eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.9هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
18.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب العشق - 😍 😍# نرگس سادات # خونه مادرشوهرم اینا بودم زهرا نمیذاشت برم خونه خودمون میگفت تنهایی میشنی فکر و خیال میکنی واقعا راست میگفت دومین شبی که مرتضی من اعزام شده سوریه یعنی الان داره چیکار میکنه غذا خورده چادرم سر کردم رفتم تو حیاط اشکام جاری شد -مرتضی من کجایی ؟ عزیزدلم خدایا خودت مراقبش باش یا امام رضا خودت حفظش کن صدای زهرا اومد مامان نرگس سادات کو ؟ تو اتاق داداش نبود مادر: زهرا خیلی نگرانشم خیلی بی تابی میکنی برو پیشش تو حیاط زهرا: نرگس نرگس دستش نشست رو شانه ام کجایی آجی؟ - جسمم اینجا تو این زندان اما روحم سوریه پیش مرتضی زهرا: نرگس آجی عزیزم توروخدا بی تابی نکن بخدا داداشم راضی نیست - زهرا خیییییلی سخته زهرا : میدونم شوهرمنم رفته تازه دامادم نرگس ببین اگه زبانم لال علی شهید بشه یکی ازم بپرسه از زندگی مشترکتون چه خاطره ای داری باید بگم همش ۲۰ روز کنارش بودم نرگس آجی من درحالی لباس عروس پوشیدم که میدونستم شاید مردم که راهی میدان جنگ شد هیچوقت برنگرده یا عروستون اون مگه آدم نیستی همش ۹ روزه مادرشده الان اوج زمانیکه ب همسرش نیاز داره اما مردش تو جنگه شایدم شهید بشه ان شاالله فردا داداش زنگ میزنه تو از دلواپسی درمیای پاشو بریم بخابیم زهرا و مادرجون رفته بودن خونه مادرشوهر زهرا من خونه تنها بودم که تلفن خونه زنگ زد - الو بفرمایید + الو ساداتم - وایییییی مرتضی خودتی ؟ + سلام خانمم خوبی؟ نمیتونستم زودتر زنگ بزنم دلم برات تنگ شده عزیزم مراقب خودت باش خیلی دوست دارم به زهراهم بگو عصری حول حوش ساعت ۴-۵ گوش به زنگ باشه نرگس اینجا نمیشه زیاد زنگ زد با تعداد نفرات بالا حرف زد پس مراقب خودت باشه - منم دوست دارم مراقب خودت باش + خداحافظ عزیزم گوشی که قطع شد زدم زیر گریه های های گریه کردم به گذر زمان توجه نمیکردم یه ساعت گذشت با تکونهای زهرا به خودم اومدم نرگس نرگس چی شده چرا گریه میکنی - مرتضی زنگ زد گفت عصر حول و حوش ساعت ۴-۵ خونه باشی باعلی آقا رفتم سمت چادرمشکیم زهرا: نرگس سادات کجا میری؟ - میخام برم مزارشهدا زهرا: صبرکن باهم بریم تنهایی میترسم بری حالت بد بشه - باشه بریم نویسنده بانو .....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