انفاق و کمک شهید به نیازمندان
🔹هوا گرگومیش و اول تاریکی است که سروکله قاچاقچیان، لابهلای نیزارها پیدا میشود. صدای ممتد تیراندازی به گوش میرسد. " اکبر تک خارانی" برای کمک به هم رزمش از محل خدمت پایین می آید. هر قدر نیرو و توان دارد، در دستانش جمع میکند تا هرکه را میبیند، از پای دربیاورد، اما همهچیز خوب پیش نمیرود. گلوله در خشاب اسلحه گیر میکند و تا خم میشود که دوباره سلاحش را برای تیراندازی آماده کند، یک تیر به گردنش اصابت میکند و او را از پای درمیآورد.
🔹پدر شهید با بیان خاطرات فرزندش میگوید: " تازه بعد از شهادتش بود که برخی از مسائل برایمان رو میشد. اینکه مستمندان و نیازمندان میآمدند و از خوبی او میگفتند. اینکه هوای آنها را داشته و بهوقت نیاز بیآنکه کسی بفهمد، کمکشان میکرده است و قسم میداده کسی متوجه نشود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
الگوی مسئولیت پذیری و حسن انجام وظیفه
🔹شهید فرج الله جمشیدی پس از خدمت نظام وظیفه برای خدمت به اسلام و حراست از نظام جمهوری اسلامی ایران به عضویت سپاه پاسداران درآمد، سپس با دختر عمویش ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک فرزند دختر است.
🔹فرج الله جمشیدی از ارادتمندان اهل بیت(ع) بود و خود را مقید به شرکت در مراسم مختلف دعا و مجالس سوگواری ائمه اطهار (ع) می دانست. از دیگر خصوصیات او حس مسئولیت پذیری و حضور داوطلبانه در اکثر مأموریت ها بود.
🔹پدر شهید جمشیدی با شغل کشاورزی خرج خانواده خود را با مشقت زیاد تأمین میکرد. وی وقتی به سن ده سالگی رسید و وضع پدر را دید که با چنین وضعی خانواده را میچرخاند احساس مسئولیت کرد و وی نیز همراه پدر خود کار میکرد و خرج خانواده را تأمین میکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
سجایای اخلاقی و مبارزه با کمونیستها
🔹شهید غلامحسین دادی با پیروزی انقلاب در آموزش و پرورش پذیرفته شد، لکن با مشورت و نظرخواهی دوستان، به عضویت سپاه پاسداران درآمد. یک سال بعد، حدوداً در سن ۲۳ سالگی ازدواج کرد که دو فرزند دختر و یک فرزند پسر از شهید به یادگار ماندهاند.
🔹این شهید والامقام بسیار مقید به نماز جماعت و جمعه و نماز شب بود. وی در امور مهم همیشه به مشورت میپرداخت و از تک روی پرهیز میکرد. همچنین مدتی در قرارگاه انصار خدمت نمود.
🔹شهید دادی با شروع جنگ تحمیلی چندین ماه در جبههها حضور یافت و گاه برای دفاع از برادران مسلمان افغانی، به ماموریت برون مرزی میرفت و دوشادوش مجاهدین مسلمان، علیه مهاجمین کمونیست شوروی به مبارزه میپرداخت.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
📷 روحیه انقلابی شهید رضوی
🔹شهید سید مهدی رضوی اوايل انقلاب به وسيله نوارها و اعلاميههاي امام (ره) با تفكر ایشان آشنا شد و به مبارزه با ضد انقلاب پرداخت. او هر شب تا نيمههای شب به پخش اعلاميههای حضرت امام میپرداخت و در راهپيمايیها شركت میكرد. اوايل سال ۱۳۵۹ سرپرست زندان بود و تمام اوقات خود را به مبارزه با گروهكهای ضد انقلاب و منحرف میگذراند و در حد توان خود آنها را راهنمايی میكرد.
🔹سید مهدی عشق به اسلام و امام باعث شد كه در صف اول نيروهای اعزامی برای دفاع از اسلام و مسلمين راهی مناطق جنگی شود. وی در اكثر عملياتها به عنوان فرمانده گردان يا معاون گردان خدمت كرد و هميشه در صف اول نيروهايش به دشمن شبیخون میزد. در پشت جبهه به آموزشهای نظامی به داوطلبان جديد میپرداخت.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
📷آرزو و طلب شهادت
🔹شهید عليرضا زاهدیپور جوانی آرام و متدين بود و هرگز از انجام واجبات و نماز اول وقت غفلت نمیکرد، در نمازهای جمعه و جماعت حضوری فعال داشت.
