🔸چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب!؟ ..
#بشنوید اشعار طوفانی و انتقادیِ اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، پیرامون وقایع روز کشور و بی کفایتی دولت مردانِ پیر و خسته از لسانِ دکتر حاج میثم مطیعی •✾•
صد گلو بغضیم، از گفتن چرا پروا کنیم
غنچهی زخمیم ما، فریاد اگر لب وا کنیم
درد دل داریم ما، گوشِ شنیدن نیز هست؟
پرسش ما را جوابی آنسوی این میز هست؟
میزهای بیغمِ از غصهی ما بیخبر
بیخبر، از کارهای خویش حتی بیخبر
میزهای وعدهی پرطَمطَراق بیاساس
میزهای بیخبر از میزهای اختلاس
میزهای زیر میزی، صندلیهای غرور
میزهای خو گرفته با زر و تزویر و زور
آنطرفتر میزهای سرخوش پرادعا
میزهایی از نژاد خوب آقازادهها
وای اگر مردان خدمت، در ریاست گم شوند
میزهای خدمتِ بیمزد و منّت، گم شوند
درد ما دردی جدا از فتنهی بی دردهاست
درد دشمن نیست، درد دوستان بی ریا ست
دستهای پینهبسته، سفرههای وصلهدار
کوخهای مِهگرفته، کاخهای بیبخار
این صدای اعتراض آیا به جایی میرسد؟
جز نمک بر زخم پاشیدن، دوایی میرسد؟
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
باز با کبریت دشمن آتشی افروختند
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوختند
چیست کار و بار دوزخ زادهها؟ آتش زدن
دزدی و کشتار و قرآن خدا آتش زدن
باز هم خون...خون پاکِ لاله بر چنگال گرگ
برنگشتنهای سنگین پدرهای بزرگ
باز هم خوشرقصی باروتها در بادها
کُشتهسازیهای هالیوودی جلادها
این طرف نابود شد دارایی نانآوری
آن طرف خاکستری ماند از جهاز دختری
باز از داغ شهیدان سینه ها غوغا شده
آه از آن نوزاد یک ماهه که بی بابا شده
باز هم از فتنهی قابیل رد شد کاروان
با تولای علی از نیل رد شد کاروان
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرجهای چند سال دشمنان بر باد رفت
فتنه رفت و فتنه گردان، غرق رسواییش ماند
انقلاب ما در اوج اقتدار خویش ماند
مردم آرام ما از این تلاطم دلخورند
دلخوشان بازی برجام! مردم دلخورند
ای که در ظاهر به درد مردمت تن داده ای
وعده را با نیت ازیادبردن دادهای؟!
ای نهاده دست خود را باز هم بر روی دست
شعلهی این فتنهها از گور بیتدبیری است
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
مردم ما از تکبر، از تورم شاکی اند
از لجوجان سیاست باز، مردم شاکی اند
نسل آدم تا قیامت، ایمن از قابیل نیست
با فریدونی که خود ضحاک شد تکلیف چیست؟
طعنه بر دست عدالت می زند قارون عصر
مردمان را خرد و کوچک دیده از بالای قصر
از تمسخر، از تکبر، هیچکس طرفی نبست
ریشخندی زد اگر، بر ریش خود خندیده است
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
باز گردید آی... ای دلدادگان آمریکا
راه حل اینجاست آری در همین ایران ما
وای بر آنان که دل دارند با دشمن گرو
حشر آمریکاپرستان با ترامپ و پومپئو!
هرکه خاک این وطن خرج قمار خویش کرد
باخت و یک عمر بدبختی نثار خویش کرد
هرکه با خوبان خیانت کرد سیلی می خورد
فاسد اینجا بی برو برگرد سیلی میخورد
گردنه در گردنه این راه هم طی می شود
آخر هر فتنه ای اینجا نه دی می شود
نوبه نو با هر شهیدی عهد ما تجدید شد
راه سبز ما به خون سرخشان تمدید شد
باز دل، چشم انتظاری را روایت می کند
صاحبی داریم ما، ما را هدایت میکند
جان هستی اوست باید بگذریم از جان خویش
تا ظهورش برنگردیم از سر پیمان خویش
babolharam Motiee.mp3
9.15M
🔸چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب!؟ ..
#بشنوید اشعار طوفانی و انتقادیِ اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، پیرامون وقایع روز کشور و بی کفایتی دولت مردانِ پیر و خسته از لسانِ دکتر حاج میثم مطیعی •✾•
#درست_انتخاب_کنیم
🔸گاهی نفاق، حجت الاسلام می شود ..
