ماه میلاد سـه پرچم دار عشق
دلبر و دلداده و دلدار عشــــق
ماه میلاد ســـــه ماه عالمین
سید سجاد و عباس و حسین
#فرخنده_اعیاد_شعبانیه_مبارک
🔻امام صادق علیهالسلام:
وقتی روز اول شعبان میرسد،
منادی از زیر عرش صدا میزند:
«ای دوستداران حسین علیهالسلام»
درشب #نیمه_شعبان
#زیارت_امام_حسین را از دست ندهید
زیرا اگر میدانستید،
#زیارت_امام_حسین در #نیمهشعبان چیست،
کل سال منتظر میماندید تا این شب
فرا برسد و به زیارت بروید
📚وسائل الشيعه ج۱۰ص۳۶۷
یااباعبدالله 😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 السلام علیک یابقیه الله
🌼🍃دست ما بر کرم و
رحمت 🌹#مهدی_عج باشد
🌼🍃عشق ما آمدن
دولت 🌹#مهدی_عج باشد
🌼🍃اول ماه شعبان از
کرمت یا سلطان
🌼🍃روزی ما فرج
حضرت 🌹#مهدی_عج باشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸معبودا
🌷در این مــــاه مبارک
🌸به احترام شادی پیامبر
🌷فاطمه و علی (ع)
🌸حاجات همه را براوده کن
🌷دلی شاد زندگی آرام و قلبی
🌸مهربان نصیب همه بگردان
🌷الهی شروع این
🌸 ماه پراز رحمت پیوند
🌷بخوره با
🌸شروع موفقیت
🌷شروع پیشرفت
🌸شروع آرامش
🌷شروع خوشبختی و
شروع بهترین های زندگیتون 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸حسین سلطان عشق
💓عباس ساقی عشق
🌸زینب شاهد عشق
💓و سجاد راوی عشق
🌸کاروان عشق درراه است
💓و خود عشق
🌸نیمه شعبان خواهد آمد
💐 اعیاد شعبانیه مبارک💐
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد !
در دل مشکلات است که آدم ، ساخته می شود .
گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛
پله ای می شوند به سمت بزرگترین موفقیت ها .
🌷در مواقع سختی ، نا امید نباش .
برای آرزوهایت بجنگ .
و محکم تر از قبل ، ادامه بده ...
🌷چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، که به مرداب ختم می شوند ،
و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛
که به زیباترین باغ ها می رسند .
🌷تسلیم نشو ... !
شاید پله ی بعد ؛
ایستگاه خوشبختی ات باشد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رولت خامهای🍰
بدون فر و حتی پختن👌
مواد لازم :
کره ۳۰ گرم
پودر قند ۲ ق غ
خامه صبحانه ۱ پاکت
پتی بور ۲ بسته
شیر ⅓ پیمانه
گردو ۲ ق غ
موز ۱ عدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسر خوشمزه و راحت☺️
مواد لازم :
خرما ۱۵ - ۱۰ عدد
کره بادوم زمینی ۲ ق غ
شکلات تلخ ۵۰ گرم
موز رسیده ۱ عدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساندویچ ویژه🌯
مواد لازم :
قارچ
پیاز ۲ عدد
فلفل دلمهای
گوشت چ.ک
ادویهها :
پاپریکا
پولبیبر
زردچوبه
پودر سیر
نمک، فلفل
کمی لیموترش
سیب زمینی
پنیر ورقهای
نون باگت
خیارشور
آویشن
گوجه
کاهو
مواد سس :
سس خردل
سس مایونز
آب لیموترش
کمی پاپریکا
نمک، فلفل
🌷حضرت فاطمة زهرا سلام الله علیها:
🌷«حُبّب اِلَیَّ مِنْ دنیاکُم ثلاثُ:
تلاوة کتاب الله والنّظر فی وجه رسول الله والانفاق فی سبیل الله
وقایع الایام- ص 295
🌷حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها):
🌷 از دنیا سه چیزدوست دارم:
🌷۱. تلاوت کتاب خدا،
🌷۲. نگاه به صورت رسول خدا ص
🌷۳.انفاق در راه خدا
🌷حضرت فاطمه سلام الله فرمودند:
🌷مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ
بحارج ۶۷ ص۲۴۹
🌷هر کس که عبادت خالص خود را به سوى خدا بفرستد خداى عزّ و جلّ بهترین مصلحت را برایش فرو مى فرستد.
💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
39.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
✅داستان آموزنده اثر عبادت
✍️یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته رز، خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا بر میگشت. در همین حال نوهاش از راه رسید و با کنایه به او گفت: مامان بزرگ، در مراسم امروز، پدر روحانی برایتان چه چیزی موعظه کرد؟! مادر بزرگ مدتی فکر کرد و سرش را تکان داد و گفت: عزیزم، اصلا یک کلمهاش را هم نمیتوانم به یاد بیاورم! نوهاش پوزخندی زد و گفت: شما که چیزی یادت نمی آید، برای چه هر هفته به کلیسا میروی؟!
