#درسهایی_از_حضرت
#زهرا_سلام_الله_علیها
#قسمت_صدوچهــــــــل💎
اگر پایه ها و بنیان کعبه و سنگهایی که در ساختمان آن به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود دل ها دیرتر بی شک و تردید می رسیدند و تلاش شیطان بر قلب ها کمتر اثر میگذاشت و وسوسه های پنهانی او در مردم کارگر نبود. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها می آزماید و با مشکلات زیاد به عبادت می خواند، و اقسام گرفتاریها مبتلا میسازد، تا کبر و خودپسندی را از دل هایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را به روی شان بگشاید و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد، ابوبصیر میگویند به امام باقر علیه السلام گفتم چقدر حاجی زیاد است و صدای داد و فریاد همه جا را گرفته. امام علیه السلام فرمود نه؛ داد فریاد زیاد است ولی حاجی چقدر کم است. علاقه داری راستی سخنم را با چشم خود ببینی. در این موقع با دست روی دو چشمش کشید و دعای خواند بینا شدم. فرمود: اکنون نگاه کن به حاجی ها. نگاه کردم دیدم بیشتر مردم به شکل بوزینه و خوک هستند مومن چون ستاره درخشان در شب تار در میان آنها از دور دیده می شود. عرض کرد: آری صحیح میفرمایید: حاجی کم است و سر و صداها زیاد است. باز دعائی خواند دو مرتبه نابینا شدم ابو بصیر در مورد چشم خود التماس نمود. امام فرمود:
ادامه دارد...