eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان شب 👇👇👇👇👇👇
🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ابوبصیر نقل کرده است: روزی به امام کاظم عرض کردم که امام زمان را چگونه می توان شناخت؟ امام فرمود: امام زمان را به چند چیز می توان شناخت. یکی از آنها سخن گفتن امام به هر زبانی است. در حال صحبت بودیم که مردی از جانب خراسان آمد و پس از سلام شروع به صحبت کردن به زبان عربی کرد و حضرت پاسخ او را به زبان خراسانی داد. مرد خراسانی گفت به خدا سوگند من به این جهت با شما به زبان عربی صحبت کردم که تصور می کردم شما زبان خراسانی نمی دانید. اکنون می بینم که شما فصیح تر از من به زبان خراسانی صحبت می کنید. حضرت فرمود: اگر من این زبان را بهتر از تو ندانم پس فضیلت و علم من بر تو چگونه است و چگونه مستحق خلافت و امامت هستم؟ سپس امام فرمود: کلام و زبان هیچ قبیله ای بر ما پوشیده نیست
دعا میڪنم دراین شب زیر این سقف بلند روی دامان زمین هرڪجا خسته و پرغصه شدی دستی ازغیب به دادت برسد وچه زیباست ڪـه آن دستِ خدا باشد وبس 🌟شبتون پر از آرامش🌟 🌟🌟🌟✨✨
🌍🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌍 ✴️ یکشنبه 👈17 آذر 98 👈11 ربیع الثانی 1441👈8 دسامبر 2019 🕋مناسبت های اسلامی و دینی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅امور ازدواجی عقد و عروسی خواستگاری. ✅خریدن و فروش و تجارت. ✈️مسافرت خوب است. 🤕مریض امروز خوب می شود. 👶نوزاد امروز زندگی خوبی خواهد داشت.ان شاءالله. 🔭احکام و اختیارات نجومی. امروز برای امور زیر خوب است.. ✳️شروع به ساخت و ساز. ✳️و خرید جواهرات نیک است. ⚫️ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری،خوب نیست .. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #فصد انداختن در این روز، خیلی خوب نیست 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب دوشنبه دیده شود طبق ایه 12 سوره مبارکه یوسف علیه السلام ارسله معنا یرتع و یلعب و انا له لحافظون .... و چنین استفاده می شود که عزیزی ازخواب بیننده دور افتد و عاقبتش بخیر باشد.ان شاءالله . و همانند ان قیاس شود. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست.. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست .. ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 بامیدپرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
فرقی نمیکنه فقیـر باشی یا ثروتمند میزان بـرکت خانواده رو دعای مادر تعیین میکنه . هـرکجا دیدی خداوند با شکـوه تحـویـلت گـرفـت بی ‌شـک خرجش دعای مـادر بوده است جـوانی به نزد حضـرت رسـول اکرم صل ‌الله علیـه وآله رفت و از مشکل زندگی گِله‌ مند بود پیامبر اکرم به او فرمـود از مـادر بخواهید که برای شما دعـا کنـد. جـوان گفت مادرم در قیـد حیـات نیست پیامبـر فرمـود از #پدر بخـواهیـد برای شمـا دعـا کنـد وفرمود اگر مادرش درقیدحیات بود قطعادعای او زودتر مستجاب میشد #مادر #دعا #برکت #خانواده
#یاصاحب_الزمان_عج❣ 💛ما عاشق بے قرار یاریم همہ 💔بر درد فراق او دچاریم همہ 🌼از پاے بہ جان او نخواهیم نشسٺ 🍃تا سر بہ قدومش بسپاریم همہ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #سلام‌امام‌زمانم
🔰❤️🔰 🔰 ختم سوره قُلْ یٰا أَیُّها اَلْکٰافِرونَ: ☘ مرحوم سمنانی می فرماید: هر کس ده مرتبه سوره (قل یا أیها الکافرون )) را در وقت طلوع آفتاب* بخواند و بعد از آن هر دعایی بکند مستجاب شود. *منظور از طلوع آفتاب در بسیاری از عبارات پیرامونِ دعا ،اول بیرون آمدن خورشید نیست بلکه مراد بعداز اذان صبح است . 📕 تسهیل الدواء/۳۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایستگاه_تفکر ❤️ای رفیق کسی که رفیق و دوستی ندارد❤️ چرا آدم ۶۰سال نماز میخونه ولی قبول نیست😳⁉️ مثل همیشه عالی 👌👏 #خداشناسی #استادشجاعی
رمان دوم 5 🔹 چند روز از آن ماجرا گذشت... 🌅 صبحِ یک روزِ بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه. 🍒باغچه پر از درختِ آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. 🌳 درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیرِ آفتاب دلچسبِ بهاری می درخشید. بعد از پشتِ سر گذاشتنِ زمستانی سرد، حالا دیدنِ این طبیعتِ سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذّت بخش بود. 🔶 یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشتِ درخت ها صدایم می کرد. اوّل ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوارِ کوتاهی که پشتِ درخت ها بود پرید توی باغچه... 🔺تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد... 😳 باورم نمی شد. "صمد" بود. با شادی سلام داد. 😊✋ 😰دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدونِ اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم.🔐 🌺 صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغِ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: _ انگار "قدم" اصلاً مرا دوست ندارد. " من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم "قدم" را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشتِ باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت 😕 🔆 نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.» 🔹 عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود... 🌌 همین که اذانِ مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و "صمد" آمد... از دستِ خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.»😒 ❇️ خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سرِ زمین، آبیاری.»😊 🔸بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟!⁉️ کچل بود.☺️ 🔵 خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. ➖خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. 🌷 کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کارِ درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و "صمد" کمی این پا و آن پا کردم و بلند شدم تا از زیرِ نگاه های سنگینش فرار کنم، ایستاد وسط چهارچوبِ در، دست هایش را باز کرد و جلوی راهم را گرفت. با لبخندی گفت: «کجا؟! چرا از من فرار می کنی؟! بنشین باهات کار دارم.»😊 🔷 سرم را پایین انداختم و نشستم. او هم نشست؛ البته با فاصله خیلی زیاد از من. بعد هم یک ریز شروع کرد به حرف زدن. 🌹 گفت دوست دارم زنم این طور باشد. آن طور نباشد. گفت: «فعلاً سربازم و خدمتم که تمام شود، می خواهم بروم تهران دنبالِ یک کار درست و حسابی.» نگرانی را که توی صورتم دید، گفت: «شاید هم بمانم همین جا توی "قایش"» از شغلش گفت که سیمان کار است و توی تهران بهتر می تواند کار کند. همان طور سرم را پایین انداخته بودم. چیزی نمی گفتم. "صمد" هم یک ریز حرف می زد. آخرش عصبانی شد و گفت:😤 «تو هم چیزی بگو. حرفی بزن تا دلم خوش شود.» ⭕️ چیزی برای گفتن نداشتم. چادرم را سفت از زیر گلو گرفته بودم و زُل زده بودم به اتاقِ روبه رو. 🌺 وقتی دید تلاشش برای به حرف درآوردنم بی فایده است، خودش شروع کرد به سؤال کردن. پرسید: «دوست داری کجا زندگی کنی؟!» جواب ندادم.... دست بردار نبود. پرسید: «دوست داری پیشِ مادرم زندگی کنی؟!» 🔹 بالاخره به حرف آمدم؛ امّا فقط یک کلمه: «نه!» بعد هم سکوت..... 🖋ادامه دارد... نویسنده؛
