|⇦•نشستم عشق را معنا كنم...
#مدح_خوانی ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیهاا اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب
نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب
نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب
قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب
زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را
و معصومانه بر دوشش كِشد بار امامت را
همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد
از او خواندم هوا در دَم نفس در بازدَم لرزيد
به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد
حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد
خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش
هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش
نخوانش زينت بابا بگو جانِ علي زينب
نگو دختر بخوانش مرد ميدانِ علي زينب
سر و سامان مولا روح و ريحانِ علي زينب
علی دستان الله است و دستانِ علي زينب
علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد
كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد
سلام اي روز ميلادت هم اشكِ چشم ها جاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري
و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری
هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیرِ مادر را
که می خواند طپش های دلت نامِ برادر را
كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد
كه مداحِ مقامات تو بايد پنج تن باشد
نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد
كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد
کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد
و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد
اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری
اگر حال پریشان، دستِ بسته، قد خم داری
همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری
و این یعنی برای دوست و دشمن کَرَم داری
به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست
کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست
چنانکه جز علی نامِ پس از احمد روی لب نیست
پس از نام حسین اسمی به غیر از اسمِ زینب نیست
مثالِ عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست
دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست
میان سینه ام شوری ز شعرِ منزوی برپاست
که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کُبراست
* همه مي خنديدن، زهرا و علي، حسين و حسن، اما زينب گريه مي كرد، دست به دستش كردن ولي آروم نشد، علي بغلش كرد، نه آروم نميشه،حسن بغلش كرد، نه آروم نميشه، پيغمبر تو بغل گرفتش آروم نميشد، همچين كه چشمش افتاد تو چشم حسين، آيت الله مرعشي نجفي اين روايت رو نقل ميكنن: وقتي قنداقه رو دادن دستِ ابي عبدالله، بي بي زينب ساكت شد، يه جا هم وقتي سر ابي عبدالله روي نيزه بود، ابي عبدالله از روي نيزه چشمش رو مي بست كه چشمش به زينب نيوفته، خجالت نكشه، آخه دستاي زينب رو بستن...*
اَلا ای عقل مبهوتت، اَلا ای عشق حیرانت
چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت
شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت
که نگذارند بنشیند خطی بر کُنج ایوانت
و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند
در آن بی مَحرمی سربازهای معجرت بودند
مَبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد
که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد
چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد
دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد
دلم را می برد گویا دَمِ دروازهٔ ساعات
میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات
#شاعر محمدعلي بياباني
|⇦•حسين ماه زمين و ستاره...
#مدح_خوانی ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حسين ماه زمين و ستاره اش زينب
كه بوده ياور و يار هماره اش زينب
حيا و صبر و شكوه و وقار و حِلم و شرف
چه واژه ها كه شده استعاره اش زينب
جهان چشيده هميشه حضورِ فاطمه را
چرا كه بوده ظهورِ دوباره اش زينب
لباسِ عزت شيعه قيام كرب و بلاست
كه بوده است تمام قواره اش زينب
چه كاخ ها كه بنا كرده اند اهل ستم
به هم زده همه را با اشاره اش زينب
جهان به مركبي از چوب فتح خواهد شد
اگر هر آينه باشد سواره اش زينب
به خطبه اش زده آتش به كاخِ كوفه و شام
سلاح اوست دَمِ پُر شراره اش زينب
اگر تمام زمين مسجد الحرام شود
به گوش مي رسد از هر مناره اش زينب
#شاعر مجتبي خرسندي
|⇦•گمان مکن که مرا...
#روضه و توسل ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج حنیف طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*یه گوشه از حرف های حضرت زینب با حضرت اُم البنین...*
گمان مکن که مرا ناتنی برادر بود
قسم به عشق، کنارم حسینِ دیگر بود
منال اُم بنین و ببال بر عباس
تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود
سقوط قلعۀ خیبر اگر به نام علی ست
فرات خیبر دیگر، یل تو حیدر بود
زشام تا به سحر دور خیمه ها می گشت
زبس که ماه منیر تو مِهرپرور بود
*هرکی هرچی داره ازپرقنداق داره، از پر چادر مادرش داره ...*
«خونی که داد سرور آزادگان حسین
مرهون حُسنِ تربیت شیر مادر است »
*حضرت زینب داره میگه: اُم البنین چه پسری تربیت کردی ،چقدر مطیع بود بر حسین... *
به جای دست، روی چشم خویش تیر گذاشت
ببین که تا به کجا مطیع رهبر بود
به روی خاک چو افتد گُلی، شود پرپر
ولی گُل تو سَرِ شاخه بود و پرپر بود
#شاعر :علی انسانی
*یعنی حتی مهلتش ندادن از اسب پیاده بشه دوره اش کردن....*
به فرقم تا عمود آهنینخورد
تنم زخم از یسار و از یمین خورد
دو دستم را زتن افکنده بودن
علمدار تو با صورت زمین خورد
خیز از خاک بگو تا کمرم را چهکنم ؟
توکه راحت شده ای منجگرم را چه کنم؟
مادرم آمده اینجا که مرا جمع کند
پدرم از نجف آمد، پدرم را چه کنم ؟
از رشیدی تو در راه کمی ریخته است
بازویت را چهکنم، چشم ترم را چه کنم ؟
|⇦•افتاده بر پایش قلمهایی که...
#مدح_خوانی ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام با #رهبر_انقلاب در سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی داوود شکاری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
افتاده بر پایش قلمهایی که قادر نیست
یعنی که از زهرا نوشتن کار شاعر نیست
باید یکی همواره از ما بهتران گوید
روحالقدس باید خودش از عمقِ جان گوید
باید بگوید نور در اُوزان نمیگنجد
در شعر شاعر روحِ اَلرَّحمان نمیگنجد
خیر کثیر حضرت داور تولد یافت
مجموعه ی پیغمبر و حیدر تولد یافت
ناموس حق گهواره جنبانش مَلَک باشد
تنها فدک نه سهم الاِرثش نُه فلک باشد
هفت آسمان را هم بگردی مثلِ زهرا نیست
معراج رفته تازه میفهمد که زهرا کیست
روح عفاف است و حجاب ارثیه ی زهراست
الگوی مادرهای ما صدیقه ی کبریست
ما را به راه راست دعوت میکند زهرا
با فعل و تقریرش هدایت میکند زهرا
محتاج زهراییم در معبر گشاییها
هستند زیرِ منت او کربلاییها
مدیون زهرا بود هر نسلی حسینی بود
اندیشه زهرا در افکارِ خمینی بود
تصویر ما از فاطمه تعریف قرآنیست
شاگرد درس مکتبش قاسم سلیمانیست
رزمندهها را نهضت زهرا به خط کرده
زهرا سلیمانیِ ما را تربیت کرده
ارزش ندارد جان اگر نذر ولایت نیست
پایان راه فاطمیون جز شهادت نیست
باید شناسایی کنیم اهداف دشمن را
باید بشارت داد فرداهای روشن را
سیدعلی مان فتح خیبر میکند فردا
فرزند حیدر کار حیدر میکند فردا
«ای رهبرم نطق بلیغت همچو طوفان است
فرمان دهی حیفایشان با خاک یکسان است
با سر می افتد قوم فرعونِ زمان در نیل
شیعه کمر بسته به نابودیِ اسرائیل»
فردا همه راهی قدس از سمت لبنانیم
در مسجد الاقصی نماز شکر میخوانیم
راهی برای عدهای یاغی نمیماند
نامی از اسرائیل هم باقی نمیماند
فردا که شوق هر فلسطینی تماشاییست
بیت المقدس تا مدینه راهپیماییست
بیرون کنیم از منطقه حکام ظالم را
قطعاً بگیریم انتقام حاج قاسم را
دنیا به کام مهدی موعود خواهد شد
صبح فرج وهابیت نابود خواهد شد
«آقا خلاصه ما همه پا در رکاب هستیم
تا پای جان پای نظام و اتقلاب هستیم
ما در جهادِ جبهه ی تبیین به صف هستیم
سرباز های لشکرِ شاه نجف هستیم»
#شاعر علیرضا خاکساری
|⇦•نور تو تا رسید به بام...
#مدح و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نور تو تا رسید به بام دیار عرش
خورشید را نشاند به روی مدار عرش
در فاطمه جمال خدا دیده می شود
آئینه ی نبی شده آئینه دار عرش
ذکر تو شغل دائمی جبرئیل هاست
تسبیح نام فاطمه جان است، کار عرش
نه حضرت رسول، نه حیدر، برای تو
"لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش
با ربّنای تو دو ستون آفریده تا
از این طریق حفظ شود ساختار عرش
جانم به میوه ای که بود باب میل تو
آن میوه ای که نام گرفته : انار عرش
گفتند : انبیایِ خدا هم پیاده اند
آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش
ما را به سقف قصر بهشتی نیاز نیست
کافی است چادر تو شود سایه سار عرش
بعد از هجوم کوچه خدا حکم کرده است
دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش
در گوشه ی بهشت، تنور تو روشن است
مشغول طبخ نان شده ای، خانه دارِ عرش
شکر خدا به دست تو ظرف غذای ماست
شکر خدا که نان تو در سفره های ماست
#شاعر بردیا محمدی
خنديدي و خدا همه را شادکام کرد
غم را برای اهلِ غمِ تو حرام کرد
با تو گشود باب توسل به خویش را
در حق خَلق لطف خودش را تمام کرد
قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود
نور تو این معامله را بی دوام کرد
زنده به گور کرد وجود تو جهل را
دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد
فهمیدیم حد مقامت قیامتی است
وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد
روح الامین به لفظِ علیکِ تو دلخوش است
هر گاه رو به خانه ی اَمنت سلام کرد
والله یک شبه همه ی آن یهود را
این چادر تو بود مسلمان مرام کرد
از فضه ات حکایت ایمان درست شد
با گرد و خاک چادرت انسان درست شد
|⇦•امشب که نـبـی خـنـده به...
#مدح و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج احمد نیکبختیان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب که نـبـی خـنـده به لبهـا دارد
دامـان خـدیـجـه عَـطـر زهـرا دارد
میبوید و میبوسدش و از همه بیش
بــوســیــدن دسـت او تـمــاشـا دارد
ـــــــــــــ
ملیکه ای ملکوتی سریر می آید
الهه ای به نقابی حریر می آید
ز عرش بس که فرشته ز فرش می بارد
صدای هلهله از چرخ پیر می آید
پیاله ها همه لبریز و تاکها سیراب
چه کوثری است که این سان کثیر می آید
تمام آینه ها را شکسته انوارش
شگفت آینه داری منیر می آید
چنان شکوه نزولش گرفته عالم را
که آفتاب غباری حقیر می آید
زمین به شوق قدومش به خویش می بالد
و هرچه هست به چشمش فقیر می آید
شب است و کعبه چه نا باورانه می بیند
که ابر مهر به این گرم سیر می آید
هزار آبشار از بهشت می ریزد
هزار چشمه به چشمم کویر می آید
به سوی خانه ی خورشید دستهاست بلند
که مادرانه کسی دستگیر می آید
رسید کعبه برای طواف قبله ی خود
به گرد خانه ی او سر به زیر می آید
گشود شهپر خود را و گفت جبرائیل
چقدر زیر قدومت حصیر می آید
ز فرط شوق پیمبر به خود نمی گنجد
ز عطر هر نفسش یا مجیر می آید
گرفت تنگ درآغوش و دید از قلبش
صدای زمزمه ای دلپذیر می آید
تپش تپش ز دلش یا علی علی جاریست
نفس نفس ز لبش یا امیر می آید
رسید تا که بدانند آسمانی ها
برای شیر خدا هم نظیر می آید
بگو به دشمن مولا که دشمن زهراست
هنوز از دهنت بوی شیر می آید
قسم به مادر دریا،قسم به مادر آب
که شور موج به هر آبگیر می آید
طلوع می کند از پشت ابرها خورشید
ز شام غیبت خود گرچه دیر می آید
برای آنکه ببینیم قبر مادر را
ز راه مرحم زخم غدیر می آید
#شاعر حسن لطفی
|⇦•باطنش هر لحظه در...
#مدح_خوانی تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج محمدرضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
باطنش هر لحظه در روی محمّد ظاهر است
در امام غایب این عصر ، علمش حاضر است
مادر از نسل حسن ، بابایش از نسل حسین
خلقتی اینگونه در بین خلایق نادر است
هر کسی او را زیارت کرده باشد در بقیع ؛
هم علی و هم حسین و هم حسن را زائر است
عقل کل های جهان فهمیده اند این راز را
چاره ی آنچه نمی فهمند قال الباقر است
پای درس روضه اش مجنون شده هر عاقلی
شعله ای از این جنون سید جواد ذاکر است
با احادیثش دلِ آشوب من آرام شد
از تخصص های او تاثیر روی کافر است
از رقیه هرکه بیتی گفت بیتش می دهد
این قلم، این گود، بسم الله هر کس شاعر است
#شاعر مهدی رحیمی
|⇦•اگر چه حوصله ی شعر...
#مدح و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اصغر سلام الله علیه به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است
قلم ز عهده ی مدح تو بر نیامده است
به شهد غنچه ی لبهای سرخ تو سوگند
گلی شبیه تو از خاک در نیامده است
بزرگی تو چنان جلوه کرده در عالم
مجال عُمر کَمَت در نظر نیامده است
به لطف منسب بابُ الحوائجْیت بُوَد
که بين حرف تو اصلاً اگر نیامده است
علی؛ علیست چه اکبر؛ چه اصغرش
اصلاً ز نام نامی تو خوبتر نیامده است
بدیل نیست برایت که در سرای حسین
پس از ظهور تو دیگر پسر نیامده است
چه جلوه ای تو ندانم که لطف نقّاشیْت
به ذهن این همه تصویرگر نیامده است
خبر رسیده لبت خنده داشت وقت سفر
اگر ز شورش اشکت خبر نیامده است
از آن طرف دل مادر اسیر دلشوره ست
از این طرف سوی خیمه پدر نیامده است
بگو گلوی تو شمشیر خورده یا نیزه؟
مگر به سمت تو تیر سه پر نیامده است؟
تنت برای چه اینقدر؛ زخمْ خورده شده؟
اگر ز خاک به سرنیزه در نیامده است
#شاعر محمد قاسمی
|⇦•آنکه هستی به همه...
#مدح_خواني ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام و حضرت علی اصغر سلام الله علیه به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آن که هستی به همه هستیِ ما داده علی ست
ما همه مَست ولاییم و مِی و باده علی ست
سر به هر جاده نهادیم تَه جاده علی ست
هدف خِلقت ما عشقِ به اولاد علی ست
همه شان بابِ حوائج ، همه شان بابِ مراد
همه شان یا که کریمند و یا این که جواد
آمدی تا که نگاه پدرت تر نشود
تا که هر بی سر و پا منکر کوثر نشود
تا فراموشِ کسی آیه ی "وَانْحَر" نشود
نسلِ تو چشمه ی عشق است که اَبتر نشود
پُشت در پشت همه مظهر "أعطینائید"
همه هستید علی و همگی زهرائید
آمدی و نهمین باب اجابت شده ای
پسر عاطفه و عشق و محبت شده ای
بین گهواره ی خود نور حقیقت شده ای
در همان کودکیت رُکن ولایت شده ای
یک نظر کن که فَلک در حرکت می آید
از قدم های تو عطر برکت می آید
آمدی هر طپش دل شده غرق هیجان
شام شِمشاد قَدان خسرو شیرین، دَهَنان
که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان
تو عیان تر ز عیانی و چه حاجت به بیان
همه گفتند که جان در گرو جانان است
پسر حضرت سلطان و خودش سلطان است
عشق همراه شما تا دَم آخر زنده است
ریشه ی دین خدا از کَرمت سر زنده است
نِهضت سبز کریمانه ی حیدر زنده است
با شما تا به ابد نام پیمبر زنده است
چقدر نام محمد به شما می آید
همه گفتند ولیعهد رضا می آید
"مُؤمِنٌ بِسِرکُم ، شاهِدُکُمْ غائبِکُمْ"
"یَسْلُکَ سَبیلِکُمْ ، یَکِرَّ فی رَجْعَتُکُمْ"
"وَ تَوَلَیْتُ بِه اَوَلِکُمٰ آخِرکُمْ"
"اَبٍغَضَ الله مِن عَدُوکُمْ اَبْغَضَکُمْ"
یا مَن اَرْجُوهِ دَهُم ! عاشق و مجنون توییم
پاسخ جلوه ی این الرجبیونِ توییم
قد برافراشته کردی علم حکمت را
به قیامت بکشانی دم قد قامت را
به کجا سجده کنم شکر کنم نعمت را
که نگاه تو گشاید گره حاجت را
پدرانم همه گفتند از این باب مُراد
ای جواد بن جواد بن جواد بن جواد
باز هم در دل من شوق حَرم افتاده است
و ضریحی که پناه دل هر دلداده است
حِس صَحنت به همان خوبی گوهرشاد است
هر طرف می نگرم پنجره ی فولاد است
کَرمت قابل لمست کَرم سلطان است
حرمت مثل رواق حرم سلطان است
باز هم آمده ام مثل گدا محتاجم
نا امید از همه دنیا به شما محتاجم
"وَ تَصَدَقْ" بده در راه خدا محتاجم
به هوای حرم کرب وبلا محتاجم
باز هم شوق ضریح شَه بی سر دارم
باز هم دست به گهواره ی اصغر دارم
#شاعر:رضا تاجیک
|⇦•خوشحال از این غلامی...
#مدح_خوانی ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خوشحال از این غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم
من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت
دارم به سر هوای جگر گوشۀ رضا
افتاده ام به پای جگر گوشۀ رضا
ممنونم از عطای جگر گوشۀ رضا
این جان من فدای جگر گوشۀ رضا
عمریست زیر دین جواد الائمه ام
محتاج کاظمین جواد الائمه ام
ای نایب امام رضا، حضرت جواد
یابن الرئوف! شاه وفا! حضرت جواد
پروردگار جود و عطا، حضرت جواد
دریاب روزگار مرا، حضرت جواد
آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد
هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد
ای سومین محمد این خانه، السلام
ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام
ای صاحب کرامت جانانه السلام
عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام
تو آمدی و دشمن دین نا امید شد
بار دگر امام رضا رو سفید شد
با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده
چیزی به جز کَرَم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده
مولود از تو با برکت تر نیامده
تنها امامِ لایقِ فرزندیِ رضا
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا
در کودکیت پیرِ زمین و زمان شدی
آقا نهم ستاره این آسمان شدی
امّید آخر همه بیچارگان شدی
بالاتر از توقع ما مهربان شدی
آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظر کیمیا کنند
ای عادت همیشه ی تو ذره پروری
خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائل خود کیمیاگری
حقا که یادگاری موسی بن جعفری
#شاعر محمد حسین رحیمیان
|⇦• سلام ای ماه را جانان ...
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و #روز_جوان اجرا شده سال ۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلام ای ماه را جانان، سلام ای شاه را نائب
سلام ای درد را درمان، سلام ای قلب را صاحب
به مدحت کاری از دست غزل که برنمیآید
چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب
تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده
که در هر سوره نه، هر آیه داری سجدهای واجب
ملائک در دلِ هفتآسمان تنها تو را دیدند
فراوانند انجم، کیست غیر از روی تو ثاقب؟
گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی
کسی ناقوس نشنیده، اذان میگفته هر راهب
هنر زیباتر است آنگاه که خرج علی گردد
بخوان مداح، بسمالله، بگو شاعر، بزن مطرب
الا ای جارچیها طبل بردارید که آمد
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب
چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح
به روی ماه تو ماندهست خیره تا دم مغرب
تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو
که از امروز میلرزد به خود هر ظالمِ غاصب
میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی
کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب
تو برمیگردی ای شیرِ جوانان بنیهاشم
تو رجعت میکنی با آن امام حاضرِ غائب
#شاعر: حمید رمی
|⇦• چومیبینمجمالش را..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و #روز_جوان اجرا شده سال ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چو میبینم جمالش را به چشمم مصطفا باشد
چو میبینم جلالش را سرا پا مرتضا باشد
قد و بالاش غوغایی میان لشگر اندازد
جهانی را به یادِ مصطفی و حیدر اندازد
به وصفش واژه ها را، در صف ابیات بنشاندم
نبی بود و علی بود و علیِ اکبرش خواندم
شبیه مصطفی نور خدایی بر جبین دارد
و در رگهای خود خونِ امیرالمومنین دارد
زبان در وصف او، عاجز چو طفل مانده در راه است
چه باید گفت در وصفش که او مَمسوس فی الله است
ببین که، دست و دلبازیش بر خیرالنسا رفته
و رزم او میان معرکه بر مجتبی رفته
ببین سر تا به پا، پا تا به سر او نور قرآن است
جوانان را بگو او سرورِ کل جوانان است
نمی گردد به درگاهش ارادتهای مردم گم
بهشتِ عاشقانش، سمتِ پایین پاست، ای مردم
به درگاهش بیاور رو که جانِ عالمین است او
شبیه "کاشِفُ الکَربِ الحسین"، باب الحسین است او
#شاعر:ناصر شهریاری
────
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
هر جا تبِ عشق است، دل در به دری هست
دیروز گدایان همه دنبال تو بودند
هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست
اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند
دیدید که در طینت ما هم هنری هست
بازار مرا با قدمت گرم نکردی
یک چند غلامی که بیایی ببری، هست
در غیبتِ شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست
هر جا قد و بالایِ رشیدی ست، یقیناً
دنبالِ سرش نیم نگاهِ پدری، هست
یا حضرتِ ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرتِ ارباب، کرم خانه ات آباد
داریم همه محضر تو عرضِ سلامی
تو شاهی و ما نیز هر آن چه تو بِنامی
تا خانه یِ آبادِ شما بنده پذیر است
نامردترینم نکنم میلِ غلامی
ای قامت قد قامتِ تو عینِ قیامت
قربان قدت صد قد و بالای گرامی
تشخیصِ تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟!
تو "مُفتَرِضَةُ الطاعِه" ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
هر کس که هوایِ پدری داشته باشد
خوب است که همچین پسری داشته باشد
#شاعر: علی اکبر لطیفیان
|⇦• رُخش چه صبح ..
#سرود ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و #روز_جوان اجرا شده سال ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبرلیلاست، به چه شاخه نباتی
بدون چشمه ی لعلش، نبود در همه هستی
نه چشمه ای نه قناتی، نه دجله ای نه فراتی
یم فاطمی، ُدر سرمدی گل احمدی، مه هاشمی
ز سُرادِقاتِ محمدی، طَلعت ظُهور و جلالتی
به سَما قمر به نبی ثمر
به فاطمه دُر به علی گُهر
به حسن جگر به حسین پسر
چه نجابتی چه اصالتی
افتخارم به جهان، این سخن شیرین است
من علی اکبریم عزت و دینم این است
علی علی علی علی اکبر..
دمیده برسردنیا چه آفتاب بلندی
رسیده درشبِ لیلا چه ماه بابرکاتی
قدش چه سروبلندی
چه گیسویی چه کمندی
چه مرتضی سکناتی
چه مصطفی وجناتی
به ملک مُطاع به خدا مطیع
به مرض شفا به جزا شفیع
چه مقام بندگی اش منیع
به چه بندگی و اطاعتی
خم زلف او چه شکن شکن
به مثال نقره ی خام و تن
سپری به کتف و کفن به تن
به چه قامتی و قیامتی
رفته ای از همه منظر به اباعبدالله
ای صدای تپش قلب اباعبدالله
علی علی علی علی اکبر
چه دلبری چه دلیری
چه بی مثال و نظیری
چه یوسفی چه عزیزی
چه ماورای صفاتی
حواس قافله رفته، در صدای اذانش
"هَلا چه حَی عَلایی چه عَجِّلوا بِصَلاتی"
اشبه الناس نبی، آینه ی زیبایی
نسل مجنون منم و، تو پسر لیلایی
علی علی علی علی اکبر
#شاعر :عباس شاه زیدی
|⇦•لب ما وقصه زلف تو
#مدح و توسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجرا شده سال ۱۴۰۰به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
غزلم اگر تو بسازی ام، و نِیام اگر بنوازی ام
به نسیمِ یاد توراضی ام، نه گلایهای نه شکایتی
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که از تبارِ کرامتی
#شاعر: قاسم صرافان
گوز یاشیمی او چشمهٔ حیوانه ورمَرم
بوعشق گنج گوهر ومرجانهورمرم
بیر دُر رودور که قیمتی یوخدور جهانیده
چوخ پر بها دی بو قیمت ارزانه ورمرم
یارین غمینده نِی کیمین دائم سیزیلارام
دردیم یاماندی ناله امی پیمانه ورمرم
بیر عمردور که منتظرم من او سروره
تا گورمیم جانیمی،جانانه ورمرم
مژده گتیرصبا، دی صبا گر شمیمالیر
بیر شَمّه اسین شمیم گلستانهورمرم
صبحین نسیمی شانه ووران قاره زولفونو
بیر تارین چمن دولورو ریحانه ورمرم
لعل لبیند موج الین حق بیانینین
بیر کلمه اسین صفوف سخندانه ورمرم
گر قیسمت اولسا خاک رهین طوطیا اده
اول بیر دم تمامی دورانه ورمرم
هانسی مکانه گویسا قدم گُلسِتان اولار
بیله مکانِ روضه ی رضوانه ورمرم
باخاسا منه، گووزل باخیشیلار یاریم باخیش
او لصفیمه مین هدیه ی شاهاندی منه
|⇦•آسمون یه شعر ...
#سرود ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجراشده سال ۱۴۰۰به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
آسمون یه شعر تازه گفته
باغ ما گل از گلش شکفته
نبض بارونه: یاحجةالله بقیّةالله
مونده روز و شب، سر قرارش
باز بهار اومد پیبهارش
با بهار نو رسیده از راه، بقیةالله
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
سال مهدی برکتش باهاشه
وقتشه که حاجتا روا شه
کم نیار تو سختیا، دل من، که آخراشه
قرن تازه قرن وصل یاره
قرن انتهای انتظاره
قرنی که به نام تو شروع شه، همش بهاره
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
وقتشه که روزگار عوض شه
حال ما با این بهار عوض شه
باغ ما امیدُ پس بگیره، نفس بگیره
وقت عزم و همت و تلاشه
سنگی نیس که سَدّ راه ما شه
ای فدای اون مدیر که مانع، نمیتراشه
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
#شاعر: میلاد عرفان پور
|⇦•آوازه اش در کوچه...
#روضه و توسل ویژه ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به نفس حاج حسن شالبافان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَباعَبدِ الله
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا روحَ الله، اِمامَ الخُمَینی
آوازه اش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تاثیر کلامش بود
با منبر خود مادرانی کاوه پرور ساخت
میراث دار او بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حُجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبالِ تقریبِ مذاهب بود
از شیعه و سُنی برای هم برادر ساخت
پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتبِ طیبِ سرشت اوست
سربازهایی مثل حُر پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکن های دو کوهه بود
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مَهدِ تمامی شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت
در روضه های آتشینِ کوثری هربار
آهی کشید از دل، جماران را معطر ساخت
ما نه، پدرهامان ولی با چشم خود دیدند
اعجازِ روح الله یک ایرانِ دیگر ساخت
#شاعر علیرضا خاکساری
*وقتی محضر امام خمینی رحمةالله علیه روضه خوان شروع می کرد روضه خواندن تا می گفت:" اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" می دیدن امام به پهنای صورت اشک می ریخت، مخصوصاً روضه ی مشهوری که مرحوم کوثری محضر امام می خوندن...*
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای صد هزار جان گرامی فدای تو
*وقتی حضرت امام رحلت فرمودن، برای اینکه همه ی مردم از سراسر کشور برسند، دو سه روز جنازه رو نگه داشتن، عجب تشییع جنازه ی باشکوهی شد، حق هم همین بود، آخه امام از فرزندان حضرت زهرا بود، از دنیا رفته بود، اون تشییع و احترام...
خود امام هم برای این روضه بلند بلند گریه می کرد، اما من بمیرم برای اون ساعتی که یه وقت خواهرِ حسین نگاه کرد، ببینه بدن مبارکِ ابی عبدالله برهنه روی زمین رها شده، ای کاش فقط بدن رو رها می کردن، امامِ عزیزِ مارو میلیون ها نفر با احترام اومدن به خاک سپردن، اما مردم! سادات! اینجوری میگن: کربلا یه وقت خواهرش نگاه کرد، دید ده نفر اسباشون رو نعل تازه زدن، اینقدر بر بدنِ حسین تاختن...*
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد: حسین!
دست و پا می زد حسین، زینب صدا میزد: حسین!
*کاری با بدنِ ابی عبدالله کردن، که امام صادق می فرمایند: عمه جانِ ما زینب هر چه نگاه بر بدنِ حسینش کرد، یه جایِ سالم به اندازه ی نگین انگشتری ندید، لذا زینب خم شد لبهاش رو گذاشت بر حلقومِ بریده...
وقتی خبر رحلت پسر امام، آقا مصطفی رو به امام دادن، هر کاری کردن دیدن امام گریه نمیکنه، اما همچین که روضه خوان روضه ی علی اکبر خواند دیدن امام شونه هاش داره تکون میخوره، دستمال اشکش رو جلوی چشماش گرفت، آخه میدونست کربلا به حسین بالای سَرِ علی اکبرش خندیدن، همه حسین رو هُو کردن، همچین که حسین رسید، گفت:...*
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
*صَلَّ اللهُ علیکَ یا مظلوم یا اباعبدالله...*
|⇦•ایرانی ام رعیت ....
#سرودو توسل ویژهٔ ولادت باب الحوائج موسی ابن جعفر امام کاظم علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی مجتبی رمضانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ايراني ام ، رعيّـتِ موسي بن جعفرم
من شهـروندِ دولتِ موسي بن جعفرم
دنـبال هيـچ فرقه و حزبی نمی روم
در حيطه ی ولايتِ موسی بن جعفرم
آقامآقام
خوش اومدی یا موسی ابن جعفر
خوش اومدی یا باب الحوائج
مأمومم و به كوري مأمون پرست ها
دل داده ی امامتِ موسی بن جعفرم
در اوج فقـر رو به سُليمان نمی زنـم
وقتی گدای ساحتِ موسی بن جعفرم
هم شُـغل با مَنند تـمام ملائكـه
مشغول تا به خدمتِ موسی بن جعفرم
آقامآقام..
خوش اومدی یا موسی ابن جعفر
خوش اومدی یا باب الحوائج
امروز،زير سايه ي الطـافِ دخترش
در حشر، جـزو أُمّتِ موسي بن جعفرم
با اين حُسين گفتن و زينب شنـيدنم
پيوسته در حمايتِ موسی بن جعفرم
مديون شدن به مَردم دنيا بُـود گِـران
بر من كه زير منّتِ موسی بن جعفرم
با اينكه خاک پای غلامش نمی شوم
دربست وقفِ خدمت موسی بن جعفرم
#شاعر: محمد قاسمی
|⇦•همه میدونن کارِت شده...
#سرود ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
همه میدونن کارِت شده دلبری
دل همه دنیارو داری می بری
ای جانم چه پیغمبری
تو که امید دلِ رسوایی
چراغ راه همه دنیایی
تو عشق حیدر، اباالزهرایی
پیچیده رو زمین از عالم بالا
توی گوش مردم دنیا
دلبر فاطمه بَخِّن یا رسول الله
باز امشب می خونم با شور و هیاهو
تو صحن ضامن آهو
نور دل همه بَخِّن یا نبی الله
دلبر فاطمه بَخِّن یا نبی الله
به همه دلای ما تو که مرهمی
با وجود تو دنیا ندارم غمی
منجی همه عالمی
به جان زهرا خودت میدونی
که توی دلها چه جایی داری
به قدر عالم فدایی داری
«ابا الزهرایی..»
از وقتی شده به عشق تو گرفتار
میگه هر شب یک صد و ده بار
هر تپش دل ما یا حیدر کرار
اونی که دلش عاشق شده با علی
میرسه از عشق تو به خدا علی
یا حیدر مدد یا علی
شدم مجنون از زمونه سیرم
به عشق حیدر نفس می گیرم
برای ایوون طلا می میرم
«مدد یا حیدر..»
#شاعر: علی تقی زاده
|⇦•به یُمن مقدم...
#سرود ویژهٔ ولادت و ورود پر خیر و برکت حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم اجرا شده به نفس عباس حیدر زاده•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به یُمن مقدم بی بی فلک چراغونیه
هوای شهر قم امشب ستاره بارونیه
خوش آمدی، به شهر ما
خواهر شه خراسان
رو چشمامون قدم بزار
فدای تو کل ایران
«یا معصومه،بی بی جانم»
فرشته ها میان امشب زیارت حرمت
چشم همه زائرا هست به دست با کرمت
با یک نگاه، روا کنی حاجتمونو دوباره
بی بی شفای مریضا برا شما کار نداره
امشب ببر کرب بلا دلارو با یک اشاره
«یا معصومه، بی بی جانم »
مژده بدید به همه فاطمه معصومه اومده
تموم دار و نداره امام رضا اومده
پیچیده عطر گل یاس دل ما هوایی داره
صحن و رواق حرمت عجب صفایی داره
«یا معصومه بی بی جانم »
ای دختر خورشید ای خواهر دریا
زهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا
ماه مقیم قم مهتاب بیتُ النور
در سایه سار توست سر تا سر دنیا
فهم حقیر ما پایین تر از پایین
وصف بلند تو،بالا تر از بالا
تنها به دست توست ای سوره ی انفاق
دنیای ما امروز عقبای ما فردا
مائیم و چشمی تر ای چشمه ی کوثر
بر ما عطایی کن از فیض اعطینا ...
#شاعر: سیدمحمدجوادشرافت
|⇦•عمری برای داغ زهرا...
#روضه وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج احمد حسینخانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عمری برای داغ زهرا گریه کردی
هر نیمه شب همپای مولا گریه کردی
در پای تو خاک بقیع از اشک، گِل شد
وقتی که گفتی: واحسینا گریه کردی
اول برای زینب و داغ حسینش
بعدش برای دست سقا گریه کردی
یک بار دیدی که رباب از حال رفته
صد بار مثل موج دریا گریه کردی
*اُم البنین خودش رو کنیزِ بچه های فاطمه می دونست، بچه هاش رو هم فدایی بچه های فاطمه...*
دیدی رقیه نیست جای او سکینه
هر بار که می گفت بابا، گریه کردی
خوب است که شام غریبان را ندیدی
با روضه های خارِ صحرا گریه کردی
حرف سه شعبه آمد و از حال رفتی
دیدی کسی می افتد از پا گریه کردی
گرم عزای بچه های خود نبودی
با گریه های زینب اما گریه کردی
طشت طلا و خیزران را که ندیدی
اَبری شدی با حرفِ زن ها گریه کردی
حرف کنیز آمد سکینه زود تب کرد
لطمه زدی هی صورتت را، گریه کردی
بی بی نبودی موی دختر بچه ها سوخت
قد تمام سینه زن ها گریه کردی
#شاعر مهدی نظری
*اگه رفتید تشییع جنازه ی یه مادر، دیدید صدای گریه ای بلند نشده، سوت و کورِ، بدونید اون مادر پسر نداره، پسرِ که مجلس مادر رو گرم میکنه، بخدا اُم البنین پسر داشت اما کربلا پسرهاش رو شهید کردن... امروز شما مجلس این مادر رو با ناله هاتون گرم کنید...
فرمود بچه ها رفتید کربلا، نکنه بی حسین برگردید، خودتون رو فدای حسین کنید، لذا وقتی بشیر برگشت مدینه، داشت خبر از شهدای کربلا میداد، اُم البنین صدا زد: بشیر! بگو ببینم از حسینم چه خبر داری؟ گفت: اُم البنین حسین رو کربلا کشتن، بشیر سئوال کرد: چرا از عباست خبر نمی گیری، چرا نامِ عباس رو نمی بری؟ صدا زد: آخه عباسِ من مادر داره، اما حسین مادر نداره... ای حسین!...
سکینه اومد جلو، رباب اومد جلو، بی بی زینب اومد جلو، اُم البنین زینب رو بغل گرفت، فرمود: چرا زینبم اینقدر پیر شدی؟ فرمود: مادر! نبودی ببینی کربلا حسینم رو با لب تشنه سر بریدن، اُم البنین صدا زد: مگه عباسم کجا بود؟ گفت: مادر! عباست رو علقمه شهیدش کردن، سرش رو جدا کردن، از بالای نیزه من رو نگاه می کرد...*
اَلا مادر به قربون جمالت
رُخ چون بدر و اَبروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل اُم البنین شیرم حلالت
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چوطفلان این سخنها را شنیدن
همه از هم خجالت می کشیدند
انیس گریه هایم را گرفتند
توان دست و پایم را گرفتند
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سر پیری عصایم را گرفتند
|⇦•ماه آسمونم اباالفضل..
#سرود ویژۀ ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام وسردارانِ کربلا اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر کسی که حاجتی داره
این ثانیه ها رو میشماره
امشب شب عشق پس تا صبح
هرجوری که باشه بیداره
ماه در اومده آره
این بار توی گهواره
این کودکی مولا
یا خودِ علمداره
ماهِ آسمونم ابالفضل، ای جونم اباالفضل
اسم تو درمونم ابالفضل، ای جونم اباالفضل
باوفا نمیشه تو دنیا
هیچکی مثل حضرت عباس
عالم به خودش نمیبینه
مردی به شجاعتِ عباس
مولا داره میبینه، فردای اباالفضل و
امشب داره میبوسه ،دستهای اباالفضل و
میگه پهلوونم اباالفضل، ای جونم اباالفضل
ای جونم ابالفضل، ای مرد میدونم اباالفضل
پشت در خونه ی مولا بازم اومده فقیر امشب
ای دل اگه حاجتی داری از ام بنین بگیر امشب
هر کس که گرفتاره، عباس و صدا کرده
فاطمه نمیذاره ،دست خالی بر گرده
من به تو مدیونم اباالفضل ،ای جونم اباالفضل
بی تو سرگردانم،ای جونم اباالفضل
#شاعر:مهدی سهرابی
|⇦•سلام عموی دلخسته ها...
#سرود ویژۀ ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام وسردارانِ کربلا اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به امیرالمومنین مبارک باد
هم بر امالبنین مبارک باد
میلاد ماه آسمون «عباس»
به همه اهل زمین مبارک باد
دل ما شد مست اباالفضل
علمو داده خدا دست اباالفضل
از دو عالم خریدار حسینی
که تو سردار حسینی
روز و شب محو دیدار حسینی
که تو سردار حسینی
سلام یاور خون خدا
سلام همسفر باوفا
تویی حیدر کربوبلا
علمدار عشقی سپهدار عشقی...
«اباالفضل آقاجان اباالفضل آقاجان»
یار اربابمون اباالفضله
سقای مهربون اباالفضله
خورشید کهکشون اگر حسینه
ماهِ هفت آسمون اباالفضله
با نگاهش میشه قیامت
اونکه سقاخونه اشم داره کرامت
میشکنه هر طلسم روزگارو یه ندای یااباالفضل
توو دلِ مرده میاره بهارو یه ندای یا اباالفضل
سلام ای پسرِ مرتضی
سلام حامی دینِ خدا
سلام عموی دلخستهها
عَلمدار عشقی سپهدار عشقی...
«اباالفضل آقاجان اباالفضل آقاجان»
#شاعر: حسن صنوبری
|⇦•الگوی اهل سرّ ویقین..
#روضه وتوسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی
🏴🏴🏴
هم يکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها
هم آشناي بي کسي اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود
خورشيد آسماني و روشن ضمير بود
شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش
او صاحب تمام صفات حميده بود
دل را به نور حضرت حق پروريده بود
الگوي اهل سرّ و يقين بود طاعتش
يعني زبانزد همه مي شد عبادتش
در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبه اي خسته اميدي دوباره بود
*جناب حمزه طبق عادت رفته بود شکار ابوجهل فرصت رو مغتنم شمرد به پیامبر ناسزا گفت. وقتی جناب حمزه برگشت یکی از زنهای مکه آمد گفت نبودی ابوجهل به برادر زاده ات فحش داد.رفت مسجدالحرام بالاسر این ملعون وایستاد. کمانش رو چنان بر سر این ملعون زد که کمان شکست. التماس کرد، لباس حمزه روگرفت گفت: تو روخدامن اشتباه کردم ... فرمود: من بر دین برادر زاده ام..یکبار دیگه اگه جرأت داری این کار و بکن.. *
* آمدن شکمبه شتر برداشتن سر پیغمبر ریختن. پیغمبر خیلی ناراحت شد..آمد خدمت ابوطالب فرمود:عمو!حَسب من در بین شما چگونه است ..ابوطالب حرفی نزد به حمزه اشاره کرد بلند شو برادر! رفتن داخل مسجدالحرام گفت برید اون شکمبه ی شتر رو بیارید.همه اشون رو نشوند به حمزه فرمود:دونه دونه سر وصورت اینا رو چرب کن. حمزه مقابل اینها ایستاده بود دونه دونه سیبلای اینارو با شکمبه ی شتر چرب می کرد. بعد ابوطالب عرضه داشت..ای رسول خدا حَسب تو بین ما اینجوریه..تا زمانی که جناب حمزه زنده بود پشت پیغمبراکرم به حمایت اون گرم بود. و وقتی هم ایمان آورد در منابع تاریخی هست خدا اسلام و مومنین رو به او عزّت داد. تطمیع ها و پیشنهادهای به تو زن خوب میدیم مال میدیم بعد اسلام آوردن حمزه است..و وقتی به شهادت رسید پیغمبر یک حامی بزرگ رو از دست داد..وگریه می کرد در منابع تاریخی اهل سنت هم هست هیچ وقت مثل اون روز پیغمبر را گریان ندیدیم..پیغمبر چنان شدید برای جناب حمزه گریه می کرد..خیلی براش سخت گذشت...*
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشن آن روز تارِ تار
آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت
از آسمان و خاک زمين خونِ تازه ريخت
حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد
کم کم براي حمله ی دشمن مجال شد
آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند
تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند
حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست
خورشيد چشمهاي رئوفش به خون نشست
لبريز زخم بود و جراحت دل نبي
از دست رفته بود همه حاصل نبي
ميدان خروش ناله ی وا غربتا گرفت
عالم براي غربت حمزه عزا گرفت
جانم فداي پيکر پاک و مطهرش
جانم فداي زخم فراوان پيکرش
اما هنوز غربت آن روز مانده بود
داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود
خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد
آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد
پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت
آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت
آري دلم گرفته ز اندوه ديگري
دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري
زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد
از خيمه تا حوالي گودال مي دويد
ناگاه ديد در دل گودال قتلگاه
درخون تپيده پيکر سردار بي سپاه
پس با زبان پُر گله آن بضعه ی بتول
رو کرد بر مدينه که يا أيها الرسول
اين کشته ی فتاده به هامون حسين توست
اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
#شاعر: يوسف رحيمی
|⇦•حسینگفتم و...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی
▪️▪️▪️
گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربتِ او
دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن
*شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟*
«حسن جآن....حسن جآن...»
پنجره و کبوترا با من...با من...
شلوغیِ کرب و بلا با تو...
خلوتیِ صحن بقیع با من...با من...
*آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...*
ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او
زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن
«حسن جآن...حسن جآن...»
مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربتِ او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن
برای داغِ دو تا ماهپاره اش
یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن
*دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...*
برای روضه یِ او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره،
غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه...
«حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...»
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
* آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟
گدا اومده در خونه ات....*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
*امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه!
یه کریم برات تعریف کنه کرم رو...
از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...*
ندهد فرصت گفتار به کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست...
»«حسن جآن...حسن جآن...»
من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه...
به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست....
#شاعر: محسن حنیفی
|⇦•حسینگفتم و...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی
▪️▪️▪️
گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربتِ او
دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن
*شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟*
«حسن جآن....حسن جآن...»
پنجره و کبوترا با من...با من...
شلوغیِ کرب و بلا با تو...
خلوتیِ صحن بقیع با من...با من...
*آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...*
ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او
زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن
«حسن جآن...حسن جآن...»
مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربتِ او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن
برای داغِ دو تا ماهپاره اش
یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن
*دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...*
برای روضه یِ او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره،
غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه...
«حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...»
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
* آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟
گدا اومده در خونه ات....*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
*امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه!
یه کریم برات تعریف کنه کرم رو...
از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...*
ندهد فرصت گفتار به کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست...
»«حسن جآن...حسن جآن...»
من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه...
به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست....
#شاعر: محسن حنیفی