eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌍🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌍 ✴️ پنجشنبه👈20 آذر 1398 👈12 دسامبر 2019👈15 ربیع الثانی 1441 🕋 مناسبت های دینی و اسلامی. 🎇امور اسلامی و دینی. ✳️روز بسیار خوب و مبارکی برای همه حوائج خوب است. ✅حاجت ها در این روز روا گردد. 👶مناسب زایمان نیست. 🤒مریض امروز زود خوب می شود. 🚘 مسافرت: مسافرت بعد از ظهر خوب است. 🔭احکام و اختیارات نجومی. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️تاسیس و انجام کارهای مهم. ✳️امور تعلیم و تعلم تدریس و تحصیل. ✳️بردن جهاز عروس و حجله ارایی. ✳️و بنایی و امور ساخت و ساز نیک است. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری خوب و باعث سرور و شادی است. 💉💉حجامت فصد خون دادن زالو انداختن یا و فصد در ان روز خوب نیست سبب قولنج است. 😴 تعبیر خواب امشب: اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 16 سوره مبارکه نحل است و علامات و بالنجم هم یهتدون.... وچنین برداشت میشود که برای خواب بیننده حالتی غیر حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد.ان شاءالله. خیرات و صدقات بدهد. و در این مضامین قیاس شود. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست . ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
4_6003349194352362894.mp3
9.63M
◀ عشق یعنی تموم شه دوری...
میرزا جوادآقاملکی تبریزی 🔻 کاری که شیعه باید هر روز آن را انجام دهد: 🍀خواندن دعای عهد 🍀خواندن سه بارسوره توحید 💥وهدیه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف💥 🍀 خواندن دعای فرج 🍀خواندن زیارت عاشورا
4_6015104558496220917.mp3
5.78M
باهم گوش کنیم ..
#سلام_صبحتون_بخیر🌸🍃 الهی حال دلتون قشنگ روزهای عمـرتون🌸🍃 شـاد و خوشـرنگ ساعتهای شادیتون طولانی🌸🍃 و زندگیتون پراز عطر خداوندی باشـد 🌸
4_5776063175770244368.mp3
4.19M
علی کیست!؟ #باهم_گوش_کنیم #مناجات قدیمی
#نماز_پنجشنبه توصیه آیت الله بهجت (رحمة الله علیه) 🔻نماز #حاجتی که #بسیار_مجرب است👌(خدا برکسی که این نماز را بخواند ولی حاجتی ازخدا نخواهد غضب میکند!) 🔻مجرّب برای #ابطال_سحر و #رفع_طلسم
پنجشنبه است دلمان گرم به خاطره پدرهایی که نیستند مادرهایی که رفته اند ودوستانی که بارسفربستند باهدیه ای به زیبایی فاتحه وصلوات دلشان را شاد کنیم
زندگی مانند قطار شهربازی است پر از پستی و بلندی‌های فراوان اما اين تو هستی كه انتخاب میکنی: كه بترسی و با نگرانی فرياد بزنی، و يا اينكه بخندی و از آن لذت ببری
تفسیر 272.mp3
13.76M
درس قرآن 🌸 #انعام ۷۴ تا ۸۱ 🌺 محمد رضا رنجبر 🌸 بسیار شنیدنی 🌕 بسیار دلنشین و درس آموز #تفسیر_تمثیلی_قرآن
🔹🌺🔹🌹 9 قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود... _/\|/\❤️ 🌷 صمد که صدایم را شنیده بود، از وسطِ دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می کرد 💓 تصویرِ آن نگاه و آن چهره مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد.... اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید. 🎊🎉 دوستانِ صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده ها درباره مراسمِ عقد و عروسی صحبت کردند.💍 🌺 فردای آن روز مادرِ صمد به خانه ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا گَلین خانم همه شان را دعوت کرده.» 🔹چادرم را سرکردم و به طرفِ خانه خواهرم راه افتادم. سرِ کوچه "صمد" را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» 😊✋ 💥 برای اولین بار جوابِ سلامش را دادم؛ اما انگار گناهِ بزرگی انجام داده بودم، تمامِ تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار... 🔹 خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.» 🔶 بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می دانستم "صمد" الان توی کوچه ها دنبالم می گردد. می خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. ❇️ بین راه دایی ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: «چی شده قدم؟! چرا رنگت پریده؟!» گفتم: «چیزی نیست. عجله دارم، می خواهم بروم خانه.» دایی خم شد و درِ ماشین را باز کرد و گفت: «پس بیا برسانمت.» 🚗 از خدا خواسته ام شد و سوار شدم. از پیچِ کوچه که گذشتیم، از توی آینه بغل ماشین، "صمد" را دیدم که سرِ کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می کرد‼️ مهمان بازی های بین دو خانواده شروع شده بود. 🌟 چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می خواست ادا کند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرد. 🚎 صبحِ زود سوارِ مینی بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقبِ مینی بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. 🐑 ماشین به کُندی از سینه کشِ کوه بالا می رفت. راننده گفت: «ماشین نمی کِشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند.» 🔷 من و خواهرها و زن برادر هایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سرِ ما دوید. خیلی دوست داشت در این فرصت با من حرف بزند، امّا من یا جلو می افتادم و یا می رفتم وسطِ خواهرهایم می ایستادم و با زن برادرهایم صحبت می کردم. 🚫 آه از نهادِ صمد درآمده بود... بالاخره به امامزاده رسیدیم. گوسفند را قربانی کردند و چندنفری گوشتش را جدا و بین مردمی که آن حوالی بودند تقسیم کردند. قسمتی را هم برداشتند برای ناهار، و آبگوشتی بار گذاشتند.🍜 🌳 نزدیکِ امامزاده، باغِ کوچکی بود که وقف شده بود. چندنفری رفتیم توی باغ. با دیدن آلبالوهای قرمز روی درخت ها با خوشحالی گفتم: «آخ جون، آلبالو!» صمد رفت و مشغولِ چیدنِ آلبالو شد.🍒 🔸 چند بار صدایم کرد بروم کمکش؛ امّا هر بار خودم را سرگرمِ کاری کردم. خواهر و زن برادرم که این وضع را دیدند، رفتند به کمکش. 💝 صمد مقداری آلبالو چیده بود و داده بود به خواهرم و گفته بود: «این ها را بده به قدم. او که از من فرار می کند. این ها را برای او چیدم. خودش گفت خیلی آلبالو دوست دارد.» ⭕️ تا عصر یک بار هم خودم را نزدیکِ صمد آفتابی نکردم. 🔹 بعد از آن، صمد کمتر به مرخصی می آمد. مادرش می گفت: «مرخصی هایش تمام شده.» گاهی پنج شنبه و جمعه می آمد و سری هم به خانه ما می زد. 🎁 امّا برادرش، ستار، خیلی تندتند به سراغ ما می آمد. هر بار هم چیزی هدیه می آورد. یک بار یک جفت گوشواره طلا برایم آورد. خیلی قشنگ بود و بعدها معلوم شد پولِ زیادی بابتش داده. 💵 ⌚️یک بار هم یک ساعت مچی آورد. پدرم وقتی ساعت را دید، گفت: «دستش درد نکند. مواظبش باش. ساعتِ گران قیمتی است. اصلِ ژاپن است.» 🖋 ادامه دارد.... نویسنده؛
✔️ قسمت دوم 🔗🔗🔗🔗🔶🔗 برای آغاز برنامه ترک گناه لازمه که ۴ تا بحث بسیار ریشه ای و مهم رو با هم مرور کنیم. 🔵 توجه به این ۴ موضوع، میتونه کمک زیادی به "قدرت پیدا کردن در ترک گناه" بکنه. ۱ - اصلاح نگاه در "توجه به رنج" هست. 💠🔵🔰 ۲- نگاه به اتفاقات زندگی به عنوان "تمرینات و امتحانات الهی" ۳ - دقت مداوم و همیشگی در "مبارزه با هوای نفس" ۴ - اطاعت از دستور "برای عبد خداوند متعال شدن". ➖در ادامه مختصری از این ۴ موضوع رو تقدیم میکنیم. تا زمانی که نگاهمون به زندگی غلط باشه، ترک گناه، یه کار خیلی سخت خواهد بود. 🎴❌ و اینکه ترک گناه صرفا با توبه انجام نمیشه. 🔶 تا حالا قطعا بارها توبه کردیم اما بازم سراغ گناه رفتیم. علتش اینه که "برنامه ای برای زندگی بعد از گناه نداریم". ✔️👆⛔️ توبه کردی؟ دستت درد نکنه! اما حالا چه برنامه ای برای رشدت در نظر داری؟! 😒 هیچی؟! اونوقت میخوای هوای نفس و شیطان دست از سرت بردارن؟! نه عزیزم . این راهش نیست. 🔴 با اصلاح نگاهتون، دینداری رو برای خودتون فوق العاده شیرین کنید.. 🌱🔸🌿▫️🔹🌳 🙏باماهمراه باشید 💎لذتی عمیق و زندگی سرشار از نشاط