141 💢 در تمدن غیر دینی به محض اینکه دوران جوانیشون تموم میشه، دوران ناامیدی شون آغاز خواهد شد... 🔺توی کشورهایی که تفکر غیر دینی رواج داره، آمار خودکشی خصوصا در افراد سالخورده خیلی بالاست. 👈 علتش هم اینه که اونا بعد از یه سِنّی دیگه زندگی براشون بی معناست. 💢 چون صاحبان حکومت در اون جوامع به انسان ها نگاهِ ابزاری دارن. 🔷میگن تو تا وقتی میتونی کار کنی مفید هستی و وقتی دیگه نتونستی کار کنی هیچ ارزشی نداری و بهتره که بمیری!😒
چندفایل اموزش قرانی ویژه تقدیم به شما سروران عزیز👇👇👇👇
02.mp3
5.34M
🔺#آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 🔹 #جلسه_دوم 🔹
آشنایی_با_مقام_صبا_زمزم_استاد_غلا.mp3
1.59M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 💠آشنایی با مقام صبا 2 💠
01.mp3
5.48M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 🔹 #جلسه_اول🔹
آموزش_مقام_بیاتین_استاد_غلامرضا_.mp3
1.34M
🔺#آموزش_صوت_و_لحن🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 💠آشنایی با مقام بیاتین 💠
06.mp3
5.56M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 💠 #جلسه_ششم 💠
03.mp3
5.47M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 🔹 #جلسه_سوم 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
05.mp3
5.65M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 💠 #جلسه_پنجم 💠
04.mp3
5.64M
🔺#آموزش_صوت_و_لحن🔺 🔶#استاد_شاهمیوه🔶 🔹#جلسه_چهام🔹
آشنایی_با_مقام_کامل_صبا_استاد_غلامر.mp3
2.47M
🔺 #آموزش_صوت_و_لحن 🔺 🔶 #استاد_شاهمیوه 🔶 💠 آشنایی با مقام صبا 1💠
✍️چه کسانی به حسن روحانی قدرت دادند؟!!! مردم ◾️چه کسانی علی لاریجانی و امثال او را به مجلس وارد کردند؟!!! مردم ▪️چه کسانی باید مشکلات کشور را حل کنند ؟!!! دولت و مجلس ◾️عامل مشکلات و فشار اقتصادی ؟ !!! کم کاری دولت و مجلس ▪️چه کسانی فحش می خورند؟ متأسفانه رهبر ، سپاه ، بسیج ، حوزه علمیه !!! ◾️کمی انصاف داشته باشیم . ▪️باید روزی در پیشگاه عدل الهی جوابگوی اعمال و گفتارمان باشیم. ◾️مردم ایران ، درست انتخاب کنید. ▪️مشکل در انقلاب نیست ، در انتخاب است!!!
خدا با اسم اعظم یا علی گفت  ملک در اولین دم یا علی گفت  عجب سری است در خلقت که از خاک  چو برمی خاست آدم یا علی گفت  عصا در دست موسی اژدها شد  کلیم آنجا مسلم یا علی گفت  مسیحا دم از آن گردید عیسی  که در دامان مریم یا علی گفت  محمد در شب معراج برخاست  به قصد قرب اعظم یا علی گفت  ز لیلایی شنیدم یا علی گفت  به مجنونی رسیدم یا علی گفت  مگر این وادی دارالجنون است  که هر دیوانه دیدم یا علی گفت  چمن با ریزش باران رحمت  دعایی کرد و او هم یا علی گفت  نسیمی غنچه ای را باز می کرد  به گوش غنچه کم کم یا علی گفت  علی را ضربتی کاری نمی شد  گمانم ابن ملجم یا علی گفت  مگر خیبر ز جایش کنده می شد  یقین آنجا علی هم یا علی گفت 
💠 یکی از حکیمان بزرگ به دیدن یکی از دوستان خود رفت. 🔶 آن شخص پسر کوچکی داشت که با وجود کوچکی سن، خیلی هوشیار بود. 💠 حکیم به آن طفل فرمود: اگر به من بگویی خدا کجاست، 🍊 یک دانه پرتقال به تو خواهم داد. 🔷 پسر با کمال ادب و احترام جواب داد: ✅ من به شما دو دانه پرتقال میدهم اگر به من بگویید خدا کجا نیست. 💠 حکیم از این پاسخ و حاضرجوابی متعجب شد و او را مورد لطف خود قرار داد. 📔 دانستنی های تاریخی، ص ۳۹۸
اینم صرفا جهت خنده👇👇👇👇