39.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاج_قاسم
🌷وقتی شهیدسلیمانی روضه خوان
عمه ی سادات، زینب کبری (س) میشود...
الهی بمیرم برا زینب زهرا س😭😭😭
#اَللّهُمَ_عَجّل_لِولیّک_الفَرَج🌼✨
🥀یافاطمه زَهرا سَلام الله🌹💖
حتماً حکمت خداست
روزگاری پادشاهی بود که وزیری داشت که همیشه
همراه پادشاه بود و هر اتفاق خیر یا شری که برای
پادشاه می افتاد،خطاب به پادشاه می گفت:«حتماً
حکمت خداست!» تا اینکه روزی پادشاه دستش را
با چاقو برید و وزیر مثل همیشه گفت:«بریده
شدن دستت حکمتی دارد!»
پادشاه این بار عصبانی شد و با تندی با وزیر
برخورد کرد و او که به حکمت این اتفاق باور
نداشت،وزیر را به زندان انداخت. فردای آن روز
طبق عادت به شکار رفت،ولی این بار بدون وزیر
بود. مشغول شکار بود که عده ای مردان بومی او
را گرفتند و خواستند پادشاه را برای خدایانشان
قربانی کنند.ولی قبل از قربانی کردن،متوجه
شدند دست پادشاه زخمی است و آنان تنها قربانی
سالم و بدون نقص می خواستند. به خاطر همین
پادشاه را آزاد کردند.پادشاه به قصر برگشت و
پیش وزیر در زندان رفت و قضیه را برای او نقل
کرد و گفت:«حکمت بریده شدن دستم را فهمیدم
ولی حکمت زندان رفتن تو را نفهمیدم!»
وزیر جواب داد:«اگر من زندان نبودم حتماً با تو
به شکار می آمدم و من که سالم بودم به جای شما
حتماً قربانی می شدم.»
🕋 به فدای اسلام
♦️امام خمینی در ۱۶ شهریور سال ۱۳۵۹ در پیامی به مناسبت سالگرد فاجعه خونین ۱۷ شهریور تاکید کردند که انس ملت با شهادت خنثی کننده توطئه دشمنان است. ایشان بر شهادت طلبی مردم ارج نهادند و خطاب به ملت ایران فرمودند: «ملت بزرگ ایران روزهایی چون ۱۷ شهریور در نهضت خود داشت و بهحمدالله با تمام مشکلات و تقدیم شهدای ارجمند به اسلام عزیز و کشور و با فداکاریهای طاقتفرسا از میدان جهاد سرافراز و پیروزمند بیرون آمد و آن کار، جهانیان را به خود جلب نمود.
🔗 دشمنان ما گمان میکردند با توطئههای فرسایشی میتوانند نهضت اسلامی و انقلاب شکوهمند این ملت شهیدپرور را به سردی و سستی سوق دهند. غافل از آنکه قیامی که برای خداست و نهضتی که بر اساس معنویت و عقیده است، عقبنشینی نخواهد کرد. ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئهای هراسی ندارد. هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست.
📖 صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۸۸
#شماره_13
#انقلاب_اسلامی
#جمعه_سیاه
خدا گفت او را به جهنم ببرید
برگشت و نگاهی به خدا کرد خداگفت صبر کنید او را به بهشت ببرید
فرشتگان گفتند چرا؟ خداگفت :اوهنوز هم به من امیدوار است
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
📝 اولین جمله امام زمان پس از ظهور
🔆 امام باقر علیه السلام فرمودند:
💎 نخستین جمله ای که مهدی پس از ظهور خود بر زبان می آورد، این آیه است: بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ سپس می گوید: منم بقیة الله و حجت و خلیفه خدا در میان شما. پس از آن، هیچ کس بر او سلام نمیکند، مگر به این عبارت: السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه.
📚 کمال الدین، ج۱، باب۳۲، ح۱۶
❤️تاظهوردولت عشق مولایم عاشقت میمانم❤️
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ
ﺍﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ
مثل : ﺧﺸﻢ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩن ها، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم.
📚داستان
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_چهـــــارم
وارد اتاق شد
سرشو چرخوند تا دور تا دور اتاقو ببینہ محو تماشاے عکسایے بود کـہ رو دیوار اتاقم بود
عکس چند تا از شهدا ک خودم کشیده بودم و ب دیوار زده بودم
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم و نگاهش میکردم عجب آدم عجیبیہ ایـن کارا ینی چے
نگاهش افتاد ب یکے از عکسا چشماشو ریز کرد بیینہ عکس کیہ رفت نزدیک تر اما بازم متوجہ نشد
سرشو برگردوند طرفم خودمو جم و جور کردم
بی هیچ مقدمہ ای گفت ایـن عکس کیہ چهرش واضح نیست متوجہ نمیشم
چقــدر پررو هیچے نشده پسر خالہ شد اومده با من آشنا بشہ یا با اتاقـم❓
ابروهامو دادم بالاو با یہ لحن کنایہ آمیزے گفتم
ببخشید آقاے سجادے مثل اینڪہ کاملا فراموش کردید براے چے اومدیم اتاق
بنده خدا خجالت کشید تازه ب خودش اومد و با شرمندگے گفت معذرت میخوام خانم محمدے عکس شهدا منو از خود بیخـود کرد بی ادبے منو ببخشید
با دست ب صندلے اشاره کردم و گفتم
خواهش میکنم بفرمایید
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
زیر لب تشکرے کرد و نشست منم رو صندلے رو بروییش نشستم
سرش و انداخت پاییـن و با تسبیحش بازے میکرد
دکمہ هاے پیرهنش و تا آخر بستہ بود
عرق کرده بود و رنگ چهرش عوض شده بود احساس کردم داره خفہ میشہ
دلم براش سوخت
گفتم اون عکس یہ شهید گمنامہ چون چهره اے ازش نداشتم ب شکل یک مرد جوون ک صورتش مشخص نیست کشیدم
سرشو آورد بالا لبخندے زد و گفت حتما عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج شنبہ میرید سر مزارش
با تعجب نگاش کردم بله❓❓❓شما از کجا میدونید❓❓❓
راستش منم هر....
در اتاق بہ صدا در اومد ....
#خانوم_علے_آبادے
◀️ ادامـــــہ دارد....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
📚داستان
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_پنج
در اتاق به صدا در اومد...
مامان بود...
اسماء جان❓❓❓
ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود
بلند شدم و درو اتاق و باز کردم
جانم مامان
حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید
از جاش بلند شد و خجالت زده گفت
بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون
ب مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓❓
چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓❓
هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود
نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن ک دلت نمیخواد برن
اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...
صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم
رفتیم تا بدرقشون کنیم
مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو❓❓
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
با تعجب نگاهش کردم نمیدونستم چی باید بگم که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد
سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن
اصـلا انگار آدم دیگہ اے شده بود
قــرار شد ک ما بهشون خبر بدیم که دفہ ے بعد کے بیان
بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود عجب سلیقہ اے
من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...
شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم
صب که داشتم میرفتم دانشگاه
خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رودر رو بشم
داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد فقط تو خونہ خودمون شیر بودم
خانم محمدی.......❓
◀️ ادامــــہ دارد....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✴️ سه شنبه 👈 18 شهریور 1399
👈19 محرم الحرام 1442👈8 سپتامبر 2020
🕌مناسبت های دینی و اسلامی.
🐪 حرکت اسرای کربلا به سوی شام .
😭 نوشاندن سم به امام مجتبی علیه السلام توسط جعده ملعونه .
🌙⭐️احکام دینی واسلامی .
❇️روزشایسته ای است و برای امور زیر پسندیده است .
✅خواستگاری و عقد و ازدواج با رعایت حریم محرم .
✅ خرید وسیله سواری .
✅ و نقل و انتقال خوب است .
👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک ، شایسته ، روزی دار است.ان شاءالله
🤕بیمار امروز نیزشفا می یابد ان شاءالله.
🚘مسافرت خیلی خوب است .
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز برای امور زیر خوب است .
✳️ خرید ملک .
✳️ رفتن به تفریحات سالم .
✳️ و دیدار با دوستان نیک است.
💑 حکم مباشرت امشب (شب چهارشنبه ) برای سلامتی ، طبق روایت حضرت رضا علیه السلام نیک است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روزازماه قمری، توانگری است .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری موجب رفع درد بدن می شود .
✂️ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه 20 سوره مبارکه "طه"است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی ..
و مفهوم ان این است که دلیلی قوی در تحت تصرف خواب بیننده در آید .و شما مطلب خود رادراین مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
babolharam Taheri.mp3
3.09M
|⇦•خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حُبُّ الحُسَین اَجَنَّنِی!
میگویند که عشقِ مَحبوبش
او را به جُــنون کِـشانده بود
به او گفتند:
ای عابس!
آیا دیوانه شدهای؟
عابس گفت: آری!
عشقِ حُسین دیوانهام کرده است!
|⇦•خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
صلی الله علیک یا اباعبدالله ..
کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ..
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را
"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام
که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را
مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
*هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...*
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
*قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..*
خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت
شاعر : حسن لطفی
*هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
|⇦•ای رمز نجات هرگرفتار حسین..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
«صلی الله علی الباکین الحسین»
ای رمز نجاتِ هر گرفتار حسین
ای همدم و ای مونس غمخوار حسین
عمریست به نام پاک تو مینازیم
ای بر لب ما أفضل أذكار حسین
صد بار گره زِ کار این دل وا شد
گفتیم به زیر لب که یکبار حسین
غیر از تو نداریم امیدی به کسی
ای دلخوشیِ عبد گنه کار حسین
ای داغ تو در جان دل اهل زمین
ای درغم تو عرش عزادار حسین
در بین تمام روضه هایت آقا
کشته ست مرا روضۀ بازار حسین
حال که ای هم سفر بی تو سفر میکنم
زاده رهِ خویش را خونِ جگر میکنم
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و ببین یا اخا با که سفر میکنم
هر قدمم میزنند ، نام تو را میبرم
هر طرفم میکشند ، بر تو نظر میکنم
حسین .. حسین ..