🔹 این شهید والامقام پس از اينکه به سن سربازی رسيد بهعنوان سرباز نيروی انتظامی مشغول به خدمت شد.
🔹تقوا، ايثار و خويشتنداری علیرضا را زبان زد همه کرده بود؛ هنگامی که مأموريت داوطلبانه پيش میآمد او جلودار همه بود.
🔹شهید زاهدیپور عاشق شهادت بود و میگفت: خوش به حال کسانی که شهيد میشوند و در بستر بيماری نمیميرند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🔸زندگینامه شهید علی صالحی ماهیرود
🔹شهید علی صالحی ماهیرود دانش آموزی باوقار بود كه تمام معلمان و همكلاسیها شيفته اخلاق وی بودند . پسری سختكوش، قانع و با اخلاق که برای اقامهی نماز در سر وقت دست از هر كاری میكشيد و احترام به والدين را جزء لاینفک زندگیاش میشمرد.
🔹شهید خیلی آرام بود و با همه با احترام صحبت میکرد و هرگز با مادر و پدرش با صدای بلند صحبت نمیکرد. بیشتر اوقات فراغتش را با مطالعهی کتاب سپری میکرد.
🔹شهید صالحی ماهیرود اخلاقی نیکو داشت خوشرو و مهربان بود و در ایام سوگواری سید الشهدا نوحه میخواند و از عزاداران حسینی پذیرایی میکرد.
🔹مشکلات زندگی مانع ادامه تحصیل شهید علی صالحی شد، ازاینرو برای تأمین معاش خانواده وارد بازار کار شد. عشق و علاقه به جبهه و جنگ موجب شد به بسیج بپیوندد و از این طریق به استخدام سپاه پاسداران درآمد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
📷صداقت و رازداری مهم ترین ویژگی شهید سید احمد فاطمی
🔹شهید سید احمد فاطمی تحصیلات کلاسیک خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و پس از اخذ مدرک دیپلم با هجرتی عاشقانه، قدم در وادی عشق نهاد و با پوشیدن لباس رزم، در عرصه مبارزه با استکبار و ایادی آنان وارد گشت و به استخدام نیروی انتظامی درآمد.
🔹این شهید بزرگوار پس از استخدام برای ادامه تحصیل به دانشگاه افسری تهران عزیمت و دوره افسری را با موفقیت به پایان رساند. سید احمد مدتی را نیز در نیروی انتظامی قم سپری کرد بطوری که از خاطره زندگی در کنار قبر حضرت فاطمه معصومه (س) همیشه با افتخار یاد میکرد.
🔹خواهر شهید فاطمی با بیان اینکه برادر شهیدش خصوصیات بارزی داشت؛ میگوید: " احمد از نظر اخلاق و رفتار فردی نجیب و صادق، مسئولیت پذیر و محرم راز مادرم بود، او هیچ گاه حسادت نسبت به دیگران نداشت و همه وقت خود را صرف خواندن قرآن و کتاب میکرد."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🔸وقتی جان انسانها ارزش پیدا میکند
🔹شهید مهدی جعفری اشنیزی با انتخاب رشته مرزبانی در یگان تکاوری حضرت علی بن ابی طالب (ع) مشغول به خدمت شد، وی همچنین در رشته ورزشی جودو نیز فعالیت میکرد.
🔹پدر مهدی جعفری از روحیه فداکاری فرزندش میگوید: " یکروز به مهدی پیشنهاد خرید زمین را دادم و گفتم: مهدی من زمین برایت میخرم ولی ساخت آن با خودت. چند روز بعد گفت بابا اگر امکان دارد پولی که قرار زمین برایم بخری بده به خودم چند سال دیگه خودم زمین می خرم. پرسیدم چکار پول داری به من نگفت بعد به مادرش گفت یک نفر باید کلیه بخرد و پول ندارد او واجب تر از من است جان یک انسان از زمین برای من مهمتر است.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
📷"معلمی که با گلولههای دشمن درس شهادت گرفت"
🔹عشق و علاقه شهید علی ساربانی به تدریس باعث شد که وارد دانشسرای تربیت معلم شود. او دو سال از دوران تحصیلیاش را در تایباد و دو سال دیگر را در دانشسرای شیخ احمد جامی تربت جام سپری کرد. وی از سن هشت سالگی به تدریس عشق میورزید و در شانزده سالگی وارد عرصه آموزش و پرورش شد.
🔹این جوان با ایمان و شجاع همواره در جبهههای فکری و فرهنگی حضور فعال داشت و با عضویت در بسیج پايگاه شهيد باهنر، به جمع دلیرمردانی پیوست که در جنگ تحمیلی جان خود را فدای اسلام کردند.
🔹علی ساربانی همیشه از این موضوع افسوس میخورد که به علت سن کم نتوانسته در جبهههای جنگ حاضر شود و با شوق فراوان به دنبالهروی از شهدای بزرگوار بود. وی در دوران دانشجویی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت جام در رشته علوم اجتماعی تحصیل کرد و در همین دوران بود که عشق به کمال و خدمت به جامعه او را در مسیر تکامل شخصی و اجتماعی قرار داد.
🔹ازدواج علی ساربانی یکی از مراحل مهم زندگی او بود که احساس تکامل و مسئولیتپذیری بیشتری به او داد. با اینکه تنها دو ماه از آغاز زندگی مشترک او میگذشت، دشمنان خدا و مزدوران وابسته به طالبان در اطراف شهرک باخرز راه را بر خودرو او بستند و با رگبار گلوله، جان او را در همین مسیر گرفتند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
📷لبخند یک کارگر، بزرگترین پاداش زندگیاش بود
🔹شهید محمدعلی دولتآبادی در طول خدمت کوتاه اما پربار خود، با جدیت، مسئولیتپذیری و تعهد مثالزدنی، توانست در کشف خودروها و موتورسیکلتهای مسروقه و دستگیری مجرمان نقش مؤثری ایفا کند. روحیه خستگیناپذیر و رفتار حرفهایاش باعث شد که بارها از سوی مافوقهای خود مورد تشویق قرار گیرد و رضایت کامل همکاران و فرماندهان را جلب کند.
🔹یکی از خاطراتی که همکاران شهید محمدعلی دولتآبادی از او نقل میکنند، مربوط به روزی است که در جریان گشتزنی، به موتورسیکلتی مشکوک میشود. با پیگیری دقیق، مشخص میشود که وسیله نقلیه سرقتی است. پس از شناسایی و توقیف موتورسیکلت، شهید با تلاش فراوان، مالک آن را پیدا کرده و موتورسیکلت را به او تحویل میدهد.
🔹صاحب وسیله که کارگر سادهای بود و آن موتور تنها دارایی او برای کار و امرار معاش به شمار میرفت، هنگام تحویل گرفتن، اشک در چشمانش جمع شد. وقتی از شهید خواست که برای زحماتش پاداشی بگیرد، شهید دولتآبادی تنها لبخند زد و گفت: «من وظیفهام را انجام دادم؛ همین که لبخند روی لبتان دیدم، برایم بزرگترین پاداش دنیاست.»
🔹همین روحیه مهربانی و احساس مسئولیت او بود که نامش را در دل همکاران و مردم ماندگار کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🔸شهید مهربانیها؛ پدری با دستان خالی و قلبی پر از نور
🔹شهید رمضانعلی یعقوبی جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس بود. در سال ۱۳۶۴، حین آموزش نیروهای اعزامی به جبهه در منطقه گلمکان، حادثهای تلخ رقم خورد. او که در حال آموزش پرتاب دینامیت بود، برای جلوگیری از آسیب به دیگران، خودش داوطلب شد تا فتیله دینامیت را ببُرد؛ اما همان لحظه، دینامیت منفجر شد. قطع دست راست، نابینایی چشم راست، آسیبدیدگی گوش و موجگرفتگی شدید، همه تنها در یک لحظه.
🔹در ۳۵ سال رنج بیصدا بود؛ هیچگاه از دردهایش نگفت.
🔹فرزندش روایت میکند: «در ساخت پادگانی در برزشآباد، با آن وضعیت جسمی، ساعت ۶ صبح میرفت و ۱۰ شب برمیگشت. همیشه مرتب و اتوکشیده بود. میگفت: شلوارم را طوری اتو کنید که با خطش بشود خربزه قاچ کرد! و بعد با مادرم از ته دل میخندیدند...»
🔹شهید یعقوبی نماد مردی بود که دست نداشت، اما دل داشت؛ چشمی نداشت، اما نگاهش به دنیا روشن بود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن