#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند
ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند
من کمی سختی که می بینم شکایت میکنم
آدم عاقل ولی اول تفکر می کند
مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم
روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند
آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد
آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند
سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش
سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند
یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد
در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند
نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد
از غلام مادرش آقا تشکر می کند
سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی
چادری را زیر دست و پا تصور می کند
مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی
بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
پای دعایم با گنه زنجیر گشته
«آقا بیا» هایم چه بیتاثیر گشته
من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده
خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته
هر جمعه که خورشید در حال غروب است
در چشم من غمگینترین تصویر گشته
لیلای من کم کم تو را افسانه خوانند
مجنون به راه عشق تو تحقیر گشته
آقا بیا تا عشق رنگ و بو بگیرد
دنیا بدون روی تو دلگیر گشته
از نوجوانی انتظارت را کشیدم
حالا دگر چشم انتظارت پیر گشته
ترسم که من هم با غم هجرت بمیرم
از بس که در امر فرج تاخیر گشته
امروز دنیا در پی موعود باشد
شکر خدا عشق تو عالمگیر گشته
باید بیایی تا بگیری انتقامِ
آن سورهای که با لگد تفسیر گشته
آقا الهی بشکند دست کسی که
در کوچهها با مادرت درگیر گشته
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان
به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان
بهار می شود دل خزان برگ ریزمان
صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان
خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای
دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان
مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام
به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان
همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی
اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان
اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟!
به اضطراب زینب و به مادر کریم تان...
به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین
سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان
میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی
جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟!
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد
عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد
نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت
وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد
بدتر اینکه من بدانم ناظرم بود و ولی
بر بدی اصرار کردم ، خوب رفتارم نشد
رو به این و آن زدن ، غیر از ضرر چیزی نداشت
بارم افتاد و کسی گرمی بازارم نشد
کاش آقای خودم را میزدم از دل صدا
هیچ کس غیر از عزیز فاطمه یارم نشد
بین مردم عزتم داد و گناهان مرا
پیش خود مخفی نمود و فاش اسرارم نشد
من مریضم به دوا محتاجم و جز تربتِ
کربلا مرهم به قلب زار و بیمارم نشد
اربعین یادش بخیر ایوان طلا زانو زدم
من بدهکار آمدم آقا طلبکارم نشد
روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از
درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد
یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم
گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
دستم بگیر تا که بهشتم بنا شود
شاید سرم قبول کنی خاک پا شود
بالی بده که بال بگیرد اسیر تو
شاید کبوترِ حرمِ کربلا شود
بیتو میان غفلت خود غوطه خورده است
نوری که با مسیر شما آشنا شود
زنگار بسته سینهام از عمر رفتهام
اشکم بریز خانهی آئینهها شود
پیراهن سیاه من از جنس شال توست
امشب نشستهام نفسی خرج ما شود
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی #روز_شهادت
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت
ابریست آسمان دل بیقرار تو
بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت
تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم
آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت
در آخرین وصیت زهرا دل علی
از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
ای سحر خیز مدینه سحرت را قربان
از غم فاطمه چشمان ترت را قربان
ای خوش آنکس که گدای سر راهت گشته
سائل هرشبۀ پشت درت را قربان
هرکه دارد هوس دیدن تو آواره است
عاشق خسته دل ودربه درت را قربان
وای برمن که دلم نیست گرفتار غمت
سینه چاکان نشسته به برت را قربان
حاجتی نیست مرا غیر دمی دیدارت
رخ زهرائی همچون قمرت را قربان
فاطمیه است بیا روضه زهرا بشنو
دل پر از غم و سوز جگرت را قربان
هرچه داری همه ارثیۀ زهرا وعلیست
شال سبزی که تو بستی کمرت را قربان
ای به دوش تو عبای علی وپیغمبر
رنگ عمامۀ بسته به سرت را قربان
نقش انگشتریت چیست...؟ اباعبدالله
بهر مظلوم دل نوحه گرت را قربان
کربلا می روی اما گل من باچه کسی
پسر خون خدا همسفرت را قربان
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
بی تو هر جا می روم احساس غربت می کنم
راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم
بی تو آرام و قراری نیست در دنیای ما
دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم
نامه اعمال من حال تو را بد می کند
جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند
غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل
بعد ازین تا زنده ام با تو رفاقت می کنم
روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه
حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم
من که باری بر نمی دارم ز روی شانه ات
با چه رویی بر تو اظهار ارادت می کنم
تا نرفته فاطمیه آبرویم را بخر
فکر کن که مادرت گفته وساطت می کنم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#شام_غریبان
الا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه
محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
با دست خویش آبروی خویش برده ام
بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم با دعای تو
هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه
شام غریبان شده اما نیامدی
خیره به یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه
اما زمان زمان گریه به غم های مادرت
در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه
قدری غم غریبی مولاست در دلم
سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه
با که بگویم از غم مظلومی علی
دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه
مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا
محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه
با گریه حسین عزیز تو می شوم
با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه
هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد
راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه
امسال حاجت دل ما را روا کنید
ما را مسافر حرم کربلا کنید
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
بیا بیا گل زهرا! عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر که سائلم و نوکر همیشگیام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
تمام عزت شیعه رحین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریاش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
بیا که با تن خونین، هنوز منتظر است...
که انتقام تو تنها دوای مادر توست...
✍ #قاسم_نعمتی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
در غُصه و غم، پناه دادی ما را
در ظلمتِ شب، پگاه دادی ما را
در روضهی مادرت، عزیزِ زهرا !
ممنونم از اینکه راه دادی ما را
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان
عزا گرفتهام آقا برای مادرتان
نشستهام که بریزم شبیه قطرهی اشک
تمام هستی خود را به پای مادرتان
نوشتهاند برای همه دعا میکرد
نیازمند دعایم، دعای مادرتان
تمام عالم از این روضه رزق میگیرند
شدند عالم امکان گدای مادرتان
به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است
و روضهاش شده دارالشفای مادرتان
به این امید که ام الحسن شفا گیرد
قنوت بستهام آقا برای مادرتان
شنیدهام که نمازش شده است بی جوهر
شنیدهام که گرفته صدای مادرتان
نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه
نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان
دوباره شد #شب_جمعه خدا کند برسم
به روضهخوانی کربُبلای مادرتان
دوباره میرسد از مضجع شریف حسین
صدای زمزمهی وای وای مادرتان
حسین در دل گودال؛ آمده زینب
و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان