9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امان از فتنههای آخرالزمانی!
🚨 دورانی رسید که خودیها به حضرت علی علیهالسلام اعتراض کردند که معاویه راست میگوید چرا قاتلین عثمان را محاکمه نمیکنی!
حضرت اصل نظام را فدای یک پرونده نکردند ولی آنها مصلحت نظام را نفهمیدند! کار به جایی رسید که به حضرت علی (ع) میگفتند پس عدالتت کجاست!
📒 برگی از دفتر خودسازی شهیده ۱۴ ساله «زینب کمایی»
#نمونه_محاسبه
#چله_مراقبه
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
خبر آمد خبری تازه میان راه است
سرخوش آن دل که ز مقصود خبر آگاه است
سرزده ماه خدا سفره حق باز شده
تابش رحمت بی حدِّ حق آغاز شده
ساحل دیده ی آلوده ی ما دریا شد
موقع بندگی و نوکری و نجوا شد
پر فضیلت تر از این ماه ندیدم هرگز
با کرامت تر از این شاه ندیدم هرگز
در شب پانزدهم وارث مولا آمد
حضرت اکرم و اعظم ، شهِ والا آمد
پسر فاطمه ی امّ ابیها آمد
شرف الشّمس زمین ، قبله ی دلها آمد
پسر ارشد مولاست چو قرص قمر است
وسط معرکه ی جنگ مثال پدر است
یا رب از یُمن قدوم حسن ابن حیدر
برسان ناجی و محبوب دل کل بشر
#ماه_رمضان #مناجات_باخدا
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی
بنده همان بنده، خدا مثل همیشه
از ما توسل از تو لطف و دستگیری
آقا همان آقا، گدا مثل همیشه
ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی
مثل همیشه باز هم ستار بودی
چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد
ممنون از اینکه باز با ما یار بودی
با این گناهانی که من انجام دادم
باور نمیکردم که دستم را بگیری
تو آنقدر لطف و کرامتپیشهای که
روزی هزاران بار توبه میپذیری
جا مانده بودم تو مرا اینجا رساندی
من خواب بودم تو مرا بیدار کردی
وقتی سحرهای مناجاتت نبودم
آن شب بجای من، تو استغفار کردی
آن قدر خوبی ِ مرا گفتی به مردم
آنقدر که حتی خودم هم باورم شد
آه ای کرامتپیشه دیدی آخر کار
این مهربانیهای تو دردسرم شد
هرچند از دست خودم دلگیرم اما
احساس دلتنگی در این شبها نکردم
سوگند بر سجاده خانوم رقیه (س)
من مهربانتر از خودت پیدا نکردم
در را بهروی ما گنهکاران نبندید
ما هم دلی داریم گرچه روسیاهیم
گفتند اینجا بار عصیان میپذیرند
دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
دیگر ز تو نام و نشان در کارهایم نیست
ایمان به تو در ذکر یا غفارهایم نیست
آنقدر بی پرده گناه و معصیت کردم
دیگر اثر در ذکر یا ستارهایم نیست
هرچند توبه میکنم روزی هزاران بار
اما پشیمانی در این تکرارهایم نیست
هر روز و شب نام تو در گفتارهایم هست
اما نشانی از تو در کردارهایم نیست
این توبه های من خودش هم توبه میخواهد
انگار امیدی به استغفارهایم نیست
دیگر سحرهایم ندارد رنگ و بویت را
دیگر صفا در سفره ی افطارهایم نیست