدهم و هركس از من چيزى بخواهد، به او عطا مىكنم.
🍃 و مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَي.
و هركس از من طلب هدايت كند، هدايتش مىنمايم و من اين ماه را به عنوان رشتهى ارتباط ميان خود و بندگانم قرار دادهام، هركس به آن چنگ بزند، به من مىرسد.
📚 منبع: اقبال الاعمال
#ماه_رجب
#حدیث_ملک_داعی
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/
🟤 کنار زدن پرده از چشمان صالح و نشان دادن مقام خود
هنگامى كه امام را به سامرا تبعيد كردند، بنا به دستور متوكل و براى تحقير امام، ايشان را در محلى كه «خان صعاليك» نام داشت، و محل تجمع گدايان و بينوايان بود، جاى دادند.
«صالح بن سعيد»، با ديدن اقامتگاه حضرت به ايشان عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! اين ستمكاران در همه امور سعى در خاموش ساختن نور شما دارند كه شما را در چنين محلى كه مكان نشستن گدايان و مستمندان است جاى دادهاند.»
امام در پاسخ او فرمود: «اى پسر سعيد! آيا درک و معرفت تو در اين جايگاه است و گمان مىكنى كه اين امر سبب پايين آمدن شأن من مىشود؟» سپس براى تسكين او كه از دوستداران خاندان وحى بود و نيز براى نشان دادن مقام خود، با دست مبارک پرده را از جلوى چشمان او كنار زد و به او فرمود:«نگاه كن.»
صالح بن سعيد مىگويد: باغهايى زيبا و آراسته، نهرهايى جارى و درختانى سرسبز ديدم كه عطرى دل نواز از آنها به مشام مىرسيد و حور و غلمان بهشتى در آن ديده مىشد كه بسيار سبب شگفتى من شد.»
آن گاه امام به او فرمود: «اى پسر سعيد! ما هر جا باشيم، اينها از آن ماست. حال مىبينى كه ما در خان صعاليك نيستيم.»
📚منبع
الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۴۳۸
#امام_هادی_ع
#فضائل_امام_هادی_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4729
🔶 تبدیل بزم شراب به مجلس عزا
مسعودی مینویسد: روزی در مدینه در نزد متوکل از امام هادی(ع) سعایت و سخن چینی شد و به او گفتند در منزل او سلاح و نوشتهها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد.
فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَهً مِنَ الْأَتْرَاکِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَهٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْکَ إِلَى الْمُتَوَکِّلِ.
پس متوکل گروهى را به منزل آن حضرت(ع) فرستاد و آنان شبانه به خانه ایشان هجوم بردند.ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت(ع) تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.امام(ع) را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند.آنان به متوکل گفتند:
لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَهِ وَ کَانَ الْمُتَوَکِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْکَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَکِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْکَأْسَ الَّتِی کَانَتْ فِی یَدِهِ.
در خانه اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مىخواند.متوکل چون امام(ع) را دید، از عظمت و هیبت امام(ع) بىاختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشت، به امام(ع) تعارف نمود.امام هادی(ع) سوگند یاد کرده و فرمود:
«وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاه.»
«والله گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!»
متوکل حضرت(ع) را معاف نمود و گفت پس شعرى بخوان!
حضرت(ع) فرمود: «من شعر کم مىخوانم!» متوکل گفت: باید بخوانى!
امام هادى(ع) آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود، که تمام اهل مجلس متأثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند.
فَبَکَى الْمُتَوَکِّلُ حَتَّى بَلَّتْ لِحْیَتَهُ دُمُوعُ عَیْنَیْهِ وَ بَکَى الْحَاضِرُونَ وَ دَفَعَ إِلَى عَلِیٍّ(ع) أَرْبَعَهَ آلَافِ دِینَارٍ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مُکَرَّماً.
پس از خواندن این اشعار، متوکل و هر که در مجلس بود گریستند، تا آنجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد.سپس وی چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۵۰، ص ۲۱۱
#امام_هادی_ع
#فضائل_امام_هادی_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4729
🟧 اطلاع امام هادی(ع) از خواست درونی عبدالرحمن
در روایت آمده که گروهی از مردم اصفهان در زمانی که در آن شهر از ولایت و امامت خبری نبود، نزد شخصی به نام «عبد الرحمن» که عاشق امامت و ولایت بود آمده، از او پرسیدند که چرا شما شیعه شدید؟ در جواب آنها گفت: من در جمع گروهی از مردم این شهر به کنار خانه متوکل رفته بودیم. هدف ما تظلّم و درخواست کمک از خلیفه عباسی بود. جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند، ناگاه فرمان متوکل صادر شد که «علی بن محمد» را دستگیر کنید.