مادربزرگ تبسمی بر لبانش نقش بست. خم شد سبد نخ و کامواهایش را خالی کرد و به دست نوه داد و گفت: عزیزم این سبد را ببر و از حوض پر از آب کن و برای من بیاور! نوه با تعجب پرسید: در این سبد؟ غیر ممکنه با این همه شکاف و درز داخل سبد آبی بماند! مادر بزرگ در حالی که تبسم بر لبانش اصرار کرد: لطفا این کار را انجام بده عزیزم.
دخترک غرولند کنان سبد را برداشت و رفت، اما چند لحظه بعد برگشت و با لحن پیروزمندانهای گفت: من میدانستم که امکانپذیر نیست. ببین حتی یک قطره آب هم در سبد باقی نمانده! مادربزرگ سبد را از دست نوهاش گرفت و با دقت زیادی بررسیاش کرد و گفت: بله، راست میگویی اصلا آبی در سبد نیست اما به نظر میرسد سبد تمیزتر شده، یک نگاه بیانداز.
💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام علی علیه السلام:
پاك و منزهی، چه عظيم و پر شكوه است آن چه از آفرينش تو مى بينيم! و چه خرد است هر بزرگى در برابر قدرت تو! و چه هول انگيز است آن چه ما از ملكوت تو مى بينيم! و چه حقير است آن چه ما مى بينيم در برابر قدرت و سلطنت ناپيداى تو از ديدگان ما! چه بسيار است نعمت هاى تو در اين دنيا! و چه اندك است اين نعمت ها در برابر نعمت های آخرت
📚از خطبه 109 نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خدا حالتو میگیره!
👤استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 #بازنشر | شعر طنز "نماز خواندن" در محضر مقام معظم رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی
🍃🌹🍃
✅ مواظب باشیم اگه خواستیم نماز بخونیم ☝️اینطوری نماز نخونیم😅
#نماز | #امام_خامنهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 #پاسخ_به_شبهات | آقا من اصلاً نظام رو قبول ندارم!.... چرا باید در انتخابات شرکت کنم؟
🍃🌹🍃
🎙 دکتر رحیم پور ازغدی
#مشارکت_حداکثری | #انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 مقام معظم رهبری: بیستودوّم بهمن در حکم عید غدیر است [زیرا] در آن روز بود که نعمت #ولایت- اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى- براى ملّت ایران صورت عملى و تحقّق خارجى گرفت
🍃🌹🍃
🎊🎊 فرا رسیدن یوم الله ۲۲ بهمن، سالروز جشن پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک می گوییم.
#دهه_فجر | #ایران_قوی
مدح و متن اهل بیت
✨#بـانـوے_پـاک_مـن 🌹قسـمـت سـے و ســوم _بله؟ _سلام آناهیدجونم چطوری؟ _خوبم رقیب جان توخوبی؟چه خبرا
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت سـے و چهـارم
"کارن"
از اتاقم بیرون اومدم و ناخودآگاه صدای مامان و مادرجون رو شنیدم و حس کنجکاویم تحریک شد.
ایستادم پشت در و گوش دادم به حرفاشون.
مامان گفت:یعنی چی مامان خودتون بریدین و دوختین؟برای چی زنگ زدین به شهروز و گفتین واسه کارن میایم خاستگاری؟چرا منو درجریان نذاشتین؟
مادرجون با عصبانیت گفت:هییسسس من با کارن حرف زدم.اون که مادر به فکری نداره لااقل مادربزرگش به فکرش باشه.
مامان بلندشد وگفت:واقعا که مامان.
اومد بیاد بیرون که مادرجون دستشو گرفت و گفت:وایستا ببینم.مگه دروغ میگم؟دست پسره رو گرفتی اومدی ایران که بدون پدر اینجوری بزرگش کنی؟نه زنی،نه شغلی،نه خونه ای.این کارشم اگه من دنبالشو نمیگرفتم که پیدا نمیکرد.چرا انقدر خودسری شیرین؟یکم به فکر بچه ات باش.اگهنمیخواستیش چرا باخودت آوردیش اینجا آواره اش کردی؟
_مگه میشه من جگرگوشمو نخوام؟
–پس جلو این وصلت رو نگیر.کسی بهتر وخانوم تر از لیدا پیدا نمیشه برای کارن.
مامان با اخم کمی این پا و اون پا کرد و بعدش گفت:من دیگه نمیدونم.توهیچ چیزم دخالت نمیکنم اما میدونم کارن مرد زن گرفتن نیست.
بعد اومد سمت در و منم از در فاصله گرفتم تا نفهمن گوش وایستادم.
مامان که منو دید سری تکون داد و بعد رفت تو اتاقش.
مادرجونم پشت سرش اومد بیرون و منو دید.