#بشنوید اشعار اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، به نفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
آن ها كه رفته اند هميشه به خواب جهل
سيراب می شوند فقط از سراب جهل
مولاست بابِ علمِ نبی ، در مقابلش
بابی اگر گشوده شود ، هست باب جهل
جهل است جهل ، حلقۀ مفقودۀ نفاق
جمعِ سقيفه جمع نشد در غيابِ جهل
از استخوان در گلویِ مرتضی بپرس
با او چه كرد چهرۀ مذهب مآب جهل
نتوان كشيد دستِ خدا را به ريسمان
بسته شده است دست علی با طناب جهل
طلحه نداشت طاقت نان جوی علی
از هوش رفته بود ز بوی كباب جهل
شايد زبير باشی و با آن همه جهاد
ناباورانه كشته شوی در ركاب جهل
یک شام با معاويه، یک صبح با علي
مروان كه بود؟ حقّۀ زير نقاب جهل
گاهی حرام قطعی قرآن حلال شد
آنجا كه عمروعاص بريزد شراب جهل
سخت است در نگاه خوارج ، به نيزه ها
تشخيص آيه هایِ خدا از كتاب جهل
گاهی نفاق ، حجت الاسلام می شود
پشتِ جناب شيخ می آيد جناب جهل
فرياد می كشيم سر خطبۀ نفاق
لبخند می زنيم ولی در جوابِ جهل
با مرگ ، صبحِ واقعه بيدار می شود
آنكس كه خويش را زده باشد به خوابِ جهل
Babolharam Pooyanfar.mp3
12.08M
🔸گاهی نفاق، حجت الاسلام می شود ..
#بشنوید اشعار اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، به نفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
#درست_انتخاب_کنیم
#هیئت_تریبون_صدای_مردم
🔸خنده بس کن دگر ای #روحانی ..
#بشنوید اشعار طوفانی و انتقادیِ اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، به نفس و قلم استاد کلامی زنجانی •✾•
دل مردم سپر تیرِ بلاست
این چه ظلمی ست که بر مردم ماست
غفلتِ دولتیان فتنه فزاست
اعتراض ار کنی ای دوست به جاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
بارها گفته شده در منبر
گفتنی ها زِ زبانِ رهبر
بس کنید این همه طغیان دیگر
درد را نسخۀ تدبیر دواست
صفِ ما از صف اشرار جداست
مرغِ حق شو سر هر بام نرو
قدمی جز ره اسلام نرو
ای مسلمان پی برجام نرو
پنج بِعلاوه ی یک دام بلاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
نه به ما وعدۀ یارانه بده
نه برو دست به بیگانه بده
مردشو پاسخِ مردانه بده
حرف رهبر بشنو راهگشاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
گر تدابیر موکّد میشد
راه بر فتنهگران سَد میشد
شد ولی آنچه نباید میشد
در کمین لشکرِ ابلیس دقاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
دشمن اندیشه ی بت سازی داشت
در زمینِ وطنم بازی داشت
این حنا ؛ رنگِ براندازی داشت
غافل از اینکه خدا همره ماست
صفِ ما از صف اشرار جداست
گرم شد از نفسِ پاییزی
جان زنجان و دم تبریزی
که کشیدند به شورانگیزی
خط بطلان به جناحِ چپ و راست
صف ما از صف اشرار جداست
نه شمال و نه یمین ، هست خطا
رهی از جاده طریق الوسطا
بنما مهدی موعود عطا
عالمی منتظر لطف شماست
صف ما از صف اشرار جداست
خنده بس کن دگر ای #روحانی
نا امیدم ز تو #لاریجانی
دولت و مجلسُ و روگردانی
از متانت که مرام عقلاست!
صف ما از صف اشرار جداست
بذر کین دشمن بیعاطفه کاشت
غرضی جز ستم و فتنه نداشت
رهبر از آبرویش مایه گذاشت
آری این مرد همان روح خداست
صف ما از صف اشرار جداست
اعتراضات نه اردوکشی است
نه به این سو نه به آن سو کشی است
قصه ی خانه و جاروکشی است
پاکسازی ز فرامین خداست
صف ما از صف اشرار جداست
ای رئیسی که شریف اَنفاسی
پی احقاقِ حقوق الناسی
تو به زیر علم عباسی
مددی بر تو مدد کز سقاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
Ostad kalami zanjani.mp3
6.64M
🔸خنده بس کن دگر ای #روحانی ..
#بشنوید اشعار طوفانی و انتقادیِ اجرا شده در همایش #صدای_مردم ، به نفس و قلم استاد کلامی زنجانی •✾•
#درست_انتخاب_کنیم
#هیئت_تریبون_صدای_مردم
29.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شعرخوانیِ و کنايه جنجالی حاج میثم مطیعی به روحانی در همايش #صدای_مردم
♦️نسل آدم تا قیامت ایمن از قابیل نیست...
♦️با فریدونی که خود ضحّاک شد، تکلیف چیست...
♦️طعنه بر دستِ عدالت میزند، قارون عصر...
♦️مردمان را خُرد و کوچک دیده از بالای قصر...
♦️از تمسخُر، از تکبُّر هیچکس طرفی نَبَست...
♦️ریشخندیزد اگر، بر ریش خود خندیده است....