من از رفقا و از بعض حاضرین پرسیدم که «علی بن محمّد» کیست؟ جواب دادند: او امام شیعههاست و به احتمال زیاد متوکل او را به قتل میرساند. من با خودم گفتم: از اینجا نمیروم تا چهره او را ببینم و از نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او را سوار بر اسب نموده، آوردند و مردم برای دیدن او صف کشیده بودند.
عبد الرحمان میگوید: من از دیدن آن حضرت دگرگونی در خود احساس کردم و قلبم پر از عشق و محبت گردید؛ لذا مرتب دعا میکردم که از ناحیه متوکل به او آسیبی نرسد. مأموران همچنان آن حضرت را در میان صفوف جمعیت میآوردند، ولی او با تمام متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفته بود و به جایی نگاه نمیکرد و به کسی توجّه نمینمود تا اینکه مقابل من رسید، صورت خود را به سوی من گردانید و فرمود:
«خداوند دعایت را مستجاب کرده است و به تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندان متعدد مرحمت میفرماید.»
من از شنیدن این سخنان به خود لرزیدم و همراهان و حاضران از من سؤال میکردند: شما کیستی؟ و چه کار داری؟ و او با تو چه گفت؟
جواب دادم: خیر است و راز گفته شده را به آنها نگفتم. تا زمانی که به اصفهان برگشتم و خداوند گشایشی در روزی من ایجاد کرد و علاوه بر مال زیاد، عمرم نیز از هفتاد گذشت و دارای دو فرزند شدم…؛ لذا به امامت او معتقد گشتم و از شیعیان او گردیدم.
📚منبع
اثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج ۳، ص ۳۷۱
#امام_هادی_ع
#فضائل_امام_هادی_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4729
🟫 قصه برکةالسباع
متوکل برکهای در پیش قصر خود ساخته بود و شیران و درندگان را در آن جا داده بود و هرکس را که اراده عقوبت داشت به آن برکه میانداخت. روزی امام علی النقی(ع) را در آن برکه جای داد. حضرت مشغول نماز شد و سباع و درندگان دور آن جناب میگشتند و از روی تذلل نزد او دم بر زمین میمالیدند و صورت روی پای مبارکش میگذاشتند. چون متوکل این حالت را مشاهده کرد فرمان داد که آن جناب را زود بیرون بیاورند تا موجب مزید اعتقاد مردم نگردد.
📚منبع
جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص ۹۸۵
حدیث اهل بیت (زندگینامه و مصائب چهارده معصوم.ع)، حاج یدالله بهتاش، ص ۳۳۰
#امام_هادی_ع
#فضائل_امام_هادی_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4729
📢 حرمت بدن من نزد خدا کمتر از ناقه صالح نیست
متوکل لعین در روز بسیار گرمی با فتح بن خاقان وزیر خود سوار شد و حکم کرد که جمیع امرا و علما و سادات و اشراف و اعیان در رکاب او پیاده بروند که از جمله آنها امام علی النقی(ع) بود.
زراقه حاجب متوکل گفت:
من در آن روز آن جناب را مشاهده کردم که پیاده میرفت و رنج و تعب بسیار میکشید و عرق از بدن مبارکش میریخت. من نزدیک آن جناب رفتم و گفتم یابن رسول الله شما چرا خود را در تعب میدارید؟ حضرت فرمود: «غرض آن لعین از این عمل استخفاف من است ولیکن حرمت بدن من نزد خدا کمتر از ناقه صالح نیست.»
چون به خانه برگشتم این قصه را به معلم اولاد خود که گمان تشیع به او داشتم نقل کردم. او مرا سوگند داد که تو البته این سخن را از آن حضرت شنیدی؟ من سوگند یاد کردم که شنیدم. پس گفت فکر کار خود بکن که متوکل سه روز دیگر هلاک میشود.
من گفتم از چه دانستی؟
گفت: برای اینکه آن حضرت دروغ نمیگوید. حق تعالی در قصه قوم صالح فرموده است:
«تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ.»(۱) و ایشان بعد از پی کردن ناقه صالح، بعد از سه روز هلاک شدند.
چون روز سوم شد، منتصر فرزند متوکل با جمعی از اتراک و غلامان مخصوص او به مجلس آن لعین آمدند و او را با فتح بن خاقان پاره پاره کردند.
