#زمینه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #حضرت_زینب
✅ #بند_اول
تنم از تب پر از آتیشه
میسوزم با یه قلبی بی تاب
یاد داداش حسین جون میدم
روی خاکا به زیر افتاب
دیگه راحت میشم از دنیا
ازمصیبت های کربلا
خاطره ش هی عذابم میداد
چی کشیدم روز عاشورا
خنجر شو کشید /اشک من و ندید
سر تورو برید(3)
ضربه زد از قفا/به پیشه چشم ما
سر تورو برید(3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
✅ #بند_دوم
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
✅ #بند_سوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
✅ #بند_پایانی
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
#⃣ #شور
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #حضرت_زینب
✅ #بند_اول
یک سال و نیمه بی قرارتم من
یک سال و نیمه غصه دارتم من
یک سال و نیمه که تورو ندیدم
یک سال و نیم به انتظارتم من
از غم دوریه تو من مریضم
دلم گرفته بد جوری عزیزم
تا کی صبوری کنه این دله من
تا کی واسه غم تو اشک بریزم
دنیام. بی تو چه بی رنگه
خیلی دلم برات تنگه ۲
مونده تنت روی خاکا
خاکت کردن دها تیها
جانم. حسین حسین جانم
✅ #بند_دوم
برای حنجر ه تو اشک می ریزم
برای پیکره. تو اشک. می ریزم
حالا که نبست مادره تو کنارت
به جای مادر تو اشک می ریزه
دیدم که افتادی. میونه گودال
دیدم تنت داره میشه لگد مال
از روی تل. قتلگاه و می دیدم
دیدم که اروم داری میری از حال
پیشه دو چشمای خواهر
می زد به حنجرت به خنجر ۲
برق انگشترت رو دید
اومد ساربون و دزدید ۲
جانم حسین حسین جانم
✅ #بند_سوم
اشکای خواهر تورو ندیدن
سر تورو پیش. چشام بریدن
صدای استخون تو میومد
اسبابه روی تن تو دویدن
یوسف من تو پیروهن. نداشتی
افتادی رو خاک و کفن نداشتی
بردن به غارت همه ی تنت رو
حتی سری به روی تن نداشتی
با تیرو و تیغ و سنگ و پا
تورو زدن حرومی ها ۲
هر کی یه سهمی از تو برد
خیلی تنه تو نیزه خرد ۲
جانم. حسین حسین حسین جان
✅ #بند_پایانی
بعد تو خواهر تو جون به لب شد
بعد تو روز من شبیه شب شد
بعد تو بعد ابالفضل حسین
حرمله خیلی خیلی بی ادب شد
از غمه تو قامت من کمان شد
بعد تو همسفر با من سنان شد
از تنه تو هر کسی برد یه سهمی
انگشتر تو سهم ساربان شد
زینت اون لحظه بود جون داد
دیدش تنت رو خاک افتاد ۲
بعده تو من کجا رفتم
بینه نا محرما رفتم ۲
جانم. حسین حسین. جانم
@simaye_haram2023_02_04_14_52_35.mp3
زمان:
حجم:
2.04M
🕯🥀🍂
🥀
◈نگاه من
به در مانده بیا ای نور عین من
✍متن سبـڪ و شـعر زمزمه ویـژه شـهادت حضرت زیـنب ڪبری سـلام الله علیها
#⃣ #زمزمه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #حضرت_زینب
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
نگاه من به در مانده بیا ای نور عین من
بیا که خیلی دلتنگم کجایی ای حسین من
بیا یار تماشایی تو حالم را تماشا کن
بیا با دیدنت ای یار گره از کار من وا کن
ببین پیراهن پارهت توی آغوشمه داداش
صدای آب آبِ تو هنوز توو گوشمه داداش
هنوزم جای کعب نی روو کتف و دوشمه داداش
حسین من حسین من حسین من حسین من
✅ #بند_دوم
پس از یکسال ونیم ایگُل شبیه لاله دلخونم
رسیده جون من برلب دیگه زنده نمیمونم
نخواهد رفت از یادم که چی دیدم توی گودال
لگد خوردی ولی ایکاش نمیشد پیکرت پامال
خودم دیدم که توو گودال پیمبر روضتو میخوند
خودم دیدم که شمر دون دل مادرمو سوزوند
حرامی با نوک نیزه تن پاکتو برگردوند
حسین من حسین من حسین من حسین من
✅ #بند_سوم
پس ازیکسال ونیم داداش که یا هجر تو سر کردم
اگه بیای به بالینم بازم دور تو میگردم
پس از یکسال ونیم دوری به سختی طاقت آوُردم
خبر داری که تو رفتی از این و اون کتک خوردم
خبر داری که مثل تو منم دیدم بسی آزار
من و تو هر دو سنگخوردیم تو درگودال ومن بازار
ولی از سنگها بدتر نگاه هرزهی انظار
حسین من حسین من حسین من حسین من
✍ #محمود_اسدی_شائق
@simaye_haram4_5811974569858172376.mp3
زمان:
حجم:
1.06M
◈مـاجراے ڪــربلا
شـــرح بــلاے زیــنب اسـت
#⃣ #واحد
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #حضرت_زینب
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است
عصر عاشورا شروع کربلای زینب است
شرح صدر او در نمی آید به فهم اهل دل
صبر زینب آیت صبر خدای زینب است
رو "اَلم نَشرَح لَک صَدرَک" بخوان کاین آیه را
عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است
باغبان گلشن سرخ ولایت، اشکِ اوست
حافظ خون شهیدان،گریه های زینب است
پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد
بر سَرِ پا باز با صبر و رضای زینب است
بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا
ورنه کاخ ظلم و بزم می ، چه جای زینب است؟
نی همین در شام و کوفه، بلکه در وادی عشق
هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است
خطبه ی او افتخار ملت اسلام شد
بانگ "اَلاِسلام یَعلوا" ، در ندای زینب است
پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه هاست
ای دریغا در کف دشمن لوای زینب است
@simaye_haram زمینه_تو رفتی و بعد تو.mp3
زمان:
حجم:
2.46M
◈تو رفتے و بعد تو...
بخون قرآن که صوتت...
#⃣ #زمینه
#⃣ #اسارت_آل_الله
#⃣ #سبک_ویژه_اسارت_آل_الله
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #اسارت
#⃣ #مصائب_کوفه
#⃣ #مرگ_بر_اسرائیل
✅ #بند_اول
تو رفتی و بعد تو؛دل از دنیا بریدم
بخون قرآن که صوتت،اخا میده امیدم
تو رفتی و بعد تو؛داداشم تنها موندم
با نامحرمها رفتم؛تو کوفه خطبه خوندم
قاریِ غریبِ نیزه ها
شاهدِ غربتِ خواهری
میونه اینهمه حرومی
شاهدِ وحشتِ دختری
واویلا واویلا واویلا
✅ #بند_دوم
تو رفتی و من شدم؛خمیده از غمه تو
رو دوشم من گرفتم؛تو کوفه پرچمه تو
تو رفتی و من شدم؛اسیر منزل به منزل
شکست مثل سر تو؛سرم از چوبه محمل
باورم نمیشد بری من
بمونم تنها تو این سفر
باورم نمیشد بشم من
با شمر و حرمله همسفر
واویلا واویلا واویلا
✅ #بند_سوم
روی نی ها راسه تو؛تنت رو خاک بلا
تنت شد صد پاره از؛نعل تازه ی مرکبا
جلو چشمم کشتنت؛لبه تشنه یا اخا
جلو چشمم از قفا؛سرت شد از تن جدا
کوفیا به ما رحم نکردن
تورو از من آخر گرفتن
بغض بابا توی دلاشون
بود که از من قمر گرفتن
واویلا واویلا واویلا
✍ #کربلایی_امیرحسین_سلطانی
@simaye_haram babolharam Hoseinkhani_Shahadat_Hazrat-Zeynab_1397.mp3
زمان:
حجم:
5.33M
◈ای شاهدِ اسیریِ من...
قبل از غروبِ روز دهم...
#حسن_حسينخاني
#⃣ #زمزمه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زینب
#⃣ #اسارت_آل_الله
#⃣ #سبک_ویژه_اسارت_آل_الله
#⃣ #اسارت
#⃣ #مصائب_شام
#⃣ #مصائب_کوفه
#⃣ #مرگ_بر_اسرائیل
ای شاهدِ اسیریِ من ای غیور محض
قبل از غروبِ روز دهم ای حضورِ محض
از قوم ما زنی به اسارت نرفته بود
حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود
در کوفه بود همینجا پرم شکست
نزدیک خانه پدریم سرم شکست
تا شهر شام رفتمُ معجر نداشتم
تقصیر من چه بود برادر نداشتم
بعد از تو کار ما به کجاها کشیده شد
در حالت فرار موی ما کشیده شد
به روی دل غمو داغ تورا گذاشتم
به روی شانه خود کربلا گذاشتم
برای انکه مرا غصه تو پیر کند
رویِ تمام جوانیم پا گذاشتم
برای آنکه بگویم هنوز فکر توام
ببین که پیرهنت را کجا گذاشتم
نشد اگر که تنت را کفن کنم اما
هنوز هم کفنت را سوا گذاشتم
ببین که خون گلوی تو رنگ موی من است
گمان مبر که به زلفم حنا گذاشتم
اگر بناست ببینی مرا بیا گودال
که خویش را لبِ گودال جا گذاشتم
دیدم لگ از قفا زدن را
افتادن و دست و پا زدن را
سدّ نفسِ گلو شدن را
آن لحظۀ پشت و رو شدن را