فکرکنم فهمید حرفاشون رو شنیدم چون با غم نگاهم کرد.اما برای من هیچکدوم از حرفای مامان مهم نبود.اصلا من چیزی به عنوان مادر وپدر نداشتم.صرفا اسمشون فقط توشناسنامه ام وول میخورد.
برای ازدواج با لیدا هم خودم موافقت کردم که روش فکر کنم و کارم راه بیفته چون برای خونه دار شدن مجبور بودم ازدواج کنم.نه عشقی به لیدا داشتم نه هیچی اما باید ازدواج میکردم تا بتونم مستقل شم و از مادرم جدابشم.
لیدا دخترخوبی بود.درسته زیادی سیریش بود اما حس بدی هم نسبت بهش نداشتم.
شاید اگه ازدواج کنم ازاینهمه کلافگی و سردرگمی دربیام.
رفتم تو حیاط یکم قدم بزنم که خان سالار اومد پیشم.اصلا حوصله نصیحت هاش رو نداشتم اما اهل بی احترامی هم نبودم.
_صبح لیدا اومده بود به بهونه خبر گرفتن از ما اما میدونستم اومده بود تو رو ببینه.حس میکنم دوست داره، تو نظرت چیه دربارش؟
همونطور که دستامو پشت کمرم قلاب میکردم گفتم:حس خاصی ندارم.فقط بخاطر مستقل شدنم دارم روش فکر میکنم.
خان سالار ایستاد و گفت:میخوای از اینجا بری؟بهت سخت میگذره؟
ساکت شدم و شونه بالا انداختم.
_این جواب من نیست کارن.با من مشکلی داری؟
_با قوانینتون مشکل دارم.
_کدوم قوانین؟
_اینکه تا شما از سر سفره بلندنشی،کسی نباید بلند بشه.اینکه کسی حق نداره موقع غذاخوردن حرف بزنه،اینکه شما تصمیم آخرو میگیری،اینکه...
_خیلی خب بسه فهمیدم..تو دیگه تو این خونه آزادی خیالت راحت.
بعد هم رفت.با اعصاب خوردی سنگ جلو پام رو پرت کردم.واقعا اعصابم خورد بود.
آدم گاهی حرفایی میزنه و کارایی میکنه که خودش پشیمون میشه.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت سـے و پنجـم
کاش میتونستم جلو خودمو بگیرم و اون حرفا رو نزنم.نمیتونستم خودمو کنترل کنم وقتی عصبی میشدم.
به استخر نگاهی کردم و هوس آب تنی به سرم زد.سریع تیشرتمو درآوردم و پریدم تو استخر.سرمو فرو کردم زیر آب و نفسمو حبس کردم.
اومدم رو آب و موهامو عقب فرستادم.انگار بدنم سبک شده بود و حس خوبی داشتم.
یکم دیگه شنا کردم و بعدم نشستم لب استخر.پاهامو گذاشتم تو آب و چشامو بستم.
زود بلندشدم و حوله پیچیدم دور خودم و رفتم تو.
یکم استراحت کردم و شب هم واسه شام بیرون نرفتم.پای لب تابم ایمیلامو چک کردم و سرچ کردم تو اینترنت چیزایی رو که میخواستم بدونم.
نوشتم فلسفه چادر و نوشته هایی که برام اومد باعث شگفتی بود و تعجب.
چیزایی که اصلا نمیدونستم و دونستنش هم واجب بود برام.
" اصولادین اسلام می خواهد مردان و زنان مسلمان با روح آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک به انجام فعالیتهای روزمره بپردازند : آبرو و حرمت و ارزش افراد بخصوص زنان در اجتماعات حفظ گردد و کانون خانواده از استحکام زیادی بر خوردار باشد و انحرافات جنسی و فساد اخلاق در جوامع به حداقل خود برسد . لذا برای دستیابی به چنین اهدافی موضوع حجاب به عنوان یک حکم واجب از سوی خداوند متعال مطرح گردیده است .
مسلما جوامعی که این اصل را رعایت نکرده و نمی کنند , افراد آن دچار بسیار از فسادهای اخلاقی به اشکال گوناگون می باشند, اساس خانواده سست و آمارطلاق بسیار بالااست . چرا که گسترش فساد و فحشاو طلاق و بی بند و باری از آثار شوم بی حجابی و بد حجابی است . هنگامی که زن با آراستگی تمام زیبائیها و زینتها پنهان خویش را آشکار کند و آن را رایگان در معرض دید نامحرمان قرار دهد , مسلما روز به روز تقاضای خود نمایی و آرایش و مد پرستی در میان زنان شایع تر و گسترده خواهد شد و چه سرمایه هاکه از این طریق به هدر نخواهد رفت ."
عکس هایی که درباره چادر وحجاب هم بود کلی منو شگفت زده کرد.عکس دختران و زنان باحجابی که منو بیشتر مجذوب خودش کرد.متن های قشنگی از چادر و حجاب.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو