eitaa logo
مداحی عالمانه
951 دنبال‌کننده
77 عکس
64 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 تقسیم کارهای منزل سلمان فارسى رحمةالله، يار باوفاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين(ع) مى‌گويد: «روزى به خانه فاطمه عليهاالسلام رفتم. ديدم كه دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با دستاس، جو را آرد مى‌كند و آنقدر با دست خود دسته دستاس را گردانده بود كه پنجه‌اش آغشته به خون شده بود. فضه، خدمتكار وى نيز در كنارش نشسته بود و حسين عليه‌السلام كه كودكى بيش نبود، از گرسنگى مى‌ناليد و بى‌تابى مى‌كرد.» عرض كردم: اى دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! با آنكه دستهايتان خونين است، چرا دستاس را به فضه نمى‌دهيد تا به آرد كردن جو بپردازد؟ فرمود: «اى سلمان! به فرموده پدرم، كارهاى خانه يک روز با من و روز ديگر با فضه است و امروز، نوبت من است.» عرض كردم: پس اجازه بدهيد، دستاس را بگردانم يا آنكه حسين عليه‌السلام را مشغول كنم تا ديگر گريه نكند. فرمود: «جو را آرد كن تا من حسين را سرگرم كنم و من نيز چنين كردم.»(۱) فاطمه‌ى زهرا عليهاالسلام گاهى مى‌شد كه با دست خود آب مى‌آورد و مشک آب بر دوش مى‌كشيد. اميرالمؤمنين عليه‌السلام مى‌فرمايد: «زهرا عليهاالسلام آنقدر در خانه‌ام مشک به دوش كشيد كه بند مشک بر سينه وى خطى سرخ گذاشت و آنقدر با دست خود، دسته دستاس را گردانيد كه گاه و بيگاه پنجه‌هاى وى را آغشته به خون مى‌ديدم.» (۲) وقتى كه فاطمه عليهاالسلام به خانه همسر رفت و زندگى مشترک را با اميرالمؤمنين عليه‌السلام شروع كرد، روزى رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به ديدنشان رفت و فرمود: «كارهاى داخل خانه را فاطمه عليهاالسلام و امور بيرون خانه را على عليه‌السلام بر عهده گيرد. [ عَلى فاطِمَةَ بِخِدْمَةِ ما دونَ البابِ وَ عَلى عَلىً بِخِدْمَةِ ما خَلفه. ]» فاطمه عليهاالسلام كه اين سخنان را از پدرش شنيد، خوشحال شد و گفت: «فقط خدا آگاه است كه از سخنان پدرم چقدر خوشحالم. خوشحالى من از اين است كه پدرم كارهاى خانه را به من واگذار فرمود و از كارهاى مردانه و مشاغل سنگين زندگى معافم داشت. چون از اين مى‌ترسيدم كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مرا در كارهاى مردان شركت بدهد و تكليفى كه بالاتر از طاقت من است بر من تحميل كند.» (۳) 📚منبع (۱) محرق القلوب، ملامهدی نراقی، ص٣٠ (۲)منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص۱۳۳ (۳)وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج۱۴، ص۱۲۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7455
🔹 به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری *تسنیم، دکتر حسین محمدی‌فام* مداح اهل بیت علیهم السلام و مدرس دانشگاه، در یادداشتی با عنوان «چرا تبیین؛ چرا مداحان؟» نوشت. 📎 این یادداشت را می‌توانید از طریق آدرس زیر مطالعه کنید: 📌 https://tn.ai/3225145 لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7443
💐 اقتدای حضرت عیسی(علیه السلام) به حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه) روایات متعدد، از برگشت و حضور حضرت عیسی(ع) در جبهه حضرت حجت(عج) خبر داده‌اند. حضرت مسیح(ع)، حامی و مروّج حضرت حجت است که به هدایت مردم به‌ ویژه اهل‌ کتاب می‌پردازد. همچنین هنگام نماز جماعت به حضرت مهدی(عج) اقتدا می‌کند، چنان‌که پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله) به این موضوع اشاره فرموده است: فینزل روح‌الله عیسی بن مریم فیصلّی خلفه پس هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) عیسی بن مریم فرود می‌آید و پشت سر او (حضرت مهدی) نماز می‌خواند. 📚منبع بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7459
