eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
19.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
❣   ‌ ❤️ ❤️(قسمت42 بخش اول) وارد حیاط دانشگاہ شدم،چند قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ بهار بدو بدو بہ سمتم اومد و دستش رو زد روے شونہ م:بَہ عروس خانم! چپ چپ نگاهش ڪردم و گفتم:اولاً سلام،دوماً نہ بہ بارہ نہ بہ دارہ چرا جار میزنے؟! با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:سلام عروس! اگہ بہ دار و بار و در و پنجرہ نبود ڪہ مامانش نمے اومد خونہ تون شمام اجازہ نمے دادے بیان! همونطور ڪہ قدم بر مے داشتم گفتم:بیا بریم ڪلاس دیر میشہ! بهار نگاهے بہ ساعت مچیش انداخت و گفت:دہ دیقہ موندہ بیا تعریف ڪن ببینم چے شد! پوفے ڪردم و گفتم:وا چے بشہ؟! هیچے نشد! بهار چشم هاش رو ریز ڪرد و گفت:خب بابا حمیدے رو نخوردم! خواستم ڪلاس بذارم و شوخے ڪنم همونطور ڪہ با دست گوشہ ے چادرم رو گرفتہ بودم گفتم:بهار من ڪہ قبول نمے ڪردم مامانش خیلے گیر بود ڪم موندہ بود بگم سمج بسہ دیگہ چقدرم بداخلاق و بد عُنق! همونطور ڪہ دست هام رو تڪون میدادم ادامہ دادم:هے اصرار پشت اصرار آخر قبول ڪردم بابام اجازہ بدہ بیان،از این زناے ڪَنہ بود! بهار همونطور ڪہ بہ پشت سرم زل زدہ بود گفت:شنید! با دهن باز بہ صورتش خیرہ شدم،چندبار دهنم رو تڪون دادم بہ زور سرم رو برگردوندم ڪسے رو ندیدم چندتا از بچہ هاے دانشگاہ در حال رفت و آمد بودن رو بہ بهار گفتم:حمیدے پشت سرم بود؟! زل زد بہ چشم هام و گفت:نہ بابا توام،وگرنہ الان مچالہ شدہ بودے ڪف زمین! سهیلے رو میگم،انگار بلندگو قورت دادے! داشت مے اومد صداتو ڪہ شنید مڪث ڪرد پروندہ ے غیبتم پیش سهیلے رد ڪردے! نفسم رو بیرون دادم و گفتم:درد نگیرے فڪر ڪردم حمیدے پشت سرم بودہ! بازوم رو گرفت،با تعجب گفتم:راستے بهار من اصلا تو مغزم نمیگنجہ حمیدے اومدہ خواستگاریم آخہ چیزے ازش حس نڪردہ بودم. بهار با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:از آن نترس ڪہ هاے و هوے دارد از آن بترس ڪہ سر بہ توے دارد! با چشم هاش بہ جایے اشارہ ڪرد،رد نگاهش رو گرفتم حمیدے نزدیڪ ما راہ مے اومد با دیدن نگاہ من لبخند ڪم رنگے زد،خواست بیاد سمتمون ڪہ سهیلے از پشت دست روے شونہ ش گذاشت و گفت:مهدے بیا ڪارت دارم! قیافہ ے سهیلے جدے و ڪمے اخم آلود بود. متوجہ نگاہ خیرہ م شد سرش رو بلند ڪرد اما نگاهش بہ من نبود! سریع نگاهم رو ازش گرفتم و با بهار وارد ساختمون دانشگاہ شدیم. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
❣ ❣ ❤️ ❤️(قسمت 42 بخش دوم )جلوے آینہ مشغول مرتب ڪردن شالم بودم ڪہ مادرم وارد اتاق شد. همونطور ڪہ با دست چادرش رو گرفتہ بود با حرص گفت:هانیہ!هانیہ!هانیہ! خونسرد گفتم:جانم. از تو آینہ زل زدم بهش و ادامہ دادم:جانم برگشتم سمتش و با لبخند باز گفتم:جانم!شد سہ بار،بے حساب! مادرم پوفے ڪرد و گفت:الان میان! چادرم رو از روے رخت آویز برداشتم و گفتم:مامان خواستگارے منہ ها،تو چرا هول ڪردے؟ مادرم همونطور ڪہ در رو باز مے ڪرد گفت:اون از بابات ڪہ نشستہ سریال میبینہ این از تو ڪہ تازہ یادت افتادہ آمادہ شے،پدر و دختر لنگہ ے هم بیخیال! با گفتن این حرف از اتاق خارج شد،بے تفاوت برگشتم جلوے آینہ و آخرین نگاہ رو بہ خودم انداختم. با صداے زنگ در صداے مادرم هم بلند شد! _هانیہ اومدن! آمادہ اے؟ نفس عمیقے ڪشیدم و از اتاق خارج شدم. پدرم ڪنار آیفون ایستادہ بود آروم گفت:باز ڪنم؟ مادرم با عجلہ اومد بہ سمت من و بازوم رو گرفت،همونطور ڪہ من رو بہ سمت آشپزخونہ مے ڪشید گفت:باز ڪن دیگہ! با تعجب بہ مادرم نگاہ ڪردم و گفتم:مامان شهیدم ڪردے،میدونستم اینطور هول میڪنے قبول نمیڪردما. مادرم بازوم رو رها ڪرد و گفت:میمونے همینجا هروقت صدات ڪردم چاے میارے،اول بہ خانوادہ ے پسرہ تعارف میڪنے بعد من و بابات بعدم آروم ڪنار من میشینے! چند بار پشت سر هم سرم رو تڪون دادم و گفتم:از صبح هزار بار گفتے! با پیچیدن صداے یااللہ مردونہ اے مادرم چادرش رو مرتب ڪرد و از آشپزخونہ خارج شد. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 معرفی نماز جعفر طیار 🔸 🔻بیان فضیلت این نماز امام باقر(ع) فرمود: «در هر رکعت از نماز جعفر، هفتاد و پنج بار تسبیحات گفته مى‌شود که هر کدام چهار تسبیح است و جمعاً در هر رکعت، سی‌صد تسبیح مى‌شود، و روی‌هم هزار و دویست تسبیح در چهار رکعت گفته مى‌شود، و خداوند عزّ و جلّ آنها را مضاعف مى‌سازد (و چنان‌که وعده فرموده در برابر هر حسنه ده حسنه پاداش عطا می‌‌فرماید) به پاداش آنها براى آن شخص، دوازده هزار حسنه منظور مى‌کنند که هر حسنه از آن در ارزش و گرانى قدر، مانند کوه احد و بزرگ‌تر از آن است». امام کاظم(ع) فرمود: «کسی که نماز جعفر را بخواند اگر گناه او به عدد ریگ‌هاى درهم فشرده بیابان و به اندازه کف‌هاى دریا باشد، خداوند همه آنها را مى‌بخشد». 🔸بهترین وقت خواندن نماز جعفر،. ظهر روز جمعه. است، ولی در هر روز و هر ساعتی از شبانه روز می‌شود آن‌را خواند. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۴۰
4_5845829499245036852.mp3
8.07M
🍃🌸آواهای محتوایی🌸🍃 🍃🌸🎼❤️آوای زیبای سه پنج روزه که بوی گل نیومد یار ... 🍃🌸از استادعلیرضا افتخاری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عاشقان اهل بیت ع
1_362052217.mp3
3.45M
*«نِجاتاً مِنكَ يا سَيِّدَ الكَريمَ نِجِّنی وَ خَلِصّنی بِحَقِّ بَسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»* *حتماگوش کنیدخصوصا کسانیکه حاجت خیلی مهم دارن*👌👌👌
لعنت_بنام_فاصله_که_بین_ما_قدم_گذاشت.mp3
6.97M
💔لعنت بنام فاصله که بین ما قدم گذاشت💔 💠واقعا عجب شعر و زیبایی هستش در فراق امام زمان(عج) 🔰خصوصا اونجایی که میگه: 💠تو رو قسم به مادرت، بشکن طلسم دوریو... شاعر و مداح: کربلایی عبدالحسین شفیع پور
در غروب جمعه بغضم در گلو وا می شود چشم خود را در نبودت جمعه ها تر می کنم یا مهدی ادرکنی ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
🍄 شعر کودکانه کرونایی 🍄 🍂 اتل متل کرونا 🍂 یه دردِ ناآشنا 🍂 یه شیطون و ویروسه 🍂 بد ترکیب و بدجنسه 🍂 یه ویروسِ خیلی ریز 🍂 که می شینه روی میز 🍂 یا می پره رو دستا 🍂 چرخ میزنه تو هوا 🍂 می پره بالا ، پائین 🍂 غلت میزنه رو زمین 🍂 سوار کفشا میشه 🍂 وارد هرجا میشه 🍂 از راه چشم و بینی 🍂 یا خوراک و شیرینی 🍂 میره درون بدن 🍂 دور میزنه توی تن 🍂 زیاد و تکثیر میشه 🍂 با همه درگیر میشه 🍂 آدما بیمار می شن 🍂 بیمارا بسیار می شن 🍂 ولی به لطف خدا 🍂 و همّت دکترا 🍂 با سعی و کار و کوشش 🍂 سیلی بزن تو گوشش 🍂 تا بیمارا خوب بشن 🍂 قوی و محبوب بشن 🍂 بهار و شادی بیاد 🍂 ملت ما بشه شاد 🍂 وقتی میای از بیرون 🍂 با کمی آب و صابون 🍂 دستاتو دائم بشور 🍂 تا بشی از غصه دور 🍂 اگه گم بشه ویروس 🍂 میدیم به هم ماچ و بوس 🍂 خونه فامیل می ریم 🍂 دستِ همو می گیریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_264845385.mp3
2.99M
افسوس که عمری پیِ اغیار دویدیم...
زمانی که این نماز را بخوانی با حجاج در ثواب حج‌شان شریک هستی؛ اگر چه انجام نداده‌ای..
نماز امام زمان (عج) مانند دیگر نماز‌های مستحبی دو رکعت است. در هر رکعت هنگام خواندن سوره حمد،  آیه «إیاکَ نَعْبُدُ وَ إیاکَ نَسْتَعین» صد بار تکرار می‌شود و پس از آن،  سوره توحید خوانده می‌شود. در برخی منابع آمده است که هر کدام از ذکر‌های رکوع (سُبْحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ) و سجده (سُبْحانَ رَبِّی الاَعْلی وَ بِحَمْدِهِ) هفت بار تکرار شود و در برخی عدد خاصی ذکر نشده است. پس از پایان نماز یک بار «لا إلهَ اِلّا الله» گفته شده و تسبیحات حضرت زهرا خوانده می‌شود، پس از آن به سجده رفته و صد بار صلوات فرستاده می‌شود.
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
قرائت آیت الکرسی قبل از خواب هر کس هر شب قبل از خواب آیت الکرسی را بخواند فرشته ها تمام شب محافظ او خواهند بود از امام صادق(ع) روایت شده است: وقتى که رسول خدا(ص) به بستر مى رفت، آیة الکرسى مى خواند و مى گفت: بِسْمِ اللّهِ، آمَنْتُ بِاللّهِ، وَ کَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ، اَللّهُمَّ احْفَظْنى فى مَنامى وَفى یَقْظَتى به نام خدا ایمان آوردم به خدا و کافرم به طاغوت خدایا حفظ کن مرا در خوابم و در بیداریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅سه دام شیطان شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند. 1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم. 2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم! 3. بترس از این که با زن خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم! در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص. در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند. 📚اثر استاد حسین انصاریان.
🌹مورچه و سليمان نبی(ع)🌹 ✍روزي حضرت سليمان(ع) در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد. در همان لحظه قورباغه اي سرش را ازآب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه خود نداشت. سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم. سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيده اي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد: اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن.(1) « و چون انسان را نعمت بخشيم روي برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبي بدو رسد دست به دعاي فراوان بردارد.»(2) 📚(1)- داستان انبیاء 📚(2)-سوره فصلت - آيه۵۱ ‌ ‌‌
دست گیری امام رضا - @Maddahionlin.mp3
1.43M
♨️دست گیری (ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام