#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
از این همه داغ رفته بر این ایام
دریای دل وطن ندارد آرام
خون شد به دل شاهچراغ، آه حسین
شیراز به سمت کربلا داد سلام
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
ایران عزیز ، استوار است و نجیب
تا چند چنین دروغ و دشنام و فریب
بهتان زدهاند گاه و گاهی دشنه
یا شاهچراغ! ما غریبیم غریب
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
زین بیش مماشات دگر سخت خطاست
صحبت سر نابودی امنیّت ماست
الفاظِ "زن" و "زندگی" و "آزادی"
هنگام نبودِ "امنیت" بی معناست
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
زخم دگری بر تن ایران بنشست
دل های تمام اهل ایمان بشکست
فتنه گری و ظلم عیان شد امروز
شیرازه ی شیرازِمن از هم بگسست
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
زن آمده بود تا دعایی بکند
غم داشت، کمی حس رهایی بکند
"آزادیِ" "زندگیِ" "زن" را بردند
کشتند، نشد خدا خدایی بکند
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
تا قلب زائر را تب ِ میخانه ای برداشت
رزق شهادت آمد و پیمانه ای برداشت
حال و هوای پر کشیدن داشت در سجده
از مُهرِ تربت بوسهٔ جانانه ای برداشت
زائر زمین خورد و سلامی داد بر ارباب
فرش حرم را خونِ مظلومانه ای برداشت
شیراز شد لبریز از عطر گل لاله
لبخند را اشک از گلِ ریحانه ای برداشت
رفت و پدر بعدِ نمازش تیرباران شد
داغی سرآسیه ستون از خانه ای برداشت
یک مادر و فرزند عاشقانه جان دادند
پیمانهٔ آماده را دردانه ای برداشت
دست قضا محض تبرک خواستن آمد
از چادری غرقِ به خون پروانه ای برداشت
بر شانه اش دست خدا حس میکند امروز
با هر زبان هر که غمی از شانه ای برداشت
لعنت به هر که بر حماقت ها فراخوان داد
لعنت بر آنکه بیرقِ بیگانه ای برداشت!
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد
خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد
حرم که شاهد پرواز لشکر روح است
همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است
قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت
نماز مغربشان عطر کربلا را داشت
چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد
برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد
به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را
امام زخمی گودال و عصر عاشورا
نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد
به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد
کبوتران حرم در کنار شاهچراغ
شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ
حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست
لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست
کسی که امنیت خانه را هدف دارد
در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟!
کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد
به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد
چه کرده با شب آرام اهل آبادی
شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی "
به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است
میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است
به هوش باش که این مملکت خدا دارد
به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد
به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران
پیام روشنی از حاج قاسم ایران
بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد
هماره کشور ما حُرمت حرم دارد
دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست
جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست
حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است
شکوه شعر شهادت خروش شیراز است
به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست
به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست
همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند
میان واقعه شرمنده ی شهید شدند
همیشه از شهدا این پیام می آید
صبور باش دم انتقام می آید
همان که می گذرد از میان این آتش
جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش
بیا که آمدنت التماس یاران است
بیا که آخر مجلس شهید باران است
سرود روشن نسلی که باز جامانده ست
سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
با همانشوقی که از آغاز روشن مانده است
در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است
گوشها را نغمهی الله اکبر میبرد
تا قیامت شور این آواز روشن مانده است
بیت رعیت را گریزی از چراغ شاه نیست
عشق سلطان در دل ایّاز روشن مانده است
نا امید از جا گرفتن در دل او نیستیم
کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است
فاصله بسیار نزدیک است در دلها به هم
این معانی نزد اهل راز روشن مانده است
کارهای غیر ممکن نیز ممکن میشوند
پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است
پرچم نور است در هر گوشهی ایران بلند
نوری از این خانه در #شیراز روشن مانده است
بازهم امشب شب این شهر بیخورشید نیست
چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
در دینشان، عشق علی شرک است، سوزاندن اطفال، توحیدست
رحمان کجا؟ شیطان بیرحمی است، ربی که وهّابی پرستیدهست
انگار از آیات قرآنش، از آن خدای مثل شیطانش
از سیره و سبک بزرگانش!! جز فتنه و آتش، نفهمیدهست
مفت است پیش مفتیاش جانها، فتوای کشتار مسلمانها
شیخی که رحمت را، ولایت را، از معنی آیات دزدیدهست
سر میبُرد، از هر که سر خم کرد، بر آستان عشقِ وجه الله
سر را ولی مثل سگان هر روز، بر چکمهی ارباب ساییدهست
قرآنِ روی نیزه را خواندهست، سرمستِ تیر حرمله ماندهست
با «هند»، مشروب و جگر خوردهست، با شامیان، تا صبح رقصیدهست
در این جهانی که عمو سامش، دم میزند از صلح، معلوم است
خدمتگزار «لات» هم خود را، خدمتگزار کعبه نامیدهست
هی چنگ میاندازد و انگار با کودکان هم بر سرِ جنگ است
این گرگ اگر وحشیتر از پیش است، یعنی که بیش از پیش ترسیدهست
موجی خروشان از عدن آمد، بوی خوش عشق از یمن آمد
امروز اویسی کز قَرَن آمد، مانند سلمان، سر تراشیدهست
مستضعفان و صالحان بیشک، میراث داران زمین هستند
بگذار این شب بگذرد، فردا از آنِ فرزندان خورشید است
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع:
ز خون پاک مردم، دامن خاک حرم تر شد
چه گلها در امان بارگاه شاه، پرپر شد
ترک خوردست دست مرد چینیبندزن، هر بار
صدای خندههای میهنش افتاد و لبپر شد
کجایی صاحب دنیا که این زخم ترک خورده
دهان واکرده و صحن حرم صحرای محشر شد
همان زخمی که روی سینهی ایران زد اهریمن
دهان وا کرده بود از قبل و با این ضربه بدتر شد
فلک، تقدیر این ایام ما را لالهگون چیده
چه داغی زد به دلها تا ربیعالاول، آخر شد
غمی در سینهی ما بود، عشق آمد دوایش کرد
فراق کربلا را یک شهادتنامه معبر شد
برای خواهرم یا خواهرت یا خواهران ما
دو کودک بر زمین غلتان، به خون آغشته مادر شد
برای مادر و کودک، که عشق آوردشان آنجا
به جای آن همه هشتگ که در دنیا مکرّر شد
بخوان از آن زنی که در زیارت خون پاکش ریخت
برای دخترش که در حرم پر زد، کبوتر شد
کبوترهای ایران را بدون بال میخواهند
برای بغض دیرینه پر پرواز پرپر شد
چرا حالا که جان داده، کسی از "زن" نمیگوید؟
چه شد فریاد "آزادی"؟ جهان هم لال هم کر شد!
دریغا نطفهی آشوب را با نام "زن" میکاشت
شعار "زندگی آزادی" اش آبستن شر شد
نمیبیند که از جای گلوله نور میبارد
نمیداند که از خون شهیدان خاکمان زر شد
شهادت در دفاعِ از حرمها آبروی ماست
حلب، شیراز، مکه، قدس... هرجا که مقدر شد
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
نقاره میزنند... چه شوری به پا شدهست؟
نقاره میزنند... که حاجتروا شدهست؟
نقاره میزنند... نوای جنون کیست؟
بر سنگفرش صحن حرم خط خون کیست؟
آهنگ دیگریست که نقاره میزند
خون کبوتریست که فواره میزند
هنگامه تقرب حبلالورید شد
آنکس که داشت نذر شهادت شهید شد..
عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سرمست عطر یار، هوای جنون کنند
چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد
گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟
حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک
حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند
از گرد آفتاب حرم دورمان کند
همسنگریم و همدم و همراه و همقسم
آری به خون فاطمیون حرم قسم
تقدیم به آستان حضرت #شاه_چراغ_ع
#محکومیت_حادثه_تروریستی
صدای ذکر تو، شب را فرشته باران کرد
حضور تو، لب «شیراز» را غزلخوان کرد
«کرم نما و فرود آ که خانه، خانهی توست»
بیا که چشم تو، این شهر را چراغان کرد
چه اشکها که ضریحت به گونهها جاری،
چه دردها که خداوند، با تو درمان کرد
چه لحظهها که نگاه تو، جان حافظ را
به جرعهای غزل، از جام غیب مهمان کرد
چراغ قلب تو، تفسیر صبح صادق بود
عجیب نیست که شب را چنین هراسان کرد
چه کرده نور تو با شب؟ که دست خونریزش
رواق و صحن تو را هم گلولهباران کرد
شهید راه رضایی، شهید صحن توایم
تو را، خدای تو، شاهِ چراغ ایران کرد
به قلب تو، غم دوری ست از برادر و آه!
فراق خواهرت، این داغ را دوچندان کرد
سفر، اگر چه چنین ناتمام ماند، ولی
صدای پای تو، شیراز را خراسان کرد
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
در وسعتى از صحن تو ديدم اجابت را
بر قامت گلدستهها، باران رأفت را
در آستان نور تو، «جاى ملالى نيست»
بايد بهجا آورد هردم شكر نعمت را
از فتنه هاى بى امان بايد پناه آورد
شاهِچراغ اينجا بشويد گرد غفلت را
در آستان تو كبوترها سبكبالند
گردِ حرم دارند امّيد شفاعت را
در حوضِ خون، آرى كبوترها ادا كردند
لبتشنه با خون گلو، غسل شهادت را
السّابقون السّابقون، از عشق مىگفتند
آن عاشقانى كه چشيدند اين زيارت را
امضاى تو اذن دخول كربلايىهاست
تقسيم كردى كربلاى سرخ قسمت را
بابِ شهادت باز شد در اين حرم يعنى
آقا نشان دادى خودت راه سعادت را
آقا خلاصه زائرانت خوب فهميدند
باب الرضا هم مىدهد رزق شهادت را
از دشمنان بى حيا باكى نباشد چون
دارد به دستش حضرت زهرا شفاعت را