📚 منبع
(۱) سوره هود، آیه ۶۵
جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص ۹۸۰
حدیث اهل بیت (زندگینامه و مصائب چهارده معصوم.ع)، حاج یدالله بهتاش، ص ۳۲۷
#امام_هادی_ع
#فضائل_امام_هادی_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4729
🌹 چگونگی ولادت امام جواد(ع)
ابن شهر آشوب مورخ و محدث معتبر چنین مینویسد:
حکیمه خاتون، دختر امام موسی کاظم علیهالسلام میگوید: روزی برادرم امام رضا علیهالسلام مرا احضار کرد و فرمود: «ای حکیمه! امشب، فرزندی از خیزران متولد میشود، باید در حین ولادت حاضر باشی.»
من در خدمت آن حضرت ماندم. چون شب شد و درد زایمان بر خیزران مستولی گردید، من و قابله به همراه خیزران در اتاقی بودیم، برادرم چراغی نزد ما افروخت و در را به روی ما بست و بیرون رفت.
چون او را درد زائیدن گرفت بالای تشت نشاندیم، چراغ خاموش شد از تاریکی ناراحت و غمگین شدیم، ناگهان دیدیم فرزندی از خیزران متولد شد در حالی که اتاق روشن گردید و نوری از چهرهی او تابش نمود و در میان تشت قرار گرفت و مثل این که پردهی نازکی اطراف او را احاطه کرده بود. این پرده شبکهای از نور بود و از جمال زیبایش نور پرتو افکن و ساطع گردید، به طوری که تمام آن حجره منور شد و دیگر از غم تاریکی بیرون آمده از چراغ بینیاز بودیم.
من، آن وجود نورانی را گرفته و بر دامن خود گذاشتم و در جامههای مطهر پیچیده بودم که امام رضا علیهالسلام وارد حجره شد و او را از من گرفت.
آن حضرت به سنت رسول الله صلیاللهعلیهوآله در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه خواند و در گهوارهی عزت و کرامت گذاشت و به من فرمود: «از کنار گهوارهی او دور مشو!»
من از او دور نمیشدم تا آن که روز سوم ولادتش دیدم چشمهای خود را گشود و به اطراف نگریست و با کمال فصاحت مانند کودکان راشد و بالغ گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» من سخت در حیرت فرو رفتم و آن چه دیده و شنیده بودم خدمت برادرم عرض کردم.
برادرم با لبخندی فرمود: «اکنون عجائب و شگفتیهای بیشتری از او خواهی دید.»
📚منبع
زندگانی حضرت امام محمد تقی جوادالائمه، آقای حسین عمادزاده
#امام_جواد_ع
#ولادت_امام_جواد_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4739
🌸 ولادت پربرکت امام جواد(ع)
امام جواد(ع) سال ۱۹۵ قمری در مدینه به دنیا آمد. درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است. بیشتر منابع، تولد او را در ماه رمضان دانستهاند.
برخی روز آن را ۱۵ رمضان و برخی دیگر ۱۹ رمضان گفتهاند. شیخ طوسی در «مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد» تاریخ ولادت او را ۱۰ رجب ذکر کرده است.
از برخی روایات برمیآید که قبل از تولد جوادالائمه، برخی از واقفیان میگفتند علی بن موسی چگونه میتواند امام باشد در حالی که از خود نسلی ندارد.
از اینرو وقتی که جوادالأئمه(ع) به دنیا آمدند، امام رضا(ع) او را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف کرد. با این حال حتی پس از تولد او نیز برخی از واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند.
آنان میگفتند جوادالائمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه چهره شناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد(ع) را فرزند امام رضا(ع) دانستند.
📚منبع
ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۲۷۳
اعلام الوری، شیخ طبرسی، ج۲، ص۹۱
مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۸۰۵
کافی، شیخ کلینی، ص۳۲۰
#امام_جواد_ع
#ولادت_امام_جواد_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4739
🔹 نمونههایی از سخاوت امام جواد علیهالسلام
امام علیه السلام در آغاز هر ماه صدقه میداد(۱)
آنچه به دست میآورد عمدهاش را به علویان اختصاص میداد.
مقداری از بیت المال که به ایشان پرداخت میشد را نیز انفاق میکرد.
همچنین درآمدهای ناشی از موقوفات اجداداش را که خود شخصاً بر روی باغها و مزارع آنها کار میکرد، صرف اهداف عالیه خود و نیازهای جامعه اسلامی میکرد.
درآمد آنچه را که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در مدینه وقف نموده و در اختیار امام علیهالسلام بود را نیز بین خویشاوندان و فقرا تقسیم مینمود .
همچنین هنگامی که قصد داشت بغداد را به سوی مدینه ترک کند، هر آنچه داشت در راه خدا انفاق کرد.
اسماعیل بن عباس هاشمی میگوید از تنگی معشیت نزد امام علیهالسلام شکایت نمودم. امام علیهالسلام قطعهای طلای خالص که وزنش ۱۶ مثقال بود به من داد.(۲)
مردی به حضور امام جواد علیهالسلام رسید و عرض کرد: مرا به اندازه مروت خودتان احسان کنید. امام علیهالسلام فرمودند: «اکنون در وسعت من نیست.»
سائل عرض کرد پس به مقدار مروت و مردانگی خودم احسان فرمائید. امام علیهالسلام به خدمتگزار خود فرمود: «مبلغ دویست دینار به او عطا کنید.»(۳)
در روایتی آمده است امام جواد علیهالسلام در سن سه یا چهار سالگی بود که پدر بزرگوارش امام رضا(علیهالسلام) به او مرقوم فرمود: «باید بخشش و بذل و عطای تو کمتر از پنجاه درهم نباشد و بیشتر از آن در اختیار توست.»
از این رو حضرتش به هر فقیر و بینوا این مقدار و بیشتر عطا میفرمود و جایزههای چندین هزار درهمی داشت که طبق اخبار روایت شده به جهت جود و بخششی که حضرتش داشته او را جواد و بخشنده گفتهاند.(۴)
امام علیه السلام با اینگونه بخشش به شیعیانش آموخت که دنیا را باید برای آخرت خواست و مال را برای انفاق در راه خدا فراهم کرد.(۵)
📚منبع
(۱) الدروع الواقیه، ابن طاووس، ص ۴۲
(۲) الخرایج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج ۱، ص ۱۰۵
(۳) حلیةالابرار، سیدهاشم بحرانی، ج ۲، ص ۴۰۸
درس زندگی از سیره عملی حضرت جواد علیه السلام، حمیدرضا کفاش
(۴) محمد بن علی علیه السلام، امام جواد، مرضیه محمدزاده، ص ۳۱۵
(۵) همان، ص ۵۷
#امام_جواد_ع
#فضائل_امام_جواد_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4743
❇️ علم و ادب امام جواد(ع)
سخنان و مناظرات امام جواد(ع) و حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن حضرت تحسین و اعجاب دانشمندان و پژوهشگران اسلامی اعم از شیعه و سنی را برانگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت علمی امام واداشته است و هر کدام او را به نحوی ستودهاند.
به عنوان نمونه استاد شیعه شیخ مفید از آن حضرت چنین یاد میکند: «مأمون شیفته او شد، زیرا میدید که او با وجود سن کم از نظر علم و حکمت و ادب و کمال عقلی به چنان رتبه والایی رسیده که هیچیک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیدهاند.»(۱)
جاحظ عثمانی معتزلی که از مخالفان خاندان علی(ع) بود، امام جواد(ع) را در شمار ۱۰ تن از طالبیان آورده که درباره آن چنین گفته است؛ هر یک از آنان عالم، زاهد، عبادت پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاک نهادند.
برخی از آنان خلیفه و برخی نامزد خلافت میباشند و تا ۱۰ تن هر یک فرزند دیگری است آنان عبارتند از: حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی. هیچ یک از خاندانهای عرب و عجم دارای چنین نصب شریفی نیستند.(۲)
📚منبع
(۱) الارشاد، شیخ مفید، ص۳۱۹؛ روضةالواعظین، فتال نیشابوری، ص۲۶۱
(۲) نگاهی به زندگی سیاسی امام جواد(ع)، مرتضی العاملی، سید جعفر، ترجمه سید محمد حسینی، ص ۱۰۶
#امام_جواد_ع
#فضائل_امام_جواد_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4743
✳️ همنشینی امام جواد(ع) با همه اقشار جامعه
امام جواد(ع)، برتری انسانها را به واسطه علم آنان میدانست نه به واسطه نسب و نژاد. از او نقل شده است که: «الشَّریفُ کلُّ الشَّریفِ مَن شَرّفَه عِلْمُه.»
«با شرافتترین از همه شریفها کسی است که شرفش به واسطه علمش باشد.» از اینرو، به طبقات پایین جامعه از جمله بردگان توجه داشت و با آنان نشست و برخاست میکرد. برخی از نویسندگان حدود ۱۰ تن از اصحاب آن حضرت را از بردگان بر شمردهاند. نقش انگشتری او، «حَسْبِی اللَّهُ حَافِظِی» به معنای «بس است مرا خدایی که حافظ من است» بوده است.
📚منبع
کشف الغمه، اربلی، ج۲، ص۳۵۰
مکارم الاخلاق، شیخ طبرسی، ص۹۱
#امام_جواد_ع
#فضائل_امام_جواد_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=4743