eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
این خبر بین تمام غلامان و فقرای شهر پیچید که آزر پسری دارد که مدد کار همه است و خاضعانه به دیگران کمک می کند و فقرا بابت وجود ابراهیم، احترام آزر را هم در قلوبشان بیش از گذشته داشتند. ابراهیم به خانه و حضور پدر بزرگش آزر رسید و اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که آزر با اولین نگاه، مهر ابراهیم بر دلش بیافتد و او را گرامی دارد. ابراهیم با احترام به پدربزرگش آزر سلام کرد و ازر نگاهی به بازوهای پهلوانی و هیکل رشید و صورت نورانی ابراهیم انداخت و ناخوداگاه گفت: ابراهیم! تو بزرگمردی در بابل هستی و من با نگاه به تو ، به یاد جوانی ام افتادم، به خانه ات خوش آمدی.. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: چند ماهی از آمدن ابراهیم به میان خانواده اش میگذشت، در این مدت ابراهیم با اجازه پدر بزرگش آزر در شهر می گشت تا با آیین و اعتقادات و مقدسات بابلیان آشنا شود، او با چشم خود میدید که مردم طبق عادت بت های بی جان را می پرستند، پس اگر کسی در بابل بر علیه بت پرستی قیام می کرد، می بایست با عادت های بد و زشت و دیرینه مردم بجنگد و این جنگ، نبردی سخت بود چرا که ترک عادت یک پروسه وقت گیر است که خیلی از مردم برای راحتی خود، با آن کنار نمی آیند ابراهیم که فطرتش نزدیکترین فطرت به فطرت ابتدای خلقت بود با هر کس که هم صحبت می شد او را به خود جذب می کرد و مهر ابراهیم بر دل هر کسی که با او برخورد می کرد می نشست، البته رفتار ابراهیم که برگرفته از تربیت دست نخورده خدایی و ذات پاک الهی اش بود، مردم را تحت تاثیر قرار داده بود، او مانند دیگر بزرگان و متمولین شهر، متکبر نبود و به افراد ضعیف فخر فروشی نمی کرد، بلکه در هر جا و مکانی که پا می گذاشت به دیگران کمک می کرد. کم کم ابراهیم شهره شهر بابل شد و همگان به حال آزر به خاطر داشتن چنین پسری غبطه می خوردند و این تعاریف و تکریم ها به گوش آزر هم رسید. درست است همه از تواضع و مهربانی و امین بودن ابراهیم داستان ها می گفتند اما برای آزر که بزرگ کاهنان معبد بابل بود بسیار سخت بود که ببیند نواده اش مانند غلامان کار می کند و همنشین اقشار متوسط و ضعیف جامعه است، بنابراین یک روز صبح که ابراهیم عازم بیرون رفتن بود قبل از خروج از خانه به او گفت: ای ابراهیم! به گمانم مدت زیادی صرف شناخت مردم شهر کردی و اینک نوبت آن است که تو هم مانند دیگران برادران و اقوامت به کاری در خور خودت مشغول شوی. ابراهیم امر آزر را تایید کرد و فرمود: من به چه کاری باید مشغول شوم؟! آزر دستش را زیر چانه اش زد و گفت: به دنبال من بیا و همانطور که از خانه خارج می شدند ادامه داد: درست است که شاید کار در کارگاه بت تراشی برایت سخت باشد، اخر تراشیدن بت ها کاری بسیار ظریف است که هر کسی از پس آن برنمی آید، اما چند روزی آنجا باش و خوب به کار ما دقت کن تا ببینم استعداد این کار هنرمندانه و البته پر درآمد را داری یانه؟! ابراهیم چشمی گفت و همراه آزر پا به کارگاهی که تا خانه شان فاصله چندانی نداشت گذاشت. ابتدای ورود به کارگاه، ابراهیم جلوی در ایستاد و با تعجب به انواع و اقسام بت هایی که همه از چوب و سنگ تراشیده شده بودند و این مردم بنا به عادتی احمقانه آنها را عبادت می کردند خیره شد. آزر و دیگر شاگردان و اساتید فن مشغول کار شدند و آزر امر کرده بود که ابراهیم را آزاد بگذارند تا هر کاری دوست داشت انجام دهد. ابراهیم به سمت کُنده درختی که در گوشه کارگاه گذاشته بودند رفت، تکه چوبی بی جان که قرار بود تبدیل به مجسمه ای از بعل و مردوک شود و برای بابلیان خدایی کند. ابراهیم بدون آنکه به اطراف توجهی کند، ابزار کار را برداشت و مشغول تراشیدن آن کنده درخت شد. آزر از همان لحظه ورود ابراهیم به کارگاه، او را زیر نظر گرفته بود و هر دفعه که به او در حین کار نگاه می کرد، سرشار از تعجب و غرور میشد، چرا که ابراهیم بدون انکه قبل از این در کارگاه کار کرده باشد و تجربه صورتگری داشته باشد، همچون استاد ماهر، با دستان هنرمندش، آن تکه چوب را می تراشید و حالت میداد. ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: دقایق به تندی می گذشت و ابراهیم بی وقفه با چاقو و چکشی تیز به جان تکه چوبه بی جان افتاده بود و بی توجه به اطرافش چنان هنرمندانه تمثال انسانی را صورتگری می نمود که آزر و شاگردانش دست از کار کشیده بودند و با شگفتی حرکات او را نگاه می کردند. بالاخره کار ابراهیم تمام شد و آزر همانطور که صورتش از شادی می درخشید شروع به کف زدن کرد و گفت: آفرین ابراهیم! انگار که تو به این دنیا آمدی تا بت های زیبا بتراشی و دیگران از تو این پیشه را یاد بگیرند و به راستی که خون آزر در رگهای تو جاریست و سپس روبه جمع داخل کارگاه کرد و گفت: همه بدانید که ابراهیم جانشین من در این کارگاه هست و من او را آموزش نجوم خواهم داد تا همهٔ القاب و عناوین درباری من به او به ارث برسد و شاید بزرگ کاهنان در آینده ای نه چندان دور، ابراهیم باشد. ابراهیم نگاهی به مجسمه بی جانی که تراشیده بود کرد، او با خود زمزمه کرد: من هرگز در برابر صورتکی که ساخته دست خودم است تعظیم نخواهم کرد، خداوند من آن است که کل دنیا را خلق نموده و من را که نوزادی ضعیف بودم در غاری به دور از زندگی انسان ها پرورش داد. آن روز زمانی که آزر به خانه رسید، با افتخار دست دور شانه های ابراهیم برد و همانطور که او را در آغوش می کشید به بونا نگاهی انداخت و گفت: مرحبا بونا! مردوک بزرگ تو را حفظ کند که چنین شاگرد با استعدادی به آزر هدیه کردی، دیر زمانی نمی گذرد که ابراهیم استادی شود که از پدرش آزر هم پیشی گیرد. بونا با تعجب به ابراهیم نگاه می کرد و زیر لب گفت: بی شک این نیز از الطاف خدای بزرگ است که خواسته ابراهیم در چشم همگان عزیز گردد. ماه ها از شروع به کار ابراهیم در کارگاه بت تراشی می گذشت که فرشته وحی به او نازل شد و مژده رسالت را از سوی خداوند به ابراهیم ابلاغ کرد، حالا او پیامبر این قوم بود می بایست با عادت های ناشایست بابلیان مبارزه کند، مبارزه ای سخت و نفس گیر و روشنگری کند و پرده از حقایق بردارد و برای مرحله اول کار او تصمیم گرفت که این روشنگری را از خانواده و نزدیکانش آغاز کند. پس یک روز که چون همیشه در کارگاه مشغول کار بود، با چالاکی سه مجسمه چوبی تراشید، آزر نزدیک ابراهیم شد و همچون همیشه از هنر دست او تعریف کرد و او را تشویق نمود، در این هنگام، ابراهیم دستش به یکی از مجسمه ها خورد و مجسمه از بالای قفسه سنگی به پایین افتاد و از وسط به دو نیم شد. در این هنگام آزر درحالیکه صورتش از خشم سرخ شده بود فریاد بر آورد: چه میکنی ای بچه نافهم؟! ابراهیم ابروانش را بالا داد و فرمود: هیچ! مگر اتفاق خاصی افتاده؟! چیزی نشده...که ناگهان ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
اثار نماز شب در دنيا 🌷ارامش بدن 🌷درمان بيماريها 🌷سلامتي بدن 🌷خوش ا‌خلاقي 🌷خوشبوشدن 🌷ريزش گناهان 🌷نورانيت قلب 🌷نورانيت و سفيدي صورت 🌷به اجابت رسيدن دعا 🌷زياد شدن رزق و روزي 🌷زيبايي صورت 🌷رفع غم و اندوه آثار نماز شب پس از مرگ 🌺نورانيت قبر 🌺مانع فشار قبر 🌺نجات از عذاب قبر 🌺شفاعت نمازگزار در قبر 🌺چراغ انسان در تاريكي قبر 🌺نجات از وحشت قبر 🌺همراه و مونس انسان در قبر 🌺خروج از قبر با صورت نوراني آثار نماز شب در اخرت 🌸گريان نبودن چشم 🌸زينت ادمي در قبر 🌸دفع حرارت اتش قيامت 🌸سبب ورود به بهشت 🌸اسايش در موقف قيامت 🌸عبور سريع از پل صراط 🌸عبور از درهاي هشتگانه بهشت 🌸گرفتن نامه اعمال بدست راست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این شب زیبـا ✨میسپارمتان به ✨اون کسی که تو دیار ✨بی کسی بین همه ی ✨دلواپسی ها مونس ✨ و همدممان است ✨شبتون در پناه حق ✨به امیـد 🌸فـردایی پراز بهترینهـا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓زندگی هدیه ای ست 🦋برای شادی 💓تنهاکسانی شادند که 🦋ازگذشته و آینده رهاهستند 💓امروزتون پراز موفقیت 🦋گلدون زندگیتون 💓پرباشه ازگلهای زیبا 🦋وعشق زندگیتون دائمی باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️یادت نره که امروز 🔹شکرگزار خدا باشی ❤️چون خدا یادش نرفت که 🌷امروز صبح بیدارت کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼امروزتون 🍃خوش آب ورنگ 🌼آرزومیکنم 🍃حس خوبِ یک لبخند 🌼حس خوب درک 🍃یک نگاه پر مهر 🌼حس خوبِ بوییدن عطر خدا 🍃حس خوب زندگی 🌼وحس خوب نگاه خدا 🍃سهم امروزتون باشه♡
🌱 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ 🌷 فضایل عملی حضرت فاطمه سلام الله علیها 💎 در محیط علم هم یک دانشمند والا است . ✍ آن خطبه ای که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه ، بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و اله ایراد کرده است ، خطبه ای است که به گفته ی علامه مجلسی ، "بزرگان فصحا و بلغا و دانشمند باید بنشبینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند" 🌷 این قدر پر معز است ! 💫 از لحاظ زیبایی هنری ، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج البلاغه است . 💫فاطمه ی زهرا سلام الله علیها میرود در مسجد مدینه ، در مقابل می ایستند و ارتجالاً حرف ميزند ! شايد يك ساعت با بهترين و زيباتربن عبارات و زبده ترين و گزیده ترین معانی صحبت کرده است . 📔 " حقیقت عظیم :ص ۱۴۸ مجموعه بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ( مد ظله العالی )
1.1M
📌 وظیفه ما در این برهه زمانی چیست ⁉️ اتفاقات منطقه به نفع جبهه مقاومت در حال رقم خوردن هستند یا به ضررش⁉️ راه نجات از وضعیت کنونی چیست⁉️ 🏷 🚀
🌷 لوح | مقام والای شهادت پاداش الهی تلاش‌های علمی ماندگار اوست 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام تسلیت شهادت دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید فخری‌زاده: «دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.» ۱۳۹۹/۰۹/۰۸ 🔺 بازنشر به مناسبت سالگرد شهادت
📣 خطرناک‌ترین عامل برای استکبار منطق مقاومت است 🔸ائمه جمعه استان کرمان در خطبه های نماز جمعه این هفته مطرح کردند: 🔸امام جمعه شهرستان عنبرآباد: موشک‌های حزب‌الله باعث آتش‌بس شدند 🔸امام جمعه شهرستان شهربابک: لزوم تبیین فرهنگ مقاومت در جامعه 🔸امام جمعه شهرستان فاریاب: خطرناک‌ترین عامل برای استکبار منطق مقاومت است 🔸امام جمعه شهرستان بم: سکوت در مقابل جنایات رژیم صهیونسیتی جایز نیست 🔸امام جمعه شهرستان جیرفت: وعده صادق ۳، فتح مبین خواهد بود 🔸امام جمعه موقت شهرستان فهرج: حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوی مادران محور مقاومت 🔸امام جمعه شهرستان منوجان: منطق مقاومت،دلیل حقانیت جمهوری اسلامی 🔸امام جمعه شهرستان سیرجان: قانون‌مندی شاخصه‌های مهم تمدن‌گرایی است 🔸امام جمعه شهرستان قلعه‌گنج: جمهوری اسلامی در حال یک مباره همه‌جانبه 🔸امام جمعه شهرستان بردسیر: کم‌رنگ شدن وظیفه نظارت در بین نمایندگان 🔸امام جمعه شهرستان راور: آتش‌بس نشانه سیاست‌های درست جبهه مقاومت 🔸امام‌جمعه‌ شهرستان انار: تجهیزات و نیروهای دشمن در حال نابودی است 🔸امام شهرستان رفسنجان: منطق مقاومت کارساز است.
🔹کوه باشی، سیل، یا باران، چه فرقی می‌کند 🔹سرو باشی، باد، یا توفان، چه فرقی می‌کند 🔹مرزها سهم زمین‌اند و تو سهم آسمان آسمان شام یا ایران، چه فرقی می‌کند 🔹مرز ما عشق است، هر جا اوست، آن‌جا خاک ماست 🔹سامرا، غزّه، حلب، تهران، چه فرقی می‌کند 🔹قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم حصر الزهرا و آبادان، چه فرقی می‌کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 پیشگویی روایات در مورد و آخرالزمان وظهور امام زمان پیشنهاد میشود حتما گوش بدید
🌷این ۲ آیه هردو میگه ازرحمت خدا ناامیدنشوید: چه فرقی بین این دو آیه هست؟ میتونیدتشخیص بدیدکه چه فرق مهمی بین این دو موردهست؟ 🌷يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (٨٧)یوسف 🌷قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰٓ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (٥٣)زمر فرق آیه بالایی وپایینی اینه که بالایی ازقول حضرت حضرت یعقوبه پایینی ازقول خودخداوندهست
📝 المثل‌ها 🔸خر بیار باقالی بارکن از کجا اومده؟ 🔹این مثل در موقعی گفته می شود که در وضعیت ناچاری قرار میگیری. ✍مردی باقلای فراوان خرمن کرده بود و در کنار آن خوابیده بود. فرد دیگری که کارش زورگویی و دزدی بود، آمد و بنا کرد به پر کردن ظرف خودش. صاحب باقلا بلند شد که دزد را بگیرد. با هم گلاویز شدند عاقبت دزد صاحب باقلا را بر زمین کوبید و روی سینه اش نشست و گفت: 🔹بی انصاف من می خواستم یک مقدار کمی از باقلاهای تو را ببرم حالا که این طور شد می کشمت و همه را می برم. صاحب باقلا که دید زورش به او نمی رسد گفت : حالا که پای جان در کار است برو خر بیار باقالی بار کن ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 با این ۴ ترفند پف دار و خوشرنگ باقی میمونه و سیاه و خشک نمیشه حتما تا آخر ببین ☘زرشک خوب، قرمز روشن و خوشرنگ است، بنابراین از خریدن زرشک‌هایی که رنگ تیره دارند خودداری کنید. ☘ آب زعفران را جدا با برنج قاطی کنید و زرشک را بعد روی آن بریزید. اینجوری هم عطر زعفران حفظ می شود، هم رنگ زرشک قرمز و درخشان باقی می ماند. ☘ زرشک را چه تازه باشد چه خشک شده در فریزر نگهداری کنید. تا رنگ آن ثابت بماند و کدر نشود. ☘اگه توی غذاهای دیگ میخواین استفاده کنین حتما دراخر پخت اضافه کنین وتفت ندید ☘هر چه زرشک بماند، تیره تر می شود مگر اینکه تا تازه است آن را فریز نمایید تا نرم و خوشرنگ
چرا غذای مجلس عزای اموات مکروه است؟.mp3
8.87M
🎙 📎 چرا غذای مجلس عزای اموات مکروه است؟ ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
پس از آتش بس لبنان آیا مطالبه برای انتقام از اسرائیل لازم است؟.mp3
2.88M
🎙 📎 پس از آتش بس لبنان آیا مطالبه برای انتقام از اسرائیل لازم است؟ ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
پس از آتش بس اسرائیل و لبنان آیا نیاز به جمع‌آوری کمک برای لبنان داریم؟.mp3
1.92M
🎙 📎 پس از آتش بس اسرائیل و لبنان آیا نیاز به جمع‌آوری کمک برای لبنان داریم؟ ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
مذاکره کننده تراز جمهوری اسلامی یعنی ایشان👇 براى امير المومنين امام علی ابن ابیطالب عليه السلام نامه اى از معاويه ملعون رسيد. حضرت امام علی علیه السلام مهر نامه را شكست و آن‌را قرائت كرد : از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على! اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش! حضرت علی علیه السلام جواب نامه را اينگونه نوشتند: از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم. به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم. سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد. دوباره حضرت سؤالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم . حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش... طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بوسید و بسوى شام حركت كرد. معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند. معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد . طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت! سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!!!! اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن! اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد! عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند. معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد چه کسی به خدمت چه کسی آمده اى ؟ طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اُذن الله ، وجه الله ، امير المؤمنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان! معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم! طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم. معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم. معاويه گفت : نامه را به يزيد بده طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش! بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند. بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد : على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش " طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت. سپس خواست برود كه معاويه گفت: طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو. اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى، راه كوفه را در پيش گرفت. معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند! عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!! مذاکره کننده یعنی جناب طرماح... سلام و درود خدا بر طرماح،هدیه به روح بهترین مذاکره کننده تاريخ ، فاتحه ای با صلوات بفرستید... لعنت خدا بر مذاکره کننده بد و بدترین مذاکره کنندگان تاریخ از جمله ابوموسی اشعری...
کتاب اسرار آل محمد جلسه 5 حدیث شماره 4.mp3
22.41M
🎙 📌 جلسه 5 📎 حدیث شماره 4 ◀️ دین سکولار، دینی که منافع دنيایی ما را تأمین کند. چنانچه منافع ما تأمین شد، بخشهایی از دین را عمل می‌کنیم وگرنه بین منافع و دین، منافع را انتخاب می‌کنیم. ◀️ امیرالمؤمنین بعد از خانه نشینی، قرآن را طبق تنزیل و تأویل، ناسخ و منسوخ، جمع آوری کردند. تأویل یعنی: اصل این آیه، به کجا و چه کسانی برمی‌گردد. ◀️ آیات ناسخ و منسوخ مرحله به مرحله برای اعراب نازل می‌شد تا بتوانند آن را درک کنند، این مراحل در قرآن حذف نشد، و کاربرد عام آن باقی ماند. ◀️ اتمام حجت امیرالمؤمنین برای یاری و پذیرش قرآن، بی نتیجه ماند. ◀️ خلیفه اول، لقب امیرالمؤمنین را برای خود غصب کرد... ◀️ ای اهل ایمان بعضی همسران و فرزندان شما دشمنان شما هستند. ایمان و اعتقاد خود را برای آنها از دست ندهید. ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.