🔘 داستان کوتاه
شش یا هفت ساله که بودم
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم
و تمام صفحاتش را خط خطی کردم
مادرم خیلی هول شده بود
دفترچه را از دست من کشید وبه همراه کت پدرم به حمام برد
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن
میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد
مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد
خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش مادر است
💕💛💕
🔆عارفی به شاگردانش گفتـــــ :
بر سر دنیا ڪلاه بگذارید
پرسیدند: چگونه؟
گفتـــــ :
نان دنـــــیا را بخورید
ولی برای آخرتـــــ ڪار ڪنید
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕🧡💕
امام سجّاد علیه السلام عده ای افراد بد دهن را به سگـــــ تشبیه ڪرده و فرمودند:
سگ، آن ڪـسانى هسـتند ڪه با زبان خود بر مردم پارس مى ڪنند و مردم از شرّ زبانشان به آنان احترام مى گذارند
خصال صدوق، جلد2، صفحه378
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕🧡💕
#تلنگـــــر🦋•°
در جماعتی زندگی میڪنیم ڪه
همه عاشقِ گمنامیاند؛
اما!
ڪپیِ آثارشون
بدونِ ذڪر نامشون حرامه:)🌱
همشادعاستـــــ فقط؟!!
.
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸يك "سبد گل" اوردم
🎀براى هم گروهى هاي مهربونم
🌸گلهاى اين سبدو
🎀تقديم ميكنم
🌸به تك تك شما عزيزان
🎀ان شاءالله هر جا هستيد
🌸شاد و سربلند باشيد
✨﷽✨
💠چهار سفارش خداوند به حضرت موسی(ع)
✅ امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی(ع) چنین وحی کرد: ای موسی چهار سفارش به تو دارم:
❶تا زمانیکه مطمئن نیستی گناهانت
آمرزیده شده به عیوب دیگران مشغول مشو.
❷تا زمانی که مطمئن نیستی گنج های من
تمام شده در مورد روزی خود اندوهگین مباش.
❸ تا زمانی که از زوال پادشاهی من
اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند.
❹ تا زمانی که مطمئن نیستی
شیطان مرده، از مکر او ایمن مباش.
📚خصال شیخ صدوق/ج۱/ص۲۱۷
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
💕💛💕
🔸چاه عمیق حڪومتــــــــــ🔸
اینڪه حڪومتـــــ امام زمان علیهالسلام عقبـــــ میافتد علتش این استـــــ ڪسانی ڪه میخواهند با حضرتـــــ ڪار ڪنند، باید فطرتشان بسیار قوی باشد و این مسئلۀ مشڪلی استـــــ .
اگر بخواهیم از زمین آبی برداریم ڪه بسیار زلال باشد، باید چاهی بسیار عمیق حفر ڪنیم.
ممڪن استـــــ ما در زندگی در جایی به آبـــــ برسیم، اما چون این آبـــــ ها سطحی استـــــ ، زود تمام میشود.
حڪومتـــــ هایی ڪه میآیند و میروند، مانند آبـــــ های سطحی هستند؛ نه بهداشتیاند و نه خوردنی. آبی ڪه به درد خوردن میخورد با حفر چاه عمیق به دستـــــ میآید.
حڪومتـــــ حضرتـــــ به این دلیل عقبـــــ میافتد ڪه میخواهد این حڪومتـــــ از اعماق وجود انسانها نشئتـــــ بگیرد و به زور اسلحه نباشد.
🔹آیتـــــ الله حائری شیرازی🔹
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💛💕
#غریبونہ😭
⭐️شیعیان مهدی⭐️
آقا خیلے غریبه😞
غریبه،چون ساده گناه کردیم💔
غریبه،چون به نامحرم نگاه کردیم💔
⚠️ بسه دیگه ⚠️
تا ڪے میخوایم گناه ڪنیم؟⏱
تا ڪے میخوایم دل مؤلا رو خون ڪنیم؟⏱
اصلا چرا گناه میڪنیم؟🤔
مگه نمیدونیم،خداهمیشه مارو میبینه⚡️
پس چرا گناه میڪنیم؟☹️
یه مقدار لذت دنیوے🌍
ارزش اینو داره
ڪه بهشت خدا رو باجهنم عوض ڪنے؟😭
ارزش اینو داره
ڪه ظهور مهدے رو عقب بندازے؟😢
ما هرگناهے ڪه میڪنیم🔴
ظهور مهدے رو عقب میندازیم😢
چه جورے میخواے تو روز قیامت🔴
تو چشم هاے حضرت مهدے نگاه ڪنے؟❣
وقتے آقا از تو مے پرسه🕯
چرا ظهور منو عقب انداختے⁉️
چےمیخواے بگے‼️
آیا وقت آن نرسیده ڪه دل هاے مؤمنان به یادخدا،خاشع گردد؟💜❤️💜
خدایا منوببخش😢
به خاطر مهدے فاطمه منوببخش😭
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
رسول اڪرم(ص):
خانہ اى ڪه درآن قرآن فراوان خوانده شود🍃
خيرآن بسيارگردد
وبہ اهل آن وسعت داده شود🍃
وبراى آسمانيان بدرخشد🍃
چنان كه ستارگان آسمان براے زمينيان مےدرخشند🍃
📚كافى ج2،ص610
💕🖤💕
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
خـــداوند مے فرماید :
هرچه دیدے هیچے نگو !
من هم هرچه دیدم هیچے نمیگم ...
یعنے تو در مصائب صبور باش و چیزے نگو،
منم در خطاهایت چیزے نمیگم !
هرچه درد را آشکارتر کنے، دوا دیرتر پیدا میشود...
اگر با ادب بودے و چیزے نگفتے راه را نشانت میدهد ...
باید زبانت را کنترل کنے ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنے !
⭐️صـــــبور باش راه باز مے شود ...
" حـــاج اسماعیــل دولابــے "
💕💜❣
قسمت و پنجاه و پنج : تو خدایی
یک هفته تمام حالم خراب بود ... جواب تماس هیچ کس حتی حاجی رو ندادم ... موضوع دیگه آدم ها نبودن ... من بودم و خدا ...
اون روز نماز ظهر، دوباره ساعتم زنگ زد ... ساعت مچیم رو تنظیم کرده بودم تا زمان نماز ظهر رو از دست ندم ... نماز مغرب مسجد بودم اما ظهر، سر کار و مشغول ...
هشدارش رو خاموش کردم و به کارم ادامه دادم ... نمی دونستم با خودم قهرم یا خدا ... همین طور که سرم توی موتور ماشین بود، اشک مثل سیلاب از چشمم پایین می اومد ...
بعد از ظهر شد ... به دلم افتاد بهتره برم برای آخرین بار، یه بار دیگه حسنا رو از دور ببینم ... تصمیم گرفته بودم همه چیز رو رها کنم و برای همیشه از باتون روژ برم ... .
از دور ایستاده بودم و منتظر ... خونه اونها رو زیر نظر داشتم که حاجی به خونه شون نزدیک شد ... زنگ در رو زد ... پدر حسنا اومد دم در ... .
شروع کردن به حرف زدن ... از حالت شون مشخص بود یه حرف عادی نیست ... بیشتر شبیه دعوا بود ... نگران شدم پدر حسنا توی گوش حاجی هم بزنه ... رفتم نزدیک تر تا مراقبش باشم ... که صدای حرف هاشون رو شنیدم ... حاجی سرش داد زد از خدا شرم نمی کنی؟
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔴۲۱۰ نماینده مجلس خواستار انصراف نامزدهای جریان انقلاب به نفع رئیسی شدند
🔹در بخشی از بیانیه این آمده: اکنون که در فضای جامعه عمومی نشان میدهد که اقبال عمومی مردم به رئیسی روند افزایشی یافته است، برای شکلگیری دولتی قوی، تمام توان خویش را بکار گیرید و اولین گام موثر در این جهت با اعلام حمایت از ایشان، زمینه را برای شکلگیری دولتی قوی مهیا نمایید.
🔹قطعا این کنارهگیری، خود تلاشی برای حضور حداکثری مردم در صحنه شکل دهی به دولتی کارآمد و مقتدر خواهد بود