🌸 استغفار امام باقر(ع) برای شیعیان مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‏، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْحَسَنِ، قَالَ: حَدَّثَنِي وُهَيْبُ‏ بْنُ حَفْصٍ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ، قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السلام: «وَ كَانَتْ أُمِّي مِمَّنْ آمَنَتْ‏ وَ اتَّقَتْ و أَحْسَنَتْ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.» قَالَ: «وَ قَالَتْ أُمِّي: قَالَ أَبِي: يَا أُمَّ فَرْوَةَ، إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ؛ لِأَنَّا نَحْنُ فِيمَا يَنُوبُنَا مِنَ الرَّزَايَا نَصْبِرُ عَلى‏ مَا نَعْلَمُ‏ مِنَ الثَّوَابِ، وَ هُمْ يَصْبِرُونَ عَلى‏ مَا لَايَعْلَمُونَ.»(كافی. باب مولد أبی عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام، ص۵۲۸) امام صادق(ع) فرمودند: «مادر من از كسانى بود كه ايمان داشت و با تقوى و خوش‌كردار و خدا خوش‌كرداران را دوست مى‌‌‌دارد.» گفت: كه پدرم فرموده: «اى ام فروه! به راستى من هر آينه نزد خدا دعا مى‌‌‌كنم براى گناه‌كاران از شيعيان ما در هر روز و شب هزار بار، زيرا ما به مصيبت‌‌‌ها صبر مى‌‌‌كنيم و مى‌‌‌دانيم چه ثوابى دارد و آنها ندانسته صبر مى‌‌‌كنند.» 📚منبع اصول کافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۵۲۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7469
🌸 مواجهه امام باقر(ع) با مصائب در برابر مصائب تسلیم بود و همواره می‌ترسید که مبادا نعمت‌های خدا را ناسپاسی کرده باشد. زمانی یکی از افراد خانواده او بیمار شد و سپس درگذشت. امام که از بیماری او ناراحت بود، بعد از مرگ وی هرگز اظهار جزع نکرد و فرمود: «آن‌چه را دوست می‌داریم از خدا می‌خواهیم، امّا وقتی آن‌چه برای ما ناگوار است روی دهد، نسبت به آن‌چه خدا برای ما پسندیده است، مخالفت نمی‌کنیم.» 📚منبع عیون الاخبار، ابن قتیبه دینوری، ج۳، ص۵۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7469
🌸 افتخار امام باقر(ع)به کار کشاورزی امام جعفر صادق عليه‌السلام حكايت فرموده است : «محمّد بن منكدر* معتقد بود كه پس از امام سجّاد(ع) كسى در فضل و علم و عبادت، هم رديف آن حضرت نخواهد بود. تا آن كه روزى از روزها، در يكى از باغستان هاى اطراف شهر مدينه، حضرت باقر العلوم(ع) را مشاهده كرد كه مشغول كارگرى و كشاورزى است. با خود گفت: بايد او را نصيحت كنم تا خود را در اين كهولت سن و سنگينى بدن به زحمت نيندازد. پس در حالى كه امام محمّد باقر(ع) در اثر خستگى بر دو غلام خود تكيه زده بود، محمّد بن منكدر جلو آمد و چون نزديک امام(ع) رسيد، سلام كرد و حضرت با حالتى گرفته و ناراحتى، جواب سلام او را داد. سپس محمد بن منكدر حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت: يابن رسول اللّه! خداوند امور تو را اصلاح نمايد. شما در اين كهولت سن و با اين كه يكى از بزرگان قريش هستى، در اين گرماى سخت در طلب و تحصيل دنيا مى‌باشى؟! اگر در چنين حالتى مرگ فرا رسد چه خواهى كرد؟ و در پيشگاه خداوند چه جوابى دارى؟» امام باقر(ع) خود را از آن دو غلام كنار گرفت و آزاد روى پاى خود ايستاد و سپس فرمود: «به خدا سوگند چنانچه در اين حالت، مرگ سراغ من آيد در بهترين حالت‌ها خواهم بود، چون كه مشغول طاعت خدا هستم و مى‌خواهم خود را از افرادى همانند تو بى‌نياز گردانم و سربار جامعه نباشم؛ زيرا هر كه سربار جامعه باشد گناه و معصيت خداى تعالى را كرده است.» امام جعفر صادق عليه‌السلام افزود: «در اين هنگام محمّد بن منكدر اظهار داشت: خداوند تو را مورد رحمت خويش قرار دهد، خواستم تو را نصيحتى نمايم وليكن تو مرا ارشاد و نصيحت نمودى.» * محمّد بن منكدر از سران صوفيّه بود كه تنها اوقات خود را به عبادت و بطالت مى‌گذراند و اهل كار و تلاش نبود و خود را نيازمند ديگران و سربار جامعه قرار مى‌داد. 📚منبع اعيان الشيعه، علامه سید محسن امین، ج ۱، ص ۶۵۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7469
🌸 سخاوت و مروت امام باقر(ع) نسبت به دوستان در روایت از حسن ابن کثیر وارد شده است که از نیازمندی خود و بی وفایی دوستانم در نزد امام باقر(ع) گلایه کردم. امام(ع) فرمود: «چه بد برادری است کسی که در هنگام توانگری تو را در نظر دارد و به هنگام تنگدستی رابطه‌اش را با تو قطع کند.» آنگاه به غلامش فرمود: «کیسه‌ای بیاور.» در آن کیسه هفتصد درهم بود و فرمود: «این را خرج کن و چون تمام شد مرا آگاه کن.» همچنین شیخ مفید در روایتی دیگر از عبدالله ابن عمیر و عمرو بن دینار نقل می‌کند که هر دوی آنان گفتند: ما حضرت ابی جعفر محمد بن علی(ع) را دیدار نمی‌کردیم جز اینکه نفقه و صله و پوشش ما را می‌داد و می‌گفت: «این را پیش از آنکه به دیدار من آیید برای شما آماده کرده بودم.» 📚منبع الارشاد، شیخ مفید، ص۲۳۹ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7469
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید قاسم سلیمانی: فلسطین گردنه ای است که اگر دشمن بر آن مسلط شود، ما در تهران نمی توانیم بمانیم. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7474
مقام معظم رهبری: شهادت پاداش تلاش بی وقفه او در همه این سالها بود. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 سالروز شهادت مظلومانه سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی را تسلیت عرض می نماییم. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4596
🟤 متوکل فقط سه روز زنده است سید بن طاوس و دیگران روایت کرده‌اند که چون متوکل، فتح بن خاقان وزیر خود را خواست اعزاز و اکرام نماید و منزلت او را نزد خود بر دیگران ظاهر گرداند و در حقیقت غرض او نقص شأن و استخفاف قدر امام علی النقی(ع) بود و این امر را بهانه کرده بود، پس در روز بسیار گرمی با فتح بن خاقان سوار شد و حکم کرد که جمیع امرا و علماء و سادات و اشراف و اعیان در رکاب ایشان پیاده بروند و از جمله آنها امام علی النقی(ع) بود، زرافه حاجب متوکل گفت که من در آن روز آن جناب را مشاهده کردم که پیاده می‌رفت و تعب بسیار می‌کشید و عرق از بدن مبارکش می‌ریخت. من نزدیک آن جناب رفتم و گفتم: یابن رسول اللّه! چرا شما خود را تعب می‌فرمایید؟ حضرت فرمود: «غرض اینها استخفاف من است ولکن حرمت بدن من نزد خدا کمتر از ناقه صالح نیست.» به روایت دیگر فرمود: «یک ریزه ناخن من نزد حق تعالی گرامی‌تر از ناقه صالح و فرزند اوست.» زرافه گفت: چون به خانه برگشتم این قصه را با معلم اولاد خود که گمان تشیع به او داشتم نقل کردم، او سوگند داد مرا که تو البته از آن حضرت شنیدی این سخن را؟ من سوگند یاد کردم که شنیدم. پس گفت: فکر کار خود بکن که متوکل سه روز دیگر هلاک می‌شود تا از قضیه او آسیبی به او نرسد. من گفتم از چه دانستی؟ گفت: برای آنکه حضرت دروغ نمی‌گوید و حق تعالی در قصه قوم صالح فرموده است (تَمَتَّعُوا فی دارِکُْم ثَلاثَةَ اَیّامٍ) و ایشان بعد از پی کردن ناقه به سه روز هلاک شدند. من چون این سخن را از اوشنیدم او را دشنام دادم و بیرون کردم. چون او بیرون رفت با خود اندیشه کردم گفتم بسا باشد که این سخن راست باشد، اگر احتیاطی در امور خود بکنم به من ضرری نخواهد داشت. پس اموال خود را که پراکنده بود جمع کردم و انتظار انقضای سه روز می‌کشیدم. چون روز سوم شد منتصر فرزند متوکل با اتراک و غلامان مخصوص او به مجلس او آمدند و او را با فتح بن خاقان پاره پاره کردند. بعد از مشاهده این حال اعتقاد به امامت آن حضرت نمودم و به خدمت او رفتم آنچه میان من و آن معلم گذشته بود عرض کردم. فرمود: «معلم راست گفته من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۲، ص۶۰۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7493
🟤 نذر مادر متوکل برای امام هادی(ع) شیخ کلینی و شیخ مفید و دیگران از ابراهیم بن محمد طاهری روایت کرده‌اند که خراجی یعنی قرحه و جراحتی در بدن متوکل، به هم رسید که مشرف بر هلاک گردید و کسی جرات نمی‌کرد که نیش‌تری به آن برساند. پس مادر متوکل نذر کرد که اگر عافیت یابد مال جلیلی برای حضرت امام علی النقی(ع) بفرستد، پس فتح بن خاقان به متوکل گفت که اگر می‌خواهی [کسی ] نزد حضرت امام علی النقی(ع) بفرستیم شاید دوایی برای این مرض بفرماید. گفت: بفرستید. چون به خدمت آن حضرت رفتند و حال او را غرض کردند فرمود: «پشکل گوسفند را که در زیر پای گوسفند مالیده شده در گلاب بخیسانند و بر آن خراج بندند که نافع است ان شاء اللّه تعالی.» چون آن خبر را آوردند جمعی از اتباع خلیفه که حاضر بودند خندیدند و استهزاء کردند. فتح بن خاقان گفت می‌دانم که حرف آن حضرت بی اصل نیست و آنچه فرموده است به عمل آورید ضرری نخواهد داشت. چون دوا را بر آن موضع بستند در ساعت منفجر شد و متوکل از درد و الم راحت یافت و مادرش مسرور شده پس ده هزار دینار در کیسه کرده سر کیسه را مهر کرد و برای آن جناب فرستاد. چون متوکل از آن مرض شفا یافت مردی که او را بطحایی می‌گفتند نزد متوکل بود و بد آن حضرت را بسیار گفت و گفت اسلحه و اموال بسیار جمع کرده است و داعیه خروج دارد. پس شبی متوکل، سعید حاجب را طلبید و گفت: بی خبر به خانه امام علی النقی(ع) برو و هرچه در آنجا از اسلحه و اموال که بیابی برای من بیاور. سعید گفت: در میان شب نردبانی برداشتم و به خانه آن حضرت رفتم و نردبان را بر دیوار خانه گذاشتم چون خواستم به زیر روم به واسطه تاریکی، راه را گم کردم و حیران شدم ناگاه حضرت از اندرون خانه مرا ندا کرد: «ای سعید! باش تا شمع از برای تو بیاورند.» چون شمع آوردند به زیر رفتم دیدم که حضرت جبه‌ای از پشم پوشیده و عمامه‌ای از پشم به سر بسته و سجاده خود را بر روی حصیری گسترده و بر بالای سجاده رو به قبله نشسته است. پس فرمود: «برو و در این خانه‌ها بگرد و تفتیش کن.» من رفتم و جمیع حجره‌های خانه را تفتیش کردم در آنها هیچ نیافتم مگر یک بدره که بر سرش مهر مادر متوکل بود و یک کیسه سر به مهری دیگر‌. پس فرمود: «مصلای مرا بردار.» چون برداشتم در زیر مصلا شمشیری یافتم که غلاف چوبی داشت و بر روی آن غلاف هیچ نگرفته بودند، آن شمشیر را با دو بدره زر برداشتم و نزد متوکل رفتم، چون مهر مادر خود را بر آن دید او را طلبید و از حقیقت حال سوال کرد. مادرش گفت: من برای او فرستاده‌ام و هنوز مهرش را برنداشته است، چون کیسه دیگر را گشود چهارصد دینار در آن بدره بود. پس متوکل یک بدره دیگر به آن ضم کرد و گفت: ای سعید! این بدره‌ها را با آن کیسه و شمشیر برای او ببر و عذرخواهی از او بکن. چون آنها را به خدمت آن حضرت بردم گفتم: ای سید من! از تقصیر من بگذر که بی‌ادبی کردم و بی‌رخصت به خانه تو در آمدم چون از خلیفه مأمور بودم معذورم. حضرت فرمود: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلِبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ به زودی خواهند دانست آنها که ستم می‌کنند که بازگشت آنها به سوی کجا است.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۲، ص۶۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=7493
محتوای ویژه شهادت امام هادی علیه السلام، بر روی پایگاه اطلاع رسانی مداحی عالمانه بارگذاری شد. از طریق آدرس maghtal.com با استفاده از گوشی یا رایانه خود، از بخش‌های مختلف این سایت بازدید به عمل آورید. محتوای کانال مداحی عالمانه همزمان بر روی سایت فوق ارگذاری می‌گردد. کانال‌ها و پایگاه را به ذاکران اهل بیت علیهم السلام و خطبای ارجمند معرفی بفرمایید. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: www.maghtal.com