eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره شَب شُد و چَشمانِ ماه بیدار است دوباره شَب شُد و دل، تَنگِ دیدنِ یار است سَرِ مَزارِ تو می آیم و زِ طِفلانَم نَهان نِمودنِ این راز، سَخت و دُشوار است زِ جای خیز، که حیدر رِسیده زَهرا جان زِ جای خیز، که اَکنون زَمانِ دیدار است زِ زیرِ خاک، بِتاب اِی هَمیشه مَهتابم بِبین که دیده ی مَن، بی حُضورِ تو تار است حَسَن هنوز اَز آن روزِ تَلخ بَدخواب اَست به این قَبیل مُصیبات، عَلی گِرِفتار است هَنوز بوی تو از خِشت های خانه رِسَد هنوز رنگِ هَمان فاجِعه به دیوار است برای مَرگِ علی گِریه ی تو کافی بود وَلی هَنوز مَدینه به فکرِ آزار است تو را زَدند و به مَن نیز تَسلیَت گُفتند! بِبین چِگونه عَلی را، فَلَک هَوادار است به روی دوش گُذارم، غَمِ تو را زَهرا میانِ شَهر، که این داغ را خَریدار است؟ تو زیرِ خاکی و حِیدَر غَریب تر اَز پیش کِنارِ قَبرِ تو چَشمَش، چو اَبرِ پُر بار است دوباره شَب شُده زَهرا، بِخواب آسوده سه ماه می شَوَد این چَشمِ خَسته بیدار است
وَصفِ آن کَس، که نَگُنجَد به دَهان، فاطمه است مَدحِ آن زن، که خُدا کرده بَیان، فاطمه است روزِ مَحشر که خَلائِق همه حِیران هَستند آنکه بَر ماست فقط دِل نِگران، فاطمه است فاطمه روحِ صَلات است، خُدا می داند "اَشهَدُ اَنَّ عَلي" هَم به اَذان، فاطمه است چهارده قَرن، سَرِ حَرفِ خودَش مانده هنوز مَردتَر از همه مَردانِ جَهان، فاطمه است دَستش اُفتاد، ولی دَستِ علی بالا رفت یارِ حیدر به هَمان قَدِّ کَمان، فاطمه است این حُسینی شُدنِ ما نَظَرِ زَهرا بود دوستدارِ هَمه ی سینه زَنان، فاطمه است پَروَرِش یافته ی دامَنَش، آیینه ی اوست زِینَبِ فاطِمه، اِنگار هَمان فاطمه است
تا روزِ مَحشر پَرچَمَت بالاست عبّاس مَدیونِ کامِ خُشکِ تو دریاست عبّاس . گرچه به ظاهر مادَرت اُمُّ البَنین اَست امّا به باطِن مادَرت زَهراست عبّاس . پُشت و پَناهِ اَهلِبِیتی یا اَبَاالفَضل دِلگرمِ نامَت زِینبِ کُبراست عبّاس . یک رُکنِ عاشورا اَگَر نامِ حُسین اَست نامِ تو هَم یِک رُکنِ عاشوراست عبّاس . بر اَرمنی ها هَم کِراماتَت رِسیده لُطف و کَریمیِ تو یِک دُنیاست عبّاس . بابُ الحَوائج، مَنسَبی شایِسته ی توست مَحشَر دَخیلَت دَستهای ماست عبّاس . شَرمنده ی لَبهای تو، آبِ فُرات اَست کی مِثلِ تو هَم تِشنه! هم سَقّاست؟ عبّاس! . اَهلِ حَرَم دَر اِنتظارِ تو نِشَستَند دیدَند که دَر عَلقَمه غوغاست عبّاس . دیدَند که با قَدِّ خَم بَرگَشته مولا داغِ غَمِ تو از رُخَش گویاست عبّاس . آمَد حُسِین و خِیمه اَت را واژِگون کَرد یَعنی که اُفتاده دِگَر اَز پاست عبّاس . گُفتا؛ اَز این پَس مَن عَلمداری نَدارم بی تو حُسِینِ فاطِمه تَنهاست، عبّاس . گُفتا به زِینب؛ زیوَر از دَستَت دَرآوَر شامِ غَریبان بی تو واوِیلاست عبّاس . شِش ماهه، لَب تِشنه، به آغوشِ رُباب و لَبهاش مِثلِ خُشکیِ صَحراست عبّاس . مَن با سَکینه اَز تو و قولَت چه گویَم؟ حالِ تو را اَز مَن اَگَر که خواست؟ عبّاس
تا روزِ مَحشر پَرچَمَت بالاست عبّاس مَدیونِ کامِ خُشکِ تو دریاست عبّاس . گرچه به ظاهر مادَرت اُمُّ البَنین اَست امّا به باطِن مادَرت زَهراست عبّاس . پُشت و پَناهِ اَهلِبِیتی یا اَبَاالفَضل دِلگرمِ نامَت زِینبِ کُبراست عبّاس . یک رُکنِ عاشورا اَگَر نامِ حُسین اَست نامِ تو هَم یِک رُکنِ عاشوراست عبّاس . بر اَرمنی ها هَم کِراماتَت رِسیده لُطف و کَریمیِ تو یِک دُنیاست عبّاس . بابُ الحَوائج، مَنسَبی شایِسته ی توست مَحشَر دَخیلَت دَستهای ماست عبّاس . شَرمنده ی لَبهای تو، آبِ فُرات اَست کی مِثلِ تو هَم تِشنه! هم سَقّاست؟ عبّاس! . اَهلِ حَرَم دَر اِنتظارِ تو نِشَستَند دیدَند که دَر عَلقَمه غوغاست عبّاس . دیدَند که با قَدِّ خَم بَرگَشته مولا داغِ غَمِ تو از رُخَش گویاست عبّاس . آمَد حُسِین و خِیمه اَت را واژِگون کَرد یَعنی که اُفتاده دِگَر اَز پاست عبّاس . گُفتا؛ اَز این پَس مَن عَلمداری نَدارم بی تو حُسِینِ فاطِمه تَنهاست، عبّاس . گُفتا به زِینب؛ زیوَر از دَستَت دَرآوَر شامِ غَریبان بی تو واوِیلاست عبّاس . شِش ماهه، لَب تِشنه، به آغوشِ رُباب و لَبهاش مِثلِ خُشکیِ صَحراست عبّاس . مَن با سَکینه اَز تو و قولَت چه گویَم؟ حالِ تو را اَز مَن اَگَر که خواست؟ عبّاس