#ادامه
#عشق_با_رایحه_شیطنت
#پارت۷
رفتم داخل عمارت
افرا:هیچکس درو باز نمیکنه رو این عوضی ها
با حرص گلدونو پرت کردم زمین که شکست
نشستم پشت در بغضم از حرص و بدبختی شکست
جانان بدو بدو اومد سمتم با چشم های ترسیده نگام کرد
بعد که دید دارم گریه میکنم اومد سمتم
جانان:چرا گریه میکنی
ملیحه خانوم:دخترم چیشده
افرا:خسته شدم دیگه چرا همه چی یهو انقدر سخت شد چرا این همه بدبخت شدیم ما که زندگیمون عادی بود چرا یهو اینطوری شد
با گفتن حرفام جانان زد زیر گریه تو بغلم
ملیحه خانوم:جانان قشنگم گریه نکن عزیزم خواهرت عصبی شده تو گریه نکن
ملیحه خانوم جانان رو بغل کرد که شیشه نره تو بدنش
بعدش برد تو اتاقش
داشتم به بدبختیام فکر میکردم که ملیحه خانوم اومد جلوم
دستشو دراز کرد
ملیحه خانوم:پاشو دخترم
دستشو گرفتم بلند شدم رفتم اونور
اومد جلوم اشکامو پاک کرد
ملیحه خانوم:گریه نکن عزیزم
بغلش کردم انقدر گریه کردم که حسابی خالی شدم
ملیحه خانوم:برو بالا شیشه نره تو بدنت تا من اینجارو تمیز کنم
افرا:نه من شکوندم خودمم تمیز میکنم
ملیحه خانوم:برو بالا دخترم
افرا:نه خودم تمیز میکنم
ملیحه خانوم:نمیزارم برو بالا
رفتم بالا تو اتاقم یکم خوابیدم
با تکون خوردن ی چیزی بیدار شدم
جانان بود
دستامو باز کردم
افرا:بیا اینجا
اومد توی بغلم
حسابی بغلش کردم
بوی گل میداد ناز من
تمام دارو ندارم بود این دختر
خیلی دوسش داشتم
بیشتر از هرکسی
تنها کسی که واسم مونده بود فقط جانان بود
چقدر خوب بود که یکیو دارم تو بدبختیام ببینمش انرژی بگیرم
جانان:اجی افرا
افرا:جونم
جانان:دیگه گریه نکن
افرا:چشم
جانان:تو گریه میکنی من خیلی میترسم
آخ من فدای حرف زدن نازش
افرا:من بگردم دور تو
جانان:آجی منو میبری حیاط تاب سوار بشم
افرا:باشه عزیزم
دستشو گرفتم رفتم حیاط یکم سوار تاب بشه
همیشه بابام بعد کارش جانان رو میاوورد سوار تاب بشه
رو همین نیمکت بغل همیشه نصیحتم میکرد
چقدر زود دیر شد
کاش الان پیشم بود ی دل سیر بغلش میکردم
چشمام اشکی شد اما جلو خودمو گرفتم به خاطر جانان
خودمم رفتم کنارش نشستم
برای چند لحظه چشمامو بستم
سعی کردم به هیچ چیزی فکر نکنم
آرامش خاصی بهم داد
جانان: میشه بریم تو
افرا:اره عزیزم بریم
رفتیم داخل
جانان رفت کارتون ببینه منم رفتم دنبال کار بگردم تو سایت
همه حقوق ها کم بود البته برای شرایطم چطور پول پیش خونه بدم؟هیچی نمیموند واسم
مونده بودم چیکار کنم
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب، روز گذشته: شهید سلیمانی به نگاه و تجربه من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در مجموعه مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل او باز کرد و آن را هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مادی مجهز کرد. ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
#سلامتی_فرمانده_صلوات
🔵آیت اللّه ناصری (رحمت الله علیه) :
🔵یک وقتی خدمت آیت الله بهجت بودیم. فرمود: «همان اندازه که تصمیم گرفتی کار خوب انجام بدهی، خداوند، یک حسنه برای آن نوشت.
اگر آن کار را انجام دادی، ده برابر برای تو می نویسد
و اگر انجام ندادی، آن یک دانه را هم قلم نمی زند».
🔵 اگر تصمیم بگیری نمازشب قشنگی بخوانی،
او فوراً برای تو می نویسد؛
ولو خيلی بدون آداب هم خواندی، او دیگر قلم نمی زند.ا
گر حال نداری نماز شب بخوانی، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان.
🔵حال آن را هم نداشتی، باز هم سر خود را بگذار روی مهر و بگو: «خدایا! من آمدم؛ کمکم کن.»
خداوند، تو را محروم نمی کند. کسی که خدای به این مهربانی را دارد، سزاوار است که کوتاه بیاید؟
🔵 منظور اينكه ما می توانیم پرونده های چندین ساله خودمان را با نیم ساعت یا یک ربع ساعت، يا ده دقیقه كه صادقانه به در خانه خدا برویم،
و همه آنها را اصلاح بکنیم.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
☃🌨❄️🌨☃
مهمترین اصل زندگی.mp3
1.73M
💐 #درس_اخـــلاق
💥 مهمترین اصل زندگی
تمــــــام پیروزیها و تمــــــام شکست ها در زندگی ☜ وابسته به یک چیز است
#استاد_شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫الهے در این
❄️شب سرد زمستان
💫زندگے دوستانم را سبز
❄️تنور دلشان را گرم
💫فانوس دلشان را روشن
❄️لحظه هایشان را بدون غم
💫و چرخ روزگار را
❄️به ڪامشان بچرخان
شبتون در پناه خدا ❄️
❄️
🔴واکنش دژپسند وزیر اقتصاد دولت تدبیر و امید به اظهارات اخیر روحانی در مصاحبه با اعتماد:
♦️....همان عصری که آقای روحانی نهاد ریاست جمهوری را تحویل رئیسی میداد، خوب میدانست چه خبره!
عکسی که از او با آقای رییسی گرفته شده در چهرهاش یک تبسم ساختگی هست.
روزهای قبل در هیئت دولت همهی وزرا واضح شاهد بودند که در بساط دولت هیچ نیست، سه ماه فقط #حقوقها را با قرض و کلاه به کلاه کردن داده بودند. #معوقات و #فوق_العاده و مثل اینها که بماند، روی هم انباشته به ماههای بعد حواله شده بود.
♦️سالهای قبل یعنی ۹۷ و ۹۸ و ۹۹ و ۱۴۰۰ را همه در جریان هستند آقای همتی در آن جلسه با اساتید بازش کردند، ۲۰۰ هزار میلیارد تولید #پول_بیپشتوانه [قلابی] برای دادن #حقوق_کارمندان_دولت.
♦️وقتی سال ۱۴۰۰ حقوقها را دولت تدبیر و امید اضافه کرد در آن جلسه هیئت دولت با خواندن درصد اضافه شدنها برای تصویب، همه میخندیدند یعنی مسخره بود، آخه با کدام پول؟!
♦️این #اضافه_حقوق_بیرویه با پول بیپشتوانه، کندن یک خندق جلو دولت بعد و پیشرفت کشور بود، ارزش پول را نابود کرد.
روحانی روز #تحویل_دولت یقین داشت این #سید_سادهدل (رئیسی) نه بزودی؛ بلکه بلافاصله که دولت را تحویل گرفت از همان ساعت به #بنبست میخورد.
♦️از طرفی هم چون چیزی باقی نگذاشته بود برای فرار از ساختمان ریاست جمهوری، عجله داشت از #صحنه_جرم بگریزد و رفت در خانه قایم شد. ترس داشت فردا بیایند با #دستبند و پابند او را برای #محاکمه ببرند.
♦️... وقتی رئیسی اولین جلسه خود را با همان وزرای کابینه دوازدهم بدون روحانی برگزار کرد آقای جهانگیری بیخجالت و با خاطرجمعی از اینکه رئیسی قاطع و حاضرجواب نیست، هم با این جسارت که او پشتوانه رای بالایی ندارد و زمینهی #بلوا و #فتنه وجود دارد، در آن جلسه چشم در چشم باخیال راحت صراحتاً گفت: «ما حتی پول نداریم حقوق این برج کارمندان را بدهیم»
♦️آقای رئیسی فقط یه جمله تعرضی با مزاح گفت: پس اون تدبیر و امید کجاست؟
بعدش گفت: ملتی که خدا را دارد به «چه کنم؟ چه کنم؟» مبتلا نمیشه. #بن بست نداریم.
♦️... من نمیدانم اسم جنگ اکراین و روسیه را چه بگذارم! به قول امام #الطاف_الهی بود؟ همینکه رئیسی جای روحانی انتخاب شد [عدو شود سبب خیر ]، #رسانههای_غربی خودشان #شوک وارد کردند، نوشتند یک تندروی بنیادگرا به نام رئیسی جایگزین مذاکره و تعامل با غرب سر کار آمد. پس از انتخاب رئیسی، چند روزه قیمت نفت ۲۰ دلار افزایش یافت و توی شهریور ماه سیل پول وارد خزانه شد بعدش هم در وین دیگه #برجام احیا شدنی نبود، دوباره نفت بالا رفت و شعله #جنگ_اکراین قیمت نفت را کَند و به ۱۰۰ دلار و بیشتر رساند.
♦️... بی تعارف بگویم ... همه چیز برای سقوط کشور فراهم بود فقط خدا نخواست.
🔅 #پندانه
✍ نگران نقصهایت نباش، شاید به کسی سودی میرساند
🔹پیرزنی دو کوزه آب داشت که آنها را آویزان بر یک تیرک چوبی بر دوش خود حمل میکرد!
🔸یکی از کوزهها ترک داشت و مقدارى از آب آن به زمين مىريخت، در صورتی که دیگری سالم بود و همیشه آب داخل آن به طور کامل به مقصد میرسید!
🔹مدتی طولانی هر روز این اتفاق تکرار میشد و زن همیشه یک کوزه و نیم آب به خانه میبرد!
🔸ولی کوزه شکسته از مشکلی که داشت، بسیار شرمگین بود که فقط میتوانست نیمی از وظیفهاش را انجام دهد!
🔹پس از دو سال، سرانجام کوزه شکسته به ستوه آمد و با پیرزن سخن گفت!
🔸پیرزن لبخندی زد و گفت:
«هیچ توجه کردهای گلهای زیبای این جاده در سمت تو روییدهاند و نه در سمت کوزه سالم!؟ اگر تو اینگونه نبودی این زیبايیها طرواتبخش خانه من نبود!
🔹طی این دو سال این گلها را میچیدم و با آنها خانهام را تزیین میکردم!»
🔸هر یک از ما شکستگی خاص خود را داریم ولی همین خصوصیات است که زندگی ما را در کنار هم لذتبخش و دلپذیر میکند! باید در هر کسی خوبیهایش را جستوجو کنیم تا شکستگیاش به چشم نیاید.
🔹پس بهدنبال شکستگیها نباش که همه به گونهای شکستگی داریم، فقط نوع آن متفاوت است!
#نماز_شب #اراده
یکی از دوستان به خدمت یکی از علمای اصفهان رسید و از ایشان پرسید: «توفیق خدا برای نماز شب یعنی چه؟» آن عالم فرمود: «یعنی اینکه انسان بداند نماز شب چند رکعت است.» پرسید: «دیگر چه؟» فرمود: «اینکه فرد، مسلمان باشد و شیعۀ دوازدهامامی هم باشد.» پرسید: «دیگر توفیق به چیست؟» فرمود: «دیگر اینکه جهت قبله را بداند و بیدار هم باشد.» گفت: «آقا اینهمه را داریم؛ پس چرا نماز شب نمیخوانیم؟» فرمود: «یک جو غیرت هم میخواهد. این بهدست خود توست. تنبلی نکن و اراده داشته باش، میتوانی نماز شب بخوانی.»
#مرتضی_آقاتهرانی
❇️ رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
🤲 مَن سألَ اللهَ الشَّهادَةَ بِصِدقِ بَلَّغَهُ اللهُ مَنازلَ الشُّهَداء وَ إن ماتَ عَلَی فِراشِهِ.
👌 هر که صادقانه از خدا شهادت مسألت کند خداوند او را به جایگاه شهیدان می رساند حتی اگر در بستر خود بمیرد.
📚 بحارالانوار(ط-بیروت) ج 67، ص 201
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #ببینید | خودت را مقایسه نکن، حتی به اندازه یک بندِ کفش!
#درس_اخلاق حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) با موضوع « #محبت_خدا »